موضوع اقدامات تهاجمی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران مدتی است که داغ شده و بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی از راهبرد تازه این رژیم علیه تهران سخن میگویند.
وقوع خرابکاریها در کنار ترور برخی شخصیتهای علمی و نظامی و ادعاهای تلآویو مبنی بر انجام رزمایش نظامی و جنگی موجب شده است تا گروهی بر این باور باشند که اینگونه اقدامات علیه ایران و دانشمندان ایرانی راهبرد موثری است.
شورای آتلانتیک: مفهوم «فشار حداکثری» مورد علاقه ترامپ، دیگر در دنیایی که کمبود نفت وجود دارد و کشورها علاقهمند به دور زدن تحریمها هستند، کارایی ندارد. درآمدهای ایران از صادرات نفت تحت رژیم تحریمهای کنونی گویای این واقعیت است
این درحالی است که بسیاری از کارشناسان داخلی و حتی رسانههای خارجی در کنار اندیشکدههای غربی تصریح میکنند رویکرد تازه رژیم صهیونیسیتی که برخی از آن با عنوان «هزار خنجر» (به مفهوم وارد کردن صدمات زیاد مجزا) یاد میکنند بیشتر شبیه خراشهایی است، زیرا دانش نظامی، هستهای و امنیتی به گونهای در سطوح مختلف کشور نهادینه و گسترده شده است که با اتفاقات پراکنده این چنینی نه تنها خللی در روند حرکتی تهران ایجاد نمیشود بلکه ضمن نشان دادن نیت تجاوزکارانه دشمن به افکارعمومی ایران و جهان، ثبات قدم جمهوری اسلامی در پیگیری اهداف را بیشتر میکند.
راهبرد تازه اختاپوسی صهیونیستها
اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» در گزارشی با اشاره صریح به شکست راهبرد تازه نخست وزیر رژیم صهیونیستی آورده است: اسرائیل در هفتههای اخیر حملات خود به ایران را تشدید کرده است. برخلاف راهبرد قبلی که بر خرابکاری در برنامههای تهران و ترور دانشمندان هستهای متمرکز بود، اکنون به نظر میرسد که این استراتژی گسترش یافته است.
اوایل ژوئن، «نفتالی بنت» آشکارا مسئولیت اسرائیل را پذیرفت و خطاب به کمیته امور خارجی و دفاع کنست ادعا کرد: روزهایی که ایران پی در پی به اسرائیل آسیب میزد و وحشت ما را گسترش میداد و سالم بیرون میرفت، به پایان رسیده است... ما در همه جا عملیات انجام میدهیم. در هر زمان، ما به این کار ادامه خواهیم داد». وی در این سخنرانی به دکترین ابتکاری خود اشاره داشت.
اظهارات وی مورد انتقاد اعضای ارشد تشکیلات دفاعی اسرائیل قرار گرفت زیرا اعتقاد دارند چنین اظهاراتی فقط انگیزه ایران برای انتقام از اسرائیل را افزایش میدهد. آنها تاکید دارند «اکنون بهتر است خیلی راحت سکوت کنیم.»
تهدید ایران را متوقف نمیکند
طبق تحلیل این اندیشکده آمریکایی، شاید اقدامات رژیم صهیونیستی موجب بروز اتفاقاتی در ایران بدون کسب بازدارندگی شده باشد اما حداقل دستاورد داخلی آن نجات ائتلاف لرزان دولت بنت بود که در خطر فروپاشی قرار داشت.
شورای آتلانتیک ادعا کرد: «در مواجهه با تحولات، اسرائیل کماکان بر موضع خود مبنی بر درخواست «غنی سازی صفر» درست در زمانی که به یک «طرح B» غیرواقعبینانه اتکا دارد، ادامه میدهد. تداوم تحریمهای اقتصادی، عملیات مخفی مختلف و تهدید به حمله علیه تاسیسات تاکنون برنامه هستهای ایران را متوقف نکرده و حتی رفتار تهران را هم تغییر نداده است و تردید وجود دارد در آینده این رویکرد موفقیتی را کسب کند.»
شورای آتلانتیک: تداوم تحریمهای اقتصادی، عملیات مخفیانه مختلف و تهدید، برنامه هستهای ایران را متوقف نکرده و حتی رفتار تهران را هم تغییر نداده است و در آینده نیز تاثیری ندارد
بحران اوکراین مفهوم فشار حداکثری را به بازی گرفت
شورای آتلانتیک تاکید دارد: مفهوم «فشار حداکثری» مورد علاقه ترامپ، دیگر در دنیایی که کمبود نفت وجود دارد و کشورها علاقهمند به دور زدن تحریمها هستند، کارایی ندارد. درآمدهای ایران از صادرات نفت تحت رژیم تحریمهای کنونی گویای این واقعیت است. ایران نه تنها در دور زدن تحریمها مهارت دارد، بلکه جنگ اوکراین «ائتلاف تحریمشدگان» از جمله با روسیه و چین را که مایل به سر باز زدن از تهدیدات آمریکا هستند، گسترش داده است.
این گزارش میافزاید: همچنین دولت بایدن نیز با توجه به قیمت بالای بنزین تمایلی به اعمال فشار بیشتر ندارد. همسایگان عرب ایران در آن سوی خلیج فارس نیز از منزوی کردن و سوق دادن ایران به یک گوشه هراس دارند. به نظر میرسد که این کشورها تمایلی به اجرای تحریمها علیه ایران ندارند. این تصور که تهدید نظامی معتبری علیه برنامه هستهای ایران وجود دارد نیز نادرست است. شاید اسرائیل از موفقیتهای تاکتیکی برخوردار باشد اما از نظر استراتژیک، هدف آن برای جلوگیری از برنامه هستهای پیشرفته تهران دست نیافتنی است.
این گزارش تاکید میکند: اسرائیل هنوز ذهنیت یک دهه قبل خود را دارد بدون اینکه بفهمد جهان تغییر کرده، بهویژه آنکه برنامه هستهای ایران تکامل یافته است. ایران در مسیر غلبه بر موانع تکنولوژیکی اصلی به ویژه در زمینه غنی سازی و تولید سانتریفیوژ موفق بوده است. این دانش در عمق ذهن تعداد بیشماری از دانشمندان هستهای نهادینه شده است، بسیار بیشتر از آن که بتوان آن را حذف کرد. بدتر آنکه، حتی اگر فردا تاسیسات هسته ای به طور معجزه آسایی ناپدید شوند، ایران به دلیل دانش تکنولوژیکی که در کشورش وجود دارد، میتواند ظرف چند ماه آنها را بازسازی کند. علاوه بر این، بر اساس نظرسنجی شورای شیکاگو (Chicago Council survey) برنامه هستهای در ایران از حمایت گستردهای برخوردار است و بنابراین تهران این برنامه را کنار نمیگذارد.
تارنمای مرکز خبری تحلیلی «میدل ایست آی» هم در گزارشی با عنوان «چرا استراتژی ترور اسرائیل در ایران شکست خواهد خورد؟» بر این باور است که حملات و عملیات خرابکارانه اسرائیل با چارچوب گسترده امنیتی و دفاعی ایران همخوانی ندارد زیرا اگرچه اسرائیل مسئولیت حملات علیه اهداف ایرانی را بر عهده نمی گیرد اما در هرصورت بعید است که این گونه عملیات منجر به اختلال قابل توجهی در برنامهها و پروژههای ایران شود.
میدل ایست آی: ترورها و خرابکاریهای اسرائیل علیه ایران باید بهعنوان خراش تلقی شود، نه «بریدگی» برنامههای امنیتی و دفاعی ایران.
این گزارش میافزاید: اگرچه اسراییل شخصیتهای برجستهای را ترور کرده است، اما استراتژی دفاعی این کشور هرگز به یک فرد واحد متکی نبوده است. دانشگاههای برتر ایران با ایجاد مراکز توسعه، دانش نخبگان علمی کشور را گردآوری و سازماندهی کرده اند. چارچوب تولید دانشمحور پیچیدهتر که در هماهنگی با بخش دفاعی کشور کار میکند، با ترور یا خرابکاری افراد یا تأسیسات مختل نمی شود.
تلاش پرهزینه اما ناکام صهیونیستها
شورای آتلانتیک افزود: اسرائیل به گونهای به خط مقدم نبرد با تهران تبدیل شده است که به شدت آن را در معرض انتقام قرار میدهد. با در نظر گرفتن این حقایق، اسرائیل تنها در حال دستیابی به پیروزی Pyrrhic victory ( پیروزی با تلفات و خسارات بالا) در برابر ایران است یعنی موفقیتی را با هزینه گزاف کسب میکند که ارزش تحمل مصیبت پس از آن را ندارد. در بهترین حالت، حملات اسرائیل برنامه ایران را اندکی متوقف میکند و در بدترین حالت موجب تشویق ایران به تسریع برنامهها میشود. به همین دلیل اسرائیل نیاز به ارزیابی دوباره و اتخاذ راهبردی تازه مطابق با وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران دارد.
میدل ایست آی در این زمینه مینویسد: «حملات اسرائیل تنها این نتیجه را برای نظام ایران تقویت میکند که تاکید کند استراتژی قدرتمندسازی داخلی موثر است و باید توجه سیاسی و مالی بیشتری به آن اختصاص یابد. علاوه بر این، ادامه ترور نخبگان مدنی و دانشمندان بهانه ملموستری را به دولت برای بسیج خشم عمومی علیه اسرائیل به عنوان یک رژیم سرکش میدهد.»
این گزارش میافزاید: علاوه براین، الگوی عملیات اسرائیل در داخل ایران نشان میدهد که اسرائیل از پروتکلهای سستی بهرهبرداری میکند و به دنبال اهداف غیرمرتبط میرود تا بدون برجا ماندن رد پا، امکان درگیری با تهران را به حداقل برساند.
به نوشته نشریه فوق، «در بهترین حالت، ترورها و خرابکاریهای اسرائیل را باید خراش تلقی کرد، نه «بریدگی»هایی بر برنامههای امنیتی و دفاعی ایران. در مجموع به اعتقاد تحلیلگران و رسانههای خارجی، «شاید اقدامات گاه به گاه اسرائیل بتواند به تهران ضربه بزند یا هزینههایی را ایجاد کند اما نمیتواند زنجیره توسعه سراسری و حرکت ایران را فلج کند.»
منابع:
https://b2n.ir/t34306
https://b2n.ir/t23789
نظر شما