سرباز گمنام وطن میآید. پدر و مادرهایی را میبینم که او را بسان فرزند خویش میدانند و دختران و پسرانی که خواهرانه و برادرانه مویه میکنند، اشک می ریزند و فرزند و برادر خویش را می بویند، میبوسند و به او افتخار می کنند.
استقبال و قدرشناسی از مردی از زاهدان شب و شیران روز که از ذره ذره و وجب به وجب خاک ایران عزیزمان پاسداری کردند. جان دادند و خاک ندادند و مایه عزت ما شدند.
سرباز وطن! سردارترین سرباز! شاید در ظاهر بینام و نشان باشی اما احساس غریبی نکن، ما غریبیم و غرق شده در آنچه که ما را از شما دور کرده است. با همه شرمساری و بی معرفتیمان به شفاعت و مهربانیات دل بسته ایم؛ مهمان عزیز مایی و در دل و جان ما جا داری.
بوی معطر وطن می دهی، بوی خاک پاک و مقدس ایران.
سال ها از پروازت میگذرد، نیامدی، چشم به راهت بودیم، همرزمانت گشتند و گشتند و باز پیدایت کردند. این خاک به حرمت خون و جانفشانی شما عزت و حرمت یافته است.
خاکی که به خون سربازان وطن متبرک شده است، توتیای چشممان باد. به دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته خوش آمدی، ای عزیز همه ما.
---------------
*دکتر عباس تقیزاده مدیر روابط عمومی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و پیشرفته کرمان
نظر شما