به گزارش ایرنا، صدای سوت داور قطری با آوای سوتگونهی داخل ذهن فوتبالدوستان ایرانی همزمان شد. ما در خوشبینانهترین شکل ممکن به تیم دوم الجزایر با نتیجه ۲ بر یک باختیم. بله. نتیجه در بازی دوستانه از درجه اهمیت ساقط است اما وقتی فکتهای بیرون آمده از نود و چند دقیقهی بازی مذکور را کنار هم قرار میدهیم با یک پازل ترسناک مواجه خواهیم شد.
در روزهایی که ژاپن، کره جنوبی و عربستان درگیر بازی با تیمهای بزرگ آمریکای جنوبی و حتی آفریقایی بودند ما به بازی با تیم غیراصلی الجزایر اکتفا کردیم و عملکردی پرانتقاد را به نمایش گذاشتیم. نمایشی که نگرانکننده بود و البته نشات گرفته از نکات مختلفی بود.
خستگی بابت اردوی عجیب
از همان ابتدای مسابقه هویدا بود که بازیکنان تیم ملی از لحاظ بدنی و حتی روحی در بهترین شرایط خود نیستند. خستگیِ حضور نسبتا طولانی در اردوی قطر و تحمل گرمای طاقتفرسای این کشور حسابی ستارههای تیم ملی را خسته کرده بود. آنها با بدنهای سنگین و در هوایی که روی دمای ۴۰ درجه پرسه میزد شرایط را دشوارتر کرده بود. همین کرختی باعث شده بود تا بازیکنان تحت تاثیر تیم حریف قرار بگیرند. الجزایر بعد از برگزاری ۲ مسابقه در ۲ کشور مختلف به قطر آمد اما بازیکنان این تیم در شرایط مسابقه قرار داشتند و به همین خاطر ابتکار عمل را به دست گرفتند.
پرسِ کشندهی الجزایر
عملیات "پرسینگ" این روزها در فوتبال دنیا یک امر مرسوم و رایج است. منچسترسیتی، لیورپول، رئالمادرید و اکثر تیمهای بزرگ به آن پایبند هستند و تیمهای درجه دو و سه هم سعی میکنند گاهی اوقات از این حربه بهره ببرند؛ خصوصا در تقابل با تیمهایی که قدرت کمتری دارند.
الجزایر مقابل ایران از همان ابتدا به پرس کردن روی آورد. آنها با نفرات بالا روی مدافعین ما فشار آوردند و اجازه برگشتن به هافبکها و مهاجمان را ندادند. حربهی بلماضی جواب داد و ما ۲ گل روی اشتباهات بازیکنان در ارسال پاسِ تحت فشار دریافت کردیم و چند موقعیت دیگر هم در اختیار حریف قرار دادیم. نکته ناامیدکنندهتر این بود که تصمیم درستی برای فرار از این دام نداشتیم و تا پایان بازی تقریبا با این مشکل دست و پنجه نرم کردیم.
ما در جام جهانی بدون شک حداقل مقابل انگلیس با پرسی چند برابر سنگینتر پنجه در پنجه خواهیم شد؛ آیا یارای دوام آوردن خواهیم داشت؟
بیبرنامگی در حمله
یکی از ایراداتی که به تیم تحت هدایت کارلوس کیروش گرفته میشد این بود که تمام تمرکز تیم ملی روی امور دفاعی است و توجه چندانی به فاز تهاجمی و پلنهای رسیدن به دروازه رقبا نمیشود. حالا پس از گذشت حدود سه سال از رفتن سرمربی پرتغالی ایران مقابل الجزایر هم در دفاع با مشکلات عدیدهای روبرو بود و هم در حمله بینظمی و از همگسیختگی فراوانی دیده میشد. سردار آزمون بعد از ۴۵ دقیقه تعویض شد و طارمی به جز گیر کردن در تله آفسایدگیری حریف کار خاصی انجام داد. سردرگمی بین بازیکنان فاز تهاجمی ایران قابل لمس بود و این گزاره، مهمترین خروجی جدال با الجزایر است.
سیستم اشتباه و پستهای اشتباه
در این بازی به نظر میرسید با آرایش ۲-۴-۴ خطی بازی را آغاز خواهیم کرد اما نحوه قرارگیری بازیکنان نشان داد که سیستم تیم ملی ۳-۳-۴ بوده است. عزتاللهی تنها هافبک دفاعی بود و قلیزاده به همراه نوراللهی ۲ بازوی او در سمت راست و چپ بودند. هر سه نفر شب تلخی را پشت سر گذاشتند و میانه میدان کاملا در اختیار الجزایر قرار گرفت.
در آغاز نیمه دوم حضور ابراهیمی و سرلک کمی میانه میدان را به ایران برگرداند اما استفاده از این آرایش حسابی به ضررمان تمام شد. در کنار آن استفاده از امید نورافکن در پست دفاع مرکزی نیز عجیب بود. امید که یک بار در تیم اسکوچیچ و چند باری در تیم فوتبال امید در این پست به بازی گرفته شده بود نتوانست نمایش موفقی داشته باشد. شکاف و ناهماهنگی بین او و مجید حسینی چند مرتبه کار دستمان داد.
اصرار روی بازیکنان ناآماده
احمد نوراللهی و علی قلیزاده شب بسیار بدی را پشت سر گذاشتند اما بازهم تا اواخر مسابقه در میدان بودند و از زمین بیرون نرفتند. اصرار بیش از حد اسکوچیچ روی برخی بازیکنان در شبهایی که وضعیت خوبی ندارند عجیب است. حاجصفی و عزتاللهی البته خیلی زودتر زمین را ترک کردند.
هیچکس خوب نبود
خیلی عجیب است اما هیچکدام از بازیکنان تیم ملی نتوانستند عملکرد خوبی داشته باشند. شاید امید ابراهیمی و میلاد سرلک کمی دقایقی که حضور داشتند نمایش مثبتی از خود بر جای گذاشتند اما بقیه نفرات از امیر عابدزاده تا مهدی طارمی و حتی علیرضا جهانبخش که گل زد نتوانستند عملکرد خوبی در اکثر دقایق داشته باشند. امید نورافکن پاس گل داد ولی در دفاع ضعیف بود و بارها در نبردهای یک در مقابل یک بازنده شد. صادق محرمی وظایف دفاعیاش را خوب انجام میداد اما در هجوم به بازیکنی پراشتباه تبدیل میشد و ...
آژیر خطر در قطر به صدا درآمد
شکست مقابل تیم دوم یا سوم الجزایر چیزی نیست که به خودیِ خود آزاردهنده باشد. این روند ناامیدکنندهی تیم ملی بود که همه را نگران کرد. ما تا حدود سه ماه دیگر مسابقهای نخواهیم داشت و در آن برهه نیز در بهترین شرایط باید ۲ بازی را انجام دهیم. در ۲ مسابقه نمیتوان کار خاصی انجام داد. فدراسیون برنامه مشخصی ندارد و سرمربی تیم ملی نیز تلاشی برای نجات تیمش انجام نمیدهد.
ما به وضوح در قطر صدای خطر را پیش از حضور مجدد در قطر(آبانماه) شنیدیم و برعکس گفتههای گزارشگر مسابقه(جواد خیابانی) نشانههای موجود امیدوارکننده نیستند مگر برای خود شخص راوی.
نظر شما