به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات ایرنا؛ پنجشنبه (۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۱) مصادف با نهمین روز از سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب و ورود به دومین تعطیلات پایان هفته در متن و بطن برگزاری این رویداد بود.
مطابق انتظار و تجربه تعطیلات پایان هفته پیش و ادوار قبلی نمایشگاه؛ روزهای پایانی هفته، فراغت برای تمامی افراد جامعه به مناسبت تعطیلی این ایام بیشتر از هر زمانی است. همین بهانه کافی است تا از نخستین دقایق آغاز به کار نمایشگاه سیوسوم میشد تجربه حضور بیشتر علاقهمندان و مشتاقان کتاب را در مصلای امام خمینی(ره) به عنوان میزبان این رویداد حس کرد.
هرچه ساعت رو به جلوتر میرفت بر ازدحام حضور جمعیت افزوده میشد. این نویدبخش ورود به روز جمعه (۳۰ اردیبهشت) بهعنوان آخرین روز تعطیلی هفته مصادف با ایام برگزاری نمایشگاه کتاب و آماده شدن مصلای حضرت امامخمینی(ره) از بزرگترین رویداد فرهنگی در شلوغترین روز خود خواهد بود.
عادت عجیب انجام کارها در دقیقه ۹۰!
ما ایرانیها در مواجهه با اغلب افعال مرتبط با برنامهعای زندگیمان از کار گرفته تا فراغت -ماننده حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران- عادت عجیبی داریم و آن اینکه تمامی ایام ۱۰، ۱۱ روز نمایشگاه را به کنار میگذاریم و در گامهای پایانی این رخداد تلاش میکنیم تا با عجله خود را به نمایشگاه رسانده و به سراغ خرید کتابهایی برویم که میشد در طی ایام برگزاری نمایشگاه با حوصله و فراغت بیشتری آنها را تهیه کنیم.
نهمین روز نمایشگاه (پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت) و تلاقی آن با اولین روز تعطیلات پایان هفته نیز از این قضیه مستثنی نبود. در کنار حجم بالای حضور مخاطبان نسبتبه ایام عادی هفته که این امری بدیهی و طبیعی جلوه میکند؛ میشد شتاب و عجله بیشتر مخاطبان برای تهیه لیست کتابهای مد نظرشان را در رفتار و ساعات حضورشان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بهوضوح رصد کرد.
بهویژه اینکه برخی از ناشران طی روزهای قبلی نمایشگاه تعدادی از کتابهای پرفروش خود را به پایان رساندهاند و پیچیدن این زمزمه در فضای مجازی؛ فضاهای رسانهای و همچنین گفتوگوهای دهان به دهان مخاطبان یار مهربان با یکدیگر بر سرعت این شتاب میافزاد.
بزرگترها در محیط بازی؛ جای کودکان را گرفتند!
آنها (والدین) برای لختی و دقایقی که شده فارغ از نقش پدر و مادری به کودک درونشان اعتماد میکردند و روی به بازیهایی میآوردند
در کنار بخشها و سالنهای اقماری سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛ جانمایی برخی از غرفههای جنبی با رویکرد خلاقانه که محوریت اغلب آنها به مشارکت گرفتن حضور کودکان و نوجوانان و معرفی کتاب در کنار تشویق و ترغیب آنها به مطالعه در قالب بازیهای مختلف و متنوع است؛ که این مساله به تنهایی به یکی از جاذبههای نمایشگاه سیوسوم کتاب تهران در تکتک روزهای آن بدل شده است؛ نکته جالب و حایز اهمیتی که در نهمین روز این نمایشگاه بیشاز پیش به چشم میآید تغییر نقش والدین و فرزندان آنها بود.
در حالی که نوجوانان، جوانان و کودکان در غرفههای سالن ناشران بخش کودک و نوجوان به شکل مستقل حضور در غرفههای این سالن را میز به میز و غرفه به غرفه تجربه، تماشا و کتاب خود را انتخاب میکردند و سپس بعد از انتخاب کتابها آنها را نزد والدینشان میآوردند تا با کمک آنها مبلغ پرداختی کتابها را به ناشر پرداخت کرده و کتاب را از آن خود کنند؛ دراینمیان و در فاصله گشتوگذار کودکان و نوجوانان در غرفههای مخصوص خود، این جمع مادران و پدران بودند که خود را به بخشهای جنبی نمایشگاه که با محوریت بازیهای سرگرمکننده با محوریت مخاطبان هدف -کودک و نوجوان- طراحیشده بود میرساندند.
آنها (والدین) برای لختی و دقایقی که شده فارغ از نقش پدر و مادری به کودک درونشان اعتماد میکردند و روی به بازیهایی میآوردند که شاید در کنار پاسخ دادن به ندای پرشور و نشاط کودک درونشان؛ سفری خاطرهانگیز به سالهای دور و دوران کودکی و نوجوانیشان و فارغ بودن از دغدغههای زندگی و دل سپردن به بازیهای شاد آن دوران را با خود به همراه داشت.
تجلی زندگی فرهنگی در لابهلای صفحات یار مهربان
به ثبت و شکار لحظههایی باید اشاره کرد که پدران و مادرا را در کنار فرزندانشان به تصویر کشیده که آرام و در قالب تجلی مفهوم خانواده فرهنگی کنار یکدیگر نشستند و هر یک کتابی در دست دارند
از دیگر تصاویر جذاب و ثبتشده در قالب فریمهای عکاسان خبری حاضر در نمایشگاه کتاب تهران؛ به ثبت و شکار لحظههایی باید اشاره کرد که پدران و مادرا را در کنار فرزندانشان به تصویر کشیده که آرام و در قالب تجلی مفهوم خانواده فرهنگی کنار یکدیگر نشستند و هر یک کتابی در دست دارند. یا در تعامل با یکدیگر مشغول مطالعه کتاب خریداری شده هستند و یا حتی پدران و مادران فرصت و فضا را در قالب میزبانی مصلای امامخمینی(ره) از نمایشگاههای کتاب مغتنم شمرده و شروع به خواندن قصه و متن آن کتابها برای فرزندان خود میکنند.
تصویری که با استمرار انتشار؛ تبلیغ و تشویق هرچه بیشتر آن؛ میتواند تصویرگر تلاش تمامی خانوادههای کشورمان برای آیندهای متعالی، شکوهمند و طلایهدار از دیدگاه فرهنگی را در تربیت نسل فردای ایران با خود به هر بینندهای منتقل کند.
نمایشهای آشوب و روناک؛ تجلی دلچسب حس تومان ترس و لذت
مواجهه کودکان با این عروسکها که قد آنها به حدود چهار متر میرسد در ابتدا واکنشی توأم با ترس و در ادامه لذت همراهی و غرق شدن میان دستان و بازوهای آنها را با خود بههمراه دارد
حضور و اجرای نمایشهای عروسکی توسط عروسکهای غولپیکر به بخشی جداییناپذیر از فعالیتهای جنبی سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بدل شدهاست
از میان تمایم عروسکهای غولپیکر حاضر در نمایشکاه کتاب، دو عروسک آشوب و و روناک بیشترین اقبال را از سوی مخاطبان این رخداد فرهنگی به خود جذب کردهاند.
در میان این مواجهه؛ به ویژه مواجهه کودکان با این عروسکها که قد آنها به حدود چهار متر میرسد در ابتدا واکنشی توأم با ترس و در ادامه لذت همراهی و غرق شدن میان دستان و بازوهای آنها را با خود بههمراه دارد.
همین تجربه متفاوت؛ نهتنها کودکان را جذب اجرای نمایشهای عروسکی این عروسکهای غولپیکر میکند که والدین را نیز به بهانه بازی کودکان در این مواجهه توأمان ترس و لذت شریک میسازد.
وقتی نقش پدران و مادران با فرزندان تعویض میشود!
آنچنان که در بخشهای پیشین این گزارش روزنوشت خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) شرحش رفت؛ در فاصله حضور کودکان و نوجوانان در سالن ناشران مختص خود که با آرامش خیال بهدنبال انتخاب کتابهای مدنظرشان بودند و بهجای آنها پدران و مادرانشان پای میزهای بازی و سرگرمی که با هدف مخاطبان اصلی آن -کودکان و نوجوانان- جانمایی و تعبیه شده بود نشسته و بازی میکردند اینبار شاهد تعویض نقش فرزندان یا آنها بودیم.
همان فرزندان، وقتی پدر و مادر خود را فارغ از دغدغهها و مسئولیتهای هرروزشان در اداره خانواده و تربیت آنها دمی آسوده خاطر در قالب حضور در پای میزهای بازی میدیدند خود به گوشهای از نمایشگاه پناه میبردند و فارغ از جانِ جهان چنان غرق در مطالعه میشدند که تصویری دیگر از قابهای به یادگارمانده سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را چه در دوربین خبرنگاران و چه در چشم عابران به ثبت میرساندند.
لزوم توجه و نگاه بیشتر حمایتگرانه نسبتبه کارگران بخش خدماتی نمایشگاه
مگر درآمد ما از این نمایشگاه چقدر است که بخواهیم روزانه بخشی از درآمد ناچیز خود را صرف خرید چای و آب خنک که نسبتبه محیط خارج از نمایشگاه کمی گرانتر هم فروخته میشود کنیم
پیشاز این در قالب گزارشهای روزنوشت ایرنا به این مسئله اشاره شده بود که در روزهای نخست سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛ کارگران و نیروهای خدماتی که با چرخدستیهای خود و یا بدون وسیله کار جابهجایی کتابها و کالاهای مخاطبان، ناشران و غرفهداران را برعهده داشتند نیازمند توجه بیشتر در پوشش لباس فرم و مشخص کردن جایگاه مسیر رفتوآمدشان بودند.
این مهم بعد از نوشتار ایرنا مورد توجه مسئولان قرار گرفت و تمامی این عزیزان زحمتکش با لباس فرم متمایز از دیگر افراد در نمایشگاه بهراحتی قابل شناسایی و در دسترس قرار میگرفتند.
اما نکتهای که طی یکی دو روز اخیر در قالب صحبتهای دوستانه آن کارگردان با غرفهداران و یا برخی از خبرنگاران مطرح میشد کمی جای تأمل بیشتر دارد. آنها به این مسئله اشاره میکردند که ما که در طول روز و در سایه فعالیت و خستگی، نوشیدن یک لیوان چای و یا آب خنک میتواند انرژی مان را برای خدمترسانی به عاشقان یار مهربان بیشاز پیش کند؛ اما مسئولان نمایشگاه این امکان را در اختیار ما قرار ندادهاند و ما باید پول چای و یا آب خنک را از جیب خودمان پرداخت کنیم.
یکی از همین کارگردان بخش خدماتی با همان لهجه شیرین آذریاش به راقم این سطور میگفت: مگر درآمد ما از این نمایشگاه چقدر است که بخواهیم روزانه بخشی از درآمد ناچیز خود را صرف خرید چای و آب خنک که نسبتبه محیط خارج از نمایشگاه کمی گرانتر هم فروخته میشود کنیم! کاش مسئولان در کنار تمامی حمایتهایی که از ما داشتند فضایی برای نوشیدن چای و یا ارائه یک یا دو بطری آب خنک در طول روز را برای ما فراهم میکردند.
این همان نکتهای است که در قالب سیاست همدلانه و حمایتگرانه مسئولان سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حوزه خدمت رسانی جای تأمل دارد. امید که طی دو روز باقیمانده از نمایشگاه بار دیگر این نوشتار خبرگزاری ایرنا بتواند ولو بهقدر و سهم خود دستی برای حمایت به سوی این افراد زحمتکش را از سوی مسئولان تمنا کند.
کتاب فرزند عزیزدُردانه مسئولان و متولیان کشور
تردیدی در این مسئله وجود ندارد که نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بزرگترین رویداد فرهنگی در کشورمان و حتی در منطقه شناخته میشود .اما در کنار این رویداد نمایشگاهی با محوریت یار مهربان؛ شاهد برگزاری جشنوارهها و رخدادهای بزرگ فرهنگی و هنری با پیشوند بینالمللی در کشورمان نیز هستیم. مانند جشنوارههای بینالمللی تئاتر فجر، فیلم فجر، موسیقی فجر و تجسمی فجر!
همزمان با برگزاری تمامی این رخدادها یکی از اصلیترین تیترهای خبرگزاریها در طی ایام برگزاری آنها به عدم حضور مسئولان و متولیان امر فرهنگ از یکسو و از دیگر سو؛ دیگر دولتمردان در همراهی و همدلی با چنین رخدادها و رویدادهای فرهنگی را شاهد هستیم.
باید آرزومند این مسئله باشیم تا طی ادوار بعدی شاهد همین شکوه و حضور مسئولان و متولیان دستگاههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کنار متولیان امر فرهنگ با تمامی رویدادهای هنری مانند نمایشگاه کتاب باشیم
اما نکته مهم که جای خرسندی نیز دارد آن است که نمیتوان دورهای از ادوار نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را پیدا کرد که در طول ایام برگزاری آن علاوه بر حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان آن در امور فرهنگی که صاحبان و متولیان اصلی برگزاری این رخداد هستند؛ در تکتک روزهای برگزاری این نمایشگاه همواره شاهد حضور وزرا، اعضای هیات دولت، دیگر مسئولان و متولیان نهادها و سازمانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور هستیم.
قطعاً که حضور دولتمردان؛ مسئولان و متولیان نهادها و سازمانهای فعال در عرصههای خارج از حیطه فرهنگ و هنر در همراهی و همدلی با نمایشگاه کتاب تهران فرصتی مغتنم را در مواجهه آنها با دغدغهها، چالشها و مشکلات اهالی نشر و مخاطبان کتاب فراهم میکند. فرصتی که همگی آنها بدون واسطه؛ نگاه، آراء و نظراتشان را به مسئولان انتقال میدهند که این مهم همواره با استقبال و اقبال بدنه ناشران حاضر در نمایشگاه و حتی مخاطبان این رخداد همراه بودهاست.
اما با توجه به عدم چنین حضور گرمی در دیگر رویدادهای جشنوارهای با محوریت شاخههای حوزه فرهنگ و هنر کشورمان این مسئله بیشاز پیش به چشم میآید که گویا در میان فرزندان شاخه فعالیتهای فرهنگ و هنر شاید کتاب عزیزکردهترین و دُردانهترین فرزند مسئولان و متولیان امور اجرایی کشور به شمار میرود.
باید آرزومند این مسئله باشیم تا طی ادوار بعدی شاهد همین شکوه و حضور مسئولان و متولیان دستگاههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کنار متولیان امر فرهنگ با تمامی رویدادهای هنری مانند نمایشگاه کتاب باشیم.
نظر شما