به گزارش گروه سیاسی ایرنا، اسناد کامل سفارت آمریکا از شهید بهشتی برای نخستین بار توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. متن این گزارشات در ادامه آمده است: در روزهای پس از تسخیر لانه جاسوسی و تب افشاگری دانشجویان پیرو خط امام درباره تعاملات پشت پرده برخی چهرههای میدان سیاست ایران با سفارت آمریکا و سازمان سیا، انتشار «اسناد آیتالله بهشتی»، یکی از محورهای جوسازی مجاهدینخلق و مخالفین حزب جمهوری بود. اسنادی که بهرغم اصرار شهیدبهشتی برای انتشار آنها هرگز توسط دانشجویان پیرو خط امام منتشر نشد و مسکوت ماند. در حاشیه این مسکوت ماندن بود که شایعات زیادی درباره تعاملات دکتر بهشتی و آمریکاییها توسط مخالفانش به خصوص منافقین بر سر زبانها میافتاد.
خاستگاه این جوسازیها، حرفهای مبهم اعضای نهضتآزادی پس از افشای تعاملاتشان با سفارت آمریکا بود که مدعی بودند در دیدارهایشان با اعضای سفارت و ژنرال هایزر «آقایان دیگری» نیز شرکت داشتهاند. شیخ علی تهرانی، روحانی نزدیک به سازمان مجاهدین خلق و بنیصدر، دیماه ۵۸ در نامهای به امام با نام بردن از آقایان بهشتی، خامنهای و هاشمی نوشته بود «خوب است از اعضای شورای لانه جاسوسی بخواهند پرونده دو نفر از اینها را که با امیرانتظام شریکند ارائه دهند.»
یک سال بعد در دی ماه ۱۳۵۹ هفتهنامه مجاهد در یادداشتی با عنوان «ماجراهای پشتپرده گروگانگیری» که مدعی بود به قلم یکی از دانشجویان پیرو خط امام است ادعاهایی درباره جزئیات ماجرای تسخیر سفارت امریکا منتشر کرد. یکی از مطالبی که در آن یادداشت منتشرشده بود، کلیشه چرکنویس ترجمه سندی متعلق به دیدار آیتالله بهشتی با مامورین سفارت آمریکا بود. این سلسله یادداشت نشان از دسترسی سازمان مجاهدین خلق به اسناد لانه و نفوذ بین دانشجویان پیرو خط امام داشت.
شهید بهشتی هفت تیرماه ۶۰ شهید شد، کتابهای متعدد اسناد لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام تا سالها بعد منتشر شد؛ اما از اسناد شهید بهشتی خبری نشد. سال ۱۳۸۷ وقتی اسناد منتشرنشده لانه جاسوسی توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد، سه سند مربوط به شهید بهشتی نیز جزو آنها بود. این اسناد مربوط به دو دیدار رسمی او با اعضای سفارت و گزارشی از یک پرسش و پاسخ مکتوب است. برخلاف جوسازی مخالفین شهید بهشتی، این اسناد نشان میداد شهید بهشتی در عین حفظ مواضع از موضعی قاطع و صریح با آمریکاییها گفتگو کرده است. اسنادی که اگر منتشر میشد، دروغ بودن ادعاها و شایعات مخالفین شهید بهشتی درباره ارتباطات پشت پرده او با سفارت، بر ملا میشد.
اما ماجرای این ملاقاتها چه بود؟ پاییز و زمستان ۱۳۵۷ آمریکاییها که احساس کردند شاه ماندنی نیست، تصمیم گرفتند با نیروهای سیاسی ایرانی ارتباط جدیتری بگیرند تا از فضای سیاسی ایران فهم جامعتری داشته باشند. دکتر بهشتی نیز یکی از این چهرهها بود. اولین دیدار در آخرین روزهای اسفند ۵۷ بین او و نماینده سفارت برگزار شده بود. در بخشی از متن گزارش سفارت آمریکا آمده است «بهشتی گفت شاید مردم ایران مطالب زیادی نخوانده باشند، ولی بسیار شنیده اند و به خوبی می فهمند که آمریکا شاه را در همه این سالها بر سر قدرت نگاه داشت.سیاست های آمریکا برای مخالفان اسلامی دردسرهای زیادی ایجاد کرده است.» مامور سفارت در جمعبندی این گزارش نوشته بود « بهشتی آشکارا یک متفکر قوی و روشمند و یک مدیر قوی است.»
دومین سند مربوط به پاسخهای مکتوب شهیدبهشتی به سوالات سفارت آمریکا در اردیبهشت ۵۸ است. او در پاسخ به سوالی درباره روابط خارجی انقلاب نوشته بود «ایران می خواهد که دنیای خارج به ضدانقلابیون کمک نکرده و در امور داخلی ایران دخالت نکند. ما چیز بیشتری نمی خواهیم نه از آمریکا و نه از شوروی.»
سند سوم مربوط به آخرین روزهای فعالیت سفارت آمریکا در ایران است. ۵ آبان ماه، لینگن کاردار سفارت و یکی دیگر از دیپلماتهای آمریکایی یک روز پیش از دیدار با آیتالله منتظری در ساختمان مجلس خبرگان قانون اساسی، در همان ساختمان با آیتالله بهشتی دیدار میکنند. این سند، همان سندی است که نشریه منافقین سال ۵۹ کپی ترجمه غیردقیق آن را منتشر کرده بود. شهید بهشتی در این ملاقات در برابر ابراز حسن نیت طرف آمریکایی، بر دغدغههای مهم ایران مثل حمایتهای آمریکا از شاه پیش از پیروزی و اکنون که او فراری است سخن گفته و تاکید کرده بود با توجه به روابط خوب آمریکایی ها با ارتشیهای دوران شاه، اگر تلاشی برای کودتا صورت گیرد، ما آمریکا را مسئول آن میدانیم.
چند روز بعد بروس لینگن، کاردار سفارت در پاورقی یکی از گزارشهای ارسالیاش به آمریکا درباره این دیدار چنین نوشت: «ما هفته پیش از یکی از رهبران مذهبی (ملاهای پیشتاز) در مجلس سنا درخواست ملاقات کردیم_مذاکرات جالبی بود، مردی که عمیقا به ما ظنین بود ولی ظاهرا حاضر بود حرفهای ما را بشنود.»
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در ایام سالگرد شهادت شهید بهشتی، تصویر و متن این اسناد را منتشر میکند:
سند اول:محرمانه
۱۹ مارس ۱۹۷۹ [۲۸ اسفند ۱۳۵۷]
از: جی.بی.لمبراکیس
به وزارت امور خارجه
موضوع: ملاقات با یکی از رهبران مذهبی به نام محمد بهشتی
۱_(محرمانه_تمام متن)
۲_خلاصه: در دیداری یک ساعته بین نمایندگان سفارت و یکی از دستیاران عالی رتبه خمینی، او ابراز داشت که ایرانیها صبورانه سعی دارند آمریکاییها را درک و با آنها همکاری کنند، هر چند که معتقدند آمریکایی ها موجب شدند شاه بیشتر از آنچه که باید بر سر کار بماند. او پیشنهاد کرد که آمریکا مناسبات خود را کاملا با رژیم مخلوع شاه قطع کند. او همچنین پذیرفت که با خمینی در مورد امنیت اتباع آمریکایی در ایران و همچنین شرایط کاری بهتر برای آمریکایی ها صحبت کند. پایان خلاصه.
۳_روز ۱۹ مارس ۱۹۷۸، مسئول بخش سیاسی سفارت آمریکا، لمبراکیس به همراه تامست و مترینکو با دکتر محمد بهشتی در خانهاش دیدار و گفتگو کردند. این دیدار را مهدی روغنی ترتیب داده بود که خود نیز در جلسه حضور داشت. آقای بهشتی که یک روحانی است، علاوه بر اینکه از دستیاران عالی رتبه خمینی محسوب می شود رئیس حزب جمهوری اسلامی نیز هست که در حدود سه هفته پیش به منظور ساماندهی و شرکت در رفراندوم، و همچنین انتخابات آتی مجلس به نمایندگی از نهضت اسلامی تشکیل شد. بهشتی با یادآوری دیدار دو ماه پیش خود با اسکودرو، مسئول بخش TDY، گفت که اسکودرو ظاهرا خیلی زودتر از دیگران ماهیت نهضت اسلامی را درک کرده است.
۴_بهشتی به پیشنهاد لمبراکیس با توضیح نظرات خود در مورد انقلاب و سیر آتی آن بحث را شروع کرد. او گفت که تلاش اصلی ما این است که به مردم بفهمانیم که دلیل بدبختی های گذشته آنها نفوذ خارجیان نبوده است، بلکه خودشان مسئول بدبختی هایشان هستند. او گفت که هدف ما این بوده و خواهد بود که ایرانی بسازیم که حاضر است پس از شناسایی دشمن از سوی رهبری، بجنگد و از خود دفاع کند. بهشتی ادامه داد که نسل کنونی ایرانی ها بسیار منضبط است، که پیروزی انقلاب نیز شاهدی بر این مدعاست. داریم به آنها همبستگی با یکدیگر را برای حفاظت از کشور در مقابل تهدیدهای خارجی ناشی از وضعیت جغرافیایی و تاریخ گذشته مان، می آموزیم.
۵_بهشتی گفت که داریم به مردم می آموزیم که شکیبا باشند و سعی کنند آنهایی را که تاریخ گذشته ایران لایق اعتماد نمی شناسد، درک کنند. بهشتی این صحبت ها را در پاسخ به سئوالی که درباره ی روابط ایران و آمریکا مطرح شد، کرد. او در پاسخ به سئوال لمبراکیس گفت که مردم ایران از آمریکایی ها متنفر نیستند، بلکه برخی سیاست های آمریکا را دوست ندارند. بهشتی گفت که شاید مردم ایران مطالب زیادی نخوانده باشند، ولی بسیار شنیده اند و به خوبی می فهمند که آمریکا شاه را در همه این سالها بر سر قدرت نگاه داشت.
سیاست های آمریکا برای مخالفان اسلامی دردسرهای زیادی ایجاد کرده است (مثلا در مراحل پایانی پیروزی انقلاب). او با این فرض که ایرانی ها از سیاست های نیکسون آگاه بودند، مدعی شد که همه مردم جهان از این سیاست ها متنفرند. با وجود این، به مبارزان اسلامی گفته اند که شکیبا باشند و اینکه آنها می توانند آمریکایی ها را درک و با آنها همکاری کنند، البته به شرطی که آنها نیز استقلال ایران را محترم بشمارند.
۶- لمبراکیس نیز نظرات خود را ابراز داشت و گفت که احترام به استقلال ایران از دیرباز یکی از سیاست های آمریکا بوده و خاطرنشان ساخت که اصل بنیادین دکترین نیکسون این بود که دولت های دوست با کمک های آمریکا به قدری قوی شوند که برای دفاع از خود دیگر نیازی به مداخله آن کشور نداشته باشند. ادامه بحث با مزاح و حتی برخی اوقات قهقهه همراه بود (که طبق گفته روغنی قبلا چنین چیزی را از بهشتی ندیده بود). در مورد چند موضوع دیگر نیز بحث شد. بهشتی پرسید که نظر آمریکایی ها در مورد سیاست های نفتی حکومت جدید ایران چیست. لمبراکیس گفت که مبنای این سیاست ها را درک میکنیم و مشکل چندانی با آن نداریم، و به هر حال مایلیم مسایل سیاسی را از مسایل اقتصادی مجزا کنیم. ما میدانیم که ایران مایل است تولید و صادرات نفتش را بر اساس نیازهایش تنظیم کند، و نظرمان این است که قیمت های نفت در روندهای تصمیم گیری اوپک که ایران نیز عضوی از آن است تعیین خواهد شد.
۷- با وجود این، اعتقاد داریم که میزان تولید نفت ایران خیلی کمتر گذشته نخواهد بود، زیرا دولت کنونی ایران برای تحقق اهدافش در کشور به درآمد نفت نیاز دارد. لمبراکیس سپس به مشکلات اقتصادی عدیده کشور و ۴ میلیون بیکار آن اشاره کرد. بهشتی از دادن هرگونه پاسخ صریح به این سئوال و اینکه دولت چه برنامه هایی برای حل مشکل مزبور دارد، طفره رفت ولی بحث را در سطح تئوری ادامه داد.
۸- بهشتی در پاسخ به این سئوال که نفوذ کمونیست ها و چپگرایان را چه اندازه ارزیابی میکند، گفت آنگونه که در اولین اساسنامه ی حزب جمهوری اسلامی آمده است، این گروهها آزادی کامل خواهند داشت، و این آزادی ها فقط زمانی محدود میشود که معلوم گردد گروههای ایرانی وابسته به خارجیان هستند و یا به نفع آنها کار می کنند، فرقی نمی کند که جناح راستی باشند یا چپی
۹- بهشتی در پاسخ به درخواست لمبراکیس در ارتباط با حفظ امنیت ساختمان سفارت و کلا اتباع آمریکایی بلافاصله گفت که نگرانی او را درک می کند و در این ارتباط با آیت الله خمینی صحبت خواهد کرد. بهشتی در ارتباط با مسئله فلسطین و احتمال تظاهرات ضد آمریکایی پس از هر گونه امضای احتمالی توافق صلح بین مصر و اسرائیل گفت چنانچه سخنگوی فلسطینی ها، که نفوذ قابل ملاحظه ای در بین دانشجویان دارد از مردم بخواهد که با آمریکایی هایی که در ایران میهمان هستند، کاری نداشته باشند احتمالا این مسئله حل خواهد شد. مسئول بخش سیاسی سفارت اذعان داشت که اگر چنین کاری صورت بگیرد مسلما رویکرد مؤثری خواهد بود. بهشتی همچنین قول داد که با آیت الله خمینی در مورد مسئله آزار و اذیت پرسنل سفارت و هیأت مستشاری در مراحل انتقال اسباب و اثاثیه و اموال دولت آمریکا با آیت الله خمینی صحبت کند.
۱۰_نظریات: بهشتی هیکل بزرگ و ریشی بلند و ردای گشادی دارد و حالت چهره و ذهن زیرکش انسان را تا حدودی به یاد اسقف اعظم ماکاریوس می اندازد. او که به وضوح سیاستمداری خبره است، می داند چگونه از بیان جزئیاتی که مایل نیست ذکر شود طفره برود و حرف خودش را بزند. زبان انگلیسی را خوب می داند و فقط گاهی از واژههای آلمانی استفاده می کند (به دلیل آنکه ۷ سال امام جماعت مسجد هامبورگ بوده است).
بهشتی آشکارا یک متفکر قوی و روشمند و یک مدیر قوی است، برخلاف ملاهای دیگر در صحبتهایش اصلا از شاخهای به شاخهی دیگر نمیپرد. استقبال او از مذاکرات و آمادگیاش برای بحث و گفتوگو و لبخند و پیشنهادش برای برگزاری یک مجلس دیگر ظرف دو یا سه هفته آینده بیانگر تمایلش به همکاری با ما بر سر منافع مشترک است. او به طور خاص پیشنهاد کرد که دولت آمریکا با قطع کلیه مناسبات خود با رژیم شاه دوستی اش را با حکومت اسلامی جدید ایران به اثبات برساند. او پیش بینی کرد که در این صورت روابط آمریکا با ایران سریعا بهبود خواهد یافت.
سولیوان
سند دوم
محرمانه
۱۶ می ۱۹۷۹ [۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸]
از: سفارت آمریکا، تهران_۴۹۷۰
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی_فوری
موضوع: نظریات آیتالله بهشتی در مورد انقلاب و روابط خارجی
۱_(محرمانه_تمام متن_تلگرام گزارشی)
۲_خلاصه: بهشتی می گوید انقلاب ایران پایان نگرفته و دادگاههای انقلاب موقتی هستند.
آیتالله منتظری جای آیتالله مطهری را در شورای انقلاب پر خواهند نمود. یزدی جوشش خود را از دست داده است. در زمینه سیاست خارجی بهشتی میگوید انقلاب اسلامی عدم ملاحظه قدرتهای بزرگ را میخواهد. پایان خلاصه.
۳_در جریان تلاش برای ملاقات با بهشتی از کفیل رایزن سیاسی خواسته شده بود تا لیست سئوالات مورد بحث را بدهد. بهشتی از ملاقات امتناع ورزید ولی به سئوالات از طریق منبع ما که یکی از یاران قدیمی خمینی است و به عنوان واسطه کار می کند کتبا پاسخ داد. نظرات بهشتی بیش از علایق گذرای ما اهمیت دارند، چون گفته می شود او رئیس شورای انقلاب است که بالاترین ارگان انقلاب اسلامی محسوب می شود. واسطه ای که رابطین او در داخل نهضت خمینی غیر قابل انکار هستند گفت که بهشتی در حال حاضر رابط اصلی بین دولت موقت ایران و خمینی میباشد و لذا مسئول هماهنگی روابط بین دولت و تشکیلات کمیتهها است. واسطه تأیید کرد که آیتالله منتظری جای آیتالله مطهری مقتول را در شورای انقلاب پر خواهد کرد و گفت که این امر خوبی است چرا که بر اساس روابط بین آیتالله ها، منتظری شاید نفر بعدی برای جانشینی خمینی، در صورت مرگ او باشد. وقتی پرسیده شد چرا نوبت شریعتمداری نخواهد شد، منبع گفت او از پیروان خط فکری و ایدئولوژیک خمینی نیست و رهبری نهضت اسلامی به او اجازه نخواهد داد که روی کار بیاید. در بین سایرین منتظری بهترین فرد بوده و از بیشترین احترام برخوردار است.
در پاسخ به این سئوال که اهداف انقلاب چه هستند و سیر انقلاب به کدام سمت می باشد، بهشتی این طور پاسخ داده: «هدف ما ایجاد نظم سالم و روابط سالم در داخل ایران و با جهان خارج می باشد. انقلاب سخت تلاش میکند جهت خود را حفظ کند، ولی هنوز به اهداف خود نائل نشده است. طبیعتا «ایران می خواهد روابط انسانی سالمی با تمام ملتها داشته باشد، مشروط بر اینکه خارجیان مسئله روابط انسانی عادلانه را محترم شمارند.»
۵_در مورد شورای انقلاب: «مانند دو پارلمان است که در همدیگر ادغام شده اند.» شورا قدرت قانونگذاری نهایی را دارد و بر قوه مجریه نظارت می کند. در پاسخ به سئوالهایی در مورد افراد شورا بهشتی گفته بود: «اگر میخواستیم اسامی آنها را بدانند اعلام می کردیم.»
۶_در مورد دادگاههای انقلاب اسلامی: دادگاههای انقلاب برای به مجازات رسانیدن دشمنان ملت در گذشته و افراد ضدانقلاب کنونی فعالیت می کنند. اینان دادگاههای عادی نیستند بلکه دادگاههای انقلابی هستند، فعالیتهای آنان موقت خواهد بود و بعد از آن وظایف آنان به دادگاههای عادی واگذار خواهد شد.
بهشتی حاضر نشد در مورد زمان این مسئله توضیح دهد ولی فرد واسطه گفت تصور می کند یک سال زمان اعلام شده توسط دولت موقت زمان بندی فعلی کار دادگاه خواهد بود. منبع که شدیدا مخالف اعدامهای سریع است، نگران افزایش آنها بود.
نظریه: تأکید بهشتی بر نقش دادگاهها در مقابله با ضد انقلابیون کنونی در صحبتهای دیگر در مورد دادگاهها هم آشکار بود. خصوصا بعد از دومین ترور که قتل یکی از رهبران نهضت اسلامی یعنی مطهری بود). بهشتی در پایان پاسخ هایش اشاره کرده که انقلاب خونین نبوده است اما اگر انقلابی خونین نباشد به این معنی نیست که انقلاب کاملی نداشته ایم، اگر شورای انقلابی وجود نداشت تمام افرادی که در حال حاضر زندانی هستند توسط مردم کشته شده بودند.» (نظریه: او این مسئله را برای اثبات حقانیت محاکمه های انقلابی ذکر نمود.)
۷_در زمینه روابط خارجی: بهشتی گفت : «ایران می خواهد که دنیای خارج به ضدانقلابیون کمک نکرده و در امور داخلی ایران دخالت نکند. ما چیز بیشتری نمی خواهیم نه از آمریکا و نه از شوروی، روابط ما با شوروی باید مانند دو همسایه عادی باشد. آنها نباید دخالت کنند و نباید توقعات بخصوصی از ما داشته باشند. در مورد آمریکا، بهشتی گفت:دولت آمریکا گفته که در امور ایران دخالت نمی کند، چرا به مسایل عدم مداخله پاسخ گفته نمی شود؟ گروههای اقلیت به دولت موقت، شوراهای انقلابی و همینطور آمریکا حمله می کنند.» او گفت: تعجب خواهد کرد اگر آمریکا نتواند از خودش دفاع کند. از طرف دیگر با یک تناقض آشکار گفته که «در حال حاضر آمریکا هر چه ساکت تر باشد برای شما و برای ما بهتر است.» در آخر سئوالات با مداد اضافه کرده بود: اگر ثابت شود که آمریکا به گروههای ضدانقلابی کمک می کند، این مسئله بی نهایت به ضرر روابط فی مابین خواهد بود. (نظریه: نگرانی بهشتی از فعالیتهای ضدانقلابی و نگرانی او در مورد حمایت خارجی از این فعالیتها آشکار و مهم است. فرد واسطه گفت بهشتی و دیگران که در باند اصلی مذهبی ها هستند، در زمینه روابط بین المللی بسیار ناوارد هستند و احتمال دارد که آنها در عوض شبهه کوچکی، هیولای وحشتناکی را ببینند.
این یک مشکل مداوم برای ایران و دوستان خارجی اش خواهد بود، فعالیتهای آینده ضدانقلاب محاکمه های بیشتری را به دنبال خواهد داشت و می تواند باعث تشکیل همان اطرافیان خونخواری شود که شاه را محاصره کرده بود. (نظریه: مسئله نگران کننده است ولی ما فقط می توانیم بگوییم آمین). این واقعیت که یکی از هواداران اصلی خمینی نگران این مسئله است، می تواند باعث بعضی عکس العملهایی در قم گردد.
۸_در پایان ملاقات، منبع گفت که بهشتی و دیگران «ارتقاء» یزدی به وزارت خارجه را طرحی برای برداشتن او از سر راه می دانند. آیتالله ها از برخورد یزدی با مسئله تابعیت آمریکایی اش و ارتباطاتش ناراحت شده اند.
منبع حدس میزند که به او پست وزارت خارجه داده شده تا او سخنگوی انقلاب در خارج کشور شود و بعد از مدت کمی او را به یک مرکز دیپلماتیک در خارج خواهند فرستاد. یا بعد از یک دوره احتیاطی از کار برکنار خواهد شد. (نظریه: این منفی ترین نظریه ای است که ما در مورد انتصاب یزدی شنیده ایم ولی منبع فردی است که با تفکر بزرگان مذهبی آشنا است.)
سند ســــــوم
۲۹ اکتبر ۱۹۷۹ [۷ آبان ۱۳۵۸]
از: سفارت آمریکا، تهران
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی
رونوشت برای سفارتخانههای آمریکا در آنکارا، جده، اسلام آباد، کابل، کویت، بغداد، دمشق
موضوع: ملاقات با بهشتی
۱- (محرمانه- تمام متن)
۲- خلاصه: هنری پرشت و من[=لینگن]، ۲۷ اکتبر با دکتر محمد بهشتی، نایب رئیس مجلس خبرگان و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، یک گروه سیاسی که با خمینی پیوستگی نزدیکی دارد، ملاقات کردیم. بهشتی به ما یادآوری نمود که احساسات عمومی شدیدی در مورد هرگونه پشتیبانی از شاه سابق وجود دارد. او از مشکلات در حمل قطعات یدکی نظامی و قراردادهای تجاری جویا شد و به شایعات گسترده در مورد دخالت سیا در کردستان اشاره کرد. اظهار حمایت دولت آمریکا از انقلاب کفایت نمیکند. به جای حرف عمل لازم است. او گفت که انقلاب پشتوانه لازم را در اکثریت مردم ایران دارد و اگر لازم باشد میتواند طبقه متوسط و اقلیت متخصصین را نادیده بگیرد. بهشتی اعتماد به نفس فوقالعادهای از خود بروز میدهد، خصومت ظاهری نشان نمیدهد، ولی در امر بهبود روابط آمریکا و ایران، او بار اصلی را به دوش آمریکا میگذارد. پایان خلاصه.
۳- بهشتی ما را در اتاق انتظار ساختمان سنا پذیرفت. او تنها بود، رفتار او دوستانه و آرام به نظر میرسید ولی از حجم زیاد کار، شکایت داشت.
۴- ما سلامها و آرزوهای دولت و ملت آمریکا را ابلاغ نمودیم و بر نظر خویش که پیشرفت دولت موقت در ساختن نهادهای جدید دولتی که در خدمت منافع آمریکا و همچنین ایران باشد، تأکید کردیم. پرشت که دیدگاه واشنگتن را ابراز میداشت، گفت که مشکل دوجانبهای برای هر دو کشور وجود دارد که عبارتست از درک ناکافی و تا حدی نادرست از انقلاب در میان مردم آمریکا و ایران. او گفت که از دیدگاههای بهشتی در زمینه اینکه روابطمان را چگونه میبیند و چه اقداماتی میتوان در جهت بهبود آن انجام داد، استقبال میکند.
۵- بهشتی در پاسخ اول بر لزوم اینکه آمریکا حسن نیت خود را همراه حرف در عمل نیز نشان دهد تأکید نمود. اظهار حسننیت تنها کفایت نمیکند. او سه زمینه اصلی مشکلات را برشمرد. اول مسأله شاه بود. او پنجاه سال تباهی را بر ملت ایران تحمیل نموده و هم اکنون احساسات عمومی بر علیه او خیلی شدید میباشد. لذا ایران نمیتواند تحمل کند که آمریکا و یا هر کشور دیگری از او حمایت کند.(نظرات بهشتی، در این مورد مانند بقیه موارد گفتگو صریح، کنترلشده و عاری از احساسات بودند.)
۶- انتقاد دوم او در زمینه قراردادهای تجاری بود. نظر او بر این دلالت داشت که با توجه به انقلاب، برخورد با مسایل تجاری نباید فقط در جنبههای عادی تجاری محدود شود، بلکه دیدگاه سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود. او شنیده بود که مقدار زیادی از وجوه ایران در آمریکا توسط دادگاهها مسدود شدهاند. ضرورت دارد که دولت آمریکا با کمک برای حل این مشکلات حمایت خود را از ایران نشان دهد.
۷- نگرانی سوم او در زمینه قطعات یدکی نظامی و تجاری بود. واضح بود که او اطلاعات کمی در مورد جزییات این قضیه دارد، ولی میدانست که قطعات یدکی به مقدار و سرعت لازم توسط آمریکا فراهم نمیشود.
۸- من گفتم در مورد شاه، پاسخ خواهم گفت و از پرشت خواستم تا نظرات واشنگتن را در زمینههای دیگر بیان دارد. من بر آنچه که به هنگام طرح مسأله سفر شاه به آمریکا به منظور انجام معالجات پزشکی برای نخستوزیر و یزدی گفته بودم به عنوان موضع خودمان در قبال شاه تأکید کردم. ما شاه را به عنوان یک مقام مسئول در ایران به رسمیت نمیشناسیم و از دولت موقت به رهبری بازرگان حمایت میکنیم. ما اهمیت زیادی برای تمامیت و استقلال ایران قائل هستیم و به شاه تأکید کردهایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچ گونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.
۹- بهشتی اعتراضی به این مسأله نکرد، ولی بعد پرسید که پاسخ من در برابر شایعات مربوط به فعالیت سیا در کردستان و مناطق دیگر ایران چیست. من گفتم که این شایعات مطلقاً بیاساس میباشند. نه سیا و نه هیچ نهادی از دولت آمریکا به هیچ شکلی در هیچ یک از فعالیتهایی که به تمامیت ایران لطمه بزند، شرکت نداشتهاند. من بر اساس اطلاع کامل از فعالیتهای دولت آمریکا در ایران چنین تضمینی به او دادم، در هر حال ایجاد آشوب در کردستان از هر طریقی که باشد کاملاً برخلاف منافع ملی خودمان خواهد بود.
۱۰- پرشت گفت که متوجه مشکلات متعدد در زمینه تجارت هستیم ولی این مسایل به هر دو طرف قضیه مربوط میشوند. دولت آمریکا فعالانه در جهت حل مشکلات تلاش میکند و در واقع در چند مورد مطالبی در جهت حمایت از ایران به دادگاهها داده است. ایران در خیلی از این موارد دادگاه موفق گشته است. ما میخواستیم دولت موقت بداند که دولت آمریکا هر کاری بتواند انجام خواهد داد تا این مشکلات در جهت استحکام بیشتر روابط اقتصادی-تجاری با ایران حل شود. ولی دولت موقت باید توجه داشته باشد که دولت آمریکا هم جوانب سیاسی را باید در نظر داشته باشد و محدودیتهایی وجود دارد، هم قانونی و هم محدودیتهای دیگر که بر نقشی که ما میتوانیم ایفا کنیم اثر میگذارد.
۱۱- در مورد قطعات نظامی، پرشت اقداماتی را که ما برای تضمین حل مسأله سپردههای ارزی اتخاذ نموده بودیم را برشمرد و گفت که این تضمین از ژوئیه به مورد اجرا گذاشته شده و از آن وقت هیچ مانعی از سوی دولت آمریکا بر ارسال قطعات ایجاد نشده است. موارد مجردی وجود دارد که مشکلاتی در آن بروز خواهد کرد، ولی دولت آمریکا در منافع خود میداند که ارسال قطعات را تسهیل نماید تا روند تأمین قطعات نظامی برای ایران استمرار داشته باشد. ما همچنین میخواستیم در زمینه قطعات یدکی و تجهیزات شرکتهای تجاری نیز کمک کنیم. برای کمک در این امر اطلاعات مشخصی لازم است.
۱۲- بهشتی مدتی را صرف توضیح و تأکید بر حمایت تودهای مردم از انقلاب ایران نمود. این حمایت هنوز کاملاً مشهود و یا از لحاظ تشکیلاتی و حزبی سازماندهی نشده است. ولی حمایت عظیمی بوده و این توده شرکتکننده انقلاب برای اثبات حقانیت و حمایت از اهداف انقلاب در ایران کافی است. رهبری انقلاب بر چنین حمایت عظیمی اتکا دارد و این حمایت از انقلاب قدرت و پیروزی انقلاب را علیرغم گزارشات و شایعات در مورد توطئههای وسیع منجمله امکان توطئههایی از جانب نظامیان، تضمین میکند. اقدام برای کودتا بسیار محتمل است، او گفت که اگر چنین امری پیش آید آمریکا مسئول شناخته خواهد شد، چون آمریکا دارای نقش گستردهای در رابطه با ارتش ایران بوده است. بهشتی در رابطه با این موضوع به گونهای صحبت نکرد که نشان دهد تصور میکند تلاش برای انجام یک کودتا موفق خواهد بود بلکه میگفت چنین اقدامی به هیچوجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشکلات جدی برای آمریکا در ایران ایجاد خواهد کرد. رهبری انقلاب تصمیم گرفته است که با آمریکا و غرب به صورت دوستانه و مثبت برخورد کند، ولی آنها عمیقاً ظنین باقی ماندهاند.
