طبق گزارش ها جنگ بین روسیه و اوکراین تاکنون تلفات جانی زیادی برای هر دو طرف برجای گذاشته و در عین حال خسارت های اقتصادی، نظامی، فرهنگی و زیست محیطی زیادی نیز برای اروپائیان به همراه داشته است، لذا همین مشکلات و ظهور تبعات ناشی از آن اروپائیان را بر آن داشت تا بیشتر به آینده ویرانگر آن بیاندیشند، جنگی که با طرح احتمال به کارگیری سلاح های اتمی می تواند به یک جنگ جهانی دیگر نیز تبدیل شود.
در این بین طیفی از دول و ملل اروپائی که میانه رو هستند به صلح می اندیشند، اما قرار گرفتن آمریکا در یک سوی این جنگ اوکراین با روسیه موجب شد تا مردم این قاره موضع و راهی غیر از آنچه دولت هایشان با فشار آمریکا در قبال این جنگ در پیش گرفتند، اتخاذ کنند.
آنان معتقدند که برخی دولت های اروپایی در مقطع کنونی بازیچه آمریکا برای اجرای سیاست های این کشور در خصوص اوکراین شده اند؛ آمریکایی که در جنگ جهانی دوم نیز پشت صحنه بود و به دلیل دوری از صحنه اصلی نبرد (اروپا) آسیبی ندید و امروزه نیز بی تردید متضرر اصلی این جنگ تحت رهبری آمریکا باز هم اروپائیان خواهند بود.
این دسته از ملل که قاره آنان در دو جنگ جهانی اول و دوم میدان اصلی نبرد بود و آسیب فراوان دید، همچنان بیم آن دارند که مبادا بار دیگر گرفتار بلایی خانمان سوزتر از دو جنگ جهانی قبلی با ابعاد جدیدتر شوند، بلایی که منشاء آن آمریکا خواهد بود.
با وجود اینکه جنگ اوکراین همچنان ادامه دارد، اما روز چهارشنبه خبری از آلمان در صدر اخبار جهان قرار گرفت که توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرد.
خبر این بود که بیش از ۳ هزار نیروی نظامی و امنیتی این کشور در حمله به مخفی گاه های افراط گرایان در ۱۱ ایالت از ۱۶ ایالت این کشور ۲۵ نفر از شخصیتهای سابق ارتش آلمان را که جزو نیروهای راست افراطی و مخالف قانون اساسی بعد از جنگ جهانی دوم هستند، دستگیر کرد؛ افرادی که قصد داشتند به پارلمان این کشور حمله کرده و دست به کودتا بزنند.
به گزارش هفتهنامه «اشپیگل»، مکانهای بازرسیشده، شامل پادگان یگان نیروهای ویژه آلمان "کی.اس.کی" در شهر "کالو" در جنوب غربی این کشور بود،تحقیقاتی در خصوص وابستگی برخی سربازان آن به جریان راست افراطی، انجام گرفته است. البته دادستانهای فدرال از تأیید یا رد خبر یورش و بازرسی مجدد مقر نیروهای ویژه آلمان در شهر کالو خودداری کردند.
طبق گزارش ها دو نفر از آنها رهبر کلیدی این گروه راست افراطی هستند که از اعضای گروه افراطی "شهروندان رایش -(Reichsregierungen)" بوده و مدت ها به دلیل انجام حملات خشونت آمیز و تئوریهای توطئهشان تحت تعقیب پلیس آلمان قرار داشتند. مثلا در بهار گذشته، مقامات آلمانی یک گروه راست افراطی را که مظنون به برنامهریزی حملاتی در این کشور و ربودن وزیر بهداشت بود، متلاشی کردند.
دفتر دادستان فدرال آلمان در بیانیهای اعلام کرد که دادستانهای ایالات مختلف کشور ۲۲ عضو و ۳ حامی یک سازمان تروریستی را با حکم قاضی تحقیقات دیوان عالی فدرال دستگیر کرده اند، افرادی که طبق گزارش شبکه تلویزیون بی بی سی انگلیس، یک مرد آلمانی ۷۱ ساله که با عنوان "هاینریش سیزدهم" از او یاد شده، محور اصلی برنامههای این گروه بوده است.
گزارش های روز جمعه حاکی است که دادستانی کل آلمان تاکنون برای ۱۹ نفر از این متهمان که خود را شهروندان رایش یا "دولتهای رایش" توصیف میکنند، حکم بازداشت تحقیقاتی صادر کرده است.
خبرگزاری اسپوتنیک روسیه نیز با اعلام اینکه بیش از ۱۳۰ خانه، دفتر و ساختمان دیگر این گروه به عنوان بخشی از عملیات تفتیش شده اند در این خصوص نوشت: "افراط گرایان قصد داشتند که برخی از اعضای نیروهای امنیتی را به عنوان همبستگی با خود همراه کنند که منجر به کودتا شود.
به گفته دادستانهای آلمان، این گروه همچنین قصد داشت یک دولت نظامی موقت تشکیل دهند و با شماری از دولتهای خارجی مذاکره کنند.
به علاوه مسئولان آلمان اعلام کردند که یکی از معاونان سابق حزب «آلترناتیو برای آلمان» و یک زن آلمانی به نام «ویتالیا بی.» (یک نام روسی) در میان بازداشتیها هستند اما دلیلی برای باور به اینکه مقامهای روسیه از این توطئهها حمایت میکردند، وجود ندارد، این در حالی است که سفارت روسیه در برلین با صدور بیانیه ای چنین اتهامی را رد کرد.
خبرگزاری "تاس" روسیه نیز به نقل از "نانسی فایزر" وزیر کشور آلمان نوشت: تحقیق از اعضای یک گروه راست افراطی متهم به توطئه برای کودتا در این کشور، نشانگر شدت و عمق تهدید تروریستی گروه " شهروندان رایش" است که وجود کشور کنونی آلمان را نمی پذیرد.
روز پنجشنبه بود که خبرگزاری رویترز انگلیس از رم گزارش داد که دولت ایتالیا هم یک افسر سابق ۶۴ ساله آلمانی را به ظن تلاش برای براندازی خشونت آمیز در آلمان بازداشت کرده و در عین حال ابزارهای مرتبط با این اقدام خرابکارانه را نیز در محل کشف و ضبط کرد، ابزارهایی که عمدتا تسلیحات مورد استفاده در ارتش آلمان هستند.
علاوه بر بازداشتها در آلمان، مقامهای دادستانی گفتند که یک نفر در شهر "کیتزبول" اتریش و فرد دیگری در شهر "پروجا" در ایتالیا بازداشت شدهاند.
با این وجود، تارنمای رادیو آلمان دیروز در گزارشی به بررسی امکان موفقیت گروههای مخالف در براندازی حکومت آلمان پرداخت و نوشت: اعضای جنبش موسوم به «شهروندان رایش» (Reichsbürger) موجودیت آلمان فدرال پس از جنگ جهانی دوم را رد می کنند.
این تارنما افزود، آنان معتقدند که حکومت کنونی تنها یک تشکیلات اداری است که کماکان در اشغال قدرتهای غربی (فرانسه، انگلیس و آمریکا) قرار دارد.این گروه هنوز مرزهای سال ۱۹۳۷ امپراتوری آلمان را به رسمیت می شناسد.
اعضای جنبش «رایشسبرگر» شامل نئونازیها، طرفداران نظریه توطئه و موافقان با کاربرد اسلحه هستند که مشروعیت جمهوری معاصر آلمان را رد میکنند.
آنها همچنین به تئوری توطئه «کیو انون» معتقد بوده و بر این باورند که آلمان توسط به اصطلاح «دولت پنهان» اداره میشود.ادعاهای مشابه آنچه در مورد آمریکا توسط "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری سابق آن کشور و بخشی از هوادارنش مطرح میکنند.
این جنبش در سالهای اخیر به شکل فزایندهای افراطگرا شده و به عنوان یک تهدید امنیتی فزاینده در نظر گرفته میشود. دادستانهای ایالات مختلف آلمان اعلام کرده اند که «متهمان تحت ایده مخالفت بنیادین با نهادهای دولتی و نظام آزاد و دموکراتیک جمهوری فدرال آلمان، با هم متحد شدهاند.»
طبق این گزارش، بر اساس اصول اولیه، این جنبش قصد دارد تا «نظام دموکراتیک و آزاد» آلمان را حذف کند. این اصل بدان معناست که شهروندان رایش در صورت قدرت گرفتن، سیاستمداران را هدف قرار خواهند داد، به ساختمانهای مجالس هجوم خواهند برد، دولت فدرال را سرنگون، قوه قضائیه را منحل و سربازان قیام خواهند کرد.
با این وجود، تحلیلگران سیاسی هشدار می دهند که نباید شهروندان رایش و امثال آن را به ویژه در این مقطع زمانی از جنگ اوکراین دست کم گرفت. به باور این صاحبنظران، این گروه ها به شدت خطرناک هستند و توانایی و اراده لازم برای انجام حملات جدی تروریستی علیه حکومت مرکزی کشور مقیم و یا هر کشوری را دارند.
در تایید این ادعا می توان به اقدام گروهی از این شهروندان افراطی برای حضور در جبهه های جنگ اوکراین اشاره کرد. مثلا با وجود اینکه دولت آلمان خود تاکنون نیرویی به اوکراین اعزام نکرده است و فقط در قالب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) کمک های تسلیحاتی و مالی به اوکراین ارائه کرده است.رسانه های آلمانی هفته گذشته با استناد بر آمار و اطلاعات وزارت کشور آلمان فاش کردند که دست کم ۲۶ عضو تندروی راست افراطی این کشور از زمان آغاز عملیات ویژه روسیه به اوکراین رفته اند.
سیزدهم آذر ماه بود که شبکه آلمانی «ار. ان. دی/RND» به نقل از وزارت کشور آلمان اعلام کرد، آمار مزبور را به درخواست حزب چپ گرا در پارلمان این کشور ارائه داده است و برخی از روزنامه نگاران مدعی هستند که خود آنها این پاسخ رسمی وزارت کشور را رویت کرده اند.
این رسانه مدعی شد که مقامات آلمانی اطلاعات موثقی دارند که نشان می دهد کمتر از ۱۰ نفر از این افراد به منظور شرکت در جنگ به این کشور اروپای شرقی سفر کرده اند.
"مارتینا رِنِر" عضو عضو چپ در پارلمان آلمان با اشاره به این افشاگری گفت: آمار واقعی تندروهای راست افراطی آلمان در اوکراین احتمالا بیش از آمار رسمی است.
این نماینده پارلمان در مصاحبه با «آر. ان. دی» هشدار داد، اگر نئونازیهایی که تجربه جنگی دارند و احتمالا مجهز به سلاح و مهمات هستند از اوکراین بازگردند، امنیت عمومی در آلمان به خطر خواهد افتاد.
وی همچنین از مقامات آلمانی خواست توجه ویژه ای به تندروهای افراطی داشته باشند که خود را روزنامه نگار نشان می دهند زیرا این افراد می توانند در کمپین های انتشار اطلاعات نادرست نقش داشته باشد.
به همین دلیل تحلیلگران، تحولات اخیر در آلمان و به ویژه در چنین بازه زمانی را دارای اهمیت خاص می دانند، زیرا منعکس کننده یکی از دو عنوان و نماد اصلی آینده نازیسم در این کشور و کشورهای مختلف اروپایی و نخستین ترکش ها و بازتاب از تحولات جنگ در اوکراین است.
آنها این دسته از شهروندان آلمانی را نه تنها برای این کشور بلکه برای کل قاره نیز بسیار خطرناک توصیف می کنند، چون این گروه راست افراطی که اساسا دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم در اروپا قدرت نمایی کرده بودند، امروزه با بحران سیاسی و نظامی در اروپا (ناشی از جنگ اوکراین) فرصت یافته اند تا بار دیگر ابراز وجود کنند.
این جریان که در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ توانست زمام قدرت را در آلمان، ایتالیا و اسپانیا به دست گیرد و در بسیاری از کشورها نیز به رقیب اصلی احزاب حاکم تبدیل شده بود، در مقطع سیاسی کنونی نیز با بهره گیری از شعارهای خاص در انتخابات اروپایی به موفقیت های نسبی دست یافته اند.ایدئولوژی محوری این گروه به اعتقاد کارشناسان معمولا ضد نژاد سامی، تجدید نظر طلبی تاریخی و دموکراسی ستیزی است که همچنان هولوکاست را انکار می کنند و در سیاست داخلی نیز از پرداخت مالیات شانه خالی کرده و قوانین جمهوری فدرال آلمان را به رسمیت نمیشناسند.
برخی از آنها گذرنامهها و گواهینامههای رانندگی حکومت خیالی خود را صادر کرده و تعدادی خود را «وزیران مختلف دولتهای رایش» میخوانند.
یادآوری می شود اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی آلمان شمار این افراد را ۲۱ هزار نفر تخمین زده است که حدود یک هزار نفر آنها خطرناک ارزیابی شدهاند.
بنابراین، نباید تصور شود فاشیسیم و ضد فاشیسم و افراط گرایی صرفا مربوط به گذشته است، چون بخش قابل توجهی از راست افراطی کنونی در اروپا مستقیما چارچوبی فاشیستی یا نئونازیستی دارند.
این مساله درباره حزب "فجر طلایی" در یونان، "یوبیک" در مجارستان و احزاب اوکراینی چون "اسووبودا" و "رایت سکتور"، جبهه ملی فرانسه، سازمان پارتیزان های متحد (اف. پی. او) در اتریش و "والمس بالنگ" در بلژیک نیز صادق است که رهبران و موسسان آنها پیوندهای نزدیکی با فاشیسم تاریخی و نیروهایی داشتند که با رایش سوم همکاری می کردند.
در هر حال جنبش راست افراطی آلمان در حال حاضر نیرویی است که بر سایر جنبشهای سیاسی در اروپا مقدم است (مانند گردان آزوف در اوکراین) و اکثر کسانی که با روسها میجنگند و روس تبارها را مورد آزار و اذیت قرار میدهند، نئونازیهایی هستند که مورد حمایت برخی کشورهای خارجی می باشند.
به اعتقاد آنها، دموکراسی فعلی آلمان در سایه وجود احزاب و رهبران سیاسی ضعیف و تابع آمریکا در حال فرسایش است و رهبران سیاسی سال های اخیر آلمان از مردم این کشور و مصالح و منافع آلمانیها و مطالبات مشروعشان در مساوات و برابری و خدمات اساسی عمومی و زندگی کریمانه و شرافتمندانه دور هستند و میلیاردها دلار در جنگ بازنده اوکراین که ممکن است چندین سال طول بکشد، هزینه کرده اند.
به همین دلیل، کارشناسان اعتقاد دارند خطر این گروههای افراطی تنها آلمان را تهدید نمیکند بلکه تهدیدی برای همه قاره اروپا هستند و این خطر چه بسا در سایه بی رمقی و ضعف مالی قاره اروپا به علت هزینههای هنگفت جنگ اوکراین و پس لرزههای فاجعه بار آن بر مردم اروپا در آینده نزدیک بیش از پیش افزایش یافته و تشدید شود.
آنها، برگ برنده موجود در دست احزاب و گروههای راست افراطی در غرب را دشمنی و خصومت ورزی با بیگانگان می دانند که میوه مسموم این سیاستها در انگلیس در قالب «برگزیت» (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا)، در اوکراین با ظهور احزاب و گروههای نازی و در ایتالیا با پیروزی جناح راست افراطی به بار نشسته است.
آنها آلمان را بارزترین کانون حضور و فعالیت نازیسم می دانند و معتقدند شاید تاریخ گذشته باز هم تکرار شود و جهان شاهد بازگشت قدرتمند این ایدئولوژی در ماهها و سال های آینده باشد، زیرا همه عواملی که منجر به ظهور و بروز نازیسم اول شد - بحرانهای اقتصادی و شرایط سخت زندگی- بار دیگر این روزها و به علت جنگ اوکراین و بحرانهایی مانند انرژی، تورم، هزینههای بالای زندگی و مرگ و میر ناشی از سرما در حال بازگشت هستند.
نظر شما