به گزارش ایرنا، لشکری تن دادن به ذلت را محال میدانست و لشکری خودِ تعریف ذلت بود. زیرا باورها و عقاید خود را فروخته بود؛ به بهای زرق و برق دنیا و حتی به بهای جان...
لشکری رسالت خود را در عظمت پایداری بر سر اندیشه و آزادگی تعریف میکرد و در مقابل، سپاهی دنیادوست و دنیاطلب ایستاده بود که تک تک اعضای آن از ترس طردشدگی، همرنگ جماعت شده بودند و چشمشان به تایید جمع بود.
تجهیزات این لشکر، وفاداری به خود و ترجیح مرگ با عزت بود و تجهیزات دیگری، شمشیر، نیزه و تیر با چاشنی تداوم زندگی با ذلت بود.
ظاهر و ماهیت عاشورا در بیان پیام حق
واقعه عاشورا، تنها تجلیگر معصومیت و مظلومیت یک سپاه کم تعداد و متشکل از تعداد زیادی زن و کودک در مقابل بدعهدی، شقاوت و ظلم سپاهی پر تعداد متشکل از مردان جنگی، و مصداقی بارز از نبردی نابرابر و بیعدالت نیست.
این تنها پوسته این واقعه مهم تاریخی است. از این دست جنگها در تاریخ بشر به کرّات اتفاق افتاده است. اما ماهیت واقعی عاشورا، ارجحیت آزادگی بر جان و یا به عبارتی، تن ندادن به ناحق، حتی به قیمت جان است.
حسین (ع) در نبرد عاشورا خطاب به لشکریان دشمن فرمود: «من کسی نیستم که از مرگ بهراسم. منش من بزرگتر و همّت من عالیتر از آن است که از ترس مرگ، به زیر بار ستم روم.»
ترس جبهه دشمن از حقگویی و حقخواهی
و همین نترسیدن از مرگ بود که حاکمیت فاسد را چنان به لرزه انداخت که برای جنگ با این سپاه ۷۲ نفره، سه هزار نفر را به میدان فرستاد تا از پیروزی خود مطمئن باشد. آنان حتی پس از شهادت جبهه حق، هنوز آنقدر به پیروزی خود شک داشتند که با تازاندن اسب بر پیکران بیجانشان و تاراج اموال و اسارت نزدیکانشان تلاش بر باور پیروزی میکردند. سپاه دشمن حتی از پیکر بیجان این سپاه کم تعداد اما برحق در عاشورا نیز میترسید زیرا میدانست پیروزی واقعی همواره با آزادگان است.
نقش پیامآوری عقیله بنیهاشم
در حقیقت، پیروزی حقیقی این اتفاق، پس از وقوع آن و زمانی که حضرت زینب (س) رسالت یک خبرنگار را بر عهده گرفت رقم خورد. پس از واقعه عاشورا، در بین همه، عاقلترین و دوراندیشترین فرد بازمانده از کربلا و کسی که او را عقیله بنی هاشم مینامیدند در زمان اسارت خود پیامرسان آن واقعه شد.
در فرهنگ عربی، عقیله به زنی خردمند می گویند که مسائل را با صبر و خرد بالا حل و فصل کند و در کارش دوراندیشی و آینده نگری داشته باشد.
زن بودن آن حضرت در کنار صفاتی چون خردمندی، صبوری و دوراندیشی، خود گویای این است که کار خبرنگاری، فارق از جنسیت، نیازمند عقل و درایت است و خبرنگار، در جایگاه مغز متفکر جامعه قرار دارد.
پیامآوران کربلا، برای آموختن درس و ارسال پیام آزادمنشی از جان گذشتند که فراگرفتن عمیق و عملیاتی آن برای هر قلمبهدستی لازم و حیاتی است. همزمانی سالروز عاشورا با روز خبرنگار امسال، شاید تلنگری باشد که بیندیشیم در کار خبری ما، بین ملاحظات و باورهای قلبی و رسالت قلم کدامیت ارجحیت دارد؟
اگر خبررسانیها، جریانسازیها، انتقادها و تمجیدها ریشههای شخصی داشته باشد، در سمت لشکر ذلیل ایستادهایم. اگر نظر منفی و مثبت ما در خصوص یک موضوع عامالمنفعه بر مبنای منافع شخصی تغییر کند، در سمت لشکریان ملاحظهکار هستیم و اگر سخنی خلاف باورهای خود بیان کنیم یعنی در رکاب لشکریان ریاکار و بازندهای حرکت میکنیم که با انکار ماهیت اندیشههایش، به خود خیانت میکند.
نظر شما