۱۳- در پاسخ، من نکاتی را که قبلاً توسط پرشت مطرح شده بود مبنی بر ضعف در شناخت ابعاد انقلاب در آمریکا را پیش کشیدم ولی گفتم یک جنبه انقلاب برای افکار عمومی آمریکا کاملاً روشن است و آن وسعت حمایت مردمی از انقلاب است. با توجه به روابط ما با نظامیان در ایران من از فرصت استفاده نمودم تا بهشتی را از ترکیب و اندازه واحدهای مستشاری مطلع سازم. گروه مشورتی مستشاری نظامی که از تعداد زیادی افراد متشکل شده بود در حال حاضر به گروه شش نفری کوچکی تبدیل شده که تنها هدف آن حفظ ارتباط با طرفین ایرانی برای تسهیل دریافت تجهیزات نظامی آمریکا توسط دولت موقت ایران میباشد.
۱۴- پرشت گفت که در واشنگتن ایرانیانی با دفتر او تماس میگیرند که از طبقات متوسط و متخصصین ایران بوده و با شاه نیز مخالفت میکردند، ولی اکنون از ایران فرار کردهاند چون احساس میکنند برای آنها در جوّ سیاسی جدید جایی وجود ندارد. او از بهشتی خواست تا موضع رهبری انقلاب را در برابر این افراد و ایرانیانی که به طور فزاینده نسبت به پیشرفت انقلاب سرخورده و ناامید شدهاند، روشن کند.
۱۵- بهشتی در پاسخ قبول کرد که انقلاب اشتباهاتی مرتکب شده است اما گفت در یک انقلاب با وسعت و سرعتی که در ایران داشت بروز اشتباهات اجتنابناپذیر است. رهبری متوجه است که نمیتواند به دور ایران حصاری بکشد و آن را از تأثیرات خارجی و منافع تجارتی و تخصصی که به آنها احتیاج دارد، منزوی سازد. رهبری انقلاب خواهان مرزهای باز با دنیای خارج میباشد، نه مرزهای بسته. در مورد یک میلیون اقلیتی که او مشخص نمود از انقلاب حمایت کامل نمیکنند هم همین موضع اتخاذ میشود. ولی به این اقلیت اجازه داده نخواهد شد که نظرات خود را به اکثریت ۳۵ میلیون ایرانی که از انقلاب و اهداف آن حمایت میکنند، دیکته کنند. اگر لازم باشد این تودههای میلیونی جمعیت ایران راه خود را به تنهایی طی خواهند نمود و در مدت بیست سال میتوانند آنچه را که با رفتن این طبقه از دست دادهاند و منافعی که این یک میلیون اقلیت برای کشور داشته، جبران کنند. در پاسخ این سؤال که آیا بهتر نیست سعی کنند حمایت این اقلیت را جلب نمایند، بهشتی تأکید کرد که هدف رهبری هم همین بوده و در جهت آن کوشش میکند ولی به هیچ صورتی اکثریت به این اقلیت کوچک اجازه نخواهند داد تا اهداف انقلاب اسلامی که ملت ایران خواهان آن هستند را تباه سازند. همان طور که قبلاً گفته بود این اهداف شامل جامعهای میشود که آزاد، مترقی و پیرو اصول اسلامی باشد.
۱۶- نظریه: بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی میباشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس این گفتگو قضاوت کرد، از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیرا است. او با اعتماد به نفس فوقالعاده و به طور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت میکند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی بود. به نظر میرسید که او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران. ایرانِ انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهد نمود ولی به هیچوجه به آمریکا وابسته نخواهد بود.
لینگن
سند چهارم
دستنویس بروس لینگن در پیوست یکی از گزارشهای خود چند روز پس از دیدار با شهید بهشتی:
«ما هفته پیش از یکی از رهبران مذهبی (ملاهای پیشتاز) در مجلس سنا درخواست ملاقات کردیم_مذاکرات جالبی بود، مردی که عمیقا به ما ظنین بود ولی ظاهرا حاضر بود حرفهای ما را بشنود، البته با به رسمیت شناختن این مسئله که ایران مشکلات دارد که به ما مربوط نیست. اما شاید جالبترین قسمت این گفتگو مربوط به دختر ۱۴_۱۲ ساله ای بود که لیموزین چایل سیاه ما را دید که بیرون منتظر بود و از افسر امنیتی من پرسید این ماشین مال کیست، وقتی جواب شنید که متعلق به کارمند آمریکایی است او گفت: ولی من فکر کرده بودم که تمام آمریکایی ها از اینجا رفته اند. ما آنها را بیرون خواهیم کرد. او به عنوان یک نمونه نیست ولی حرفی که او زد مقداری از تأثیر تبلیغات در اکثر مطبوعات را نشان می دهد، تبلیغاتی که بعضی اش برای بیان حقیقت است بعضی اش برای تأثیرگذاری عنوان می شوند.»
دستنویس بروس لینگن درباره دیدارش با شهید بهشتی: مردی که عمیقا به ما ظنین بود...
نظر شما