به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، مذاکرات لغو تحریمها میان تهدید و تطمیع، پیام مذاکره و تحریم غرب گرفتار شده است. مرور رویدادهای یک هفته اخیر نشان میدهد، آمریکا و تروییکای اروپا نه توان پایان دادن به مذاکرات و نه ارادهای برای برداشتن گامی موثر در این مسیر را دارند.
یک بام و دوهوای غرب در مذاکرات هستهای
محورهای گفتوگوی تلفنی شامگاه جمعه «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با مسئول سیاست خارجی ایران یا اظهارات عجیب و مداخلهجویانه مقامات این اتحادیه در امور ایران؟ کدام یک رویکرد تروییکای اروپا در قبال تهران است؟ پرسشی که پاسخ آن چندان روشن نیست.
آخرین وضعیت روند مذاکره لغو تحریمها و همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مهمترین محور گفتوگوی وزیر امور خارجه ایران با بورل بود. «حسین امیرعبداللهیان» در این تماس از ادبیات خارج از نزاکت دیپلماتیک مقامات اروپایی انتقاد و تروییکای اروپا را به دوری از هیجانات غیرسازنده دعوت کرد و گفت: برخی سیاسیون تندرو اروپا، خود را پشت اتحادیه مخفی کرده و از جیب اتحادیه اروپا خرج میکنند. بورل هم با اشاره به تلاشهایش جهت بازگشت همه طرفها به تعهدات توافق شده در وین تأکید کرد که کماکان به تلاش و ارتباطات برای رسیدن به توافق ادامه میدهد. همین رویه در رویکرد آمریکا هم با شدت بیشتری مشاهده میشود، پیامهای مذاکره چه پیش از انتخابات کنگره و چه پس از آن بارها توسط میانجیگران مختلف به تهران منتقل شده و به همان نسبت هم تحریمها علیه ایران شدت یافته است.
در تداوم اقدامات غیرسازنده غرب در پرونده هستهای ایران، روسای جمهور آمریکا و فرانسه، در بیانیه مشترکی در تداوم ادعاهای ضد ایرانی خود اعلام کردند که مصمم هستند، اطمینان حاصل کنند که ایران نمیتواند سلاح هستهای تولید کند یا به آن دست یابد.
«آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا هم در راستای همین رویکرد از آشوبها در ایران حمایت کرد و با انکار نقش واشنگتن در این ناآرامیها در عین حال مدعی شد کاخ سفید باید آشکارا از حق مردم ایران برای اعتراض مسالمتآمیز حمایت کند.
این رویکرد در اظهارات مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم قابل ردیابی است، جایی که «رافائل گروسی» مدیرکل این نهاد، روز جمعه هفته گذشته در یک کنفرانس خبری، ضمن ابراز امیدواری به گسترش همگاریها بین ایران و آژانس گفته است: «ما با ایران بر سر تعهداتش به آژانس اتمی چشم در چشم نیستیم. ما باید روابطمان را به مسیر خود بازگردانیم». این «باید« اما در ادامه لحن دیگری به خود گرفته و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ضمن ابراز نگرانی از افزایش درصد غنیسازی اورانیون در سایت فرودو مدعی شده است: «ایران به اطلاع ما رساند که قصد سه برابر کردن غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم را دارد. این معمولی نیست. این مسئله با عواقبی همراه است. این به ایران مخزنی از مواد هستهای میشود که نمیتوان نایده گرفت که ممکن است استفاده دیگربی داشته باشند. ما باید به آنجا برویم و راستیآزمایی انجام دهیم».
اقدامات مخرب غرب در حالی است که جمهوری اسلامی بارها بر آمادگی خود برای مذاکراتی هدفمند و به دور از زیادهخواهیها تاکید کرده است و سفر اخیر «علی باقری» مذاکره کننده ارشد ایران به دوحه قطر و مسکو روسیه در مسیر اثبات این حسننیت است.
ادعاهای دروغ نماینده ویژه آمریکا
و در نهایت نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در موضعگیری تندی ادعاهای همیشگی آمریکا علیه ایران تکرار کرد. رابرت مالی مدعی شد: ایران فاصله زیادی با ساخت بمب اتم ندارد، قبل از اینکه ایران درخواست پایان تحقیقات آژانس درباره ذرات اورانیوم را مطرح کند، نزدیک به دستیابی به توافق بودیم، ما در برابر حمایت ایران از تجاوز روسیه به اوکراین عقب نشینی نخواهیم کرد، ما معتقدیم که حکومت ایران باید حقوق اساسی بشر را رعایت کند، ما نمیتوانیم مسیر خیزشهای مردمی در این کشور را تعیین کنیم و در نهایت به عنوان آخرین راه حل، با گزینه نظامی موافقت خواهیم کرد.
در واکنش به این اظهارات، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان های بین المللی در توییتر نوشت: «مقامهای آمریکایی در خصوص پیشرفت برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی میکنند. مسیر آسانی برای رفع این نگرانیها وجود دارد و آن هم نهایی کردن مذاکرات وین بوده و عدم آمادگی برای اتمام مذاکرات همراه با اشاره به گزینه نظامی غیرمسئولانه است».
در بررسی ادعاهای نماینده آمریکا در امور ایران، مشخص خواهد شد که در سیاستهای دولت جوبایدن هم مانند دولت دونالد ترامپ، انزوای ایران بیش از هر موضوع دیگری مورد توجه قرار دارد.
ادعای نخست رابرت مالی؛ تکرار موهوماتی است که کاخ سفید و غرب بیش از دو دهه است که آن را در بوق و کرنا کرده و تحویل افکار عمومی جهان داده است که جمهوری اسلامی در پی ساخت بمب اتم است و غرب اجازه این اقدام را نخواهد داد. جمهوری اسلامی ایران، هزاران بار این ادعا را رد و تصریح و تاکید کرده است که بمب اتم و سلاح هستهای به دلایل اعتقادی و فقهی در دکترین نظامی ایران، جایی نداشته و نخواهد داشت اما دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای را به عنوان حق مسلم خود فدای زیادهخواهیهای غرب نخواهد کرد.
ادعای دیگر توقف مذاکرات به دلیل درخواستهای غیرمنطقی ایران اعلام شده است! و این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای دوره جدید مذاکرات هستهای سه خواسته مشخص، شفاف و قانونی را در دستور کار قرار داده است و به دلیل اهمیت این سه موضوع برای مردم و کشور تحت هیچ شرایطی از آن عقبنشینی نخواهد کرد. خواسته نخست رفع تحریمهای غیرانسانی آمریکا علیه مردم ایران است که زندگی و معیشت آنها را دشوار کرده است. خواسته دوم تضمین اجرای هرتوافقی است که میان ایران و آمریکا منعقد میشود و در نهایت خواسته سوم، بسته شدن پرونده هستهای ایران در همه ابعاد در آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. سه خواستهای که با توجه به رویکرد و اقدامات آمریکا و اروپا در سالهای گذشته، نه تنها غیرمعقول نبوده بلکه قانونی و به حق است.
موضوع ارسال سلاح از سوی ایران به روسیه در جنگ اوکراین هم به ویترین، اتهامات آمریکا علیه ایران اضافه شده است و این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بارها ارسال سلاح به روسیه به منظور استفاده در جنگ اوکراین را تکذیب کرده و هیچ شاهد و سند قابل اتکایی درباره این موضوع ارائه نشده است.
رابرت مالی در حالی در سال ۲۰۲۲ نگران حقوق بشر در ایران است که بین سالهای سپتامبر ۱۹۸۰ تا ۲۰ اوت ۱۹۸۸، دولتش برای پایمال کردن همین حقوق بشر پشت دیکتاتور بعث ایستاد. این نگرانیها در حالی است که مردم ایران دستکم در چهارسال گذشته تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار داشتند به نحوی که دسترسی آنها به دارو را هم دشوار و گاهی ناممکن ساخته بود.
اینکه نماینده امور ایران در دولت آمریکا مدعی میشود که دولتش در ناآرامیهای اخیر ایران نقشی نداشته، نشان میدهد که چندان از آنچه در میزهای ایران وزارت خارجه آمریکا میگذرد، آگاه نیست! و نمیداند که جان بولتون یک ماه پیش در گفتوگویی از ارسال سلاح به ایران از مسیر اقلیم کردستان عراق سخن گفت. رابرت مالی درحالی مدعی عدم ارتباط کاخ سفید با رویدادهای داخل ایران را دارد که بزرگترین تامینکننده مالی دستگاه پروپاگاندای رسانهای علیه ایران، کاخ سفید و متحد منطقهای و سعودی وی است.
و در نهایت ادعای آخر رابرت مالی در پیش کشیدن گزینه نظامی، حنایی است که در شرایط کنونی دیگر برای خود آنها هم رنگی ندارد و سنتکام و ناتو و همه ناوها و ناوبرهای آمریکا و متحدانش در منطقه به خوبی بلوف بودن آن را میدانند. اینکه اما همواره به عنوان گزینهای روی میز از حمله نظامی یاد میشود، نشان دهنده حقانیت جمهوری اسلامی در بیاعتمادی به دولتی است که در میانه دوگانههایش نمیداند به کدام استراتژی چنپ اندازد.
نظر شما