ایران در شمار ۱۰ کشور بلاخیز دنیاست و زلزله، سیل و خشکسالی از مهمترین بلایای رخ داده در تاریخ ایران هستند.
از زمانهای ماقبل تاریخ، مردم جهت دسترسی به سیستم حمل و نقل ارزان و راحت و همچنین داشتن دسترسی به منابع غذائی و تجارت، در کنار دریاها و رودخانهها تجمع و سکونت داشته اند؛ چنانچه جمعیت انسانی در کنار منابع طبیعی آبی متمرکز نبودند، هیچ نگرانی از بروز سیل وجود نداشت؛ ولی به هرحال وجود خاک حاصلخیز کنار رودخانهها منوط به جاری شدن سیلابهای متعدد و وجود انواع رسوب گذاریهای عادی همراه با آن میباشد.
بر اساس نقشه سیل خیزی مخاطرات آبی کشور، محل زندگی ۶۹ درصد از جمعیت ایران در ۴۵۰ شهر و هشت هزار و ۶۵۰ آبادی مناطق مستعد سیل خیزی است. در مجموع حدود ۵۶ میلیون نفر از جمعیت ایران در نقاط سیل خیز سکونت دارند. یک مطالعه جدید که در مجله «ارتباطات طبیعت» منتشر شده است، دادههای جهانی را در مورد خطرات سیل ناشی از دریا، رودخانهها و بارندگی و همچنین توزیع جمعیت و برآورد فقر از سوی بانک جهانی بررسی میکند. این تحقیق نشان داد که حدود ۱.۸۱ میلیارد نفر یا ۲۳ درصد از مردم روی کره زمین به طور مستقیم در معرض سیل بیش از ۱۵ سانتی متر (شش اینچ) قرار دارند.
سیل معمولاً زمانی بوقوع میپیوندد که یک سطح پست زمین از آب پر شده باشد، یا در اثر بارش شدید و افزایش دبی اب رودخانه حجم زیادی ار آب در زمانی کوتاه در رودخانه و کانال جاری شود و مقطع آن جوابگوی عبور حجم رواناب ایجاد شده را نداشته باشد.
به صورت کلی ۲ نوع سیل سطحی و رودخانه ای داریم:
سیل سطحی در نواحی مسطح یا پَست زمانی رخ میدهد که آب ناشی از بارش باران یا ذوب شدن برفها با سرعتی بیش از نفوذ یا تشکیل روناب سطحی تأمین شود.
سیل رودخانه ای در تمامی انواع رودها و جویبارها، از کوچکترین جویبارهای مقطعی در مناطق مرطوب گرفته تا کانالهای فصلی در مناطق خشک و بزرگترین رودخانههای جهان رخ میدهد.
علل اصلی وقوع سیل:
۱- تغییر کاربری بستر و حریم رودخانه ها و تجاوز به آن که علاوه بر شکنندگی بافت خاک، موجب ناپایداری آن شده و هم موجب کاهش قدرت و توان نفوذپذیری آبهای مازاد ناشی از بارش به دلیل وجود موانع فیزیکی و مستحدثات سر راهی شده است.
۲- از بین بردن و تخریب پوشش گیاهی، جنگل ها و مراتع، که با افزایش غیرمنطقی پهنههای تخصیصی به کشاورزی و دامداری متمرکز و بهویژه در مناطق دارای خاکهای سبک ناپایدار و در شیبهای زیاد، که علاوه بر کاهش ظرفیت خاکها در جذب، بهداماندازی و نفوذ طبیعی آب به سفرههای آب زیرزمینی، از یک سو موجب کاهش زمان آبدوی(حرکت آب در سطح زمین) و در نتیجه کاهش زمان مورد نیاز برای تجمیع آبها در پاییندست و خطالقعرها شده و از سوی دیگر با افزایش شکنندگی و بیحفاظ کردن بافت خاک و رخنمون سطحی آن، موجب افزایش احتمال فرسایش و گسیل ریزگرد با منشأ داخلی در کانونهای محلی شده است.
۳- بی توجهی و کم توجهی به عملیات آبخیزداری در حوضههای بالادست به ویژه در مهمترین سدهای کشور، با وجود تاکید تمام مطالعات فنی و مهندسی و منابع طبیعی بر آبخیزداری گسترده و حفاظت منابع آب و خاک در بالادست سدها، موفق نشدن در انجام آبخیزداری در حوضههای بالادست موجب افزایش رسوبگذاری مسیرهای آبگذری شده و علاوهبر کاهش ظرفیت مفید سدهای مهم کشور با انباشت رسوبات در مخازن سدها و نیز کاهش عمق مفید مسیرهای آبگذری، ظرفیت منابع و سازههای آبی برای انتقال مازاد آبهای ناشی از روانآبها و در نتیجه افزایش شدت سیلابها شده است.
۴- توجه نکردن به ظرفیت مهمترین تالابهای کشور به عنوان کاهنده شدت سیلاب و پذیرنده سرریز آب رودخانهها و روانآبهای سطحی در کشور(تالابهای هورالعظیم، شادگان، بامدژ، بختگان، خشک و...) در سالهای گذشته علاوهبر تاثیر بر تشدید سیلابها منجر به کاهش پهنه آبی تالابها و افزایش سطح در معرض فرسایش و گسیل ریزگردها شده است.
۵- انجام ندادن عملیات آبخوانداری و توجه تکمحوری به سدسازی در سالهای گذشته و فراموش کردن توان سرزمینی در پذیرش، مستحیل کردن و کاهش سرعت حرکت روانآبها از طریق آبخوانداری
۶- توجه کافی نکردن به روشهای منطبق با توان طبیعی مانند تغذیه مصنوعی
۷- بیتوجهی به الگوی منطقی پراکنش و کاربری صنعتی-کشاورزی-خدماتی در حوضههای مهم آبریز کشوری
۸- کاربری نامناسب اراضی و توجه به برخی شرایط ویژه اقلیمی-جغرافیایی در کشور
۹- توجه نکردن به یکپارچگی منابع تالابی و بهویژه دستاندازی به ریختشناسی تالابها مانند قسمتبندی کردن تالاب هورالعظیم در خوزستان که در عمل بخشی از عرصه تالاب در شرایط خشکی موجب بروز و تشدید ریزگردها شده است و در زمان بارشهای مشابه سال آبی جاری، این بخش از تالاب آمادگی و شرایط پذیرش مازاد آبها را ندارد.
مثال هایی واقعی از دستکاری طبیعت بدون رعایت ملاحظات زیستمحیطی
۱. ساخت جادههای متعدد از سوی وزارت نفت و برخی دستگاه های دیگر در تالاب هورالعظیم که یکپارچگی تالاب را از بین برده و امکان رهاسازی آب در تالاب را دچار مشکل کرده است.
۲. تغییرات زیاد در ورودی رودخانه کرخه به تالاب هورالعظیم که باعث مسدود شدن این ورودیها و پس زدن به شهرها و مزارع کشاورزی شده است.
۳. چرای بیرویه دام و کنترل نکردن بهرهبرداری از مراتع و اجرا نکردن طرحهای تجمیع عشایر که آسیب شدید به پوشش گیاهی مناطق جنگلی حوضه زاگرس و مراتع جلگهای وارد کرده است.
۴. انجام ندادن اقدام اساسی در مبارزه با بیماری درختان بلوط در حوضه زاگرس که باعث نابودی حداقل ۱۳ میلیون درخت بلوط در استانهای لرستان، ایلام، خوزستان، فارس و چهارمحال و بختیاری و کرمانشاه شد.
۵. جنگلهای دز و کرخه یکی از بزرگترین اکوسیستمهای طبیعی جنگلی است که سالها به دلیل خشکسالی و ساخت سد کرخه و توسعه کشاورزی حقابه آنها قطع شده و موجب خشک شدن بخشی از این جنگلها شده است.
۶. ساخت رستوران و سازههای متعدد تفریحی به همراه ویلاسازی در حاشیه کارون و دز در شهرهای دزفول و اهواز و دیگر رودخانه ای کشور و نیز ساحلسازی بدون مطالعه موجب عرض کم رودخانه و دستاندازی گسترده به بستر و حریم این رودخانهها شده است.
۷. ایجاد پرورش ماهی و کشاورزی در بستر رودخانهها یا حریم مستقیم آنها به افزایش خسارتهای اقتصادی و اجتماعی منجر شده است.
۸. دستاندازی به تالابهای فصلی و دائمی در حاشیه رودخانههای دز، کارون و کرخه و مسدود کردن مسیلهای طبیعی باعث پخش سیلاب در اراضی کشاورزی یا خانههای روستایی شده است.
هر چند بیش از ۸۰ درصد مساحت کشور ایران خشک، نیمه خشک و بیابانی است، اما احتمال وقوع سیلاب هم در فصول بهار و زمستان و هم در فصل خشک تابستان وجود دارد (مانند بارش های سیل اسای "مون سون" امسال در اواخر تیر و اوایل مرداد). در فصل تابستان معمولا ایران خشک است، اما نباید فراموش کنیم در فصل گرم سال هم وقتی شرایط مساعد باشد، از طرف جنوب شرقی یعنی از اقیانوس هند رطوبت به ایران میرسد و باران رخ میدهد. ر
طوبتی که از اقیانوس هند میآید بسیار زیاد است و هوا هم گرم است در نتیجه اگر بارشی در تابستان رخ دهد، بارشهایی شدید و سنگین خواهد بود. این بارش ها موسوم به "مون سون" هستند که در اواخر تیر و اوایل مرداد ماه خسارت جانی و مالی زیادی را به کشور تحمیل کرد که علاوه بر خسارت هزاران میلیاردی، حدود ۱۰۰ نفر کشته و مفقودی برجا گذاشت.
اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا بارشهای تابستان امسال به سیل تبدیل شد؟ باید بگوییم که سالها در کشور ما خشکسالی بوده، پوشش گیاهی مناسبی نداریم و خاک خشک است و آب این بارانها به سرعت جاری میشود، وجود سازه ها و ساخت و ساز در بستر و حریم رودخانهها و حجم زیاد سیلاب جاری شده همگی باعث وقوع حوادثی میشود که در اواخر تیر و اوایل مرداد ماه در جنوب، مرکز کشور و حتی در تهران شاهد بودیم.
علاوه بر اقدامات سازه ای و مهندسی مانند برای کنترل و مقابله با سیل، فرهنگ سازی و آموزش مردم نیز ضرورت دارد. باید مردم را درباره حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و راهکارهای مقابله با ان و سازگاری با محیط زیست و احترام به آن آگاه کنیم. دستکاری و تجاوز به طبیعت تاوان دارد و در بیشتر مواقع ما به خانه رود (رودخانه) تجاوز می کنیم و ما هم تاوان این کار را در زمان سیل و بارش می دهیم.
در ۲۵۰۰ سال گذشته در تخت جمشید سازه های زیرزمینی برای عبور رواناب ناشی از باران و سیل از زیر آن احداث کرده اند، که می تواند تا ۸۰۰۰ لیتر در ثانیه سیلاب را ایمن از زیر زمین عبور دهد، ولی چرا ما در عصر مدرن و با وجود دانش روز و این همه مهندس و مدیر با کوچکترین بارانی شهرهایمان دچار آبگرفتگی می شوند و اگر باران شدیدی چند ساعت بیشتر رخ دهد، همه چیز را با خود می برد و جان و مال انسان ها را در بیشتر مناطق کشور می گیرد، این جای تامل و عبرت دارد.
طرحها و راهکارهایی که به منظور پیشگیری و کاهش خسارات سیل وجود دارد و آنها را میتوان به دو قسمت عمده سازه ای و غیرسازه ای تقسیم کرد. در روشهای سازه ای عمدتا با اجرای زیرساخت هایی مانند سدسازی، احداث خاکریزها و سیل بند، لایروبی رودخانه و انحراف مسیر رودخانه و ... منجر به دورکردن سیلاب از مردم و عدم بروز خسارات مربوطه گردد. از طرفی در روشهای غیرسازه ای نظیر مدیریت حوزه های آبخیز، اعمال قوانین خاص کاربری این زمین ها، ایجاد سیستم های هشدار سیلاب (به ویژه برای رودخانه ای برگ و پر آب کشور) و اطلاع رسانی وقوع سیلاب پیش از رخ دادن آن و تهیه دستورالعمل های اجرایی مدیریت بحران سیلاب، با دور کردن مردم از سیلاب ضمن اجازه گذر سیلاب از نواحی، باعث کاهش خسارات سیل میگردد.
مردم ما بعد از این سیل های اخیر و سیل های سالیان گذشته باید درس عبرت بگیرند و به هشدارهای هواشناسی توجه کنند. باید بدانند که در بهار و تابستان هرگز در حاشیه رودخانه ها و مسیلها نباید اتراق کنند و جایی بالاتر از مسیلها و حریم و بستر رودخانه ها بنشینند.
نکته دیگر اینکه هرگز تصور نکنیم خودرو در هنگام وقوع سیل مکان امنی است و فرد را از آسیب دور نگه میدارد. باید بدانیم مقدار کمی آب میتواند خودرو را با خود ببرد و راننده قادر به کنترل آن نخواهد بود (۶۰ سانتیمتر آب می تواند هر خودرویی را شناور و واژگون کند). مانند تصاویر تلخی که در سیل استهبان شاهد آن بودیم. همچنین بیمه کردن اموال در برابر حوادثی چون سیل و زلزله در کشور با توجه به بلاخیز بون کشور و غیرقابل پیش بینی بودن آن و احتمال خسارت زیاد، الزامی است.
دکتر «سعدی قادری» دکتری عمران مدیریت بحران
نظر شما