حمیلا بخشی: شبه‌سلبریتی‌سازی آثاری مانند ترویج کودک‌آزاری دارد

تهران- ایرنا- دکتر «حمیلا بخشی» روان‌شناس به خلاءهای موجود در فرایند و فرهنگ سلبریتی و نیز پیامدهای ذهنی و روانی آن اشاره کرده و تولید «شبه‌سلبریتی» از کودکان با اهدافی مانند درآمدزایی را یکی از آسیب‌های شایع ضعف فرهنگ‌سازی رسانه‌های رسمی در این حوزه می‌داند.

سلبریتی پدیده جامعه امروز با ارتباطات گسترده و پیچیده‌ای است که بر بستر شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های نوین شکل می‌یابد و بر روندها و عرصه‌های مختلف به‌گونه‌ای بی‌سابقه اثرگذار است. سلبریتی از زمین فوتبال ممکن است به مرکز توجه عمومی برسد یا تشک کشتی؛ از صحنه سینما یا صفحه تلویزیون.
برخی به دلیل شخصیت هنری و فرهنگی و طیفی به دلیل فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی یا بهره‌مندی از ثروتی کم‌نظیر به وادی سلبریتی‌ها پا گذاشته‌اند. عده‌ای را هم رسانه‌ها بی‌هیچ هنر خاصی سلبریتی کرده‌اند؛ چهره‌هایی که در یک ویژگی مشترک‌اند و آن مشهور بودن است.

در کشورهای پیشروتر در زمینه راه‌اندازی و گسترش شبکه‌های اجتماعی، وضعیت به این شکل نیست که معمولی‌ها به راحتیِ کشورِ ما چهره شونددر جریان ناآرامی‌های اخیر، نقش سلبریتی‌ها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و نقد و نظرهای متعددی درباره شیوه و پیامد ورودشان به سیر تحولات مطرح شد. تلاش برای پاسخ به پرسش‌ها درباره جایگاه سلبریتی و چگونگی مدیریت یا تعامل با آن‌ها دفتر پژوهش ایرنا را بر آن داشت تا با استادان و کارشناسان صاحب‌نظر در این حوزه گفت‌وگو کند.

در دو بخش نخست، ابتدا در مطلبی با عنوان «پژوهش‌ها درباره سلبریتی چه می‌گویند؟» به واکاوی روند آغاز پدیده سلبریتی در ایران پرداختیم و در بخش دوم نیز با گزارش «افتادن سلبریتی از چشم رسانه‌های سنتی»، به رویکرد رسانه‌ها و مطبوعات نسبت به سلبریتی و سلبریتی‌گرایی اشاره کردیم.

در ادامه با دکتر «آرش حیدری» عضو هیات علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ، «محمدرضا کلاهی» جامعه‌شناس و عضو هیات علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و «داود طالقانی» پژوهشگر مطالعات فرهنگ شهرت و نویسنده کتاب «سلبریتی ایرانی» گفت‌وگوهایی انجام شد.

متن حاضر حاصل مصاحبه پژوهشگر ایرنا با دکتر «حمیلا بخشی» متخصص روانشناسی است.

تفاوت ما و دیگران در فرایند سلبریتی‌سازی
تعریف سلبریتی در کشور ما با تعریف سلبریتی در کشورهای دیگر گاهی متفاوت است. از اساس سلبریتی با مشهور بودن و شهرت داشتن در زمینه‌ای خاص و محبوب بودن نزد مردم ارتباط دارد. سلبریتی کسی است که در حوزه‌ای خاص معروف بوده و مورد توجه رسانه‌ها و مردم قرار گیرد.

در کشور ما به ویژه در سال‌های اخیر در فضای مجازی افراد بسیار بسیار معمولی را می‌بینیم که با نشان‌دادن خود، سبک زندگی، سبک لباس پوشیدن، ثروت و نمایش ماشین‌ها و دارایی‌های خود، از نگاه مردم به سلبریتی تبدیل شده‌ و به کسب درآمد و جذب فالوئرهای زیادی شهرت پیدا کرده‌اند.

در مجموع در فضای مجازی افرادی را می‌بینیم که می‌توانند سیاستمدار، کارخانه‌دار یا ستاره‌ای باشند که در زمینه هنر، موسیقی و...شهرت و مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار دارد و در جامعه به عنوان سلبریتی شناخته می‌شود اما باید گفت در جامعه و کشور ما افراد کاملا معمولی هم با استفاده از ابزارهای فضای مجازی، پلکان سلبریتی‌شدن را بالا می‌روند؛ آن هم در حالی که در کشورهای پیشروتر در زمینه راه‌اندازی و گسترش شبکه‌های اجتماعی، وضعیت به این شکل نیست که معمولی‌ها به راحتیِ کشورِ ما چهره شوند.

گاهی برخی از این چهره‌ها که جامعه آن‌ها را به عنوان سلبریتی هم می‌شناسد، اقدامات ضدهنجاری و کارهای ضدارزش انجام می‌دهند. در حوزه روان‌شناسی، این‌ها به عنوان سلبریتی معنا نمی‌شوند. این افراد «شبه‌سلبریتی‌» محسوب می‌شوند که در فضای فقدان نیروهای مرجع اجتماعی، مشهور شده و به نقش‌آفرینی می‌پردازند.

زمانی که در دستگاه‌هایِ غالبا مسئول در فرهنگ‌سازی، تصمیم می‌گیرند از ظرفیت افراد شناخته‌شده استفاده کنند، آنقدر به صورت گُل‌درشت، مستقیم و زمخت رفتار می‌کنند که گاهی تاثیراتی معکوس برجای می‌گذاردرسوخ سلبریتی از دریچه یادگیری اجتماعی
سلبریتی‌ها به دلیل توجه مردم، تاثیرگذاری بسیار زیاد و عمیقی بر جامعه دارند. پیامدهای تاثیرگذاری سلبریتی‌ها را می‌توان در دو بخش مثبت و منفی طبقه‌بندی کرد. سازوکار تاثیرگذاری سلبریتی‌ها بر جامعه را می‌توان با استفاده از نظریه «یادگیری اجتماعی» تحلیل کرد. در حوزه روان‌شناسی نظریه‌ «یادگیری اجتماعی» با نام «آلبرات بندورا» ثبت شده است. بر اساس این نظریه، رفتار از طریق فرآیند یادگیری مشاهده‌ای از محیط فراگرفته می‌شود.

بر این مبنا، مشاهده و دیدن الگو، تا اندازه زیادی بر یادگیری و رفتار کودکان و مخاطبان تاثیر دارد. بندورا با همین منطق تاکید می‌کند دقت کنید کودکان به عنوان الگو چه چیزهایی را می‌بینند و مشاهده می‌کنند.

تاثیرگذاری سلبریتی‌ها بر جامعه را می‌توان با این نظریه تحلیل کرد. توسعه شبکه‌های اجتماعی و برجسته‌شدن نقش سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها به این نگرانی دامن‌زده که رفتار کودکان، نوجوانان و بزرگسالان تا چه حد تحت تاثیر الگوهای رفتاری قابل مشاهده سلبریتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی است.

واقعیت اینکه، کسانی که به عنوان سلبریتی‌ در کشور ما شناخته می‌شوند، می‌توانند بر روان و رفتار جامعه تاثیراتی دوسویه داشته باشند. تاثیرگذاری سلبریتی‌ها بر جامعه را باید در هر دو وجه مثبت و منفی در نظر داشته باشیم.

خوب و بد چهره‌های روی تابلوهای تبلیغاتی
همانگونه که گفته شد، باید پیامد حضور و رفتار سلبریتی‌های در جامعه حقیقی و مجازی را از زاویه خوب و بد نگریست؛ می‌توان از ظرفیت سلبریتی‌ها برای ترویج آموزه‌های اخلاقی مثبت و نهادینه‌سازی آن در میان مردم استفاده کرد. در حوزه اجتماعی بارها دیده‌ایم که سلبریتی‌ها دراین راستا نقش‌آفرینی کرده و به الگو تبدیل شده‌اند. در بحث زلزله دیدیم که سلبریتی‌ها آمدند، کمک کردند و دیدیم که چقدر تاثیر مثبت و مهمی بر مردم و جامعه گذاشتند.

چندی پیش مقاله‌ای در مورد تاثیرگذاری سلبریتی‌ها بر نسل جوان نوشتم. در آن مقاله به تابلوهای تبلیغاتی اشاره کردم که در سطح شهر و اتوبان‌ها نصب می‌شود و تصاویر شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که جوانان ما آنها را دوست دارند و به آنها اهمیت می‌دهند. به نظر من باید برای بهره‌گیری از ظرفیت تبلیغاتی و تاثیرگذاری سلبریتی‌ها تدبیری بیاندیشیم و برای آن برنامه‌ریزی کنیم.

به عنوان نمونه نباید فلان هنرپیشه را با یک سیگار در دست نشان دهیم؛ چون این سلبریتی در جامعه محبوبیت دارد و در نتیجه، رفتار او بر منش نسل جوان تاثیر خواهد گذاشت و شکی در این نیست.

ما باید به کودکانمان احترام به قانون را به درستی آموزش دهیم حال آنکه سلبریتی‌ها در رویدادهای اخیر نشان دادند بی‌گدار به آب می‌زنندفعالیت سلبریتی‌ها و پیامدهای روانی معکوس
این روزها سلبریتی ها در فضای مجازی نقش مهمی ایفا می‌کنند، به ویژه در حوزه تبلیغات و تاثیرگذاری این تبلیغات بر جامعه.
برخی از سلبریتی‌ها در ازای دریافت پول‌های کلان، فارغ از اینکه محصول یا کالایی خوب باشد یا نه، برای شرکت‌ها و برندهای خاص تبلیغاتی انجام می‌دهند. این یکی از پیامدهای منفی نقش برجسته سلبریتی‌ها در جامعه است.
فردی که یک چهره یا یک سلبریتی را دوست دارد و او را قبول دارد، به اعتبار تبلیغاتی که او انجام داده محصول تبلیغ شده را می‌خرد، غافل از اینکه آن محصول چه کیفیتی می‌تواند داشته باشد.

البته برخی با نگاهی کاملا متفاوت به کل این فرایند نگاه می‌کنند و می‌گویند اینکه سلبریتی در برابر محصولی که تبلیغ می‌کند مسئولیت دارد چیز بدی نیست. از زاویه دید یک سلبریتی وقتی در جایگاهی قرار داریم که تاثیرگذار محسوب می‌شویم، باید حواسمان به آن چه می‌گوییم، می‌پوشیم، رفتار می‌کنیم و تبلیغ می‌کنیم باشد زیرا تاثیرگذاری سلبریتی بر جامعه بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکرش را می‌کنیم.

از آنجا که اثرگذاری سلبریتی‌ها بر جامعه زیاد است، سیاستگذار می‌تواند در حوزه اجتماعی و فرهنگی از ظرفیت تبلیغاتی و الگوسازی سلبریتی‌ها استفاده کند. بسیاری از سلبریتی‌ها می‌توانند در حوزه ورزش، جوانان را ترغیب کنند. سلبریتی‌ها می‌توانند مردم را به مطالعه تشویق کنند. همچنین در حوزه اخلاقیات می‌توانند تاثیرگذار باشند. این روزها کمتر از این ظرفیت استفاده می‌شود. زمانی هم که در دستگاه‌های غالبا مسئول در فرهنگ‌سازی، تصمیم می‌گیرند از این ظرفیت استفاده کنند، آنقدر به صورت گل‌درشت، مستقیم و زمخت رفتار می‌کنند که گاهی تاثیراتی معکوس برجای می‌گذارد. شاید هم ملاحظات حاکمیتی در این زمینه دخیل است اما به نظر بیشتر فقدان قریحه و سلیقه وجود دارد تا ملاحظات دست‌وپاگیر.

زمستان پارسال بود که دیدیم جلسه شاخ‌های اینستاگرامی در وزارت ورزش و جوانان چه سر و صدایی را به پا کرد. نتیجه این بود که جامعه از نظر روانی با این گزاره روبرو شد که تا چه حد مقوله حجاب و تقویت فرهنگ آن دم‌دستی شده و از آن مهم‌تر حجاب با بستر ذهنیِ آن یعنی عفاف بی‌ارتباط انگاشته می‌شود.

از سوی دیگر باید به پیامدهای روانی و غیرمستقیم فعالیت سلبریتی‌ها روی رعایت هنجارها و قوانین پرداخت. نکته قابل توجه اینجاست که همه افراد جامعه از جمله سلبریتی‌ها باید تابع برخی قواعد و قوانین باشند. همه افراد جامعه از جمله سلبریتی‌ها باید به قوانین احترام بگذارند. وقتی ما می‌پذیریم در مجموعه‌ای کار و امرار معاش کنیم، باید به قوانین آن مجموعه هم احترام بگذاریم. احترام به قوانین، امری هنجاری است. ما باید به کودکانمان احترام به قانون را به درستی آموزش دهیم. سلبریتی‌ها در رویدادهای اخیر نشان دادند که گاهی بی‌گدار به آب می‌زنند.

نوجوانان باید به هر شکل ممکن با این واقعیت روبرو شوند که سلبریتی هم یک انسان است و می‌تواند به حکم انسان بودنش درگفتار یا کردارش دچار اشتباه شودمی‌شود چهره‌ها را کنترل کرد؟
در عصر حاضر با توجه به کارکرد تبلیغاتی و حضور گسترده سلبریتی‌ها در فضای مجازی، به نظر می‌آید که نمی‌توان چندان آن‌ها را کنترل کرد. می‌دانیم با فیلتر کردن و اعمال محدودیت بر اینترنت، پادزهر آن هم می آید؛ وی‌پی‌ان‌های جدید می‌آید؛ دسترسی‌ها باز می‌شود و سلبریتی‌ها حضورشان همچنان ادامه پیدا می‌کند. بنابراین به نظرم محدودکردن فضای مجازی برای کمرنگ کردن نقش سلبریتی‌ها، به آن شکلی که این روزها تلاش می‌شود، ممکن نیست.

در برابر، باید در ارتباط با سلبریتی‌ها در جامعه فرهنگ‌سازی شود. بسیار مهم است که افراد جامعه به‌ویژه نوجوانان باید به هر شکل ممکن با این واقعیت روبرو شوند که سلبریتی هم یک انسان است و می‌تواند به حکم انسان بودنش درگفتار یا کردارش دچار اشتباه شود. باید افراد جامعه به این شناخت برسند که به عنوان مثال تبلیغاتی که این سلبریتی انجام می‌دهد ممکن است کاذب باشد. باید افراد جامعه بدانند که گفتار، رفتار و کنش سلبریتی‌ای که تا این اندازه او را قبول دارند، ممکن است به نفع مردم و جامعه نبوده و اتفاقا به ضرر مردم و جامعه باشد. رفتار یا گفتار هر فرد یا هر سلبریتی ممکن است هنجارشکنانه باشد.

حکومت‌ها و دولت‌ها نمی‌توانند رفتار و گفتار سلبریتی‌ها را به آن معنا کنترل کنند. به نظرم این مساله‌ای قابل کنترل نیست. در حوادث اخیر به طور مشخص تاثیرگذاری سلبریتی‌ها را دیدیم. برخی از آنها تاثیرات مثبتی داشتند اما بسیاری هم ندانسته و شاید هم دانسته بر رویدادهای اخیر تاثیر منفی گذاشتند و بر دامنه التهاب‌ها افزودند.

ذهن کودکان و گاهی نوجوانان نمی‌تواند مختصات فرایند شبه‌سلبریتی‌سازی را تحلیل کند در نتیجه کودک در کودکی خود به یک‌باره بزرگسال و فرصت کودکی‌کردن از او گرفته می‌شودکودک‌آزاری به اسم سلبریتی‌سازی
ما در جامعه با پدیده ناهنجار دیگری نیز مواجه‌ایم که من به‌دلیل حوزه کاری‌ام به آن توجهی ویژه دارم و آگاهی‌بخشی به جامعه در این زمینه را لازم می‌دانم.

در سال‌های اخیر سلبریتی‌سازی از بچه‌ها در فضای مجازی شایع پیدا کرده که پدیده‌ای بسیار آسیب‌زاست. اینکه والدین تلاش می‌کنند کودکان خود را از سنین پایین به سلبریتی تبدیل و از آنها برندسازی کنند، مصداق بارز کودک‌آزاری است. این کودک‌آزاری مدرن است که بچه‌ها را از سه یا چهار سالگی در فضای مجازی به نمایش گذاشته و از طریق آنها پول‌سازی کنیم، بدون اینکه کودک بدانند چه اتفاقی دارد می‌افتد.

ذهن کودکان و گاهی نوجوانان این قابلیت را ندارد که این مسائل را تحلیل کند. در نتیجه چنین رفتارهایی، کودک در کودکی خود به یک‌باره بزرگسال و فرصت کودکی کردن از او گرفته می‌شود. من با این‌گونه به شهرت‌رسیدن و سلبریتی‌شدن بسیار مشکل دارم و بسیار می‌بینم که شایعه شده است.
به عبارتی دیگر، مردم با استفاده از فضای مجازی با نمایش سبک‌های زندگی خود، از خود شبه‌سلبریتی می‌سازند و با جذب مخاطبان بیشتر کسب درآمد می‌کنند. این افراد در فضای مجازی شناخته شده‌اند و مخاطبان خود را دارند. مردم این‌ها را می‌شناسند.
به طور مثال خانمی در سال مثلاً هفت‌بار جشن دوستی و نامزدی و عقد و این‌ها می‌گیرد و بسیار مجلل و با شکوه زندگی می‌کند. مخاطبان در فضای مجازی، این افراد را که خودشان را سلبریتی نام گذاشته‌اند، می‌شناسند. اما این افراد با کارهای ناشایستی که انجام می‌دهند، به اهداف دیگری می‌رسند. آنها در واقع سلبریتی نیستند و فقط فضای مجازی، فضایی برای این افراد است تا جولان دهند و خودشیفتگی‌شان را به اثبات برسانند. رسانه‌های جمعی باید در این موارد فرهنگ‌سازی کرده و به مردم آموزش دهند تا صرف سلبریتی بودن موجب الگوگیری و اعتماد صددرصدی مردم به این افراد نشود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha