به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا از پایگاه خبری دانشگاه گلاسکو در اسکاتلند، یک پژوهش جدید توسط تونی پولارد استاد این دانشگاه حاکی است که این محتملترین نتیجه چنان جنگ خونینی است اما این باستانشناس در عین حال میگوید که وضعیت مربوط به این موضوع یک پرونده کاملا بسته شده نیست.
یافتههای این تحقیق تحت هدایت پولارد مدیر مرکز باستانشناسی جبهه جنگ دانشگاه گلاسکو که به تازگی در دویست و هفتمین سالگرد نبرد واترلو در نشریه باستانشناسی مناقشه منتشر شده است، دادههای اولیه و اصلی متشکل از توصیفات و نقشههای تازه کشف شده از صحنه جنگ را ارایه داده است. این توصیفات و نقشهها را افرادی تهیه کرده بودند که در روزها و هفتههای پس از شکست ناپلئون در واترلو از محل جنگ بازدید کرده بودهاند.
این اسناد شامل نامهها و خاطرات شخصی از یک بازرگان اسکاتلندی به نام جیمز کر رد میشود که در زمان نبرد واترلو ساکن بروکسل بوده است. این فرد در روزهای پس از جنگ از صحنه نبرد بازدید کرده و مجروحانی را توصیف میکند که در دستان وی جان دادهاند.
روایتهای این بازدیدکننده در مجموع موقعیت دقیق سه گور دستهجمعی را توصیف میکند که حدود ۱۳ هزار جسد را در خود جا داده بودند اما آیا این دادههای جدید به کشف یک گور دستهجمعی حاوی استخوانهای به جا مانده از سربازان کشته شده در این نبرد منجر می شود؟
دکتر پولارد با بیان این که چنین فرضی نامحتمل است، اظهار داشت: صرفنظر از اغراقها درباره تعداد اجساد در گورهای دستهجمعی، آشکار است که اجساد کشتهشدگان نبرد در مکانهای متعددی در سرتاسر جبهه جنگ دفن شدند بنابراین به نوعی شگفتآور است که هیچ سابقه قابل اعتمادی از رو به رو شدن با گور دستهجمعی وجود ندارد.
وی افزود: دستکم در سه گزارش روزنامهای از دهه ۱۸۲۰ میلادی به بعد به وارد کردن استخوانهای انسانی از جبهههای جنگ اروپایی با هدف تولید کودشیمیایی اشاره شده است. جبهههای جنگ اروپایی ممکن است منبع مناسبی برای تامین استخوان و تولید نوع موثری از کودشیمیایی بوده باشند. یکی از بازارهای اصلی برای این ماده خام، جزایر بریتانیا بودند.
پولارد همچنین گفت: تقریبا از همان زمانی که آتش جنگ واترلو خوابید، بازدیدکنندگان راهی این مکان شدند. بسیاری برای دزدیدن وسایل به جا مانده از سربازان کشته شده به محل جنگ رفتند و برخی حتی دندانهای قربانیان جنگ را برای ساختن دندان مصنوعی دزدیدند. بسیار محتمل است که یک مامور خرید استخوان وارد صحنه نبرد شده باشد و در این صورت هدف اصلی او برای این کار گورهای دسته جمعی بوده چرا که ارزش اقتصادی کافی برای حفاری گور و استفاده از استخوانها را داشته است. افراد محلی که خاطراتی از محل داشتهاند توانستهاند این ماموران خرید را به محلهای گورهای دستهجمعی راهنمایی کنند.
وی تاکید کرد: بر اساس این روایتها و با توجه به اهمیت استخوان در تولید کود برای کشاورزی در آن زمان، خالی کردن گورهای دستهجمعی در واترلو امکانپذیر به نظر میرسد و نتیجهگیری احتمالی همین است.
پولارد و همکارانش قصد دارند در سالهای آینده با بررسیهای دقیقتر تکلیف این مساله را یک بار برای همیشه روشن سازند.
به گزارش ایرنا، نبرد واترلو در ۱۸ ژوئن سال ۱۸۱۵ میلادی میان نیروهای کشور فرانسه و نیروهای ائتلاف هفتم انجام شد. یکی از دلایل زنده نگه داشتن تاریخ این جنگ، حضور ناپلئون بناپارت در آن است به خصوص که وی در جنگ واترلو برای آخرین بار در صحنه نبرد حاضر می شود.
پس از فرار ناپلئون بناپارت از تبعیدگاهش در جزیره البا و بازگشت مجدد او به قدرت بهعنوان امپراتور فرانسه، بیشتر کشورهای اروپایی تحت عنوان ائتلاف هفتم بار دیگر گرد هم آمدند تا ناپلئون را شکست دهند. ناپلئون برای مقابله با نیروهای دشمن به سمت بلژیک که در آن زمان بخشی از پادشاهی متحد هلند بود حرکت کرد. هدف او، جلوگیری از پیوستن قوای کشورهای مختلف به یکدیگر بود.
زمانی که ارتش فرانسه به بلژیک رسید، از قبل قوای انگلیسی و همینطور قوای چند ایالت آلمانی، به نیروهای هلندی پیوسته بودند. ناپلئون موفق شد در تاریخ ۱۶ ژوئن، یعنی دو روز پیش از نبرد واترلو، جداگانه به قوای پروسی حمله کرده و آنها را در نبرد لیگنی به سختی شکست دهد.
وی یکی از مارشالهایش به نام آمانوئل دوگروشی را به همراه بخشی از ارتش به تعقیب قوای فراری پروس فرستاد. سپس خود به همراه باقی نیروهایش به سمت دشت واترلو که قوای بریتانیایی و هلندی به فرماندهی آرتور ولزلی در آن موضع گرفته بودند، حرکت کرد. در روز ۱۷ ژوئن، با اینکه دو ارتش به هم رسیده بودند، به علت بارش باران نبردی درنگرفت. در تفنگها و توپهای آن دوره از باروت استفاده میشد که به رطوبت حساس بود. به همین علت نمیشد در هنگام بارش باران از آنها استفاده کرد.
سرانجام در روز ۱۸ ژوئن، ناپلئون حمله به قوای موتلف بریتانیایی-هلندی را آغاز کرد. در نتیجه اشتباهات مارشال گروشی و هوشمندی فرمانده پروسی گبهارد بلوشر، قوای پروسی توانستند خود را به دشت واترلو برسانند و درست پشت سر ارتش فرانسه قرار گرفتند. ناپلئون برای اینکه بهطور کامل به محاصره درنیاید، از تمام توانش برای از بین بردن قوای بریتانیایی - هلندی بهره برد ولی در نهایت در پایان روز ارتش فرانسه موفق به شکست هیچیک از دو ارتش دشمن نشد و به محاصره درآمد. نتیجه نبرد، شکستی سخت برای فرانسه بود.
نظر شما