تمایل به دریافت مفاهیم با تک بیت‌ها؛ راز بازگشت ایرانیان به بیدل

تهران- ایرنا- علی رمضانی در نشست «ادبیات معاصر ایران» در سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو با بیان اینکه بیدل توانست معنا را از سطح به خط منتقل کند، گفت: راز شگفت بازگشت به بیدل در میان ایرانیان از اینجا شکوفا می‌شود که خواننده مایل است معانی و مفاهیم متفاوت و گاه متضادی را در حریم خویش بپذیرد.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست ادبیات معاصر ایران با حضور علی رمضانی مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات، محمدعلی ربانی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی‌نو، سید مهدی طباطبایی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، حمید حسام نویسنده، اخلاق احمد ‌انصاری (آهن) شاعر زبان فارسی و اردو و استاد بخش مطالعات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جواهرلعل‌نهرو، فتانه نجیب‌الله زبان‌شناس از کشور افغانستان، علی حیدری، حمید رضوی و سعید قمر از دانشجویان دانشکده زبان‌ فارسی دانشگاه جواهر لعل نهرو در دانشگاه جواهر لعل نهرو برگزار شد.

رمضانی در ابتدا ضمن اشاره به اینکه با کمال افتخار چشم‌انتظار حضور میهمان ویژه خود، کشور هندوستان در سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی تهران خواهیم بود، عنوان کرد: حکیم ادبیات فارسی ایران زمین، دکتر شفیعی کدکنی در عبارتی درخصوص شاعر آیینه‌ها می‌گوید: اگر برای هر یک از شیوه‌های شعر فارسی بخواهیم نماینده‌ای برگزینیم که تمام خصایص آن شیوه را به گونه‌ای آشکار در آثار خویش نمایش داده باشد، بیدل را باید نماینده تمام عیار اسلوب، سبک و شیوه هندی به شمار آوریم.

وی درباره بیدل دهلوی بیان کرد: اینکه شاعری با زبان محاوره‌ای متفاوت و بدون سفر یا اقامت طولانی در کشور خاستگاه زبان شعری‌اش، نماینده تمام عیار یک سبک شعری شود از ظرایف روزگار است. اولین جلسات بیدل‌خوانی در ایران و انتشار صوتی آن در دهه هفتاد شمسی توسط مرحوم دکتر سیدحسن حسینی برگزار شده است؛ چاپ‌ تصحیح‌شده آثار او نیز در سال‌های اخیر به همت شاعران برجسته معاصر ایران همچون استاد علیرضا قزوه صورت گرفت.

او با بیان اینکه به نظر می‌رسد بیدل دهلوی شاعری دیریاب در میان ایرانیان بوده است، مطرح کرد: اگرچه شهرت، جامعیت و بُرد اشعار این شاعر در منطقه شبه قاره، افغانستان و تاجیکستان همواره برقرار بوده ولی این شخصیت شاعر صاحب ۹۹هزار بیت، دیرتر از زمان خود به تالار افتخار جاودانه شعر پارسی در خاستگاه زبان قدم گذاشته است.

چندوجهی بودن اندیشه‌ سرایندگان؛ خصوصیت برجسته سبک هندی

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران اضافه کرد: مستقل از زمینه‌های بروز و گسترش سبک هندی و آنکه در قلمروی دیگر، سبکی از شعر را به نام قلمرو دیگری می‌خوانند و بزرگانی چون ملک‌الشعرا بهار در سبک‌شناسی به این نام صحه می‌نهند، خود نشان از فراگیری زبان فارسی و فرهنگ تساهل و همراهی پارسیان با همسایگان و هم‌اندیشان فارسی‌زبان دارد. باید متذکر شوم خصوصیت برجسته سبک هندی گسیختگی معانی و چندوجهی بودن اندیشه‌های سرایندگان آن است.

وی ضمن طرح این نکته که در برخی مواقع زبانی را به کار می‌گیریم که با آن محاوره و گفت‌وگو نمی‌کنیم، مطرح کرد: درواقع به صورت ساختاری چیزی به ترکیبات آن افزوده یا می‌کاهیم که در محیط محاوره عجیب، تازه و نوآیین جلوه می‌کند؛ با این پدیده در شعر بیدل نیز روبه‌رو هستیم. حال از روزگار دهلوی به زمانه خود برگردیم؛ می‌دانیم در صد سال گذشته ادبیات، فرهنگ و ارتباطات به سوی مینی‌مال شدن و کوتاه شدن حجم، حرکت کرده است. به دورانی پا می‌نهیم و درحقیقت پا نهاده‌ایم که از تفصیل به مجمل در حال تغییر شکل است.

وی افزود: در روح زمانه گذشته، شنیدن یک قصیده با تعداد ابیات منطقی آن التذاذ و اقناع را برای روح مخاطب به‌بار می‌آورد و در ادامه نوعی اختصار و تبدیل مضامین، ما را به غزل رساند. شاید در حوصله روح زمانه کنونی آن واحد درک معنوی، روحی و جنبه حوصله و اقناع در میان جوانان و نوجوانان‌ و اهالی عمومی ادبیات با تک بیت و دو بیت رخ می‌دهد.

علی رمضانی در پایان سخنان خود گفت: شاید راز شگفت بازگشت به بیدل در میان ایرانیان و مطرح شدن عمیق او از اینجا شکوفا می‌شود که خواننده و شنونده مایل است معانی و مفاهیم متفاوت و گاه متضادی را در حریم خویش بپذیرد و چندوجهی و با تک بیت‌ها به اوج برسد. بیدل توانست معنا و معما را از سطح به خط منتقل کند و شاید خواننده‌ای که در گذشته برای حظ بردن نیاز به چندین ابیات داشت به یکباره مواجه شدن‌اش با تک بیتی که همه معنی را عصاره و به قول امروزی‌ها «زیپ‌شده» تقدیم کند، زمانه دیگری را چون امروز می‌طلبید.

ارتباط تنگاتنگ بیان زبان فارسی و هند قابل مشاهده است
در بخش دیگر این نشست محمدعلی ربانی بیان کرد: ارتباط تنگاتنگ بین زبان فارسی و هند به گونه‌ای است که حتی برخی از شعرای بزرگ ما را به شبهه واداشته است که شاید فارسی همان هندی باشد. فردوسی در بیتی می‌گوید «ز پنجاه بازآوریدند سی * ز ایرانی و رومی و پارسی» که پارسی را می‌توان معادل هندی گرفت. مولانا نیز در دیوان شمس می‌گوید «دشمن نیم ارچند که دشمن رویم * اصلم ترکست اگرچه هندی گویم»؛ در این بیت نیز می‌توان پارسی گویی را با هندی‌گویی برابر دانست. تنگاتنگی بین زبان و فرهنگ فارسی و هند از دیرباز قابل مشاهده است و اگر هند نبود بالندگی زبان فارسی بدین صورت که در امروز اتفاق افتاده است، شکل نمی‌گرفت.

شعر امروز ایران از شعر گذشته تاثیر گرفته است

طباطبایی نیز دیگر سخنران این نشست ابتدا سخنان خود را با غزلی از بیدل دهلوی آغاز کرد و با اشاره به اینکه بیدل می‌تواند حلقه ارتباطی فارسی‌زبانان باشد، عنوان کرد: دهلوی شاعری است که تمام کشورهایی که به فارسی تکلم می‌کنند بر شاعری او صحه نهادند و مورد قبول همگان است.

او ضمن طرح این نکته که گنجینه اشعار بیدل نوعی راهنماست، بیان کرد: اشعار این شاعر، من که ایرانی هستم را به فرهنگ‌های مختلفی که تجربه کرده است مثل فرهنگ و عرفان هندو و مسائل مختلفی که در این کشور اتفاق افتاده رهنمون می‌کند. بنابراین بیدل می‌تواند حلقه ارتباطی محکمی بین تمام کشورهای فارسی زبان باشد.

