هوای سرد کوهستان را تجربه که بکنی میدانی نشستن در کلاسهای کانکسی هم برای خودش لذتی دارد وقتی بعد از چند کیلومتر پیاده روی میرسی به کلاس و کنار بخاری و دستهای کرخت شده از سرمای خشک و سوزناک زمستان را روی بخاری از پا در میآوری.
یخ دست و پاها که باز شد مینی بوس های کهنه روستاهای اطراف که مخصوص جابجایی معلمهاست در حیاط مدرسه به صف میشوند و چه لذتی دارد سوار مینی بوس معلمها شدن که فقط بچههای روستا آن را درک میکنند.
بعد از طی ۴۵ دقیقه مسیر روستا تا شهر مینی بوس ها در محوطه حسینیه ثار الله ارومیه به صف و نوجوانان علاقمند یکی پس از دیگری پیاده میشوند، دختر بچه ۱۵ سالهای تند تند دست در کوله اش کرده و سربندها را یکی یکی بین بچهها توزیع کرد.
چنان چهره جدی به خودش گرفته که انگار در پست بسیار مهمی ایفای نقش میکند از او میپرسم تو یک سلیمانی هستی!؟ دوستش شادی پیش دستی میکند و جواب میدهد: «من سلیمانی هستم، توام سلیمانی هستی، اونم سلیمانیه و قدم تند میکند که از همکلاسیهایش عقب نیافتد.
دختران هم میتوانند سردار سلیمانی باشند؟
سراغ دخترکی که حرف هایمان را میشنید، میروم و بلند میپرسم دخترها هم میتوانند سلیمانی باشند؟ با تعجب و کمی اخم نگاهم میکند و جوابش محکم است غافلگیرم میکند: «مگر مردها نمیتوانند زینبی باشند؟» برای اینکه در برابر پاسخش کم نیاورم اطلاعات ذهنم را جمعوجور میکنم و میگویم: «چطور باید سلیمانی شد؟» بر میگردد نگاهم میکند و میگوید: با درس خواندن و تقویت غیرت و همت دفاع از کشور و گوش دادن به حرف رهبر.
دوستش میگوید: دفاع که همهاش جبهه و جنگ نیست. مگر فیلم خانمهای دوران جنگ را ندیدی چطور بودند؟ اگر از دین، از حجاب و عفاف دفاع کنی میشوی سلیمانی، میشوی باکری و امینی. دفاع که همهاش جبهه و جنگ نیست. مگر فیلم خانمهای دوران جنگ را ندیدی چطور بودند؟ اگر از دین، از حجاب و عفاف دفاع کنی میشوی سلیمانی، میشوی باکری و امینی.
چقدر زیبا نام سرداران را کنارهم ردیف می کند و در مشت من خبرنگار میریزد و ما چقدر پیش منطق دهه هشتادی ها گاهی کم میآوریم!
دانش آموزان دسته دسته وارد میشوند کنار در ورودی عکسهای بزرگی از حاج قاسم و ابومهدی مهندس و شهید باکری ردیف شدهاند و به مهمانان شان لبخند میزنند.
صدها دختر و پسر حاج قاسم سلیمانی از مدارس مختلف و از مقاطع متوسطه اول و دوم و حتی ابتدایی استان ۲ روز است که یکصدا فریاد میزنند: «اینهمه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده، ما عاشق ولایتیم ما بچههای حیدریم. شاید بتوان گفت از بس از خوبیها و اخلاص حاج قاسم و مدافعان حرم در این حسینیه گفته شده آجر به آجر دیوارهای حسینیه این روزها عاشق این شیرمردی شده که نامش هم هراس بردل دشمنان دین و انقلاب میانداخت.
سردار سلیمانی دست نیافتنی نیست
امیر از مدرسهای در حاشیه شهر در این مراسم شرکت کرده از او هم میپرسم که چطور میخواهد یک سلیمانی باشد، میگوید: «من همدرس میخوانم، هم ورزش میکنم و هم عصرها کار میکنم. پیش تر خجالت میکشیدم دوستانم بفهمند، بعد از مدرسه کارگری و چوپانی میکنم اما از وقتی فهمیدم که سردار سلیمانی چه گونه زندگی میکردند دیگر احساس خجالت نمیکنم. راستش به نظرم سردار سلیمانی یکی مثل ما بود. سردار دست نیافتنی نیست و همه ما اگر بخواهیم، اگر از سختیها نترسیم، اگر هدفمان مشخص باشد، میتوانیم یک سردار سلیمانی باشیم.»
بچههای روستاهای مرزی و عشق به حاج قاسم
رضا از هم استانهای اهل تسنن اطراف ارومیه و از یکی از روستاهای نوار مرزی بخش سیلوانا در ۴۵ کیلومتری ارومیه به این مراسم آمده است از او درباره سلیمانی شدن میپرسم با غرور جواب میدهد بچههای همه روستاهای مرزی سلیمانی هستند وقتی به عشق او ساعت ۶ صبح سکوت جادههای برفی را با خرت و خرت برفها زیر چکمههایشان بدون ترس از تاریکی و حیوانات وحشی کوهستان میشکنند تا ساعت هشت به مدرسه برسند و همراه معلمها در این مراسم شرکت کنند.
بچه های همه روستاهای مرزی سلیمانی هستند وقتی به عشق او ساعت ۶ صبح سکوت جاده های برفی را با خرت و خرت برف ها زیر چکمه هایشان بدون ترس از تاریکی و حیوانات وحشی کوهستان می شکنند تا ساعت هشت به مدرسه برسند و همراه معلمها در این مراسم شرکت کنند.
همه مستقر میشوند غلغله ای در حسینیه بر پا شده است، همه به عشق سردار آمدهاند هر کس به طریقی میخواهد مراتب عشق و ارادتش را نشان دهد یکی با پوستر، یکی با پیکسلی که روی چادر و یا سینه اش نصب کرده دیگری با چفیه ای که روی شانه اش انداخته است، اینجا هزاران قلب به عشق سلیمانی شدن میتپد.
سردار سلیمانی محصول نظام تعلیم و تربیت
نوبت به سخنران آیین میرسد صدای همهمه هزاران نوجوان در حسینیه به احترام لباس سبز پاسداری جای خود را به نجواهای در گوشی میدهد، سردار حبیب شهسواری فرمانده سپاه شهدای آذربایجان غربی مهمان ویژه این مراسم است.
وی بیان اینکه معلمی فرصتی برای فرهنگیان است تا توشه دنیا و آخرت خود را تهیه کنند معلمان را مهمترین مولفه در انسان سازی معرفی میکند و سردار سلیمانی را بهترین برون داد و محصول آموزش تجربی، عملی، میدانی و دست پروده یک معلم میداند.
این سردار سپاه که دستی در معلمی دارد و خودش مدرس دانشگاه فرهنگیان است سخنانش را با بیان جایگاه و اهمیت معلمان در تعلیم و تربیت ادامه میدهد و میگوید کاری که انبیا میتوانستند برای نجات جامعه اسلامی انجام دهند امروز معلمان انجام میدهند.
تاثیری پذیری مستقیم جامعه از رفتار و گفتار معلمان
به عقیده فرمانده سپاه شهدا آذربایجان غربی، ماندگاری تاثیر کردار و رفتار معلمان ویژگی مهم این شغل است که صد سال دیگر هم جامعه از اثرات آن تاثیر خواهد پذیرفت.
سردار شهسواری براین باور است که مکانیابی برای سرمایه گذاری، قلم زنی، گام برداشتنها، گفتارها، تاییدها و اعتراضها همه باید با هدف باشد چرا که یک معلم میتواند یک دختر و پسر نوجوان را هم در دایره محبت کشور، نظام، انقلاب، مدرسه و کلاس هدایت کند و هم میتواند طردشن کد.
معلم خمیر مایه اولیه انسان بودن را در کاسه ذهن و وجود انسانها میریزد و این گونه است که محصول کار او در جامعه نمود پیدا می کند.
این رزمنده روزهای سخت که به نظر سرد و گرم چشیده روزگار است معتقد است معلم خمیر مایه اولیه انسان بودن را در کاسه ذهن و وجود انسانها میریزد و این گونه است که محصول کار او در جامعه نمود پیدا میکند.
شعار زن، زندگی، آزادی مصادره نامطلوب شد
وی با بیان اینکه شعار زن، زندگی و آزادی شعاری است که مصادره به نامطلوب شده و متعلق به اسلام است، گفت: این شعار را از ما به غارت بردند.
سردار شهسواری با اشاره به جمله معروف امام (ره) که فرمودند «از دامن زن مرد به معراج می رود» , اضافه کرد: امام خمینی (ره) در وصف زن جملهای دارد که تا تاریخ تاریخ است باید در این زمینه قلم فرسایی شود چرا که انسانی که میخواهد به خدا برسد بخش بسیاری از دانش خود را از زن که مادر اوست میآموزد.
حالا نوبت همخوانی سرود «رفیق شهیدم» میرسد نوجوانان مناطق انزل و نازلو از روستاهای اطراف گرد هم آمدند تا باهم این همخوانیها را انجام دهند در کنار همخوانی نوجوانان چراغ تلفن همراه همه به نشانه روشن بودن پایان راه در مسیر سلیمانی شدن روشن میشود.
عدهای در کف دستهایشان با خودکار جملاتی زیبا نوشتهاند مثل «جانم فدای رهبر، من یک سلیمانی ام» و عدهای پرچم تکان میدهند تا ابراز ارادت و شور و شوق شان را از شرکت در این مراسم در حمایت از آرمانهای سردار نشان دهند.
این نوجوانان روستاهای مرزی ارومیه این روزها را در کنار هم به پایان میبرند و پولک های برف بدرقه راه آنان به منازل شان میشود در حالیکه عشق به سردار حاج قاسم سلیمانی امروز فاتح دلهای آنان بود و حسینیه ثارالله میزبان قلبهایی که در مسیر آزادگی و سلیمانی شدن میتپند.
به گفته یکی از بچههای حاج قاسم به جرات میتوان گفت در روزگاری که بسیاری از یادها را باد فراموشی با خود میبرد یاد سردار ولایتمداری و اخلاص تنها نامی است که در قلبهای ساکن در نقطه صفر مرزی آذربایجان غربی و در روستاهایی صعب العبور که نامشان فقط در روی نقشهها قابل دستیابی است، ماندگار است و مکتب وی هیچ خواب، خاموشی و فراموشی را به خود نخواهد دید.
نظر شما