به گزارش ایرنا از دمشق، سوریه نامی کشوری است که پیش از این بر آن "شام" اطلاق می شد و در حقیقت منظور از این نام در گذشته سرزمین وسیعی بود که شامل فلسطین، اردن، لبنان و سوریه امروزی می شد. امروزه این نام فقط بر شهر دمشق اطلاق می شود و اگر در سوریه کسی اهل دمشق باشد به وی «شامی» می گویند.
کشور سوریه به دلیل تاریخ و آثار باستانی کهن خود پیش از جنگ تحمیلی که در اسفند ماه ۱۳۸۹ (۲۰۱۱) آغاز شد، مقصد بسیاری از جهانگردان مسلمان و غیرمسلمان بود و سالیانه صدها هزار گردشگر به این کشور سفر می کردند و بخشی از رونق اقتصادی این کشور بودند که با شروع جنگ این امکان از بین رفت.
ایرانیان زیادی در کنار دیگر مسلمانان و غیرمسلمانان قبل از جنگ به سوریه سفر می کردند تا حدی که در هفته فقط ۵۶ پرواز از ایران به دمشق انجام می شد و این به غیر از گردشگران زیادی بود که با اتوبوس و یا خودروهای شخصی وارد سوریه می شدند، هر چند مدتی است که با امن شدن سوریه سفرهای زیارتی مسلمانان به این کشور دوباره راه افتاده و در حال افزایش است.
آشنایی با تاریخ سوریه
سوریه کنونی که در گذشته همراه با کشورهای اردن، لبنان، فلسطین، بخشی از سرزمین شام محسوب میشد، سابقهای بس دراز در تاریخ دارد که مورخان، این قدمت را به حدود پنج هزار سال پیش میرسانند. از آنجا که این سرزمین در طول مدت یاد شده، از فرهنگ و تمدن درخشانی برخوردار بوده، آثار و نشانههایی از این تمدن بر جای گذاشته است.
قبل از تسلط مسلمانان بر این کشور، اقوام مختلفی از جمله: سامی، اموری، آرامی، مصری، آشوری، بابلی، یونانی، رومی و ایرانی که هر از چند گاهی این کشور را سکونت گاه خویش نموده و یا آن را در معرض تاخت و تاز قرار دادهاند، نشانههایی از تمدن خاص خویش را برای اعصار بعدی به یادگار گذاشتهاند. با تصرف شام در سال سیزده یا شانزده هجری به وسیله سپاه اسلام، فرهنگ این دین جدید بر تمدنهای چندین سده اقوام مذکور غلبه یافت.
در قرنهای پنجم و ششم هجری که با جنگ های صلیبی بود، حکامی چون "نورالدین محمود زنگی"، "صلاح الدین ایوبی"، ملک "عادل ایوبی"، ملک "ظاهر بیبرس البندقداری"، "سیف الدوله حمدانی" و... که نه تنها امور جنگی و نظامی را در راس اقدامات خود قرار داده و به ایجاد پایگاههای نظامی، ساخت قلعهها، حفر خندقها و... پرداختند که امروزه وجود صدها اثر تاریخی از آن دوران بیانگر این مدعاست. در قرون بعدی، ممالیک و سرانجام ترکان عثمانی پس از استیلا بر این سرزمین، سیاست های خود را تداوم بخشیدند و بعضا به احداث بناهای دیگری نیز پرداختند.
حِمص استانی تاریخی در سوریه
شهر حِمص (یا حُمْص) مرکز این استان می باشد که در حدود ۱۶۰ کیلومتری شمال دمشق (پایتخت) و در دشتی حاصلخیز حمص با بارش فراوان و در ارتفاع ۵۰۸ متری از سطح دریا واقع شده است؛ حِمص پس از دمشق و حلب، سومین شهر پراهمیت سوریه می باشد؛ این شهر در غرب بادیةالشام (صحرای شام) و در فاصله مستقیم ۳۰ کیلومتری از مرز لبنان واقع است.
حمص وسیعترین استان سوریه و با مرکزیت شهری با همین نام می باشد که در مرکز سوریه قرار دارد. استان حمص از شمال به استانهای حماه و رقّه، از شمال شرق به استان دیرالزور، از جنوب شرق به کشورهای عراق و اردن، از جنوب به استان دمشق و از غرب هم به استان طرطوس و کشور لبنان محدود است.
در شهر حمص مساجد، کلیساها و زیارتگاههایی مانند زیارتگاهی منسوب به امام علی (ع) و مقام جعفر طیار، جامع (مسجد) نوری و مزار برخی صحابه و عالمان اسلامی که برخی از آنها منسوب به شیعه هستند، همچون اسامة بن زید، ابوذر غفاری، ابوموسی اشعری و قنبر، غلام امیرالمومنین وجود دارد.
حمص در ناآرامیهای سوریه که در سال ۲۰۱۱ میلادی شروع شد، عرصه درگیری میان گروه های تروریستی به ویژه داعش با ارتش این کشور بود و ویرانی های گستردهای از سوی تروریست ها در آن رخ داد.
حمص شهری بسیار کهن است و چنانکه تکههای سفالی و آثار به دست آمده در تپۀ قلعۀ حمص نشان میدهد، این شهر از هزارۀ ۵ قم محل سکونت بوده و دورههای مختلف تاریخی در قلمرو آموری ها، حتی ها، فینیقی ها، آرامی ها، یونانی ها و رومی ها بوده است.
در آستانۀ فتوحات اسلامی، دولت عرب غسّانیان تحت حمایت بیزانسی ها بر حمص فرمان میراند. در زمان امپراتور "هراکلیوس"، حمص پایگاهی برای تجهیز سپاهیان بیزانس در جنگ با ایرانیان و اعراب مسلمان بود، از اینرو، حمص نزد امپراتوران بیزانس اهمیت بسیار داشت و حاکمی از سوی آنان در آنجا مستقر بود.
در آغاز فتوحات مسلمانان در شام، ابوعبیدة بن جراح، فرمانده سپاه اسلام، لشکری به فرماندهی خالد بن ولید یا سمط ابن اسود کِندی به سوی حمص فرستاد. مردم حمص که در پی فرار هراکلیوس ــ امپراتور بیزانس ــ هراسان بودند و از قدرت مسلمانان خبر یافته بودند، تسلیم شدند و امان خواستند. ابوعبیده پس از فتح دمشق، به حمص رفت و با مردم آنجا صلح کرد و آنان را امان داد و به باروی شهر و کلیساهای حمص آسیبی نرساند. ابوعبیده شماری از کلیسای یوحنّا را به مسجد اختصاص داد و بر مردم خراج تعیین کرد و والی در شهر گمارد.
پس از فتح حمص، مسلمانان در بخش هایی از این شهر سکونت یافتند که بیشتر از قبایل یمن همچون طَئ، کِنْده، حِمْیَر، کَلب و هَمْدان بودند؛ مسلمانان پس از استقرار در حمص حملۀ هراکلیوس به این شهر را دفع کردند.
پالمیرا قلب استان حمص
شهر تاریخی و باستانی پالمیرا یکی از شهرهای استان حمص بشمار می رود که در ۲۱۰ کیلومتری دمشق واقع شده است. این شهر زمانی در تجارت شهرت داشت و بهعنوان پلی ارتباطی میان کشورهای ایران باستان (پارس)، چین، هند و امپراطوری روم به شمار میرفت. با تصرف دجله و فرات در سال ۲۱۲ میلادی این شهر رو به زوال رفت. شورشهایی که امپراطور روم صورت داد، شهر پالمیرا را به یک پایگاه نظامی تبدیل کرد و دیوارهایی دور تا دور شهر کشیده شد تا از حمله ساسانیان در امان بماند. بناهای مجموعه تاریخی پالمیرا که الهام گرفته از سبک معماری رومیان است در جایجای این شهر به چشم میخورد.
در همجواری ویرانههای باستانی پالمیرا، شهر تدمر واقع شده که نام عربی معادل برای پالمیرا است.
بینظیرترین بناهای این شهر چون معبد بل، معبد بال شامین، میدان آگورا، آمفیتئاتر رومی و بسیاری از بخشهای دیگر، از بهترین نمونههای معماری روم باستان به شمار میروند که امروزه در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاند.
پالمیرا زمانی در جهان باستان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی جهان بود، این شهر تبلور هنر و معماری قرنهای نخست و دوم بهشمار میرود که در آن تکنیکهای یونانی و رومی با سنتهای محلی و نفوذ ایران باستان در هم آمیخته است
این شهر باستانی که به "مروارید صحرا" معروف است یکی از مهمترین ویرانههای تاریخی جهان و یکی از آثار ثبت شدهٔ سوریه است که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. قدمت بخش اعظم ویرانههای پالمیرا به سدههای یکم و دوم میلادی بازمیگردد.
پالمیرا زمانی در جهان باستان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی جهان بود؛ این شهر تبلور هنر و معماری قرنهای نخست و دوم بهشمار میرود که در آن تکنیکهای یونانی و رومی با سنتهای محلی و نفوذ ایران باستان در هم آمیخته است. این محوطه حاوی بیش از هزار ستون و یک گورستان عظیم شامل بیش از ۵۰۰ مقبره است. تا پیش از جنگ تحمیلی به سوریه هر سال بیش از ۱۵۰ هزار جهانگرد از پالمیرا بازدید میکردند.
