۲۱ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۰۹
کد خبرنگار: 2296
کد خبر: 85025211
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

نگاهی به فیلم «شهر خاموش» ساخته احمد بهرامی

مادرانه‌ای بی‌رحمانه لابلای آهن قراضه

۲۱ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۰۹
کد خبر: 85025211
شبنم محمودی شرق | عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران
مادرانه‌ای بی‌رحمانه لابلای آهن قراضه

تهران- ایرنا- «شهر خاموش» دومین ساخته احمد بهرامی داستان زنی را روایت می‌کند که به امید یافتن فرزندش از زندان آزاد شده تا جویای حال و زندگی او شود و به آرامش برسد اما در وضعیت بغرنجی قرار می‌گیرد و مجبور می‌شود با نومیدی کامل آرامش را در مرگ و در له شدن میان دستگاه پرس آهن قراضه جست و جو کند.

بمانی که به اتهام قتل همسرش یک دهه‌ است در زندان به سر می‌برد، برای یافتن محل پسرش پارسا که در زندان به دنیا آورده، به طور موقت از زندان آزاد می‌شود و اکنون به دنبال برادر شوهرش، اِبی می‌گردد چرا که او تنها امیدش برای پیدا کردن پسرش است. ابی هم پسر را به خانواده‌ای واگذار کرده و زندگی بمانی در انبار آهن قراضه‌ها دچار تغییراتی می‌شود.

شهر خاموش دومین ساخته احمد بهرامی پس از فیلم دشت خاموش است که در هشتمین روز جشنواره در سینمای رسانه‌ها به صورت ویژه روی پرده رفت. این فیلم که آذرماه امسال جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره شب‌های سیاه تالین که در استونی برگزار می‌شود، دریافت کرد در ادامه دشت خاموش نگاه خود را متوجه حاشیه شهر و مردمان فراموش شده این قسمت از شهر ساخته است. شیوه سیاه و سفید فیلمبرداری فیلم از نکات قابل تامل آن به شمار می‌رود که با توجه به فضای تیره و تلخ داستان بهترین تمهید برای تزریق هر چه بیشتر این تلخی به مخاطب به شمار می‌رفت. همچنین سکانس پلان‌های قابل توجهی در این فیلم وجود دارد که در کنار روایت‌های مینیمال، اثر را به وضعیتی درآورده که خشونت‌های اخلاقی، رفتاری و اجتماعی هر چه بیشتر خود را نشان دهد و بیننده با این فضا لحظه به لحظه درگیرتر شود.

قصه هم خط ساده‌ای دارد زنی که به امید یافتن فرزندش از زندان آزاد شده تا جویای حال و زندگی او شود و به آرامش برسد در وضعیت بغرنجی قرار می‌گیرد که در انتها مجبور می‌شود با نومیدی کامل آرامش را در مرگ و در له شدن میان دستگاه پرس آهن قراضه جست و جو کند. ساختار ابزورد شهر خاموش که هم در فیلمنامه و هم در فیلم وجود دارد. نومیدی مطلق نسبت به بهبود وضعیت زنی است که حاضر است برای دیدن پسرش دست به هر کاری بزند اما پاکدامنی خود را حفظ کند و برای این پاکدامنی به شیوه بی‌رحمانه‌ای آدم بکشد و مقتولان را پرس کند و شیوه روایت این سئوال را به ذهن متبادر می‌سازد که آیا به هر وسیله‌ای جایز است به هدف رسید؟ یا هدف مقدّس، وسیله‌اش نیز باید مقدّس باشد؟ آیا قداست هدف، موجب قداست وسیله می‌شود، هر چند گناه باشد یا خیر؟

در بحث مورد نظر دو دیدگاه ارائه شده است: دیدگاه اول معتقد است هدف، وسیله را توجیه می‌کند؛ یعنی به هر وسیله‌ای حتی نامشروع و گناه و غیرانسانی می‌توان به هدف مقدّس رسید که در این صورت، قداستِ و حُسن هدف، موجبِ قداست و حُسن وسیله می‌شود. وقتی گناه برای هدف مقدّس، وسیله قرار گرفت، گناه نخواهد بود و گناه وقتی است که منظور اصلی باشد! و دیدگاه دوم که منبعث از تعلیمات دینی و اخلاقی است اعتقاد دارد که هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند؛ یعنی وسیله‌ رسیدن به هدف مقدّس، نباید گناه و غیرانسانی باشد. راه حق باید حق باشد و برای تأمین اهداف عالی و مقدّس باید از ابزار و وسیله‏‌های اخلاقی، انسانی و مشروع استفاده کرد. از راه باطل به سوی حق رفتن درست نیست.

هوشمندی بهرامی در شهر خاموش که ناکجاآبادی بی‌نام و نشان است در این نکته دیده می‌شود که وی هیچ کدام از دو دیدگاه مورد اشاره را نفی یا تایید نمی‌کند و تصمیم‌گیری را برعهده مخاطب خود می‌گذارد مخاطبی که می‌تواند به بمانی حق بدهد یا ندهد با این حال اما فضای ابزورد حاکم بر قصه و ساختار، تلخی موجود را که نتیجه هر دو دیدگاه باشد تقویت می‌کند و بر سرنوشت محتوم بمانی تاکید می‌ورزد. در این باره تعریف معروفی از ابزوردیسم (معناباختگی) به نقل از آلبر کامو در بحث‌های مربوط به این جنبش مکرراً نقل می‌شود و حکایت از آن دارد که معناباختگی وضعیتی حادث شده (و نه ذاتی) در زندگی است: «در کائناتی که ناگهان همه توهّمات و بارقه‌های امید ناپدید شده‌اند، انسان احساس غریبگی می‌کند. وضعیت او به وضعیت فردی تبعید شده می‌مانَد که هیچ علاجی برای دردهایش وجود ندارد، زیرا از خاطراتش درباره موطنی از دست‌ رفته محروم شده‌ است و ایضاً امیدی هم به رسیدن به سرزمینی موعود ندارد. این جدایی بین انسان و زندگیِ او، بین بازیگر و زمان و مکانِ نمایش او، حقیقتاً احساس معناباختگی را به وجود می‌آورد.»

بازی‌ها مناسب و دیدنی است به ویژه بازی باران کوثری که بسیار خونسرد در نقش بمانی دست به قتل می‌زند و با آرامشی عجیب بر بستر مقتولی می‌خوابد که پیش از این قصد تعرض به او را داشته است. ریتم فیلم البته کمی کند اما هم راستا با وضعیت نومیدکننده حاکم بر داستان است. علی باقری نیز که به بازیگر دائمی و نشانه فیلم‌های بهرامی و همسرش تبدیل شده و مناسب بازی در چنین نقش‌های خاصی در چنین فیلم‌های خاصی است، حال باید منتظر بمانیم و ببینیم بهرامی تریلوژی خود را با کدام خاموشی دیگر به پایان می‌رساند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha