مردِ میدانِ سیاست/ حاج قاسم پس از استعفای ظریف به او چه گفت؟

تهران- ایرنا- در مشی سیاسی سلیمانی، عرصه سیاست، جای تسویه حساب و حب و بغض شخصی نبود. سلیمانی نمی‌ترسید؛ نه از گلوله و توپ و تانک، نه از کشته شدن و نه از حرف این و آن. اینکه درباره‌اش چه خواهند گفت، چه کسی خوشش می‌آید، چه کسی بدش می‌آید.

گروه سیاسی ایرنا: ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ مردی از تبار شهدا که تمام وجودش را وقف جهاد کرده بود به قافله شهدا پیوست و فراق ۴۰ ساله خود و یاران شهیدش را با شهد شیرین شهادت به وصالی شیرین تبدیل کرد. حاج قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس سپاه که نمادی مجسم از تمام فضائل در عصر ما بود. اکنون سومین سالگرد شهادت «مرد میدان»‌ای است که در راه مردمش «جانفدا» شد و به دست شقی‌ترین افراد این کره خاکی یعنی ارتش تروریستی ایالات متحده آمریکا و با دستور مستقیم رئیس جمهور این کشور ترور شد و به شهادت رسید.

آنچه در ادامه می‌آید روایتی است از مشی سیاسی و شجاعت شهید سلیمانی در عرصه سیاست به روایت حجت‌الاسلام علی شیرازی از دوستان نزدیک حاج قاسم سلیمانی و مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس در زمان فرماندهی شهید سلیمانی:

«در مشی سیاسی سلیمانی، عرصه سیاست، جای تسویه حساب و حب و بغض شخصی نبود. حاج قاسم با بعضی مواضع آقای روحانی مخالف بود و به صراحت به خود ایشان می‌گفت که در فلان قضیه اشتباه کردید. همین حاج قاسم که بعضی برخوردها و روش‌های آقای روحانی را قبول ندارد، وقتی پای انقلاب او اسلام به میان می‌آید، حاضر است دست آقای روحانی را هم ببوسد.

اسفند ۱۳۹۷، بشار اسد به تهران آمد و ملاقات مهمی با مقام معظم رهبری و آقای رئیس جمهوری کرد. هماهنگی سفر بشار اسد با نیروی قدس بود؛ آمد و رفت ایشان از نظر امنیتی می‌بایست حساب شده می‌بود. حتمی احتمال داشت او را توی مسیر ترور کنند. زمان دقیق سفر آقای اسد، به آقای روحانی اعلام شد، و ایشان هم به استقبالش رفت و در ملاقات با مقام معظم رهبری هم حضور داشت، اما ناهماهنگی در نهاد ریاست جمهوری، به غیبت آقای ظریف در این ملاقات منجر شد.

آقای ظریف در همان روزها به عللی استعفای خود را تقدیم رئیس جمهوری کرده بود. برخی این شائبه را درست کردند که این استعفا، برآمده از اختلاف میان آقای ظریف و سردار سلیمانی است. رسانه‌های بیگانه هم بر اساس همین شائبه، ناشیانه این مسئله را توی بوق کردند.

همان روزها، با حاج قاسم از خانه به ستاد نیروی قدس می‌رفتیم. حسین پورجعفری هم توی ماشین بود. سردار سلیمانی به حسین پورجعفری گفت «حسین، آقای ظریف را بگیر؛ با او صحبت کنم». آقای پورجعفری، شماره را گرفت و گوشی را به حاج قاسم داد. دقایقی به شوخی و احوال‌پرسی گذشت؛ گرم و صمیمی. بعد خیلی جدی به آقای ظریف گفت «شما نمی‌بایست استعفا می‌کردید. اشتباه کردید. انشالله همین الان به وزارتخانه بروید.».

دو بار با او تماس گرفت و آقای ظریف به احترام سردار سلیمانی برگشت. حاج قاسم همان روز مصاحبه کرد و از ظریف تمجید کرد. یک بار هم بعد از اینکه آمریکا ظریف را تحریم کرد، با لباس نظامی برای دیدن ظریف به وزارت امور خارجه رفت و به او خداقوت و تبریک گفت که به سبب حمایت از مواضع رهبر معظم انقلاب، مورد غضب و دشمنی آمریکا قرار گرفته است.

برای خودش تکلیف می‌دانست حالا که آقای ظریف، حرفی انقلابی گفته که آمریکا عصبانی شده، باید تمجیدش کرد؛ اگر آقای روحانی حرفی در جهت مقاومت زده، باید حمایتش کرد. سلیمانی نمی‌ترسید؛ نه از گلوله و توپ و تانک، نه از کشته شدن و نه از حرف این و آن. اینکه درباره‌اش چه خواهند گفت، چه کسی خوشش می‌آید، چه کسی بدش می‌آید، برایش مهم نبود و برای او جلوگیری از تفرقه، مهم‌ترین وظیفه به حساب می‌آمد.»

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha