«مرتضی محصص» عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال چندی پیش در مصاحبهای گفته بود «جای اینکه دنبال اتهامزدن به کیروش باشیم برای تیم ملی راهکار ارائه دهیم. توهین یا متهمکردن کیروش، اسکوچیچ یا هر فرد دیگری چه کمکی به ما میکند؟ به جای حرف بیفایده راهکار بدهیم. کیروش بخشی از مسائل مثبت و منفی فوتبال ایران است.»
وی در مورد عملکرد تیم ملی کشورمان در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر اظهار داشته، «سه بازی در جامجهانی انجام دادیم که هر سه تیم از لحاظ قدرت فوتبال جهانی متفاوت بودند؛ نمیتوان آمریکا را با ولز یا انگلیس مقایسه کرد و در کل با سه کلاس متفاوت بازی کردیم؛ در مجموع نمایش خوبی داشتیم. به این دلیل که مربی تیم ما دیر ملحق شد و فرصت زیادی نداشت.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش تصریح کرده: «باید دید این تیمها قبل از جامجهانی با چه حریفانی روبهرو شده و کسب تجربه کردند. قطعاً شرایطشان با تیم ما متفاوت بود. این جامجهانی تمام شد و رفت. فقط باید از آن درس بگیریم. اینکه من بگویم تیم ملی بد یا خوب بود، تاثیری برای آینده ندارد.»
«اگر ۲۰۰ بار دیگر برای برگزاری اردو و بازی دوستانه به قطر برویم، شرایط فوتبالمان همین است و پیشرفت نمیکند. نباید من کارشناس بگویم خوب یا بد بودیم بلکه باید راهکار بدهم. من عقل کل نیستم اما راهکارم این است که اگر امروز به فکر نباشیم، چهار سال دیگر مصاحبه من و شما بار دیگر در همین مورد است. یعنی دور یک دایره چرخیده و بار دیگر به همان نقطهای بازمیگردیم که کارمان را از آن شروع کردیم. همه میدانیم مشکلات فوتبال ملی و باشگاهی ما چیست و باید دنبال رفع آن باشیم.»
انتخابهای اشتباه، انتصابهای پر حرف و حدیث، حضور افراد غیرمتخصص در برخی از پستها، ناشی از ضعف مدیریتی این سالها بود که سبب شده فوتبال ما در ردههای پایهای، باشگاهی و ملی هیچ موفقیتی نداشته باشدضعف مدیریتی
شاید دیگر فوتبال ما مدیری مانند «محسن صفاییفراهانی» را هرگز به خود نبیند. با مدیریت او بود که فوتبال ما به سمت حرفهای شدن هدایت شد و پس از آن نزدیک به دو دهه است فوتبال ما با ضعف مدیریتی مواجه بوده و همیشه نیز از همین راه ضربه خورده و همچنان ضربهپذیر است.
انتخابهای اشتباه، انتصابهای پر حرف و حدیث، حضور افراد غیرمتخصص در برخی از پستها، همه ناشی از ضعف مدیریتی این سالها بود که سبب شده فوتبال ما در ردههای پایهای، باشگاهی و ملی هیچ موفقیتی نداشته باشد. حتی در بخش مدیریتی، مربیگری و داوری هم پیشرفتی نداشتهایم.
هنوز اساسنامه فوتبال ما کامل نیست و هیچ راهکاری هم ندارند؛ چون افراد متخصص بیرون از گود نشسته و افرادی پُستها را اشغال کردهاند که توانایی انجام آن را ندارند. در پست دبیرکلی فدراسیون فوتبال، به فردی روی آوردهاند که امتحان پس داده و دو شغله بوده. برای فوتسال بهدنبال فردی میروند که بهتازگی و به دلیل تخلف کاری از کارش برکنار شده! برای انتخاب سرمربی تیم ملی همچنان نگاهشان به «کارلوس کیروش» است که دیگر تاریخ مصرفش به پایان رسیده و چیزی برای ارائهدادن ندارد و این موضوع در دیدارهای انگلیس و آمریکا بیشتر آشکار شد.
فوتبال ما بیش از ۸ سال است هزینه هنگفتی برای «کیروش» پرداخت کرده و هیچ خروجی نداشته؛ نه در بحث مسابقات بینالمللی و نه پرورش مربی! بیانصافی است که اگر نگوییم تنها کار موفقیتآمیز «کیروش» درست کردن ساختار دفاعی تیم بوده؛ گزینههای داخلی مورد نظر رئیس فدراسیون فوتبال هم به جز یکی که با تجربه است، بقیه در حد تیم ملی نیستند.
فوتبالی که رئیس دپارتمان داوری ندارد، رئیس کمیته داورانش غیرقانونی بر مسند نشسته، زیرساخت ندارد، اعضای هیأترئیسه فدراسیونش هم به دنبال گرفتن پاداشهای جامجهانی ۲۰۲۲ قطر هستند یعنی نقشه برای آن ۹ میلیون دلار! بازیکنان و کادر فنیاش هم به دنبال حواله ماشین، نباید هم موفق باشد.
آرزوهای ما چقدر کوچک و بیارزشند؛ چقدر خوش به حال «کیروش» است که برای یک برد به مانند سرمربی تیمی که قهرمان یک جام معتبر شده او را به پرواز درآوردند. شانس آوردیم جای مراکش نبودیم و گرنه معلوم نبود چه چیزی به نام «کیروش» میکردیم.
مدیر یک دقیقهای
راستی ما نمیدانیم راهکارهای خود را باید به چه کسی ارائه دهیم؟ مگر گوش شنوایی وجود دارد؟ مگر پس از بازگشت از قطر، رئیس فدراسیون فوتبال و یا سرمربی تیم ملی رسماً از مردم و فوتبالدوستان برای ناکامیشان عذرخواهی کردند؟ میدانید چرا این کار را نکردند؟ چون مدیریت کردن را نمیدانند.
«مرتضی محصص» گفت راهکار بدهید! راهکارها زیادند و شاید بارها گفته شده، اما با این حال ما هم دو راهکار پیشنهاد میکنیم؛ نخست، معرفی دو کتاب برای مدیران (چه ملی و چه باشگاهی)؛ چون اگر برای یکبار هم شده نگاهی به این دو کتاب بیندازند بدون تردید متوجه ضعف مدیریتی خود میشوند.
«کن بلانچارد» یکی از برجستهترین نویسندگان حوزه مدیریتی و «دکتر اسپنسر جانسون» یکی از محبوبترین و بزرگترین نویسندههای جهان در حوزه روانشناسی که کتابهای بسیاری در این زمینه دارند و یکی از کتابهای مشترکشان «مدیر یک دقیقهای» نام دارد؛ با ارائه راهکارهایی به مدیران و سرپرستان، آنها را در چالشهای کاری مجموعه خود، یاری میکنند.
کتاب «مدیر یک دقیقهای» در مورد تشویقهای یک دقیقهای توضیح میدهد که مدیر باید خیلی واضح و روشن بگوید که چه کاری به درستی انجام شده و کارکنان خود را بلافاصله تشویق کند؛ به کارکنان بگوید چقدر از کارشان راضی و خوشحال است و آنها را به انجام دوباره آن کار تشویق کند و به شما یاد میدهد که انسانها چگونه میتوانند به «بهترین» وجه با هم کار کنند.
منظور از کلمه «بهترین» این است که، افراد چگونه با کمک یکدیگر به نتایجی ارزشمند و مفید دست مییابند و نسبت به خود و افرادی که با آنها کار میکنند و نیز نسبت به سازمانشان احساس خوبی پیدا میکنند. بنابراین مدیرهای فوتبالی ما باید مدیر یک دقیقهای باشند. در واقع همه حرفهای مفید خود را برای ساختار این فوتبال در یک دقیقه خلاصه کنند.
رئیس خوب، رئیس بد
دومین کتاب «رئیس خوب، رئیس بد» نوشته «رابرت آی ساتن» است که با بهرهگیری از ماجراهای واقعی و تحقیقات مبتنی بر علوم رفتاری، به تشریح اقدامات گاه تکاندهنده رئیسان برتر میپردازد. در کنار آزمونها و فهرستهای یادآوری به مدیران کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و با همدلی و مهارت، مجموعه تحت امرشان را هدایت کنند.
کموبیش کسانی که کار میکنند، رئیسی دارند یا خود رئیس هستند یا هر دو آن. مشکل اینجاست که بسیاری از رئیسان فاقد پشتکار، مهارت و خودآگاهی لازم برای توانمندساختن کارکنان در انجام درست کارها هستند. همچنین رئیسان بسیاری با رفتارهای نادرست خود، مشکل را پیچیدهتر میکنند.
مدیران کارآمد به خوبی میدانند که گاه بهتر است کارمندانشان را به حال خود واگذارند. آنان یاد گرفتهاند که مدام مراقب کارمندان بودن، تأثیری روی عملکرد آنها ندارد و حتی نتیجه عکس میدهد؛ برخلاف تصور مدیرانی که کوچکترین رفتار کارمند را زیر ذرهبین دارند و معتقدند پاییدن و اندرز دادن دائم، بازدهی کاریشان را بالاتر میبرد.
اما دومین راهکار پیشنهادی اینکه، فدراسیوننشینها به جای آنکه برای ۹ میلیون دلار فیفا نقشه بکشند و به دنبال گرفتن پاداش، آنهم برای کاری که برایش زحمت نکشیدهاند باشند، همه این مبلغ را صرف زیرساختهای فوتبال کنند. زیرساختهایی که دلسوزان و خادمان واقعی فوتبال ارائه میدهند نه فدارسیوننشینها.
فدراسیوننشینها به جای آنکه برای ۹ میلیون دلار فیفا نقشه بکشند و به دنبال گرفتن پاداش، آنهم برای کاری که برایش زحمت نکشیدهاند باشند، همه این مبلغ را صرف زیرساختهای فوتبال کنندفوتبال ما پیشرفتی نخواهد کرد
«مرتضی محصص» در بخش دیگری از گفتوگوی خود این پرسش را مطرح کرده که دستاورد ما از جام جهانی ۲۰۲۲ چه بود؟ پاسخ آن ساده است، مانند پنج دوره گذشته؛ هیچ یادداشتی برنداشتیم و گفتیم سه بازی با تیمهای بزرگ انجام دادیم کلاس فوتبالشان از ما بالاتر بود و نتوانستیم خوب تدارک ببینیم؛ حریفان ما با بهترین امکانات آمدند و امکانات ما با آنها قابل مقایسه نبود.
فراموش نکنیم فیفا به همه تیمهای حاضر در جامجهانی ۱.۵ میلیون دلار پول داد تا آن را صرف آمادهسازی خود برای این جام کنند، آیا کسی میداند این پول کجا هزینه شد؟! واقعیت اینکه ما برخلاف آنچه در فوتبال جهان به اجرا گذاشته میشود یک کشور خاص هستیم و هیچکس نباید بداند پولها کجا هزینه شده و یا قراردادهای مربیها، بازیکنها در فوتبال ما چقدر است؟!
مگر از مبلغ قراردادهای «لیونل مسی»، «کریستیانو رونالدو»، «نیمار»، «رابرت لواندوفسکی»، «پپ گواردیولا»، «یورگن کلوپ» و ... کسی با خبر میشود؟! فوتبال ما نه با حرفزدن درست میشود نه با دادن راهکار؛ تا زمانیکه بزرگترین ضعف ما که همان ضعف مدیریتی است درست نشود فوتبال ما پیشرفتی نخواهد کرد. در عرصه باشگاهی و ملی فقط به این قانع شدهایم که امکانات ما با حریفها قابل مقایسه نیست و هرگز هم نخواستهایم زیرساختهای خود را توسعه دهیم و مدیران ما فقط به میزشان فکر میکنند نه به وظایفشان.
نظر شما