سعید ستاری یکی از پژوهشگران مستند «کاپرا کجاست؟» به کارگردانی مهدی انصاری در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا، با اشاره به اینکه برنامه «گرانیگاه» شبکه افق آغاز همکاری او و مهدی انصاری بوده است، مطرح کرد: ایده «کاپرا کجاست؟» به یکی از قسمتهای برنامه «گرانیگاه» باز میگردد که یکی از کارشناسان برنامه درباره امید صحبت کرد و گفت که در کشور این مساله بسیار کمرنگ است. سپس درباره این مساله حرف زد که کشور آمریکا پیش از حمله به هر کشوری ابتدا امید را در میان جوانان آن منطقه از بین میبرد تا راحتتر بتواند سلطه پیدا کند.
وی ادامه داد: من تا آن زمان این مطلب را نشنیده بودم و برایم تازگی داشت. درباره این موضوع با مهدی انصاری صحبت و شروع به پژوهش درباره مساله امید کردم. طرح اولیه این مستند از کتاب «کشتن امید» میآید؛ کتابی که درباره عملیاتهای نظامی آمریکا در کشورهای مختلف است. پس از آن کتابهای «دلقکها و آدمکشها» و «سینمای سیاسی» و چند مقاله را که در نیویورک تایمز چاپ شده بود، خواندم که درباره این مساله صحبت میکرد که هالیوود، وابسته به ارگانهای نظامی آمریکاست و فیلمهایی که جایزه میگیرند از قبل تعیین میشوند.
یکی از پژوهشگران مستند «کاپرا کجاست؟» تاکید کرد: اما اساسا چون بحث ما بیشتر درباره سینمای امید بود و اینکه سینما وظیفه امید دادن دارد یا ندارد به سراغ اظهارنظرهای سینماگران مختلف درباره این موضوع رفتیم و آن را بررسی کردیم. سپس تحقیقی درباره مکتبهای مختلف در اروپا انجام دادیم و به رئالیسم ایتالیایی در دهه ۵۰ اروپا که بسیار پُررونق بود، رسیدیم. مهمترین جمله رئالیسم ایتالیایی این بود که سینما آینه جامعه است و باید به گونهای باشد که هر آنچه در جامعه رخ میدهد، کنترل و منعکس کند. در حقیقت این مدل، ما را به صحبتهای سینماگران ایرانی رساند که اعتقاد دارند مهمترین کارکرد سینما آینه بودن آن است.
ستاری با بیان اینکه مهدی انصاری و روح الله قاسمی مشاور هنری پروژه به فرمی که هماکنون هست، رسیدند، مطرح کرد: ابتدا قرار بود کار تماما یک مستند آرشیوی باشد اما سلیقه و وسواس خاص مهدی انصاری باعث شد به فرم تازهای برسیم. در حقیقت مدل کاری کارگردان بدین شکل است که دوست دارد به بهترین شکل ممکن یک کار را انجام بدهد. از سوی دیگر من نظرات خود را روی فرم کار اعمال نکردم بلکه تنها خوراک لازم را در اختیارش قرار دادم. اینکه تحقیقات در چه فرمی گفته شود و به چه مسایلی بپردازد از طراوشات ذهنی ایشان آمد.
کشور آمریکا ۵ اصل بیزاری مردم از کشور، دین، نظام، هموطن و خود را که آخرین اصل آن اوج ناامیدی است، دنبال میکند تا اینکه راحتتر بتوانند به کشوری سلطه پیدا کند
وی در پاسخ به این پرسش که برای موضوعی که «کاپرا کجاست؟» بدان پرداخته است، منابع کافی وجود دارد یا نه، یادآور شد: «کشتن امید»، «دلقکها و آدمکشها» و «سینمای سیاسی»، سه کتابی که ما برای تحقیقات از آن استفاده کردیم، ترجمه آنها در بازار نشر موجود است. همچنین هر سه کتاب بیشتر درباره این بودند که ارگانهای نظامی آمریکا چگونه رسانهها و به ویژه هالیوود را اداره میکنند بدون آنکه دیده شوند. پس از آن به مقاله آنفلولانزای نیویورکی که آن هم پایه اولیه مستند ما بود، رسیدیم که به مساله قهرمانسازی در سینمای آمریکا اشاره میکرد.
یکی از پژوهشگران مستند «کاپرا کجاست؟» افزود: این مقاله به این مساله اشاره میکرد که کشور آمریکا ۵ اصل بیزاری مردم از کشور، دین، نظام، هموطن و خود را که آخرین اصل آن اوج ناامیدی است، دنبال میکند تا اینکه راحتتر بتوانند به کشوری سلطه پیدا کند. از سوی دیگر چند مقاله و مجله «نقد سینما» هم از پایههای اصلی مستند «کاپرا کجاست؟» بود. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ایده پرداختن به سینمای فرانک کاپرا از مجله «نقد سینما» میآید که در یکی از شمارهها مصاحبه مفصل با کاپرا انجام داده و فیلمهایش را بررسی کرده بود. بعد از خواندن آن به این نتیجه رسیدیم که میتوان سوژه اصلی مستند قرار بگیرد.
ستاری با بیان اینکه «کاپرا کجاست؟» فرمی تازهای دارد که باعث میشود مخاطب از تماشای آن خسته نشود، بیان کرد: شاید این مستند به لحاظ محتوا کشش لازم را برای جذب مخاطب عام نداشته باشد چراکه بیشتر مسایل براساس تحلیل و تفسیرهای شخصی بیان شده است و همه حرفها مبنای علمی ندارد. البته این مساله در عین حال میتواند یک مزیت محسوب شود چراکه مستند را تبدیل به مجله خبری تبدیل نکرده است.
وی با اشاره به اینکه مبنای جستجوی فیلمها و نمایش برخی از آثار در مستند بدین دلیل بود که متوجه شویم چند درصد از سینماگران ما این جمله «سینما آینه جامعه است» را قبول دارند و بر اساس آن عمل می کنند، اظهار کرد: تعداد زیادی از هنرمندان و سینماگران درباره این مساله صحبت کرده بودند اما بخشی از آن به مصاحبه متنی و خبری بود که نمیتوانستیم از آن استفاده کنیم.
یکی از پژوهشگران «کاپرا کجاست؟» افزود: به برخی از محتواها به ویژه ویدیوهای اصلی نتوانستیم دسترسی پیدا کنیم همچنین برخی از آنها نیز کیفیت لازم را برای استفاده در کار نداشتند پس ترجیح دادیم از آنها استفاده نکنیم. در نهایت هم به این نتیجه رسیدیم که تعداد زیادی از سینماگران به این معتقدند که مهمترین کارکرد سینما، آینه بودن آن است.
ستاری در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه سینما فقط برای سرگرمی و تماشای بدبختی دیگران نیست، یادآور شد: سینما کارکردهای دیگری هم دارد پس برای اینکه مخاطب به کارکردهای دیگر سینما پی ببرد، بهتر است مستند «کاپرا کجاست؟» را تماشا کند.
وی در پایان با اشاره به اینکه مهمترین تجربه و بازخوردی که از تحقیقاتی که برای این مستند انجام داده، بدست آورده است این بود که سینما به شدت سیاسی است، خاطرنشان کرد: هنر برای هنر و هنر بدون در نظر گرفتن سیاست جملهای است که هیچ کس قبول ندارد و حتی مسئولان هالیوود نیز بدان عمل نمیکنند چراکه به آثاری جایزه میدهند که پیشزمینه سیاسی دارند و ناامیدی را در کشورهای مختلف غیر از آمریکا ترویج میدهند. همچنین همیشه به مخاطب القا میکنند که همه جای دنیا غیر از آمریکا بد است.
مستند «کاپرا کجاست؟» به تهیهکنندگی و کارگردانی مهدی انصاری که نگاهی انتقادی به سیاهنمایی در آثار هنری-تصویری ایران و واکاوی جایگاه امید در سینمای ایران دارد، تازهترین محصول مرکز مستند سوره است که به تازگی رونمایی شده و طی روزهای آینده از تلویزیون پخش میشود.
نظر شما