به گزارش ایرنا، غروب به تاریکی نشسته یک روز سرد زمستانی است که نشانی مطب پزشکی که می گویند دستش سبک است را در جنوب شهر پی می گیری تا تب متوالی کودک خردسال را که میلی به فروکش کردن ندارد را چاره ای بجوید، مطب کوچکتر از تصور است که بتوان برای حتی دقایقی در آن نفس کشید لاجرم به حریم اتومبیل پناه می بری.
مدت زیادی نمی گذرد که افراد متعددی تقاضای کمک می کنند اگرچه پبش تر کودکان را در این کار می دیدی اکنون مردان و زنانی میانسال، بیشتر مشاهده می شوند که تقاضای کمک دارند و همه هم می خواهند پولی به آنها بدهی تا چیزی به عنوان شام برای اهل خانه ببرند.
یکی می گوید: یک کمکی کن، پشت سر هم، دعا می کند تا تو را به این باور برساند که هر کمکی به او با بیمه معنوی خودت و فرزندانت برابری می کند، جملاتی همچون "ایشالا بچه ات سالم باشه! داغش را نبینی" و کلام های که بارها شنیده ای و برای رهایی از شنیدن آنها مجبوری هر آنچه در اطرافت داری را از شیشه کمی پایین آمده اتومبیل به شخص متکدی بدهی.
اما مشکل اینجاست که فقط همین ۲ نفر نیستند و برای سومی باید تلاش بیشتری داشته باشی و اگر برای چهارمی در نهایت تلاش فقط توانسته باشی یک هزار تومانی پیدا و همراه با عذرخواهی تقدیم کنی کارساز نیست، گویی غذرخواهی هم کفایت نمی کند که با عصبانیت و خشم می گوید "تو با این ماشینت خب حداقل یه ده هزار تومانی بده!" هر چند می داند خودش یکی یکدانه شهر نیست اما تمام آنچه از مطالبه گری یاد گرفته را گویی می خواهد از تو بخواهد.
درنگی چند دقیقه ای در میدانی از شهر که کمتر گذرت به آن می افتد کفایت می کند تا تفاوت بین پایین و بالای شهر را حتی در مقیاس شهری متوسط مشاهده کرد، البته تکدی گری خاص محل یا مکان خاصی از شهر نیست تقریبا در هر جای شهر که باشی امکان اینکه مسیر راهت باشند وجود دارد با این تفاوت که هر چه به سمت پایین شهر می روی در مواجه با رفتارهای آزاردهنده و کلام تند برخی متکدیان بیم بیشتری را احساس می کنیم.
علاوه بر پشت چراغ قرمزها، ورودی داروخانه ها، رستوران ها و تالارها و کنار بلوارها برخی هستند که همیشه به محل کسب و کار افرادی بطور ثابت مراجعه می کنند، در یکی از محلات پرتردد شهر مرد میان سالی از همین تیپ متکدیان که پیش تر از عناوینی همچون بچه ام بیمار است یا برای تهیه نسخه همسرم کمکی کنید به عبارت "خجالتم اکتفا می کند و با شمایلی ملتمسانه می گوید حرفی برای گفتن ندارم.
در ادامه با ناراحتی از شرایط حاکم بر بازار کار متکدیان می گوید و گله مند این است که الان "دست تو این کار زیاد شده" منظور این است که الان افراد بیشتری وارد کار تکدی گری شده اند و مردم هم کمتر کمک می کنند.
این فرد متکدی که محدوده کاری او بیشتر خیابان صفای بروجرد است ادامه می دهد: قبلا به هر کدام از مغازه ها و افرادی که کسب و کارشان در این محله است مراجعه می کردم لازم نبود هیچ توضیحی بدهم و کمک می کردند الان اما فقط من نیستم و افرادی دیگر هم مراجعه می کنند و همین باعث شده تا مبلغ کمتری به من برسد.
براساس قانون ساماندهی متکدیان تامین محل، امکانات و تجهیزات مورد نیاز اردوگاه ساماندهی متکدیان باید توسط شهرداری انجام شود، در بروجرد نیز شهرداری طرح جمعآوری متکدیان را با هدف کاهش آسیبهای اجتماعی با همکاری فرمانداری ویژه شهرستان و فرماندهی نیروی انتظامی انجام داده و متکدیان از خیابان ها و معابر شهر جمع آوری شدهاند.
بنا بر اعلام روابط عمومی شهرداری بروجرد؛ برخی از این افراد نیازمند واقعی نیستند و ضمن اینکه سیمای شهر را مخدوش می کنند باعث نارضایتی شهروندان می شوند، در طرح های ساماندهی معمولا افراد نیازمند واقعی براساس تکلیف قانونی به نهادهای حمایتی اعم از بهزیستی و کمیته امداد تحویل داده میشوند تا برای آنان پرونده حمایتی تشکیل شود و شهروندان میتوانند هر گونه اخبار و اطلاعات در خصوص موضوع جمع آوری متکدیان را از طریق سامانه ۱۳۷ به شهرداری اطلاع دهند.
رییس بهزیستی بروجرد در این خصوص می گوید: یکی از آسیب های اجتماعی در جامعه، تکدی گری است که متاسفانه افرادی در سنین مختلف اقدام به تکدی گری می کنند و مشکلاتی را به دنبال دارد. در صورتی که شخصی که اقدام به تکدی گری می کند دارای معلویت باشد و یا کودک بدون سرپرست باشد در بهزیستی برای او تشکیل پرونده داده می شود.
کرم رضا پیردایه افزود: در بیشتر موارد افرادی که در بروجرد اقدام به تکدی گری می کنند غیر بومی هستند و از شهرهای دیگری به بروجرد می آیند، متولی جمع آوری متکدیان شهرداری است ولی در کارگروهی که تشکیل شده سازمان های دیگری از جمله بهزیستی هم دخیل هستند و تلاش می شود تا متکدیان و معتادان متجاهر از سطح شهر جمع آوری شوند.
پیش زمینه های فرهنگی تقویت تکدی گری
هر چند در طول سال چندین مرحله متکدیان جمع آوری می شوند ولی باز هم افراد متکدی را می توان به وضوح در هر جای شهر مشاهده کرد، تکدی گری همواره وجود داشته که متاثر از شرایط اقتصادی شدت و یا ضعف نشان داده است، بنا بر نظر کارشناسان و پژوهشگران حوزه اجتماعی این پدیده از گذشته تاکنون در کشور رواج داشته است و مردم هم همواره نگاهی از روی ترحم و دلسوزی به تکدی گری داشته اند.
جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در این خصوص می گوید: شرایط و ساختار اقتصادی در شدت و ضعف پدیده تکدی گری موثر است، متکدیان نه تنها به کار تولیدی نمی پردازند و یا خدمتی ارائه نمی دهند بلکه علاوه بر مصرف گرایی در بسیاری موارد در مسیرها سایر آسیب های اجتماعی که پیامدهای منفی اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی دارد، قرار می گیرند.
معصومه زارعی اظهار داشت: با رشد شهرنشینی و گسترش مشکلات و آسیب های اجتماعی، پدیده تکدی گری افزایش یافته است، علاوه بر این تکدی گری سازمان یافته هم وجود دارد که در این شیوه از تکدی گری به خصوص کودکان ممکن است از سوی گروه های سازمان یافته تکدی گری مورد استثمار قرار گیرند.
وی افزود: وقتی تکدی گری یک فعالیت سازمان یافته باشد، فرد قادر به کارکردن است اما تقاضای کمک از دیگران و تکدی گری را به کار کردن ترجیح می دهد.
این جامعه شناس در خصوص راه های رفع معضل تکدی گری بیان کرد: برای رفع و یا دست کم کاهش این پدیده اجتماعی با همکاری نهادهای مختلف از جمله شهرداری ها، وزارت کشور، سازمان آموزش فنی و حرفه ای، وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی می توان سازمانی تشکیل داد تا در مورد جمع آوری، ساماندهی، رسیدگی، اسکان، بهداشت، مراکز آموزشی رسمی و غیر رسمی مهارت آموزی، اشتغال و سایر امور متکدیان پاسخگو باشد.
هر چند همچنان پیش زمینه های فرهنگی کمک به متکدیان به قوت خود باقی است اما می توان یادآور شد بنا بر مشاهدات کلام همراه با عجز و لابه متکدیان، همیشگی نیست و گاه فقط مقدمه ای برای رسیدن به مقصود است و اگر شهروندی نتواند یا نداشته باشد مبلغ مورد انتظار را پرداخت کند از برخورد همراه با خشم و نیش زبان مطالبه گر و زیاده خواه متکدیان در امان نمی ماند.
و نکته دیگر اینکه حتی اگر برای چشم پوشی از متکدیان تلاش کنی که بدون کمک کردن از کنار آنها عبور کنی هنگام ورود یا خروج از یک رستوران، با متکدیانی مواجه می شوی که با ظاهری ژولیده سعی در اثبات گرسنگی خود می کنند و چنان نظاره گر لقمه لقمه غذایت می شوند که حاضری برای رهایی از این وضعیت، تمام یا سهمی از غذایت را به آنها بدهی و دیگر به درستی و نادرستی این رفتار کمتر فکر می کنیم.
نظر شما