۱- نظامی شاعری از منطقه گنجه آذربایجان (بسیاری معتقدند که محل تولد نظامی تفرش بوده است) که عربی را به نیکی میدانست، با فرهنگ و اندیشه روم و یونان کاملا آشنا بود و به فارسی و ترکی شعر میگفت. نظامی برآیندی واقعی از چهار فرهنگ اصلی جهان، یعنی فرهنگ ترکی، فارسی، عربی و یونانی است و همین دلیل مانایی و زایایی مداوم نظامی است، چرا که توانسته جوهرهی هر چهار سنت تاریخی و فرهنگی را درآمیزد و به ثابتاتِ انسانی برسد که در میان همهی فرهنگها مشترک است.
۲- غالب اشعار نظامی به فارسی ست. اما محتوا و درونمایه اشعار از فرهنگهای مختلف برگرفته شده. نظامی پند ارسطو و افلاطون را آورده، اسکندر را مدح گفته، داستان لیلی و مجنون عربی را به اصرار شاه به فارسی سروده، تعابیر و اصطلاحات ترکی را به فارسی درآورده و... خصیصه ممتاز نظامی آن است که توانسته داستانها و معانی را از فرهنگها و زبانهای مختلف گرد هم آورد. بخشی از این برخوردِ بازِ نظامی با فرهنگهای مختلف، ریشه در جغرافیای تولد و زندگی او دارد.
گنجه پیوندگاه فرهنگها بوده و همین مساله باعث شده تا بر خلاف برخی شاعرانِ دیگریستیز، نظامی دیدگاهی پذیرنده و باز نسبت به دیگریِ فرهنگی داشته باشد. مثلا نظامی اسکندرنامه میسراید و به مدح و ستایش اسکندر میپردازد و در قالب این داستان، پندهای خود را به مخاطب منتقل میکند.او ظرفیت سترگ اخلاق جهانی است، نظم اخلاقی که مرز و زبان و فرقه نمی شناسد و برای همه آحاد بشریت، خوشایند و نجات بخش است. توجه نظامی به اخلاق یکی از ویژگیهای ممتاز اوست. مخزنالاسرار سراسر شعر تعلیمی است. نظامی پیامآور همزیستی و تعایش است و شعر او دعوت به گشادهرویی، تواضع، زهد، تقوا، دادگری و... است.
۳- نظامی شاعر بزم و داستان بود؛ ساقینامه و به قول خودش هوسنامه سروده است. نظامی در واقع شاعر فرهنگ است. او از ظرفیت ادبیات بزمی و داستانی برای تربیت استفاده کرده است. به قول خودش هرچند ظاهر اشعارش بزم و شَعَف و داستان عاشقانه و موزون است، ولی «همه رمز و اشارت خِرَد است». نظامی از امکانهای جذابیتِ رسانه شعر، برای آراستن و انتقال پندها و نکات اخلاقی خود استفاده کرده است.
ما باید در قالب چرخه های صنایع خلاق و محصولات فرهنگی، شخصیت ها و روایت های نظامی را به زمین فرهنگ عمومی و مصرف سرگرمی مردم خصوصا کودکان و نوجوانان بیاوریم. آشتی با حافظه فرهنگی، ابزار می خواهد و امروز در نظام فرهنگی کشور خصوصا در بدنه مردمی انقلاب اسلامی این پیشرفت و فناوری کاملا وجود دارد.
۴- به تعبیر علامه جعفری، نظامی در رده بالای انسانهایی قرار دارد که با معارف انسانی و ثابتهای معارف انسانی آشنایی دارند. نظامی ذهن مشرفی دارد و دو سه بیت از نظامی به عنوان رشته تفکرات والای بشری میتواند پایهی یک مکتب فلسفی قرار گیرد اما دشواری کار آن است که این ابیات و معانی گسیخته است و نظامی در یکجا بیان نکرده است. پس ضرورت پژوهش جدی درباره آثار نظامی هنوز هم احساس میشود.
به قول علامه جعفری میتوانیم به جای برخورد موزهای و عتیقهای با نظامی و بَهبَه نظامی گفتن، با تلاش و کوشش علمی از نظامی استنباط و استخراج کنیم و معانیای را از او بگیریم در تعلیم و تربیت استفاده کنیم و بگوییم اینها آن ثابتاتیست که زوالی بر آنها نیست.
باید فراتر از جنبههای حسی نظامی، به اوج کار او با معقولات بپردازیم. باز به تعبیر علامه جعفری نظامی از آن مشعلهای برافروخته در تاریخ است که به ما میگوید از کجا آمدهایم، کجا هستیم و به کجا خواهیم رفت البته به قول علامه جعفری، طبعا حکیم نظامی ایراداتی هم داشته است و به تعبیر مرحوم علامه برای اینکه روح نظامی از ما راضی شود، نباید افراط در تعریف کرد و طبعا نظامی نکاتی دارد که نیاز به اصلاح و تجدیدنظر دارد.
۵. نظامی یک شخصیت میانفرهنگی است و نمیتوان نظامی را محدود کرد. نظامی همانقدر که در شبهقاره الهامبخش بوده، در اصفهان و شیراز هم خوانده شده، در خراسان دیده شده و در آذربایجان به او فخر شده است. نظامی در میانهی فرهنگها ایستاده و اینکه هرکسی از ظن خودش، یار نظامی شده است، اتفاقا یک فرصت طلایی است. پیام نظامی پیامی میانفرهنگی است و همان نقطه اشتراکِ در میانه فرهنگهاست.
همانطور که مقام معظم رهبری از فارابی به عنوان یک شخصیت پیوندساز و مبدا همکاری فرهنگی و علمی میان ملتها نام میبرند، نظامی هم دقیقا میتواند نقش یک شخصیت پیوندساز را ایفا کند.
شخصیتهایی مثل نظامی و فارابی و ابنسینا و مولوی و...، گنجهای میانفرهنگی هستند که میراث هرکدام میتواند مرزهای ترسیمی را درنوردد و فرهنگها را در کنار هم، و نه رودرروی هم، قرار دهد.
هفت پیکر و هفت گنبد نظامی، نمادی از امر چندفرهنگی هم هست. هفت گنبد به هفت رنگ و آداب، که هر کدام قصه و ماجرایی دارد. هفت زیبارو که هریک در زیر گنبد خود رنگ و معنا میگیرن.
د. نظامی در بستر عشق، خواننده را به بزم فرهنگها میبرد.
نظر شما