در گزارش شرکت دادهکاوی دیتاک در مورد مرگ مهسا امینی در فضای مجازی در بسترهای مختلف در بازه زمانی ۲۳ شهریور تا ۲ مهرماه، محورهای اصلی مراجع احساس و گرایش سیاسی کاربران و رسانهها مورد توجه قرار گرفته است. محور، درونمایه اصلی پیام را مشخص میکند؛ مرجع محتوا نشان میدهد پیام به چه کسی یا چه چیزی ارجاع دارد؛ گرایش سیاسی، وابستگی و تعلق سیاسی پیامگذار یا رسانه را بازنمایی میکند؛ در نهایت احساس، رویکرد احساسی پیام یا حاملان پیام مشخص میکند.
همچنین طیفهای سیاسی شناساییشده در بسترهای مختلف شامل کاربران غیرسیاسی، منتقدان داخلی شامل اصلاحطلبان، عدالتخواهان، اعتدالیون و طیف منتسب بهاری، حامیان نظام شامل اصولگرا و انقلابی و همچنین معاندان است.
انفعال جریان اصولگرا و حامی نظام
تا دوم مهرماه، میانگین تولید محتوا توسط کاربران، رسانهها و کانالهای اصولگرا و انقلابی در سه بستر توئیتر، اینستاگرام و تلگرام فقط ۸ درصد بوده است. بخش عظیمی از بدنه جریان اصولگرا نسبت به مرگ او واکنش منفی و گاه رادیکال نشان دادهاند.
بروز این اتفاق در عمل دسته جریان اصولگرا و انقلابی را در دفاع از عملکرد نیروی انتظامی و نظام خالی گذاشت و آنان را مجبور به سکوت، نقد، اقدامات و تولید محتوای منفی کرد. تقریباً هیچ محتوای مثبتی در مورد گشت ارشاد تولید نشده و کاربران اصولگرا فقط در مورد تجمعها و اعتراضهای اخیر موضعگیری کردند. بنابراین چنین اقداماتی به تداوم سکوت و تداوم و انفعال جریان انقلاب منجر خواهد شد و به تدریج فضای رسانهای در اختیار مخالفان قرار خواهد گرفت.
یادآوری سایر رویدادها در میان اعتراضها
یکی از محورهای کلیدی برساخت شده در این بازه، ناامیدی از وضع موجود کشور است که در بستر توئیتر، ۹ درصد از محتوا را به خود اختصاص داده است. در این محور، کاربران با اشاره به اقدامات و رویدادهای پیشین مانند پرواز اوکراین، آبان ۹۸، فقر اقتصادی، گشت ارشاد، سپیده رشنو، بکتاش آبتین و ... این حادثه را بخشی از سلسله اقدامات نظام بیان کرده که به انسداد سیاسی و اقتصادی کنونی منجر شده است. از نظر بسیاری از کاربران فضای مجازی، مرگ مهسا امینی را نمیتوان یک اتفاق قلمداد کرد بلکه مرگ مهسا، بخشی از عملکرد سیستم بوده است. این محتوا وجه انباشتی اعتراضهای اخیر را نشان میدهد.
کاربران از طریق کامنت در زیر پستهای سلبریتیها، از سکوت و انفعال آنها نسبت به حوادث سیاسی و حادثه درگذشت مهسا امینی انتقاد کرده و آنها را به اعلام موضوع مجبور میکنندسیاسیشدن کاربران غیرسیاسی
حدود ۳۷.۳ درصد از کل محتوا در همه بسترها توسط کاربران و رسانههای غیرسیاسی تولید شده است. به نظر میرسد اقدام گشت ارشاد در دستگیری و به دنبال آن، مرگ یک شهروند معمولی به هرچه سیاسیتر شدن کاربران غیرسیاسی منجر شده است.
رویدادهای این چنینی را میتوان حوادث پل یا رویدادهای تغییردهنده نامید؛ رویدادهایی که به نزدیکی کاربران جناحهای مختلف و سیاسیشدن افراد غیرسیاسی منجر میشود. دقت در نظرهای کاربران نشان میدهد کاربران فضای مجازی به شکل گسترده مطالبه موضعگیری در مورد این حادثه و دیگر مسائل سیاسی از دیگران و به ویژه شخصیتهای معروف دارند؛ این مطالبه به شکل اعمال فشار عمومی و تهدید و فحاشی به خود گرفته است. گرچه شکلگیری این فشار را میتوان به جوسازیهای فعالانی همچون «مسیح علینژاد» نسبت داد اما به نظر در حال حاضر این جریان شکل مستقل به خود گرفته است.
کاربران از طریق کامنتگذاری در زیر پستهای سلبریتیها، سکوت و انفعال آنها را نسبت به حوادث سیاسی و به طور خاص، حادثه درگذشت مهسا امینی مورد انتقاد قرار میدهند و آنها را مجبور به اعلام موضوع میکنند.
برآورد کلی اعتراضها
بر اساس اخبار و اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی، تا دوم مهر امسال بیش از ۱۲۰ شهر کشور درگیر اعتراضهای مرتبط با مرگ مهساامینی شده و حداقل ۲۷ نفر جان خود را از دست دادهاند. فضای مجازی کشور جوی به شدت رادیکال به خود گرفته و تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیون توئیت در مورد مهسا امینی منتشر شده است.
به نظر میرسد این جریان به شکل عینی به تغییر سیاسی و نهادی منجر نمیشود و روند اعتراضها نشان از کاهش تدریجی آن دارد؛ با اینهمه رویدادهای این چنینی به آسانی میتوانند سرمایه اجتماعی و مشروعیت نظام را خدشهدار کنند. قطعی اینترنت، فیلترینگ گسترده پیامرسانها و در نهایت استفاده از ابزارهای امنیتی فقط در کوتاهمدت میتوانند به کاهش تضادها منجر شود. اقدامات این چنینی در بلندمدت فاقد کارایی است و به کاهش سرمایه اجتماعی منجر شده و بر میزان خشم اجتماعی میافزاید.
به نظر میرسد اعتراضهای شهریور و مهر ۱۴۰۱ با وجود کاهش حجم تدریجی در شکلها و سطوح دیگری از جمله مدارس، دانشگاهها، ادارهها و خانوادهها باز تولید شود.
پس از افزایش قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸ کشور شاهد ناآرامی های مختلفی بود که تصویر بالا، مهمترین آنها به شمار میآیند. گستره و شدت این اعتراضها نسبت مهمی با سطح تولید و بازنشر آنها در فضای مجازی دارد. نکاتی درباره مقایسه این ۶ رویداد در ۱۰ روز بعد از اعتراضها جالب توجه است:
۱. فاصله زمانی میان رخداد اعتراضها در حال کم شدن است.
۲. توئیتر در همه اعتراضها، بیشترین میزان تولید محتوا را داشته است.
۳. محتوای توئیتر درباره مهسا امینی ۳۱.۹ برابر مجموع اعتراضها، محتوا اینستاگرامی ۳.۴ برابر مجموع سایر اعتراضها و محتوای تلگرامی بیش از ۲.۵ برابر مجموع سایر اعتراضهای دو سال گذشته است.
۴.حجم محتوای توئیتر در همه اعتراضها حدود ۱۰ تا ۲۰ برابر سایر بسترها بوده اما حجم محتوای توئیتر درباره مهسا امینی ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابر دیگر بسترها بوده است.
۵. میزان لایک توئیتر درباره مهسا مینی بیش از ۲۹۰ میلیون مورد بوده است.
حجم محتوای توئیتر در همه اعتراضها حدود ۱۰ تا ۲۰ برابر سایر بسترها بوده اما حجم محتوای توئیتر درباره مهسا امینی ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابر دیگر بسترها بوده استوجوه تمایز اعتراضهای شهریور ۱۴۰۱
۱. کمرنگشدن عامل قومیت و جنسیت
با وجود دختر بودن(عامل جنسیت) و کُرد(عامل قومیت) بودن مهسا امینی، این اعتراضها درسطح زنان و قوم کُرد متوقف نشد و به مردان و سایر اقوام ایران همچون فارس، ترک و بلوچ نیز کشیده شد. پیش از این، بیشتر اعتراضهای قومیتی، محدود به خود آن قوم بوده است. (مانند جنجال کاریکاتور روزنامه ایران)
۲. همسویی سلبریتیها و شخصیتهای مرجع با معترضان
در اعتراضها پیشین، همراهی شخصیتهای مرجع، بسیار محدود و نوع تولید محتوای تولیدشده توسط آنها، بیشتر با کنایه و محافظهکارانه بود(مانند همدردی با قربانیان) اما در اعتراضهای اخیر، بسیاری از سلبریتیها نسبت به حادثه مرگ مهسا امینی واکنش نشان داده و گاهی اقدام به تولید محتوای براندازانه کردهاند.
۳. گستردگی جغرافیایی اعتراضها
برای نخستینبار پس از انقلاب، در همه استانهای کشور، اعتراضهای سراسری صورت گرفت.
۴. بازه زمانی اعتراضها
اعتراضهای شهریور ۱۴۰۱ تا زمان مورد بررسی(۱۴ مهر) ۱۸ روز به طول انجامید که نسبت به نمونههای قبلی بیسابقه است؛ برای مثال اعتراضهای آبان ۹۸ با وجود گستره بالای جغرافیایی فقط چهار روز ادامه داشت.
۵. در اختیار گرفتن فضای مجازی توسط معترضان
فعالیت مجازی کاربران در این رویداد با هیچ رویداد و فعالیت قابل مقایسه نیست. در عمل پس از این رویداد، مخالفان و معترضان اقدام به دراختیار گرفتن فضای مجازی به ویژه دو بستر اینستاگرام و توئیتر کردند. همه صداهای متفاوت و مخالف جریان اعتراضی، در طول این مدت، تخطئه شدهاند.
۶. مقاومت و استمرار اعتراضها در شکلهای جدید
با وجود کاهش شدید اعتراضها در طول زمان، به نظر میرسد از این پس شاهد افزایش مقاومت در برابر حجاب اجباری به ویژه در سطح فردی در جامعه باشیم؛ مقاومت در برابر ایده حجاب اجباری در سطح خانواده، مدرسه و سایر حوزهها کشیده خواهد شد.
واکاوی تاثیرگذاری رسانهها
دیتاک، اثرگذاری فعالترین رسانههای فارسی زبان داخل و خارج از کشور را در موضوع مهسا امینی در اعتراضها مقایسه کرده است. پوشش رسانه براساس بیشترین تعداد دنبالکننده انتخاب شدهاند. میزان تاثیرگذاری منابع بر حسب نرخ مشارکت اعم از میزان دریافت لایک، کامنت و بازدید نسبت به میزان دنبالکنندگان هر منبع محاسبه شده است.
رسانههای فارسیزبان:
بیشترین دنبالکننده: بیبیسی فارسی
بیشترین بازدید: بیبیسی فارسی
بیشترین لایک: ایران اینترنشنال
بیشترین کامنت: ایران اینترنشنال
خبرگزاریهای داخلی:
بیشترین دنبالکننده: فارس
بیشترین بازدید: آخرین خبر
بیشترین لایک: آخرین خبر
در بررسی دیتاک از میزان نفوذ رسانههای مختلف در بخش وبسایتهای خبری، خبرگزاری ایرنا در میان خبرگزاریهای داخلی رتبه نخست را از نظر ضریب نفوذ کسب کرده است. ضریب نفوذ در مکانیسمهای سامانههای پایشگر از طریق عوامل مختل از جمله میزان بازدید، میزان بازنشر و کپی، میزان کامنت و ... به دست میآید که در این طبقهبندی و در میان رسانههای داخلی، بعد از خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایسنا و مهر قرار گرفتهاند.
رویکرد جدید مدیریت ایرنا برای انعکاس همهجانبه اخبار و تحلیلها در بخشهای مختلف داخلی و بینالمللی و پرهیز از محافظهکاریهای مرسوم در رسانههای داخل کشور، عامل اصلی برتری ایرنا نسبت به دیگر رسانهها بوده است. در میان همه رسانههای داخلی و خارجی، ایران اینترنشنال رتبه نخست را کسب کرده؛ بعد از آن، ایرنا، بیبیسی فارسی، ایسنا و مهر بیشترین میزان نفوذ را بر اساس پایش دیتاک بهدست آوردهاند.
نظر شما