وی در بخش دیگر سخنان خود درباره شعر امروز ایران مطرح کرد: تصور اکثر افراد این است که شعر امروز ما هیچ ارتباطی با گذشته ندارد و اتفاقاتی که رخ داده تافته جدا بافته‌ای است. اما شعر امروز ایران از شعر گذشته تاثیر گرفته است. تا دوره معاصر ادبیات فارسی دوره حاکمیت شعر است و این امر را هم می‌توان از میزان آثاری که به صورت منظوم سروده شده و هم در میان کتاب‌هایی همچون چهارمقاله نظامی دریافت. در بخشی از این اثر، عنصرالمعالی فرزند خود را نصیحت می‌کند و می‌گوید کلامی را که می‌توان به شعر گفت به نثر نگو؛ منظورش این است که تا حد ممکن شاعرانه سخن بگو و چنین استدلال می‌کند که شعر کلام حاکمان و اربابان بوده و نثر کلام رعیت است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه صحبت‌های خود به روند نثر اشاره کرد و گفت: نثر فارسی ساده شروع می‌شود و آرام آرام احساس می‌کند در مقابل شعر کم آورده است؛ بنابراین آرایه‌ها به آن افزوده می‌شود و به جایی می‌رسد که ما به نثر متکلف و دشوار می‌رسیم. نثری که شاید نویسنده هم نمی‌داند چه نوشته است. این مسئله از این رو در نثر به وجود می‌آید چون نویسنده احساس می‌کند نثرش تاثیرگذاری شعر را ندارد.

وی با اشاره به نظر پژوهشگران غربی درباره شعر بیان کرد: وقتی که آن‌ها شعر را توصیف می‌کنند آن را به رقصیدن و نثر را به راه‌ رفتن تشبیه می‌کنند. زمانی که می‌رقصید، نمی‌توانید هدف خاصی داشته باشید ولی این امر می‌تواند در راه رفتن اتفاق بیفتد. بنابراین ما باید بپذیریم تا دوره مشروطه شعر قالب است و امروز ادبیات داستانی همپای شعر ما قرار گرفته است.

نمی‌توانند سبک جدیدی در شعر ایجاد کنند

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص سبک‌های مختلف شعری مطرح کرد: وقتی سبک‎های مختلف شعر فارسی را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم نامگذاری‌ها جغرافیایی است و منطقه اقامت شاعران مهم بوده است؛ سبک خراسانی برای خراسان آن روزگار است. سبک عِراقی برای بخش‌های مرکزی ایران است که اصفهان و اراک و... را شامل می‌شود. سبک هندی نیز همینطور. علی‌رغم تلاشی که صورت می‌گیرد، نمی‌توانند سبک جدیدی در شعر ایجاد کنند و آن به این دلیل است که از نظر ماهیت نامگذاری‌ها جغرافیایی است.

طباطبایی افزود: یعنی اگر بخواهیم شعر معاصر را به عنوان یک سبک معرفی کنیم دو راه بیشتر نداریم؛ یا منطقه جغرافیایی را در نظر بگیریم که کار دشواری است از این رو که شعر معاصر ما کاملا پراکنده است. یا تعریفی که پیشینیان از سبک شعر فارسی داشتند را باز تعریف کنیم. به نظر می‌رسد بحث محتوایی که در نثر فارسی به کار رفته است همچون ساده، بینابین، مرسل، مصنوع، متکلف و روزنامه‌ای می‌تواند مشکل موجود را برطرف کند. علی‌رغم تمام کارهایی که انجام شده تقسیم‌بندی نثر با شعر فارسی کاملا مخالفت دارد.

او با اشاره به اینکه رودکی پدر شعر فارسی است درباره بهره شاعران معاصر از شعر شاعران گذشته عنوان کرد: معتقدم شعر فارسی هویت خود را با رودکی نشان داده است؛ افزون بر اینکه این شاعر کثیرالشعر بوده است ما لحن را در اشعار رودکی می‌بینیم؛ بنابراین اگر در شعر معاصر تغییر لحنی وجود دارد به رودکی باز می‌گردد. همچنین برخی معتقدند که غزل امروز ایران و غزل امروز فارسی است که قالب‌های مختلفی را در خود جای داده است؛ اما اینگونه نیست. در قرن پنجم منظومه‌ای تحت عنوان «ورقه و گلشاپ» داریم که در قالب مثنوی است و هرگاه عاشق و معشوق می‌خواهند سخن عاشقانه بگویند تبدیل به غزل می‌شود.

وی با اشاره به این که سادگی زبان را در غزل امروز شاهد هستیم که در پیشینه ما نیز وجود دارد، تاکید کرد: ادبیات و شعر معاصر ما هیچگاه نمی‌تواند اصالت خود را فراموش کند. شاملو، پدر شعر سپید علت بارور شدن ذهنش را خواندن تاریخ بیهقی می‌داند. او از این اثر و متون مقدسه تاثیر پذیرفته که اینگونه موارد رقم خورد.

طباطبایی در پایان سخنان خود به حافظ اشاره کرد و گفت: از میزان اشعار این شاعر چنین برمی‌آید که شاعر برای ماندگاری نیاز به سرودن زیاد شعر ندارد. نکته دیگر این است که شعری بگویید که خاصیت شعر داشته باشد و همچنین شعر امیدوارانه بسرایید.

ادبیات پایداری در عرصه نظم و نثر همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد

در بخش دیگر این نشست حسام با اشاره به اینکه در ایران ادبیات سده اخیر را ادبیات معاصر ایران نامیده‌اند، بیان کرد: دوره اول ادبیات معاصر از شروع مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دوره دوم بعد از انقلاب تا کنون را شامل می‌شود. دوره اول مشخصا بازخوردی از اتفاقات اجتماعی و سیاسی آن روزگار است و طبیعتا ادبیاتش هم برگرفته از همان موضوعات و مضامین اجتماعی است؛ ادبیاتی که رویکرد سیاسی و انتقادی دارد و گاهی با طنز همراه است. در این ایام ترجمه آثاری که در غرب مورد توجه محققان است وارد ادبیات ما می‌شود. این آثار نوعا در حوزه داستان و رمان است. درواقع باید ریشه‌های علایق نگارش ایرانی‌ها در سبک‌های نوین را در دوره اول ادبیات معاصر کاوید و این نگاه سبب می‌شود پشتوانه و ذخیره‌ای که متکی به ادبیات غنی پیشین ما بوده، شکل بگیرد.

وی در ادامه عنوان کرد: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاق جدیدی می‌افتد؛ این حادثه تعریف جدیدی از ادبیات دوره دوم معاصر ما ایجاد می‌کند و ادبیات پایداری یا مقاومت شکل می‌گیرد. این ادبیات حاصل جنگ تحمیلی است و به جنگ می‌رسد اما در عرصه نظم و نثر همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

او در ادامه سخنان خود مطرح کرد: از همان ابتدا در ایران دغدغه‌ای در سه نهله ایجاد می‌شود؛ عده‌ای به ماجراهای پیش آمده از جمله جنگ نگاهی تاریخ‌محور و دغدغه ثبت و جمع‌آوری دارند که کاملا خاستگاه تاریخی داشته و سهمی از ذوقیات ندارد. نهله دوم متکی به دوره اول ادبیات معاصر ماست. ادبای این دوران با آثار فاخر و قله‌های ادبی سایر ملل آشنا هستند و نگاهشان این است که آثاری همچون آثار افرادی چون تولستوی، ویکتور هوگو و... که در شرق و غرب در حوزه اتفاق جنگی و نظامی نوشته شده، خلق کنند.

این نویسنده ضمن بیان اینکه نهله سوم از تلاقی ادبیات و تاریخ ایجاد شده است، تاکید کرد: این نهله در سایر ملل هم پیشینه دارد اما به این سبقه در تاریخ ادبیات ما نبوده که پیوند مستندات تاریخی و ذوقیات داستانی را در یک نقطه بهم گره بزند. می‌توان گفت مستندنگاری داستانی محصول و زاییده این تفکر است؛ این محصول از طرفی دغدغه این را دارد که واقعیت‌های اجتماعی را بیان کند که تحریفی در آن اتفاق نیفتد. از طرفی هم واقف است که هر چیزی با زبان هنر مطرح نشود و پشتوانه ادبیات غنی ما پشت آن نباشد ماندگاری نخواهد داشت.

حسام در پایان صحبت‌های خود گفت: گونه و ژانر جدیدی در حوزه مستندنگاری داستانی شکل می‌گیرد که از امتزاج تاریخ و ادبیات است. کسانی که پیوند این دو حوزه را دریافتند و پشتوانه قدیمی و محکم ادبی ما را شناختند توفیقات بیشتر کسب کرده و آثارشان مورد اقبال قرار گرفت. در نهایت باید بگویم نهله اول به دنبال ثبت، نهله دوم در پی خلق و نهله سوم به دنبال کشف حقیقت است. این سه مسیر در ایران معاصر ما در حال حرکت و رقابت هستند و ترجمه می‌شوند اما نکته مشترک آن‌ها مضمون و محتوا است.

زبان و ادبیات فارسی برای ما الهام‌بخش است

اخلاق احمد ‌انصاری (آهن) نیز در این نشست سخنان خود را با خواندن شعری از بیدل دهلوی آغاز کرد و گفت: زبان و ادبیات فارسی نمایانگر فرهنگ فارسی با ابعاد مختلف و چندگانه است؛ یکی از مراجع این فرهنگ هندوستان کهن و تاریخی است که همیشه برای ما الهام‌بخش بوده است.

وی در ادامه به امیرخسرو دهلوی شاعر پارسی‌گوی هندوستان اشاره و عنوان کرد: فرهنگ و زبان فارسی با این شاعر گره خورده است و امروز هم به نام او افتخار می‌کنیم؛ این شاعر، هندوستان را برجسته می‌سازد و هویت این کشور را میان فارسی ‌زبانان برجسته می‌کند.

اخلاق احمد ‌انصاری با اشاره به اینکه ادبیات معاصر در افغانستان نیز بعد از مشروطیت با مشکل مواجه است، بیان کرد: که زبان فارسی زبان معرفت است و به برکت این زبان ما دور هم جمع شده‌ایم. زبان فارسی، کشورهای پارسی زبان را به یکدیگر وصل می‌کند.

سرزمین عشق و خاک پهلوانان است ایران

علی حیدر دیگر میهمان نشست «ادبیات معاصر ایران» غزلی درباره ایران خواند:

سرزمین عاشقان و مهربانان است ایران * همچنان هندوستان مرا جان است ایران

سرزمین حافظ و خیام و سعدی و ثنایی * خاک مردان بزرگی همچون سلمان است ایران

سرزمین انقلاب و حکمت و قرآن و عرفان * از لحاظ دید و دانش بس چراغان است ایران

حضرت خورشید دارد همچنان پیر خراسان * از عرب‌ها بیشتر حتی مسلمان است ایران

حاج قاسم دارد و مردان مردی همچون چمران * عشق زان سر می‌زند خاک شهیدان است ایران

داریوش و کی‌قباد و رستم و سام و نریمان * سرزمین عشق و خاک پهلوانان است ایران

شاد زی ای مهد فکر و فلسفه و شعر و حکمت * سرزمین علم و عشق و عقل و برهان است ایران

مشهد و شوش و ری و شیراز و تهران و خراسان * هر طرف رنگ طبیعت دشت جانان است ایران

ویستا و یسنا و ویسپرد و تورات و قرآن * سرزمین وحی و الهام است و ایمان است ایران

مهر و لطف و عشق می‌بارد ز فرط شوق و مستی * معدن دُر ثمین و عرض نعمان است ایران

ندای سبزه و گل دیده می‌شود

سعید قمر نیز در ادامه شعری که به مناسبت عید نوروز سروده بود قرائت کرد:

هوای تاز و نو دیده می‌شود هر سو

ندای سبزه و گل دیده می‌شود هر سو

صبا پیام محبت ز شهر عشق آورد

شبانه روز جوان دیده می‌شود هر سو

ارتباط فرهنگی ایران و هند در دوره ساسانی

رضوی نیز در این نشست به دوره ساسانیان و یکی از پادشاهان آن، انوشیروان اشاره و عنوان کرد: انوشیروان درباره هندوستان شنیده بود. در دوران حکومت او ارتباط فرهنگی با ایران و هند برقرار بود و داستان‌هایی از هندوستان که خیلی معروف بود به ایران آمد. در آن ایام کتاب «کلیله و دمنه» ابتدا به زبان پهلوی ترجمه شد و سپس ابن مقفع این اثر را به عربی و نصرالله منشی نیز آن را به زبان فارسی ترجمه کرد.

فتانه نجیب الله نیز با حضور در نشست ادبیات معاصر ایران در حاشیه سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو بخش‌هایی از شعر دوباره می‌سازمت وطن را خواند. اخلاق احمد انصاری (آهن) هم شعری خواند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha