شب راغب، شب مردم

تهران- ایرنا- راغب با گروه منظم و هماهنگش و با اجرای تلفیقی ترانه‌هایی از موسیقی سنتی و پاپ، کاری کرد که مخاطبین تا دقایقی بعد از خروج از کنسرت او همچنان با شور و حرارت از او و گروهش حرف می‌زدند، حتی در سرمای هوای بیرون از سالن میلاد، در نمایشگاه بین‌المللی تهران، در میان درختانی که همچنان برف بر شانه داشتند.

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، اجرای کنسرت دقایقی بعد از ساعت ۱۰ شب و با تأخیر آغاز شد. در حالی که گروه پیش از موعد معمول روی سن اجرا آمده بودند، سالن تماشاگران به تدریج پر شد و همهمه ورود و جایابی در سالن ناگهان با نغمه ابتدایی مصطفی راغب که روی سن حضور نداشت، به سوت و کف ممتد تبدیل شد. لحظاتی بعد، خواننده محبوب این روزهای ایران، در لباسی شکیل و در میان نورپردازی زیبای سالن میلاد روی سن آمد. از همان ابتدا، راغب به مخاطبین توجه ویژه‌ای داشت، به آنان نگاه می‌کرد، روی سن قدم می‌زد و اجرای راحتی را به نمایش می‌گذاشت. تعامل مثال‌زدنی او با مخاطب، سبب می‌شد مخاطب با اجراهایی که برای نخستین بار می‌شنید، ارتباط بگیرد. چند نفری علاقه داشتند بین ترانه‌ها مرتباً نام کوچک او را صدا بزنند و به او ابراز علاقه کنند. راغب حتی تا آخرین دقایق هم کم‌بسامدترین صداها را می‌شنید و به آنها پاسخ می‌داد.

ارتباط راغب با مخاطب و اجرای صمیمانه ترانه‌ها

راغب از ابتدا کوشید گام به گام ترانه‌های شاد را کنار تحریرهای غمگین بنشاند و همین بود که «ای پادشه خوبان» و «مرغ سحر» و ابیاتی از حافظ را میان اجراها گنجاند و ترانه‌های محزونی همچون «همینه عشق»، «خیال می‌کردم عاشقت نمیشم»، «تو را که دیدم» را با همنوایی و همراهی حاضران در سالن اجرا کرد. در کنار این اجراها، راغب هوای مخاطبین نوجوان و جوانش که در سالن یکی دو تا هم نبودند، داشت و برای آنها «داری میری و بارونه» و چند ترانه شاد دیگر را اجرا کرد. علاوه بر این، راغب در میانه اجراهایش، نوازندگان گروهش را با ادبیاتی تمجیدآمیز و تحسین‌برانگیز معرفی می‌کرد و فرصت کافی می‌داد تا هر یک از آنان برای دقایقی به تنهایی سالن دو هزار نفره میلاد را که جای خالی نداشت؛ تحت تأثیر قرار دهد.

این دو ویژگی یعنی تلفیق کارهای سنتی و پاپ، و آثار محزون و شاد که در ترانه‌های خود راغب نیز هویداست، کنسرت او را به یک سرگرمی جذاب تبدیل کرد و انرژی فوق‌العاده‌ای به مخاطبینش الهام کرد. راغب به خوبی می‌دانست مخاطبینش بعد از مدت‌ها چه می‌خواهند و این بود که او کوشید به تمامی مایه بگذارد و سه بار بدون هیچ آهنگ و سازی، به صورت منفرد، ابیاتی را با حرارت و توان بالا خواند. جدیت او در اجرای این تحریرها، سالن را که تا لحظاتی پیش غرق در شور و سرور بود، ساکت می‌کرد. روی‌هم‌رفته می‌توان گفت راغب نه اسیر جوّ سنگین سالن شد و نه به راه خود رفت.

شب راغب، شب مردم

موسیقی پاپ در خدمت نشاط اجتماعی

چهار ماه اخیر، از سخت‌ترین و سردترین ایام موسیقی برای ایران بوده است. خوانندگان، نوازندگان، هنرمندان و اهالی موسیقی تحت فشار خردکننده‌ای قرار داشتند تا نسبت به آنچه در کشور می‌گذرد، واکنش نشان دهند. آنان در صفحات اجتماعی‌شان ابتدا طرف درخواست و پس از مدتی مورد حمله قرار می‌گرفتند که چرا محکوم نمی‌کنند یا تحریم نمی‌کنند. موضوع ناراحت‌کننده‌تر این بود که هر گونه واکنشی از سوی اهالی موسیقی نزد کاربران شبکه‌های اجتماعی «مقبول» نمی‌افتاد.

جدیت او در اجرای این تحریرها، سالن را که تا لحظاتی پیش غرق در شور و سرور بود، ساکت می‌کرد. روی‌هم‌رفته می‌توان گفت راغب نه اسیر جوّ سنگین سالن شد و نه به راه خود رفت

اگر خواننده یا نوازنده‌ای سکوت می‌کرد، برخی آن را کافی نمی‌دانستند، اگر از طریق پست یا استوری واکنش نشان می‌داد، عده‌ای دیگر آن را اندک می‌خواندند و اگر هم جلوی دوربین می‌رفت و نسبت به واقعه‌ای واکنشی سخت نشان می‌داد، بعضی دیگر خواستار تکرار آن واکنش در دیگر رخدادها می‌شدند. از سویی دیگر، برخی اظهارنظرهای افرادی غیرمسئول در مورد موضوعاتی کلی از جمله نحوه کنش سلبریتی‌ها یا هنرپیشه‌ها و خط‌کشی‌های نامربوطی که عده‌ای انجام می‌دادند؛ شرایط را فرساینده و تحمل‌ناپذیر می‌کرد. تقسیم‌بندی هنرمند به «حکومتی» و «مردمی» یا توصیف‌های توهین‌آمیز از سلبریتی‌ها از این دست بود.

چند واکنش خردمندانه همچون عفو سیاسی یا گشاده‌رویی مسئولین نسبت به هنرمندان و پاسخ‌گویی آنان به غیرمسئول‌ها و علاوه بر این، گذر زمان، شرایط را برای زیست معمولی مردم که بیش و پیش از هر چیزی خواستار زندگی، فارغ از همه هیاهو و جنجال‌ها هستند؛ فراهم کرده است.

برگزاری کنسرت‌ها در شهرهایی غیر از پایتخت و اجرای هنرمندانه خوانندگان محبوبی همچون مصطفی راغب و دیگر خوانندگانی مانند رضا بهرام و گرشا رضایی و ضریب‌دهی رسانه‌ای به اجراهای جذاب و متنوع موسیقی‌های محلی که جشنواره امسال را به یک رویداد جذاب و تماشایی تبدیل کرده است؛ می‌تواند نشاط و شور اجتماعی را که پیش‌درآمد هم‌زیستی آگاهانه و انسجام واقع‌بینانه است؛ افزون کند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha