شخصیتهای معروف و تاثیرگذار در عرصههای مختلف میتوانند الگو شوند، درباره شان کتاب نوشته شود و در دنیای تصویری زندگیشان تبدیل به مستند یا فیلم سینمایی شود. این تنها مسیر ماندگار کردن شخصیتها و قهرمانهای ملی است که البته کمتر در عرصه ورزشی رخ دادهاست. در این چند سال اخیر شاهد دو درام ورزشی لاله (اسدالله نیکنژاد، ۱۳۹۹) و سونامی (میلاد صدرعاملی، ۱۳۹۸) بودیم که هر دو نیز در گیشه چندان موفق نبودند اما سینمای ایران یک درام بیوگرافی موفق دارد که بهرام توکلی با تکیه بر زندگی جهان پهلوان تختی آن را ساخت و مورد توجه تماشاگران قرار گرفت.
به نظر میآید فیلم تختی میتوانست فتح بابی برای دیگر کارگردانان شود تا آنها هم به ساخت درامهای بیوگرافی بر مبنای زندگی ورزشکاران فکر کنند. با این پیشینه مرتضی علی عباس میرزایی، در یک تجربه ریسک آمیز بعد از فیلمهای «انزوا» و «خون خدا» سراغ فیلم ورزشی و زندگینامهای براساس زندگی و مسیر موفقیت علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی فوتبال کشورمان رفته است. «بیرو» به تهیهکنندگی مجید برزگر روایتی از دوران نوجوانی علیرضا بیرانوند است که تلاش میکند تا بهعنوان فوتبالیست مطرح شود.
فیلم به سراغ دوران نوجوانی یک عاشق فوتبال رفته که نمونههای فراوانی دارد. پسری که پس از ترک تحصیل و بهرغم مخالفت خانواده، بدون هیچ حمایتی، از شهری کوچک در لرستان به تهران میآید و با کارگری روزگارش را سپری میکند تا استعداد درخشان خود را به اثبات برساند و به آرزویش برسد. نیازی نیست مخاطب به فوتبال علاقهای داشته باشد و هوادار سفت و سخت تیم ملی باشد بلکه شنیدن این داشتان میتواند هر کسی را به وجد بیاورد که سوژه زندگی سخت و پرفراز و نشیب علیرضا بیرانوند چقدر پتانسیل قوی برای نگارش و ساخت یک قصه پرکشش سینمایی دارد. از دیدار بیراوند با علی دایی که برای شستن ماشین خود به کارواش محل کار او آمده، تا ویژگیهای فیزیکی او برای دروازهبان شدن و در نهایت گرفتن آن پنالتی معروف کریستین رونالدو با چشمان بسته که نام او را بر سر زبانها انداخت سوژههایی است که میتوانست یک درام ورزشی جذاب را بسازد.
مجید برزگر در مقام تهیهکننده میخواست با ساخت این فیلم زندگینامهای ورزشی روند رسیدن بیرانوند به موفقیت را الگویی برای نوجوانان قرار دهد اما در عمل این اتفاق نیافتاد و مخاطب شاهد سوژههایی است که به شکل خامدستانهای روایت شده و به هدر رفتهاست.
درحالی که قهرمان فیلم یعنی علیرضا بیرانوند، مرد شماره یک تیم ملی فوتبال ایران هنوز در اوج دوران حرفهای خود است و علیرغم مصدومیتش در بازیهای جام جهانی ۲۰۲۲قطر ستاره درخشان فوتبال ایران است، این فیلم میتوانست در روزهای فوتبالی ایران و بازیهای جام جهانی بدرخشد و یادآور تلاش این دروازهبان محبوب باشد. اما بزرگترین مشکل این فیلم ساختار ابتدایی آن است که تماشاگر را نمیتواند قانع کند و او را راضی نگه دارد. بیرو تلاش علی عباس میرزایی برای ساخت فیلمی است که بتواند مخاطب عام سینمای ایران را هم با خود همراه کند اما این اثر در قیاس با نمونههای فیلمهای ورزشی یا زندگی نامهای در مرتبه بسیار پایینتری قرار میگیرد. مشکل دیگری که به بیرو ضربه میزند انتخاب کادر عریض برای قابهای فیلم و انتخاب فرمی کلیپوار برای نمایش بازی فوتبال برای تأثیرگذاری بصری روسی مخاطب است که نتیجهای به همراه ندارد.
ریتم فزاینده، بازیهای دوربین، جامپکاتها از علاقهمندی کارگردان و ادای دین یک دهه شصتی به کارتون معروف فوتبالیستها حکایت میکند. کارگردان میتوانست با تمرکز روی صحنههای فوتبالی نبض مخاطب را به دست بگیرد و هیجان فوتبال را به فیلمش تزریق کند اما این اتفاق هم در عمل رخ نداده و صحنههای فوتبالی فیلم بیشتر از آنکه واقعی باشد، فانتزی است. اما نکته قابل توجه در «بیرو» نشان دادن مناسبات ناسالم در دنیای فوتبال است که میتواند هشداری برای هر نوجوان بیتجربه عشق فوتبالیای باشد که او را از زشتیها و ناعدالتیهای این دنیا آگاه میکند. فیلم به یکسری گلادیاتور مدرن اشاره میکند و اینکه حاکمان فوتبال به آدم بله قربان گو بیشتر از قهرمان و جوان باستعداد نیاز دارند. در بخشی از فیلم آقای کمپانی (مربی تیم پایههای نفت تهران) میگوید: «در تیم من جای حاضر جوابی و رقاصی نیست.»
همین نگاه است که راه را برای کشف استعدادی مانند علی رحمانی (فوتبالیست بااستعداد و دوست علیرضا بیرانوند) میبندد و پرده از اتفاقات زیادی در این باره برمیدارد. تنها شدن بیراوند و از دست دادن دوستان با استعدادش در تیم اتفاق مهمی در زندگی علیرضا بیرانوند بود که کارگردان سعی کرد به شکل مطلوبی آن را به نمایش بگذارد.
فیلم بیرو روی مبحث امید تأکید دارد بهخصوص در رابطه با نوجوانها، جوانها که برای رسیدن به علائق و استعدادهایشان باید حمایت شوند. علیرضا بیرانوند نقطه اتکای امید در این فیلم است که به مانند یک پدیده محصول تلاش شخصی در کنار شانس و شرایطی است که در بزنگاههایی او را کمک میکند. فیلم «بیرو» به نوجوانان میگوید باید امیدوار باشند و با دیدن زندگی بیراوند امیدوارتر هم شوند.
امتیاز دیگر فیلم، شباهت انکارناپذیر حسین بیرانوند با چهره علیرضا بیراوند در دوران نوجوانی است. این دو بدون آن که نسبت و قرابتی داشته باشند با شباهت ظاهری و فیزیکی در کنار هم قرار میگیرند که البته این تشابه امتیاز آور است و تکمیل کننده محاسن فیلم است.
نظر شما