روایتی که اشک‌ها را روان کرد

کرمان - ایرنا - روایت زندگی و سیره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، سراسر پندآموز است و زیبایی خاص خودش را دارد؛ این روایت زمانی که در قالب روایت بیان شود شیرین تر خوهد بود و بیشتر هم به دل می‌نشیند.

به گزارش خبرنگار ایرنا در ایام سومین سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تمامی اقشار و گروه های مردمی در تب و تاب اجرای هرچه باشکوه تر این آیین و عرض ارادت به مقام شامخ سردار دل‌ها هستند.

شامگاه دوشنبه همزمان با شب شهادت سردار سلیمانی، گلزار شهدای شهر کرمان میزبان کاروان روایت حبیب بود که با حمایت بنیاد مکتب شهید سلیمانی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی کلید خورده و این کاروان قبل از این در ۱۱ شهر کشور به اجرای برنامه پرداخته بود.

اجرای مرشد محمد معجونی آغازگر این برنامه بود که هزاران نفر از زائران مزار سردار دل ها به تماشای آن نشسته بودند؛ همزمان با این برنامه، اجرای سه ترانه از غلامرضا صنعتگر خواننده ارزشی کشور در رثای شهدا و حاج قاسم و نیز امام زمان (عج) حال و هوای گلزار شهدا را دگرگون کرد.

اجرای نمایش سرباز توسط گروه نمایشی شهرآشوب، خواندن اشعاری در رثای حاج قاسم توسط اسفندیارپور از شاعران آیینی کرمان و نمایش مونولوگ، محفل روایت حبیب را در آن سرمای استخوان سوز شب های سرد کرمان، گرم تر کرد.

اما اوج مراسم خاطره گویی یکی از همرزمان حاج قاسم در میدان نبرد با تروریست های تکفیری بود؛ عبدالرحیم از رزمندگان جبهه مقاومت با بیان اینکه حاج قاسم در کارهایش خودنمایی نداشت، گفت: حاج قاسم فرمانده همه نیروهای جبهه مقاومت بود، کسی که باعث می شد همه افراد با تفاوت ها در برابر دشمن بایستند و حاج قاسم بود که آنان را مدیریت می کرد.

وی با اشاره به خاطرات خود از سردار سلیمانی افزود:حاج قاسم سه روزه شهر بوکمال را آزاد کرد و تعداد زیادی داعشی کشته شدند؛ آن روز حاج قاسم اجازه داد پرچم‌ جمهوری اسلامی به اهتزار دربیاید و دیده شود.

ادامه خاطره گویی عبدالرحیم با بغض و گریه همراه بود و باعث شد اشک زائران سردار نیز روان شود؛ وی اظهارداشت: روز آزادسازی شهر بوکمال سوریه حاج قاسم را در جمع رزمندگان ندیدم؛ به دنبالش رفتم دیدم تنها در مقر رزمندگان قدم‌ می زند، به حاج قاسم گفتم، امروز شما باید به عنوان فرمانده دیده شوید، نگاه عجیبی به من کرد و گفت می خواهی منو خراب کنی؟

وی افزود: کدام یک از ما حاضریم در این پیروزی چنین خود را خرد کنیم؟ حاج قاسم شاید به شیطان و وسوسه هایش فکر می کرد و این اوج ادب و رفتار خلوص او بود.

عبدالرحیم تصریح کرد: افرادی که اینجا آمدند به عشق حاجی آمده اند و اینجا با وجود این تعداد شهید(بیش از یکهزار شهید)، قطعه ای از بهشت است.

به گزارش ایرنا پایان بخش برنامه کاروان روایت حبیب با اجرای مراسم نوحه خوانی و عزاداری همراه بود تا گوشه ای از ارادت اصحاب هنر و ادب به ساحت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی باشد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha