به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، ناشران سالها است که شرایط سختی را میگذرانند. هرچند ممکن است شرایط کتابفروشان از ناشران هم سختتر باشد، اما ناشران باید بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند تا کتابفروشان، کالایی برای فروش داشته باشند. در سالهای همهگیری بیماری کووید۱۹ تعدادی از ناشران مجبور به متوقف کردن فعالیتشان شدند و همچنین افزایش قیمت بیسابقه کاغذ، زینک و مواد لازم برای تولید کتاب، حتی ناشران بزرگ را در فشار قرار داد.
در یکی دو سال گذشته حمایت دولت از ناشران محدودتر از قبل شد، در نتیجه مشکلات ناشران، شرکتهای پخش و کتابفروشان چند برابر شد.
محمدعلی جعفریه مدیر انتشارات ثالث در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایرنا درباره مسائل و مشکلاتی که ناشران در این روزها با آن مواجه هستند و اقداماتی که باید انجام بدهند تا بتوانند این دوران را پشت سر بگذارند، توضیح داد.
ناشران این روزها شرایط سختی را میگذرانند، بعد از دو سال همهگیری کرونا و افزایش قیمت کاغذ، زینک و... به نظر شما ناشران چگونه میتوانند با این شرایط به شکل مناسب مواجه شوند؟
بخشی از مشکلاتی که این روزها با آن مواجه هستیم مرتبط با مسائل اجتماعی است و بخشی به مشکلات صنفی بر میگردد. مشکلات صنفی به این دلیل است که ناشران تا حد زیادی به دولت وابسته بودند و با کاهش حمایت دولت برای تهیه مواد اولیه مانند کاغذ، زینک و ملزومات چاپ که با تشدید تحریمها و شرایط ارزی، قیمت آنها دچار نوسان شد، به مشکل برخوردند.
کمتر از نیم درصد از ناشران در بخش عمومی کتاب تولید میکنند
به نظرم این دوره گذاری است که اگر شرایطی باعث شود که این معادله بهم بخورد و بعد از این ناشران به دولت وابسته نباشند و بتوانند روی پای خود بایستند، آینده خوبی در انتظار نشر ما خواهدبود. فکر میکنم در این دوره گذر ناخواسته و خواسته شرایطی ایجاد میشود و بسیاری از ناشران از این گردونه خارج میشوند و دیگر نمیتوانند کار نشر را ادامه دهند.
همانطور که شاهدیم، خیلی از ناشران کار نشر نمیکنند و اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام میکند که تیراژ کتابها بیشتر شده است، نمیدانم با کدام آمارگیری به دست آمده است. بنده به عنوان ناشر فعالیت بسیاری از همکاران را رصد میکنم و میبینم دچار مشکل هستند همانطور که ما دچار مشکل هستیم.
میخواهند بدنه نشر را از بین ببرند
انتشارات ثالث بزرگ و باسابقه است در نتیجه امکان بیشتری برای بقا دارد، اما آیا ناشران کوچک و تازه کار در این شرایط مجبور به تعطیلی هستند یا ممکن است در ایران بتوانند به شکل گروهی همکاری کنند؟
شرایط نشر شرایط خاصی است و اینکه همکاران بتوانند گروهی کار کنند مشکل را حل نمیکند؛ زیرا هزینههای فعالیت در حوزه نشر سر جایش است، یعنی وسایل فیزیکی تولید کتاب سر جایش است و کتابی که تولید میشود حقالترجمه و حقالتالیف دارد و همه اینها حتی در کار گروهی وجود دارد. همچنین تجربه نشان داده که کار گروهی در ایران به خصوص در حوزه نشر جواب ندادهاست و حتی ناشران بزرگی که این کار را انجام دادند، همه شکست خوردند. امیدوارم بتوانیم این شرایط را پشت سر بگذاریم.
البته همه اینها در شرایطی است که دولت اجازه فعالیت به ناشران را بدهد.
چاپ کتابهای تالیفی در موسسات بسیار کم شدهاست
گفته میشود ناشران نمیتوانند تعداد زیادی از کتابهای حروفچینی شده را منتشر کنند؟ حتی کتابهای زیادی تجدید چاپ نمیشوند. انتشارات ثالث هم چنین کتابهایی دارد؟
اجازه بدهید پاسخ را به صورت دیگر بدهم، باید سوال اینطور باشد که این کار چه تاثیری در حوزه فرهنگ و ادبیات ایران دارد؟ بسیاری از کتابها به خصوص کتابهای تالیفی هستند که مرجع و کمفروش هستند. اینها کتابهای ماندگار هستند، وقتی به کتابخانههای عمومی مراجعه میکنید بسیاری از کتابها هستند که با تیراژ پایین چاپ شدهاند و در کتابخانهها ماندگار هستند.
باید توجه داشت این کتابها هستند که فرهنگ و تاریخ یک ملت را میسازند، ناشران به دلیل ریسک بالای چاپ این کتابها از چاپ آنها فاصله میگیرند و دنبال چاپ کتابهایی هستند که بتوانند دخل و خرج خود را با آن هماهنگ کنند و سرمایه ناشران برگردد. این مشکل اساسی ما است. وقتی به آمار توجه میکنید میبینید چاپ کتابهای تالیفی در موسسات بسیار کم شدهاست. این نشان دهنده ترس ناشرانی است که میتوانند کتاب چاپ کنند. ترس ناشران از این است که نتوانند سرمایه خود را برگردانند و برایشان مشکل اقتصادی ایجاد شود. در نتیجه دنبال چاپ این کتابها نمیروند. بسیاری از این کتابها در موسسات نشر آمادهسازی شده اما به دلیل شرایط این روزها یعنی قیمت بالای کاغذ، فیلم، زینک و مواد اولیه، همچنین عدم برگشت سرمایه و عدم حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای خرید این کتابها چاپ نمیشوند.
مسئولان میتوانند به خواستههای نمایندگان ناشران گوش کنند؛ ممیزی را بردارند و شرایط مساوی برای همه به وجود بیاورند
تاریخ نشر مکتوب ایران از بین میرود
نهاد کتابخانههای عمومی کشور باید از کتابهای منبع و تالیفی حمایت کند، اما آنقدر که نهاد کتابخانهها ادعا میکند، از ناشران حمایت نمیشود. اگر به کتابخانهها مراجعه کنید میبینید که هیچ کتاب بهروزی که به درد مردم بخورد و کتابی که به درد جامعه بخورد در مخازن کتابخانههای نهاد وجود ندارد. کتابخانهها بیشتر تبدیل به مکانی برای استفاده از قرائتخانه آنها برای آمادگی کنکور شدهاست؛ این ضایعه بدی است. در همه کشورهای دنیا میتوانید کتابهای سنگین و تالیفی را در کتابخانه پیدا کنید، شاید مردم بودجه و جایی برای نگهداری کتاب نداشتهباشند؛ این در حالی است که کتابخانهها خالی از این کتابها است.
مشکل اساسی این است، ناشر سعی میکند به طرفی برود که کار تولیدی، فرهنگی و اقتصادی داشتهباشد و به سویی حرکت کند تا روی پای خود بایستد؛ اما کتاب مولفی که سالها تلاش کرده و دود چراغ خورده، روی میز ناشر و در پستوی خانه مولف باقیمیماند. منافع شخصی و مادی یک طرف ماجرا است، اما در نتیجه این روند تاریخ نشر مکتوب ما که به دلیل ایرانی بودن به آن میبالیم و در کتابخانههای قدیمی در دسترس بود، از یاد و خاطرهها میرود.
برخی مسئولان خواسته یا ناخواسته ریشه کتابخوانی را میزنند
آیا توجه مردم به کتاب و کتابخوانی در ماههای اخیر بیشتر شدهاست؟
درصد کتابخوانی مردم کم شدهاست و باید روی این مساله بررسی انجام شود. جامعهشناسها باید بررسی کنند مشکل چیست و مردم چه کتابهایی را میخوانند. در طول تاریخ در کشورهای مختلف در شرایط ملتهب اجتماعی فرهنگ کتابخوانی رشد میکند. مردم باید کتاب بخوانند تا بدانند که چه اتفاقی میافتد، اما این روند در جامعه دیده نمیشود. مساله دوم این است که در این شرایط فروش کتابهای علوم اجتماعی، سیاسی و تاریخی بیشتر از گذشته است. مردم از کتابهای زرد کاملا فاصله گرفتند مانند دیگر شرایط اجتماعی دیگر نمیبینید که در اینستاگرام کسی ویدئویی از پختن غذا منتشر کند.
در نبود کتابهای تالیفی و منبع در کتابخانهها، تاریخ نشر مکتوب ما که به دلیل ایرانی بودن به آن میبالیم و در کتابخانههای قدیمی در دسترس بود، از یاد و خاطرهها میرود
شرایطی به وجود آمده است که برخی مسئولان خواسته یا ناخواسته ریشه کتابخوانی را میزنند. همین تبلیغاتی که در سطح شهر برای کتاب میبینیم، به کتابخوانی آسیب میزند زیرا به شکل امری به مردم میگوید که کتاب بخوانند و کدام کتاب را بخوانند. در فروشگاهای ثالث به کتابفروشان گفتم که اگر مخاطبان برای انتخاب کتاب کمک خواستند به آنها کمک کنید، همچنین به مخاطبهایی که میشناسید کمک کنید. باید توجه داشت خریدار کتاب انسانی است که باید با او ارتباط فرهنگی برقرار شود.
بیتالمال به یکسری انسان، نویسنده و ناشر خاص واگذار میشود
تبلیغ برای کتابخوانی در سطح شهر به نوعی فرصتسوزی است. با ناشر یا کتاب خوب و بد کاری ندارم، اما در نتیجه این تبلیغات مردم از خرید و خواندن کتاب فاصله میگیرند. این روزها بهترین فرصت بود که فرهنگ کتابخوانی را تبلیغ کنند. هنرمندی مانند کامبیز درمبخش ۵۰ اثر درباره فرهنگ کتابخوانی دارد، بزرگان دین، علم و ... در این حوزه کارهایی کردند که میتواند برای تبلیغ کتاب استفاده شود. اما فرصتسوزی میشود، همچنین بیتالمال که از مالیات مردم پرداخت میشود به یکسری انسان، نویسنده و ناشر خاص واگذار میشود. این باعث میشود مشکلات دیگری به وجود بیاید.
این اقدامات در شرایطی انجام میشود که سالها روز کتابگردی در راسته کریمخان و انقلاب برگزار شد و تاثیر خوبی بر توجه به کتاب داشت. در آن روز هر سال هر کسی با هر دیدگاهی در کتابفروشی حاضر میشد، مسئولان و بخش خصوصی از یکدیگر سبقت میگرفتند تا در کتابفروشیها حاضر شوند. اما سال گذشته و امسال این فرهنگ به کلی از یاد رفت؛ شور و شوق کتابخوانی از بین رفت. همچنین هر سال در هفته کتاب طرحهای حمایت از کتابفروشان برگزار میشد، کتابفروشان از این طرح سود نمیکردند و مردم بودند که از این امکان استفاده میکردند. بودجه این طرح محدود بود اما اینکه اعلام کنند ۱۰۰ میلیون تومان به کتابفروشان تخصیص میدهند، به معنی بودجه نامحدود است.
نمیتوان تحلیل درستی از درصد کتابخوانی در ایران داشت/ تنها یک درصد ناشران مجوزدار کتاب چاپ میکنند
گفته میشود فقط حدود ۱۵ درصد کتابها مشروط و کمتر از دو درصد آنها غیرمجاز میشوند، شرایط در نشر ثالث به چه صورت است؟
میدانیم بیش از ۲۰ هزار ناشر در ایران مجوز فعالیت دریافت کردند. کل ناشرانی که کتاب تولید میکنند یک درصد این تعداد یعنی ۲۰۰ تا ۳۰۰ ناشر هستند که کل کتابها را تولید میکنند. یعنی کمتر از نیم درصد از ناشران در بخش عمومی کتاب تولید میکنند. کتابهای نشر ثالث و چشمه جزو این نیم درصد است، در این شرایط اگر از همه کتابهای ناشران ایراد بگیرند این آمار کمتر هم میشود. نشر ثالث حدود ۴۰۰ عنوان کتاب در سال چاپ میکند، میتوان گفت امسال ۳۰ تا ۴۰ عنوان کتاب را برای ما غیرمجاز اعلام کردند و این هزینه بالایی برای ما دارد.
از طرفی باید توجه داشت، آمار کتابخوانی که اعلام میشود، نادرست است، زیرا یکسری کتابهایی که خوانده نمیشود در این آمار است و یکسری کتابهایی که مجوز ندارد، چاپ میشود و مردم میخوانند، اصلا در این آمار نیست. به عنوان تحلیلگر نمیتوان تحلیل درستی از درصد کتابخوانی در ایران داشت.
بهبود وضعیت نشر به حمایت مردم نیاز دارد
به نظر شما ناشران میتوانند مسئولیت انتشار کتابهایشان را بر عهده بگیرند و نظارت پیشین اداره توسعه کتاب و کتابخوانی به نظارت پسینی تبدیل شود؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقطعی این مجوز را به بعضی از ناشران داد تا با مسئولیت خودشان کتاب چاپ کنند. در آن زمان دو هزار عنوان کتاب چاپ شد و هیچ کدام مشکل نداشت؛ در آن روزها سه یا چهار عنوان با مشکل مواجه شد که مجوز آنها را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر کرده بود.
این کتابها هستند که فرهنگ و تاریخ یک ملت را میسازند
به ناشران توصیه میکنم که کتاب خوب چاپ کنند؛ کتابی که به درد جامعه بخورد و از نظر مالی هم شرایط مالی خودشان را با وضعیت بازار وفق دهند. امیدوارم وضعیت نشر ما بهتر شود، این روند به حمایت مردم نیاز دارد. در کشوری زندگی میکنیم که اگر ناشر کتابی چاپ کند که مخالف قانون باشد میتوانند او را به دادگاه معرفی کنند. حتی کتابهایی چاپ میشود که به مبانی دین اسلام و حکومت و اسلام ضربه میزند و آنقدر این فعالیت گسترده است که نمیتوانند جلوی آن را بگیرند. فقط ما میتوانیم کتابی سالم به دست مردم برسانیم و مردم را به کتابخوانی جذب کنیم.
فکر میکنم همیشه در جمع ناشران عقل حکمفرما بودهاست و هنوز هم ناشران با عقل برخورد میکنند. مسئولان میتوانند به خواستههای نمایندگان ناشران گوش کنند؛ ممیزی را بردارند و شرایط مساوی برای همه به وجود بیاورند. باید از تجربه ناشران استفاده کنیم تا بتوانیم جامعه پویایی در حوزه نشر داشته باشیم.
نظر شما