کلیسای "ام الزنّار"
یکی از بناهای تاریخی حمص که به لحاظ قدمت تاسیس، شهرتی جهانی دارد کلیسای "ام الزنّار" است که در محله ای به همین نام و در نزدیکی مسجد بزرگ و معروف النوری در بافت قدیمی شهر قرار دارد.
این کلیسا حدود دو سال به تصرف تروریست های داعش درآمد و بخش هایی از آن، تخریب شد ولی پس از باز پس گیری، مجددا بازسازی شده است و بنای ساختمان فعلی آن نوساز است.
کلیسای ام الزنار در سال ۵۹ میلادی، توسط ایلیا یکی از هفتاد شاگرد و سفیر حضرت عیسی علیه السلام ساخته شده است و با قدمت ۱۹۶۳ سال، در شمار نخستین و قدیمی ترین عبادتگاه های بنا شده مسیحیت در جهان به شمار می رود و البته از میان مذاهب مختلف این آیین، در زمره کلیساهای ارتودکس قرار دارد. این عبادتگاه برای سالیانی مرکز اصلی کلیسای ارتدوکس انطاکیه و محل استقرار پاتریک آن بوده است که البته در این اواخر به کلیسای مریمیه دمشق منتقل شده است. در این کلیسا خادمانی افتخاری، مشغول به خدمت هستند.
درب کلیسای ام الزنار به سمت شرق باز می شود، سمتی که طلوع خورشید و برآمدن نور است و این امر در طراحی کلیساهای ارتدوکس، لحاظ شده است.
ساختمان اصلی کلیسا به خاطر ترس از حاکمیت رومی بت پرستِ وقت، در زیر زمین ساخته شده و در آن تونل هایی برای فرار، به هنگام خطر، تعبیه شده است که الان نیز دریچه های آنها وجود دارد و البته مسدود شده است؛ بعدها در سال ۳۱۳ میلادی، ساختانی فوقانی روی زمین آن بنا شده است.
زُنّار(به ضم زاء) به معنای کمربندِ نوار، مانندی است که مسیحیان بر روی لباس، به دور کمر خود می پیچند و نام این کلیسا برگرفته از کمربندی است که ادعا می شود متعلق به حضرت مریم (س) مادر حضرت عیسی (ع) است و در حال حاضر این کمربند در این مکان نگهداری می شود.
کمربند یاد شده به صورت ریسمانی بافته شده و رولی شکل و کم حجم می باشد که در قبابی مخصوص در زیرزمین کلیسا در قسمت نمازخانه بر دیوار نصب شده است.
آنگونه که در تاریخ آمده است از زمان خلیفه دوم، عمر بن خطاب و پس از فتوحات و گسترش اسلام به مناطق مسیحی نشین، به دستور وی، مسیحیان ملزم به بستن زنار شدند تا از مسلمانان شناخته شوند. اگر این نقل پذیرفته شود باید داستان زنار بستن را مربوط به سال های بعد از ۶۳۴ میلادی که آغاز دوره خلافت عمر است دانست که با زنار داشتن مریم عذراء سازگار نیست، مگر اینکه گفته شود زنار بستن، پیش از این تاریخ، در میان مسیحیان رواج داشته ولی خلیفه دوم، آن را برایشان، الزامی کرده است.
نمای اصلی و دیوارها و ستون های کلیسا از سنگ بازالت سیاه آتشفشانی که در حمص شهرت دارد ساخته شده است. جالب اینکه نمای کامل بیرونی مسجد جامع نوری حمص و بخشی از نمای مسجد خالد بن ولید حمص نیز از همین سنگ سیاه، ساخته شده است.
در حال حاضر، حدود ۲۵۰ خانواده مسیحی در محله ام الزنار و در اطراف این کلیسا زندگی می کنند و البته در محله های دیگری از حمص نیز تجمع مسیحیان وجود دارد.
در زیر محراب کلیسا و در عمق ۱۷ متری زمین، چاه آبی وجود دارد که برای مسیحیان منطقه، مقدس به شمار می رود. در منطقه حمص به صورت نرمال، عمق چاه های آب بیش از ۱۰۰ متر است و لذا این چاه با عمق ۱۷ متر برای مسیحیان حالت معجزه گونه دارد. گفته می شود، در روزگاران قدیم که طاعون در حمص سبب مرگ و میر، شهروندان این شهر شده بود و میکروب آن به آب چاه های شهر نفوذ کرده و باعث گسترش بیماری شده بود، تنها این چاه، از این بیماری مصون مانده و آب آن شفا بخش بوده است؛ از این رو در حال حاضر همچون آب زمزم در میان مسلمانان، آب این چاه نیز در ظرف های کوچک بسته بندی شده و برای تبرک به افراد هدیه داده می شود.
در سالن اصلی کلیسا تصاویر مختلف نقاشی شده بر چوب از حضرت عیسی و مریم عذراء و دیگر حوادث ایمانی تاریخ مسیحیت قرار دارد و یک تصویر از رستاخیز حضرت عیسی (ع) در روز سوم شهادتش (عید پاک) بر اساس اعتقادات مسیحیان، با ترکیبی ظریف از خرده سنگ های کوچک جلب توجه می کرد.
همه دعاها و نیایش ها در این کلیسا به زبان سریانی و نه عربی برگزار می شود و کتب دعا و نیایش و انجیل با خط سریانی در محراب آن قرار دارد.
تعمید، در این کلیسا با روغن زیتون صورت می گیرد. تعمید، آیینی برای ورود به جامعه ایمانی مسیحیت است و تا حدودی شبیه به ذکر شهادتین برای مسلمان شدن افراد است (البته با این تفاوت که مسلمان زاده، نیاز به ادای شهادتین برای ورود به اسلام ندارد و البته در عرف ما اذان که مشتمل بر شهادتین است به گوش نوزاد گفته می شود)
البته آیین تعمید که سابقه آن به تعمید افراد توسط یحیی تعمید دهنده(یوحنای معمدان) در رود اردن بر می گردد امروزه و بسته به کلیساهای مختلف به گونه های متفاوت انجام می شود از غوطه ور شدن در آب همچون غسل ارتماسی نزد ما مسلمانان تا ریختن کفی از آب بر سر شخص تعمید شونده.
مسجد "خالد بن ولید"
نام مسجد معروف خالدیه در محله ای به همین نام که از بناهای تاریخی شهر حمص به شمار می آید برگرفته از قبر داخل آن است که منسوب به "خالد بن ولید بن مغیره" فرمانده نام آشنای مسلمانان در جنگ های صدر اسلام است. بخش هایی از این مسجد نیز همانند کلیسای "ام الزنّار" در دوران تصرف داعش آسیب دیده بود که هم اکنون توسط دولت سوریه بازسازی شده است، البته بسیاری از منازل ساکنان خالدیه نیز در دوران تروریست های داعش تخریب شده است.
در ورودی سالن اصلی مسجد، ضریح مانندی با یک گنبد کوچک، شامل دو قبر یکی منسوب به خالد بن ولید و دیگری منسوب به فرزندش عبدالرحمن بن خالد بن ولید قرار دارد.
خالد بن ولید شخصیتی چند وجهی است، وی در جنگ احد از فرماندهان قریش بود که با دور زدن جبل الرماه باعث شکست سپاه مسلمانان شد و در جنگ خندق هم از فرماندهان مهم احزاب بر علیه اسلام بود. وی بعد از صلح حدیبیه اسلام آورد و چون مردی نظامی بود در زمان پیامبر اکرم(ص) گاهی فرماندهی بخشی از سپاه مسلمانان را به عهده داشت و البته با خودسری خود در سریّه بنی جذیمه، دست به قتل عام برخی از ایشان زد که مورد نکوهش پیامبر اسلام قرار گرفت. داستان قتل مالک بن نویره از اصحاب پیامبر و ازدواج با همسر وی در همان شب قتلش، بدون سپری شدن ایام عده وفات شوهرش از ماجراهای غیر قابل توجیه در تاریخ اسلام است. وی در زمان ابوبکر برای فتح ایرانِ آن زمان، شامل بخش هایی از عراق فعلی و سپس فتح شام به فرماندهی سپاه مسلمانان گمارده شد و البته بعدها از فرماندهی سپاه شام توسط خلیفه دوم عزل شد. وی از دشمنان حضرت امیرالمومنین علی (ع) و شیعیان به شمار می رود.
نمای مسجد خالد بن ولید از سنگ بازالت سیاه آتش فشانی معروف حمص ساخته شده و دارای هشت گنبد کوچک با محوریت یک گنبد اصلی مرکزی است که از ویژگی های معماری مساجد عصر عثمانی است.
بر اساس کتب تاریخی، اولین بار این مسجد، در قرن هفتم هجری قمری، بر قبور فعلی بنا شده و سپس در دوره عثمانی تجدید بنا شده است و این نشانه ی سیره مسلمانان چه اهل سنت و چه شیعه بر بنای مساجد بر روی قبور است که امروزه توسط تفکر افراطی وهابیت، از مصادیق شرک به شمار می آید و بر لزوم تخریب آنها پافشاری می شود. در شام که مرکز خلافت امویان بوده بر بسیاری از قبور پیامبران و یا صحابه و بزرگان مذهبی و یا علمی، مساجدی بنا شده و به نام همان شخصیت ها نام گذاری شده است از جمله وجود مزار حضرت یحیی در جامع اموی، مزار حضرت زکریا در جامع زکریا در حلب، مزار ابن عربی در جامع محیی الدین در دمشق، مزار سهروردی در جامع سهروردی در حلب و غیره... شایان ذکر است از میان ائمه فقهی اربعه اهل سنت، بر مدفن سه تن از ایشان مساجدی بنا شده است که عبارتند از مسجد ابو حنیفه شامل مزار وی در محله اعظمیه بغداد و مسجد احمد بن حنبل شامل مزار وی در خیابان الرشید بغداد و مسجد امام شافعی شامل مزار وی در قاهره مصر.
همانگونه که ذکر شد بخش بزرگی از محله خالدیه در جنگ داخلی از بین رفته و حتی برخی از بناهای آن با خاک یکسان شده است و فعلا بازسازی این مسجد در میان انبوهی از خانه ها و مناطق مسکونی ویران به خاطر اهمیت آن صورت گرفته است. این باید زنگ خطر و هشداری باشد برای همه کسانی که در سایه نعمت امنیت کشور اسلامی ما ایران، رشد کرده اند و چیزی از خرابی و ناامنی و آوارگی و از بین رفتن منابع و سرمایه های ملی نمی دانند و به سادگی با برخی تحریک های خارجی دشمنان این مرز و بوم، کشور عزیز ما را به همین سمت و سو می برند که در پایان چیزی جز ندامت بی حاصل به دنبال نخواهد داشت.
تصرف پالمیرا توسط داعش
گروه تروریستی داعش شهر باستانی پالمیرا را در اردیبهشت ۱۳۹۴ تصرف کرد و صدها نفر از ساکنان این شهر قربانی جنایات گروه تروریستی داعش شدند و بسیاری از ابنیه تاریخی آن نیز توسط عناصر این گروه تخریب شد.
تروریستهای داعش در خلال اشغال پالمیرا از آمفی تئاتر این شهر باستانی برای اعدامهای عمومی استفاده کرده و خالد الاسعد، باستان شناس و رئیس سابق آثار باستانی این شهر را کشتند.
تروریستهای داعش همچنین معبد ۲۰۰۰ ساله «بعل شامین» و «معبد بل» را تخریب کرده و «طاق نصرت» این شهر را که قدمت آن به سال ۲۰۰ بعد از میلاد میرسید، منفجر کردند.
گروه تروریستی داعش در دوران اشغال پالمیرا و فقط در روزهای نخست ۴۵۰ نفر را اعدام کرد که ۲۵ نفر آن سربازان ارتش سوریه بودند که در بخش تاریخی شهر توسط کودکان اجیر شده داعش تیر خلاص خوردند.
آزادسازی پالمیرا
ارتش سوریه و رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی به ویژه دلاور مردان فاطمیون در ششم فروردین ۱۳۹۵ توانستند شهر تاریخی پالمیرا را از دست تروریست های داعشی آزاد کنند، ولی این شهر دوباره به دست این گروهک افتاد که درنهایت این شهر در اسفندماه سال ۱۳۹۵ به طور کامل از لوث تروریست ها پاکسازی شد.
در این شهر پس از آزادسازی و طی سه هفته پاکسازی بیش از سه هزار بمب در آن خنثی شد.
سردار "پالمیرا"ی فاطمیون
رزمندگان دلاور لشکر فاطمیون رکن اصلی آزادسازی شهر پالمیرا از دست گروه تروریستی داعش بودند.
سید "محمدحسن حسینی" با نام جهادی "سیدحکیم" که فرماندهی نیروهای فاطمیون را در عملیات آزادسازی پالمیرا از دست داعش به عهده داشت و به دلیل این که در این عملیات حتی یک شهید نداد و در مقابل تلفات بسیار زیادی از داعش گرفت، به "سردار پالمیرا" معروف شد. سید حکیم بالاخره پس از چهار سال نبرد در سوریه علیه تروریست های تکفیری در تاریخ ۱۶ خرداد ماه ۱۳۹۵ به شهادت رسید.
نظر شما