جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی

تهران- ایرنا- لاله‌های نارنجی در جام جهانی ۲۰۱۰ با اقتدار خود را به فینال این مسابقات رساندند اما در این بازی گرفتار «تیکی تاکا»ی ماتادورها شدند تا راهی جز بازی خشن و درگیرانه پیش پای خود نبینند. با این حال در پایان، هم جام را باختند و هم اخلاق را.

جام‌جهانی فوتبال که دهه‌ها است همچون رقابت‌های المپیک هر چهار سال یک بار نگاه میلیون‌ها نفر را به خود خیره می‌کند، هر چند رخدادی ورزشی است اما از تحولات زمانه خود برکنار نبوده و نیست. برگزاری بیست‌ودومین دوره جام جهانی بهانه‌ای است برای اینکه این رویداد را از زاویه‌ای که کمتر مورد توجه قرار گرفته و با توجه به مهم‌ترین وقایع سیاسی، اجتماعی و تاریخی مرتبط با آن روایت کنیم.

صف‌آرایی غول‌های فوتبال جهان

جام جهانی ۲۰۱۰ از سوی گروه تروریستی القاعده تهدید شده بود که این مسابقات را به حمام خون تبدیل می‌کند اما از ۱۱ ژوئن تا ۱۱ جولای در آفریقای جنوبی برگزار شد؛ بازی‌هایی که زیر سایه چتری امنیتی شروع شد تا غول‌های فوتبال جهان مقابل هم صف‌آرایی کنند. همه آمده بودند؛ ایتالیای متفاوت نسبت به نسل طلایی ۲۰۰۶، ‌ فرانسه همیشه مدعی اما کم ستاره، اروگوئه با معرفی ادینسون کاوانی و لوییس سوارز، آرژانتین با لیونل مسی و سایر مهاجمان جوان و تازه چهره شده‌اش، انگلیس با یک نسل طلایی باتجربه، آلمان با یک تیم بسیار جوان با یک سرمربی جوان‌تر، هلند با وسلی اسنایدر بی‌نظیر و آرین روبن احیا شده در بایرن مونیخ، برزیل و پرتغال هم با برندگان توپ طلا یعنی کاکا و کریستیانو رونالدو، اسپانیا، فاتح یورو ۲۰۰۸ با ژاویستا (ژاوی و اینیستا)، راموس، تورس، ویا و ایکر کاسیاس و سایر ستارگانش، همه و همه به آفریقای جنوبی پرواز کرده بودند تا فوتبال بازی کنند و جام را به خانه ببرند اما در این میان هلندی‌ها در بازی نهایی نشان دادند که می‌خواهند با خشونت تمام برای یک جام بجنگند.

جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی

سبک فوتبال هلند

سبک فوتبال هلند در دوره‌های مختلف تغییر و تحولات زیادی پشت سر گذاشت و یک مرحله از آن چند روز قبل از حملات ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد؛ درست زمانی که هلندی‌ها وادار به تجدیدنظر در الگوی سیاسی سنتی لیبرال خود شدند، تجدید نظر در الگوی سنتی فوتبال آن‌ها نیز آغاز شد. بدین صورت که گاس هیدینک عمل‌گرا جانشین یوهان کرویف شد. هیدینک این ایده انقلابی را مطرح کرد که پیروزی چیز خوبی است.

هلندی‌ها به این نتیجه رسیدند که پاس‌دادن‌های مداوم دیگر خطوط دفاعی را باز نمی‌کند و روی ترن اوور (Turn Over) تمرکز کردند؛ یعنی لحظه‌ای که یک تیم توپ را از دست می‌دهد. در این زمان شما نیاز دارید که بلافاصله، قبل از آنکه دفاع حریف بتواند در موقعیت خود قرار بگیرد، حمله کنید.

جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی

اگرچه هلند با همین سیستم در یورو ۲۰۰۸، ایتالیا و فرانسه را درهم‌کوبید اما این تورنمت با شکست شکوهمند برایشان به پایان رسید تا آن‌ها ناگزیر وارد مرحله دیگری از سبک فوتبال خود شوند؛ سبکی که در تبلیغی از نایکی قبل از جام جهانی آفریقای جنوبی خلاصه شده بود. در این تبلیغ تعدادی از ستاره‌های هلندی با چهره های عبوس و عرق کرده در حال تمرین هستند که همزمان صدای طبل نظامی هم به گوش می‌رسد و در زیر تصویر نوشته شده «اشک شوق حاصل عرق ریختن است، غرورها را در هم بشکنید و این را از خودتان شروع کنید». اینگونه بود که هلند با سبک بازی جدید خود پا به جام جهانی ۲۰۱۰ گذاشت.

فینال خشن و درگیرانه

لاله‌های نارنجی به هیچ چیز جز قهرمانی در جام فکر نمی‌کردند، به همین دلیل با قدرت هر چه تمام‌تر بازی‌های خود را شروع کردند. آن‌ها در مرحله گروهی ژاپن، دانمارک و کامران را شکست دادند و مقتدرانه وارد مرحله بعد شدند. در این مرحله اسلواکی را شکست دادند، در مرحله یک چهارم نهایی هم برزیل بزرگ را حذف کردند و پس از آن در مرحله نیمه نهایی اروگوئه را پشت سر گذاشتند تا در فینال به مصاف اسپانیا بروند.

روز ۱۱ جولای ۲۰۱۰ و در استادیوم ساکر سیتی سوت آغاز فینال جام جهانی ۲۰۱۰ زده شد، ماتادورها با سبک بازی تیکی‌تاکا (به اسپانیایی: Tiqui-Taca) یعنی حفظ توپ با حالت هجومی، استفاده از پاس‌های کوتاه و جابجایی بازیکنان سرشناس خود قدم در این بازی گذاشته بودند تا قدرت فوتبالشان را به رخ جهانیان بکشند و در آن سوی میدان، هلندی‌ها هم به چیزی کمتر از جام قانع نبودند و می‌خواستند هر طور که شده قهرمان شوند.

در جریان بازی این اسپانیایی‌ها بودند که هلند را تحت فشار شدید قرار داده بودند و لاله‌های نارنجی رو به بازی خشن آوردند؛ آنچنان خشن که دی‌یونگ هافبک آنها با یک ضربه رزمی قفسه سینه ژابی‌ آلونسو را مورد هدف قرار داد؛ ضربه‌ای که بنابه نوشته روزنامه سان انگلستان، «خطای بروس لی وار» بود و به‌به‌تو مفسر تلویزیون‌های تیم ملی برزیل و الجزیره بین‌المللی نیز گفت: «بازیکن هلندی مستحق اخراج بود» اما واکنش داور به این صحنه تنها کارت زرد بود.

جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی

بازی به وقت‌های اضافه کشیده شد، هیتینگا با خطای خشن روی آلونسو از بازی اخراج شد و بهترین لحظه زندگی آندرس اینیستا و اکثر بازیکنان این نسل طلایی از راه رسید. سانتر تورس به مدافعان برخورد کرد، توپ به فابرگاس رسید، او توپ را به اینیستا رساند و استکلنبرگ مغلوب نقاش بارسلونا و لاروخا شد تا اسپانیا برای نخستین‌بار بر بام جهان بایستد.

جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی

اولین قهرمانی اسپانیا و تکرار ناکامی‌های هلند با طعم شماتت اسطوره لاله‌های نارنجی

اگرچه هلندی‌ها به فینال رسیده بودند اما در این بازی، هم جام را دادند و هم اخلاق را باختند. این بازی آنچنان از طرف بازیکنان هلند خشن و درگیرانه دنبال می‌شد که از سوی خیلی‌ها از جمله اسطوره فوتبال این کشور یوهان کرایف به ارائه ضدفوتبال متهم شدند.

پدر فوتبال هلند با طعنه زدن به تیم خودش همه چیز را شروع کرد. کرویف گفت: «فکر می‌کردم کشورم هرگز جرات نمی‌کند به این شکل بازی کند و هرگز از شیوه بازی کردن مخصوص خودش دست نخواهد کشید. حتی بدون بازیکنان بزرگی که در گذشته در اختیار داشتیم، یک تیم سبک خاص خود را دارد. من کاملا اشتباه می‌کردم. نمی‌خواهم تمام این ۱۱ نفر را با یک چوب برانم اما تقریبا همین کار را می‌کنم. آنها توپ را نمی‌خواستند و متاسفانه، بازی کثیفی را انجام دادند. آنقدر بد بود که واقعا تعداد بازیکنان حاضر در زمین باید سریعا به ۹ نفر کاهش پیدا می‌کرد. سپس آن‌ها دو تکل چنان بد و بدجنسانه‌ای زدند که خودم هم احساس درد کردم. این بازی کثیف، پست، سخت و بسته که قابل تماشا کردن نبود و دیگر حتی فوتبال نبود. بله، آنها با این شیوه ممکن است اسپانیا را به دردسر بیاندازند. آنها به هر حال باختند و ضد فوتبال بازی کردند»

دل‌بوسکه که در آن زمان هدایت تیم ملی اسپانیا را برعهده داشت چندین سال بعد از سرزنش همتای هلندی‌اش یعنی فن‌مارویک خودداری کرد و گفت که فن‌مارویک پس از آن رقابت‌ها برای دیدنش به مادرید رفته و بابت سبک بازی شاگردان خود در فینال ابراز تاسف کرده است.

جام جهانی ۲۰۱۰؛ عبور ماتادورها از خارزار لاله‌های نارنجی

در «جام جهانی ۱۹۳۸؛ در منگنه نازیسم، به کام فاشیسم» گفتیم چگونه نخستین ادوار جام جهانی زیر سایه جنگ‌طلبی رهبران اروپا قرار گرفت اما سقوط آنان سبب نشد بلافاصله شرایط به زمان پیش از جولان هیتلر، موسولینی و ژنرال فرانکو برگردد.

فوتبال و جام جهانی همچنان تحت شعاع آثار جنگ و کشمکش‌های سیاسی قرار گرفت و آنچنان که در «جام جهانی ۱۹۵۰؛ فرودستان هندی و رویای بربادرفته» و «جام جهانی ۱۹۵۴؛ ظهور و سقوط قدرت‌ها» روایت شد، با مباحث مربوط به «شمال _ جنوب» در معادلات روابط بین‌الملل و تقابل اغنیا و فقرا گره خورد.

در ادامه، «ژوست فونتین» فرانسوی با ۱۳ گل در «جام جهانی۱۹۵۸؛ آقای گل پَرپَر شده» لقب گرفت و در «جام جهانی ۱۹۶۲؛ بی‌رحمانه‌ترین بازی فوتبال» در سانتیاگو پایتخت شیلی به نمایش گذاشته شد و اما در «جام جهانی۱۹۶۶؛ ‌توفانی زرد که از اردوگاه کار اجباری سر در آورد»، همان بازیکنان تیم ملی کره شمالی بودند که بعد شگفتی‌ساز شدن در یک چهارم نهایی ناکام ماندند و پس از بازگشت به کشورشان به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شدند.

با رنگی شدن فوتبال روی صفحه میلیون‌ها تلویزیون، «جام جهانی ۱۹۷۰؛ خداحافظی شادترین اسطوره فوتبال» هنرمندی پله اسطوره فوتبال جهان را واضح‌تر به تصویر کشید. چهار سال بعد از آن یعنی «جام جهانی ۱۹۷۴؛ دو آلمان در یک مستطیل سبز» ظاهر شدند و به دنبال آن «جام جهانی ۱۹۷۸؛ قهرمانی که شکنجه‌گر و زندانی را لحظه‌ای هم‌بسته کرد» ماجرای قهرمانی آرژانتینی‌ها در فضای پرالتهاب سیاسی بود.

«جام جهانی ۱۹۸۲؛ هنرنمایی چگوارای فوتبال» دکتر سوکراتس چشم میلیون‌ها نفر را خیره کرد تا پس از آن نوبت به مارادونا دیگر نابغه فوتبال برسد و این فریاد پرطنین شود؛ «جام جهانی ۱۹۸۶؛ دیه‌گو تو بهترینی».

صحنه ماندگار دوره بعدی «جام‌جهانی ۱۹۹۰؛ ظهور استعدادی تازه اما شکننده‌/اشک‌هایی که مردم را عاشق فوتبال کرد» بود. سیزدهمین زاویه کمتر دیده شده هم به «جام‌جهانی ۱۹۹۴؛ پاسخ گل به خودی با گلوله» اختصاص یافت.

اولین جام جهانی هزاره جدید میلادی هم با این پرسش همراه بود؛ «جام جهانی ۲۰۰۲؛ آیا بزرگترین تبانی تاریخ فوتبال اتفاق افتاد؟» و دوره بعدی یعنی «جام جهانی ۲۰۰۶؛ تلخ‌ترین پایان برای زیدان» رقم خورد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha