۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰:۱۶
کد خبرنگار: 1787
کد خبر: 84873132
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

علل افزایش خشونت در جامعه آلمان چیست؟

۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰:۱۶
کد خبر: 84873132
علل افزایش خشونت در جامعه آلمان چیست؟

تهران -ایرنا- خشونت و رفتار پرخاشگرانه در جامعه آلمان به ویژه پس از همه‌گیری کرونا عادی شده است. اما آنچه نگران کننده است افزایش و تداوم این خشونت در زندگی روزمره آلمانی‌هاست.

به گزارش ایرنا، پرخاشگری و خشونت در جامعه آلمان در سال‌های اخیر افزایش یافته است. کارشناسان معتقدند دلایل زیادی وجود دارد که موجب گسترش خشونت می‌شود که در این میان به ویژه همه‌گیری کرونا به آن دامن زده است.

نشریه «دویچس آرتسبلات» در این باره می‌نویسد: وقتی پرخاشگری افزایش می‌یابد، احترام کاهش می‌یابد. اینگونه می‌توان تحولات جامعه آلمان را در سال‌های اخیر خلاصه کرد. این واقعیت در واکنش نیروهای پلیس، پرسنل امداد و نجات، معلمان و دیگر نیروهای خدماتی و درمانی که به خشونت فزاینده و تمایل به استفاده از خشونت در میان مردم شکایت دارند، منعکس شده است.

در این میان با شیوع کرونا، پزشکان و کادر درمانی بیش از همه در معرض حملات لفظی و فیزیکی قرار گرفته‌اند. بر اساس نظرسنجی اخیر از ۸۳۱ پزشک عمومی، ۷۳ درصد با رفتار پرخاشگرانه بیمار در ۱۲ ماه گذشته مواجه شده‌اند. بیش از همه، امدادگران، پزشکان اورژانس و روان‌پزشکان مورد حمله قرار می‌گیرند، اما بسیاری از نیروهای کادر درمان در کلینیک‌ها و کارکنان آنها نیز مورد توهین، تهدید، گاز گرفتن، پرتاب آب دهان یا کتک قرار گرفته‌اند.

برای پزشکان و متخصصان درمانی، حملات لفظی و فیزیکی تقریبا همیشه ناراحت کننده است. برای این قشر علاوه بر صدمات جسمانی ناشی از حمله، اضطراب، خستگی، اختلالات خواب همراه با کابوس‌های شبانه و اختلال استرس پس از سانحه نیز می‌تواند ایجاد شود. این امر می‌تواند منجر به ترس پزشکان و کادر پزشکی از بیماران و تشدید اوضاع شود به طوری که این افراد دیگر تمایلی به انجام حرفه خود نداشته باشند. اما حتی اگر به این نتیجه نیز منجر نشود، مواجهه با بیماران پرخاشگر هزینه، زمان، توجه و اعصاب زیادی را می‌طلبد. همچنین تأثیر بدی بر سایر بیماران می‌گذارد و کادر درمان را بی انگیزه می‌کند، بهره وری را کاهش می‌دهد و فضای مرکز درمانی را تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد.

علل افزایش خشونت در جامعه آلمان چیست؟

«پرخاشگری» و «خشونت» به چه معناست؟
پرخاشگری: از نظر علمی، صحبت از واکنش‌های حسی متفاوتی است که می‌توان اثر آنها را در رفتارهای تکامل یافته ردیابی کرد. این منظر مراحل پرخاشگری می‌تواند به شرح زیر باشد:
- پرخاشگری اکتشافی: کاوش در قلمروها، آزمایش محدودیت‌ها
- پرخاشگری عملگرایانه: تلاش برای نمایش قدرت بدنی، لذت در اندازه گیری قدرت و کشمکش
- پرخاشگری همراه با تماس: علاقه به نزدیکی به دیگران که به شکل تماس فیزیکی و با پرخاشگری بیان می‌شود
- پرخاشگری دفاعی: شخص احساس خطر می‌کند و از خود دفاع می‌کند تا آسیبی نبیند
- پرخاشگری مخرب: رفتار آسیب رسان عمدی نسبت به افراد یا اشیاء.

پرخاشگری در اینجا به عنوان عملی تعریف می‌شود که توسط آن شخص بدون توجه به اینکه هدف نهایی آن عمل چیست، تلاش می‌کند یا تهدید می‌کند که به شخص دیگری آسیب برساند.

خشونت: امروزه زمانی که تهاجم مخرب به طور قابل توجهی از هنجارهای اجتماعی فاصله گرفته و تأثیرات بسیار مخربی دارد، از خشونت صحبت می‌کنیم. این تعریف از خشونت نه تنها شامل آسیب جسمی، بلکه آسیب روانی نیز می‌شود.

خشونت چیزی است که قربانی می‌سازد. یکی از بارزترین اشکال خشونت در آلمان، خشونت علیه زنان است. همانطور که در وب سایت سازمان 'Medicamondial' توضیح داده شده است: خشونت اشکال مختلفی دارد: خشونت جنسی، جسمی، روانی، اجتماعی و مالی. خشونت خانگی یا خانوادگی یا خشونت در زندگی خصوصی یا روابط نزدیک اجتماعی به هرگونه خشونتی اطلاق می شود که توسط افراد نزدیک به فرد اعمال می‌شود.

طبق آمارهای اداره پلیس جنایی فدرال:
-   ۱۴۸ هزارو  ۳۱ نفر که تقریباً ۸۱ درصد آنها زن هستند، تحت تأثیر جرایم تلاش و خشونت شریک خود قرار گرفتند. تعداد موارد گزارش نشده احتمالاً بسیار بیشتر است.
- با ۳ هزارو ۳۸۹جرم در زمینه خشونت جنسی از سوی شریک زندگی، نسبت زنان قربانی به طرز چشمگیری بالا بود (۹۸ درصد).
- ۳۸.۹ درصد از عاملان این خشونت ها شرکای زندگی سابق، ۳۴.۳ درصد همسران قربانیان و ۳۰.۴ درصد شرکای غیر زناشویی بودند که از این میان ۶۵.۳ درصد از عاملان اتباع آلمان بودند.

علل افزایش خشونت در جامعه آلمان چیست؟

پیامدهای خشونت برای جامعه چیست؟

خشونت علیه شهروندان پیامدهای گسترده‌ای برای جامعه دارد. به عنوان مثال، در مورد خشونت علیه زنان، آسیب‌های بین نسلی که بازماندگان خشونت جنسی می‌توانند به فرزندان خود منتقل کنند، سلامت روان کل خانواده‌ها را مختل می‌کند. این مسئله محدودیت‌ها و اختلالاتی در روند اجتماعی شدن افراد ایجاد می‌کند. محدودیت در دسترسی افراد به تحصیل و انتخاب شغل به این معنی است که جوامع نمی‌توانند از پتانسیل جمعیت خود بهره‌مند شوند. نتیجه اینکه بسیاری از افراد در آینده سهم کمی در تامین نیازهای مالی خانواده دارند. در واقع فرصت‌های آموزشی اندک آنها به نوبه خود مستقیماً با فقر خانواده مرتبط است.

در ارتباط با مسئله بسیار مهم خشونت علیه زنان، مطالعات نشان می‌دهد که میزان مشارکت این قشر جامعه تأثیر مستقیمی بر ثبات و موفقیت اقتصادی یک کشور دارد. زنانی که متحمل خشونت شده‌اند، به دلیل آسیب‌های جسمی و روانی که باعث کاهش بهره‌وری کسب‌وکار و آسیب‌های قابل‌توجهی به اقتصاد ملی می‌شود، بیشتر از کار غیبت می‌کنند.

جامعه همچنین هزینه‌های خشونت علیه زنان را به صورت هزینه‌های پناهگاه‌های زنان، رسیدگی‌های قضایی، عملیات پلیس یا درمان روانی و پزشکی متحمل می شود. بعلاوه همانطور که در قطعنامه ۱۳۲۵ سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است، خشونت جنسی نه تنها مانعی جدی بر سر راه موفقیت آمیز فرآیندهای صلح است، بلکه صلح و ثبات پایدار را نیز به خطر می‌اندازد. در عین حال توافق نامه‌های صلحی که بدون مشارکت زنان به دست آمده و نیازهای آنها را در نظر نمی گیرد، نمی تواند در درازمدت موفق باشند.

نمود رفتار پرخاشگرانه در اعتراضات علیه اقدامات کرونایی دولت
 
به طور خاص جامعه آلمان از زمان همه‌گیری کرونا، خشونت فزاینده‌ای را در اعتراضات خیابانی تجربه کرده است. این در حالی است که رفتار مخالفان اقدامات کرونایی دولت، روز به روز تهاجمی‌تر می‌شوند. برای برخورد با این مسئله سیاستگذاری لازم است. اما چگونه؟ کانال تلویزیونی ARD گزارش داد: از زمان همه‌گیری کرونا، ما می‌دانیم که فعالیت «شبکه‌های راست‌گرا، جنبش‌های افراطی و ارتباطات بین گروه‌های «دگراندیش» و «منکران کرونا» در حال گسترش است که این بسیار نگران کننده است.

به اعتقاد رهبر فراکسیون سبزها در پارلمان آلمان باید با این مسئله به صورت جدی مقابله شود. در این راستا باید راهبردهای مقابله با افراط گرایی در جامعه بیشتر توسعه یابد و با خشونت و سخنان نفرت پراکنانه به صورت عملی و آنلاین مبارزه شود.

«مارکو بوشمان» وزیر دادگستری فدرال، پاسخ مشابهی به این سوال می‌دهد که چگونه با افزایش خشونت در همه گیری مقابله کنیم: در جامعه مهم است که این موارد نادیده گرفته نشود. زمانی که قوانین کیفری نقض می‌شود، باید پاسخ روشنی وجود داشته باشد. به گفته این سیاستمدار حزب FDP، بسیاری از این پدیده‌ها قوانین کیفری موجود را نقض می‌کنند و فقط باید آنها را اجرا کرد.

علل افزایش خشونت در جامعه آلمان چیست؟

آیا اعتراضات کرونایی یک بهانه است؟

اعتراضات اخیر عمدتاً اقدامات دولت در همه گیری کرونا را هدف گرفته است. به ویژه در برابر تعهد عمومی به واکسیناسیون. اما «بوریس پیستوریوس» وزیر داخله ایالت نیدرزاکسن معتقد است که این فقط ظاهر قضیه است. این سیاستمدار SPD به شبکه NDR گفت: «کسانی که با واکسیناسیون اجباری خود را به رادیکالیزه شدن سوق می‌دهند، در واقع تمایل به این رویکرد دارند.»

به گفته وی، این افراد هر موضوعی را دستاویز خود می‌کنند، خواه راستگرایی باشد یا رویکردهای ضد مهاجرت در جنبش Pegida، مقابله با اسلامیزه شدن غرب یا مزخرفات دیگر. اینها افرادی هستند که اجازه می‌دهند هر چیز دیگری آنها را به سمت رادیکال شدن سوق دهد.

به گفته پیستوریوس، این در مورد مخالفت با دولت به عنوان یک کل است. این مسئله شامل شهروندان نژادپرست و افراط گرایان راست نیز می‌شود. اما در صورت تداوم این شرایط، نگرانی‌هایی در مورد تقسیم شدن جامعه وجود دارد. به همین دلیل، اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی مدتی است که خشونت بار شدن اعتراضات کرونا را به دقت رصد می‌کند.

وقتی اعتماد به حکومت کمرنگ می‌شود

برخی بر این باورند که حامیان حرکت‌های اعتراضی می‌خواهند برای همیشه اعتماد مردم به نهادهای دولتی و نمایندگان آنها را متزلزل کنند. بنابراین اعتراضات، ربطی به واکسیناسیون اجباری، مقررات ماسک اجباری یا کنترل‌های دولتی ندارد. به منظور مقابله با این حرکت‌های نگران کننده، نظارت بر افراط گرایان، پیگیری مداوم جرایم آنلاین و مخالفت علنی با آنها در دستور کار گروه‌های سیاسی حاکم علیه رادیکال شدن فزاینده اعتراضات همه گیر قرار گرفته است. در توافقنامه ائتلافی دولت که از احزاب SPD، سبزها و FDP تشکیل شده، این احزاب توافق کردند که با حمایت بلندمدت از گروه‌های میانه رو، ابتکارات جدیدی علیه افراط گرایی ارائه دهند.

با این حال افکار عمومی همچنان از رفتارهای خشونت بار در اعتراضات کرونایی که شامل خشونت علیه افسران پلیس، روزنامه‌نگاران و سیاستمداران و حملات به مراکز واکسیناسیون می‌شود، انتقاد می‌کند. بر این اساس هیچ چیز نمی‌تواند این حملات را توجیه کند، به ویژه اینکه در این مدت تعداد حملات به مجریان قانون ۶ درصد افزایش یافته است.

«زابینه تسیمرمن» نماینده حزب چپ‌ها در این رابطه می‌گوید: خشونت علیه کارمندان دویچه بان (راه آهن فدرال) کاملاً غیرقابل قبول است، حتی قبل از همه‌گیری کرونا نیز چنین مشکلاتی وجود داشت». او خواستار مقابله با اینگونه رفتارها است. نکته قابل تامل اینجاست که در سال‌های کرونایی، گرایش به خشونت در بین مسافران برغم کاهش تعداد مسافران افزایش یافته است. این در حالی است که با اجرایی شدن قانون ماسک اجباری، کارکنان راه‌آهن در واقع وظایف پلیس را بر دوش می‌کشند. از نظر تسیمرمن، آمارها نشان می‌دهد که این مشکلات قبل از همه‌گیری شروع شده است. به گونه‌ای که ناامیدی از وضعیت جامعه، در خشونت علیه کارکنان بخش خدمات از جمله راه‌آهن بروز کرده است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha