دوستانم میپرسند شما خبرنگار کدام حوزه هستید و من جواب میدهم حوزه رسانه یا رادیو و تلویزیون. دوباره میپرسند یعنی داخل صداوسیما برای بخشهای خبری گزارش و خبر تهیه میکنید؟ من پاسخ میدهم: نه؛ درباره صداوسیما و نه برای صداوسیما. یعنی درباره تولیداتی رادیو و تلویزیون و هر آنچه به این رسانه مربوط میشود مینویسم.
تعداد خبرنگاران و منتقدانی که فقط درباره صداوسیما قلم میزنند شاید مجموعا به ۴۰ نفر نرسد. روزنامه جامجم با یک دبیر سرویس و سه چهار نفر خبرنگار رادیو و تلویزیون در این زمینه رکورد دار است. در خبرگزاریهای معتبر سراسری نیز معمولا یک یا دو نفر وظیفه اطلاعرسانی درباره صداوسیما را به عهده دارند. این تعداد را مقایسه کنید با چند صد نفر خبرنگار و منتقد سینمایی که هر سال برای پوشش اخبار جشنواره فیلم فجر ثبت نام میکنند.
به عنوان کسی که در حوزه صداوسیما فعالیت داشته معتقدم کار خبرنگاران این حوزه به مراتب دشوارتر از همصنفانشان در حوزه سینماست. گروه دوم یک فیلم نود دقیقهای را تماشا میکنند و دربارهاش مینویسند. اما من و همکارانم برای نقد یک سریال باید حداقل هفت هشت قسمت با سریال همراه شویم تا کم و کیفش دستمان بیاید.
در سال حدود صد فیلم سینمایی تولید میشود که یک سومشان مهم و تاثیرگذار هستند. اما شبکههای تلویزیونی سالانه هزاران عنوان برنامه مختلف تولید میکنند. این طرف تنوع کارها خیلی بیشتر است. از فیلم و سریال و انیمیشن و تلهفیلم بگیرید تا مسابقه و جنگ و برنامه گفتگومحور و خبر و آگهی بازرگانی و خیلی چیزهای دیگر. یک نویسنده یا خبرنگار وظیفه دارد درباره همه این قالبهای برنامهسازی اطلاعاتی کلی و جزیی داشته باشد. بعضی وقتها بازیگر حین مصاحبه گلایه میکند که چرا خبرنگار مورد نظر فلان سریال را در چهار سال پیش ندیده و حالا پای میز گفتگو نشسته. آن بازیگر مورد نظر این نکته را در نظر نمیگیرد که تماشای این همه محصول صوتی و تصویری به خاطر همزمانیشان امری محال است.
تحمل سریالهای خستهکننده
دشوارترین بخش ماموریت خبرنگار حوزه تلویزیون تحمل سریالها و برنامههایی است که خستهکننده هستند. هر چقدر وزن و سهم این سریالها بیشتر شود، خستگی بیشتر بر تن خبرنگاران این حوزه میماند. گاهی میشود یک سریال یا برنامه دوستداشتنی پیدا کرد و با عواملش گپ زد. ولی گاهی پیدا کردن چنین اثری شبیه به جستجو برای یک سوزن در دل کویر میشود. هر چه میگردی کمتر پیدا میکنی.
در حال حاضر کیفیت آثار سینمایی یک سر و گردن بالاتر از آثار تلویزیونی است. صداوسیما خودش هم پذیرفته که بسیاری از سریالهایش کمتر از ده درصد مخاطب دارد. یعنی خبرنگار مجبور است درباره جزییات و نقاط ضعف و قوت سریالی محتوا تولید کند که نود درصد جامعه اصلش را هم ندیدهاند.
مدیران و برنامهسازان تلویزیون بیشتر از سایر مسئولان و هنرمندان جامعه از مصاحبه فراری هستند. در سینما تهیهکننده اثر چون دغدغه فروش فیلمش را دارد، از مصاحبه استقبال میکند. ولی تهیهکننده تلویزیون اثرش را به صداوسیما فروخته و چندان دغدغه بازخورد رسانهای کارش را ندارد.
خبرنگاران صداوسیما صنف ندارند
خبرنگاران و منتقدان صداوسیما با این همه زحمتی که میکشند هنوز صنف ندارند. انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی کشور همانطور که از اسمش پیداست برای قلمبهدستهای سینمایی ایجاد شده است. این انجمن گاهی جشنوارهای برگزار میکند و به نقدهای تلویزیونی هم جایزه میدهد. گاهی هم به دلیل کمبود بودجه این بخش را حذف میکند یا از سر و تهش میزند.
از خبرنگاران حوزه صداوسیما گاهی تقاضاهای عجیب و غریب و متنوعی هم میشود. میتونی بچه منو ببری برنامه عموپورنگ؟ تو که میری مصاحبه با مدیر شبکه میتونی بگی فیلمنامه منو تایید کنه؟، میشه یه کاری کنی خبرنگار بیست و سی مشکل همکاران منو مطرح کنه؟ در مقابل خبرنگاران سینمایی بیشتر با درخواست تست بازیگری مشتاقان سینما مواجه میشوند.
روز خبرنگار را به تمامی اهالی عرصه قلم و تمامی خبرنگاران حوزه صداوسیما که وظیفه دارند با حدود چهل شبکه رادیویی و تلویزیونی ارتباط مستمر داشته باشند تبریک عرض میکنم. دلتان شاد و قلمتان پیوسته جاری.
نظر شما