رئیسجمهوری جمعه دهم تیرماه، میهمان «جشن وصال» و آیین گرامیداشت هفته ازدواج بود که در تالار وحدت برگزار شد. پس از سخنرانی آیتالله سیدابراهیم رئیسی در این مراسم، سخنگوی دولت توئیتی منتشر کرد و سه دستور رئیسجمهوری را هدیه دولت به جوانان برشمرد:
اول: فرصت ۱۵ روزه به بانک مرکزی برای ابلاغ آییننامه تسریع و تسهیل پرداخت وام ازدواج
دوم: برگزاری مراسم ازدواج در مراکز فرهنگی و تفریحی دولتی با تدوین آییننامه مربوطه
سوم: حمایت از تعاونیها و پروژههای ساخت مسکن برای زوجهای جوان
فرارسیدن هفته ازدواج باعث شده تا نگاهها بار دیگر و به طور ویژه به این موضوع و موانع پیش روی آن دوخته شود.
پدیده تاخیر در سن ازدواج
معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان: در سال ۹۹ حدود ۵ درصد و در سال ۱۴۰۰ حدود ۲.۲ دهم درصد رشد آمار ازدواج داشتیم
ازدواج سنگ بنای خانواده است و از آنجا که جامعه از مجموعه خانوادهها تشکیل میشود، شیوه پایهگذاری و تدابیر و اندیشههایی که در امر ازدواج صورت میپذیرد، در سرنوشت جامعه تاثیر بسزایی دارد. امروزه ازدواج جوانان به یکی از چالشهای مهم پیشِ روی جامعه ایرانی مبدل شده و تاخیر در سن ازدواج به عنوان یک مساله نمود جدی پیدا کرده است.
جوانانی که به دلایلی متعدد مجبور به خانهنشینی میشوند و جوانانی که دوست دارند مجرد باشند، همه و همه پدیده تجرد را به شکل یک مساله اجتماعی درآوردهاند که بسیاری از خانوادههای ایرانی با آن مواجهند. این در حالی است که ازدواج و انجام آن یکی از شاخصهای مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد محسوب میشود و خودداری از ازدواج و تاخیر آن از دید بسیاری از صاحبنظران مسائل اجتماعی تبعاتی چون بر هم خوردن تعادل در جمعیت، باروری پایین، نابهنجاری در رفتار، مسئولیتگریزی، افزایش آسیبهای اجتماعی، از دست دادن اغلب فرصتها و عوارض جسمی و روانی خاص در افراد را در پی میآورد.
آمارها در خصوص ازدواج و سن ازدواج چه میگوید؟
وضعیت ازدواج در یک دهه اخیر نوسانات قابل تاملی داشته است. به گفته معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، طبق بررسیها، حذف تشریفات مراسم ازدواج به علت کرونا و افزایش میزان تسهیلات از مولفههای افزایش آمار ازدواج در ۲ سال گذشته به شمار میرود.
به گزارش روز دهم تیرماه ایرنا، «وحید یامین پور» گفته است: در سال ۹۹ حدود ۵ درصد و در سال ۱۴۰۰ حدود ۲.۲ دهم درصد رشد آمار ازدواج داشتیم.
بررسی آمارهای مربوط به سالهای ۹۰ تا ۹۹ میگوید از تعداد ازدواجها کاسته شده است
با این حال، بررسی دادههای مرکز آمار ایران در یک دهه اخیر بیانگر کاهش تعداد ازدواجها است؛ به طوری که میزان ازدواجها از ۸۷۴ هزار و ۷۹۲ مورد در سال ۱۳۹۰ به ۵۵۶ هزار و ۷۳۱ مورد در سال ۱۳۹۹ رسیده است.
اگرچه در سالهای ۹۷، ۹۸ و ۹۹ نوساناتی در آمار مشاهده میشود، اما میزان آنها نسبت به سالهای قبل چشمگیر نیست و این کاهش معنادار میزان ازدواج طی سالهای مختلف نشان میدهد باید عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مختلفی در این زمینه نقش داشته باشند که نه تنها در میزان ازدواج تاثیرگذار بوده، بلکه در بالا رفتن سن ازدواج و رویآوردن افراد به تجرد قطعی هم تاثیر داشته است.
بررسی میانگین سن ازدواج طی یک دهه اخیر نشان میدهد میانگین سن ازدواج از سال ۱۳۹۰تا سال ۱۳۹۹ افزایش داشته است به طوری که برای مردان میانگین سن ازدواج در سال ۱۳۹۰ عدد ۲۶.۷ و برای زنان ۲۳.۴ بوده و در سال ۱۳۹۹ سن ازدواج مردان به ۲۹.۴ و برای زنان ۲۴.۸ رسیده که نشان از افزایش سن ازدواج در هر ۲ گروه جنسی دارد.
هر چند طی سالها این شاخص با نوساناتی همراه بوده اما تغییرات چشمگیر و قابلتوجهی نداشته و تنها روند عمومی که در این آمار مشاهده میشود بالا رفتن سن ازدواج در میان جوانان (دختر و پسر) است که این موضوع خود میتواند با تبعات خاصی نظیر افزایش مسائل و آسیبهای اجتماعی، بالا رفتن سن باروری، کاهش جمعیت، حرکت هرم جمعیتی به سمت سالخوردگی و مشکلات سالمندی و مواردی از این دست همراه شود.
متغیرهای دخیل در سن ازدواج
بالا رفتن سن ازدواج با متغیرهای اجتماعی گوناگونی همپیوند شده است. سطح تحصیلات افراد از متغیرهای موثر در افزایش سن ازدواج است به طوری که در سال ۹۵ که متوسط سن ازدواج برای مردان ۲۷.۴ سال به ثبت رسیده، این نسبت برای مردان باسواد ۲۷.۶ سال و برای مردان بی سواد ۲۶.۵ سال بوده است یعنی مردان باسواد نسبت به مردان بیسواد بیش از یک سال دیرتر ازدواج کردهاند.
بر اساس آمار موجود، میان باسوادان و بیسوادان حدود یک سال فاصله در سن ازدواج است
در زنان نقش متغیر سواد و تحصیلات چشمگیرتر به نظر میرسد. متوسط سن ازدواج برای زنان ۲۳ سال بوده که این نسبت برای زنان باسواد ۲۳.۲ سال و برای زنان بیسواد ۲۲ سال به دست آمده است یعنی زنان باسواد از زنان بیسواد بیش از یک سال دیرتر ازدواج کردهاند. نکتهای که قابل ذکر است همگرایی در سن ازدواج برای افراد باسواد و افراد بیسواد در سالهای اخیر است؛ به طوری که در سال ۱۳۷۵ فاصله ازدواج مردان و زنان با سواد با مردان و زنان بیسواد حدود ۲ تا ۳ سال بوده در حالی که در سال ۱۳۹۰ به حدود یک سال رسیده است. این وضع در سال ۹۵ تفاوتی حدود یک سال را دارد.
سوای از این بحث که اکنون اغلب وضعیت اقتصادی را دلیل اصلی دوری از ازدواج عنوان میکنند، باید گفت در فهرست علل مدنی و فرهنگی، سطح تحصیلات یا وضعیت اشتغال و استقلال مالی تنها یکی از متغیرهای این فهرست محسوب میشود و متغیرهایی متعدد دیگر وجود دارد که کارشناسان مسائل اجتماعی به تبیین آن پرداختهاند.
ازدواج تاخیری و پیامدهای پیدا و پنهان
در خصوص چرایی بالارفتن سن ازدواج و تاخیر در ازدواج جوانان، «محمد سهیل سرو» جامعهشناس و پژوهشگر مسایل اجتماعی به پژوهشگر ایرنا میگوید: ازدواج خود متغیری وابسته است که تحت تاثیر متغیرهای مستقل زیادی قرار میگیرد؛ متغیرهایی که مستقیما بر تصمیم به ازدواج یا تردید در آن تاثیرگذارند. از جمله این علل میتوان به مواردی نظیر نقص در تمهید مولفههای اساسی اقتصادی نظیر اشتغال، مسکن و معیشت اشاره کرد.
محمد سهیل سرو: افزایش سن ازدواج، اعتماد به نفس جوان و استقلال او را با مشکل مواجه میکند که تبعات زیادی در زندگی مشترک او خواهد داشت
وی میگوید: در حال حاضر مسکن و اجاره مسکن بسیار گران است و به عنوان لازمه تشکیل زندگی علت اساسی تاخیر در ازدواج است و چون شغل مناسب که بتوان با آن کسب درآمد کرد و با آن مسکنی خرید یا اجاره کرد، کم است، بنابراین مقدورات جوانان برای تهیه ملزومات زندگی را ناکافی میسازد و سن ازدواج را تا به دست آوردن شرایط حداقلی به تاخیر میاندازد. این موضوع اعتماد به نفس جوان و استقلال او را نیز با مشکل مواجه میکند که تبعات زیادی در زندگی مشترک او خواهد داشت و با چند رفتاری که مطابق میل او نیست زمینه طلاق را به وجود میآورد. به عبارت دیگر ترس از قبول مسئولیت و عدم اطمینان از شرایط و اوضاع آینده و پیشبینی ناپذیری آن واهمه از ازدواج را پدیده آورده است.
مشکلات اقتصادی تنها عامل تاخیر در ازدواج جوانان نیست
سهیل سرو در خصوص دیگر عواملی که اقدام جوانان را برای ازدواج به تاخیر میاندازد، اظهار میدارد: تغییر مولفههای فرهنگی شامل تغییر در نگرش و سنتها، سبک زندگی و رسانهها، سبب شده هنجارهای مختلفی به وجود بیاید به طوری که ازدواج را که امری با ارزش و بهنجار بوده، حتی همچون یک ضدارزش و ناهنجاری به خصوص در کلانشهرها مینمایاند.
وی میافزاید: از طرفی دیگر میتوان گفت ازدواج دیگر برخی کارکردهای سابق خود را ندارد. در گذشته ازدواج زمینه مهم تولید نسل و ایجاد نیروی اشتغال بوده و هزینه و فایده اجتماعی و اقتصادی در این خصوص صورت میگرفته اما اکنون این دو مورد تبدیل به حالتی شدهاند که بیشتر در ذهنیت اجتماعی هزینه است تا فایده. از طرفی تنهایی و انزواطلبی یکی از پدیدههای دنیای جدید است که با فردگرایی و تقسیم کار قرین بوده و هست و انسانها را با تاخیر در ورود به اجتماع سازنده مانند خانواده جدید رو به رو میکند.
همچنین «محمدمهدی لبیبی» جامعهشناس و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا میگوید: عموم افکار عمومی ازدواج را با مسائل اقتصادی گره میزنند در حالی که الزاما اینگونه نیست زیرا حتی در مناطق برخوردار هم بالا رفتن سن ازدواج یا دوری از آن مشاهده میشود. بنابراین با توجه به اینکه امروزه برخی جوانان نیازهای خود را از راهی غیر از ازدواج تامین میکنند، مساله مهم باید توجه به این ابعاد و ریشهیابی آنها باشد و نه مسایل فقط اقتصادی.
لبیبی میافزاید: برای مثال در یک دستهبندی کلی در این زمینه، میتوان به افرادی اشاره کرد که رابطه عاشقانه با یکدیگر دارند و صداقت در روابط آنها مشاهده میشود اما به دلایل مختلف سنی و اقتصادی امکان ازدواج برایشان مهیا نیست یا افرادی که تظاهر به دوست داشتن میکنند؛ افرادی که رابطه ضدعاشقانه دارند و اساس کار آنها فریب است، یا افرادی که به تعبیر «آنتونی گیدنز» جامعهشناس دارای عشق سیال هستند، یعنی به تعبیری دارای دوستیهای عمیقی هستند اما با یکدیگر ازدواج نکردهاند.
محمدمهدی لبیبی: در افکار عمومی، ازدواج با مسائل اقتصادی گره خورده در حالی که اینگونه نیست زیرا حتی در مناطق برخوردار هم بالا رفتن سن ازدواج یا دوری از آن مشاهده میشودچاره چیست؟
محمد سهیل سرو به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و میگوید: واقعبینی، واقعگرایی و کنترل توقعات اجتماعی از مواردی است که باید ذهن و روح جمعی به سمت آن سوق یابد. در کنار این مولفه، ایجاد روحیه مسئولیتپذیری و ایجاد تسهیلات اقتصادی، معیشتی و شغلی به خصوص مسکن ارزان قیمت و شغل پایدار با امنیت شغلی و روانی زوجین نقش بسزایی در کاهش مقادیر طلاق و افزایش ازدواج خواهد داشت.
لبیبی نیز بیان میدارد: درست است که تزریق سرمایه و امکانات برای جوانان خوب و موثر است، اما مشکل همه جوانان برای ازدواج با وام ازدواج و مسکن حل نمیشود، بلکه در مواردی لازم است نگرش آنها اصلاح و تعدیل شود و در این زمینه باید اقدامات فرهنگی گسترده و اثربخشی انجام شود.
این جامعهشناس میافزاید: ابتدا لازم است اقناع افکار عمومی صورت بگیرد زیرا تا زمانی که افراد قانع نشوند، ازدواج نخواهند کرد. سپس در جهت برجستهسازی آثار مثبت ازدواج و فرزندآوری و کمرنگ ساختن مضرات ازدواج و فرزند باید صحبت شود.
به گفته لبیبی در گام سوم، باید به پیوند زدن خواستههای فردی با منافع جمعی پرداخت و اشاره کرد که ازدواج و فرزندآوری چگونه میتواند هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان او موثر باشد. در گام چهارم باید استفاده درستی از رسانهها صورت گیرد؛ یعنی فقط احساسات افراد هدف قرار نگیرد، بلکه اقناعسازی هدف اصلی و نهایی باشد و در گام آخر اینکه نهادهای مرتبط در این زمینه به یک همافزایی و انسجام کارکردی دست یابند، از جزیرهای عمل کردن پرهیز شود و با استفاده از پتانسیل و ظرفیت همه نهادها، باید اقدامات موثر و مفید در این زمینه انجام داد.
نظر شما