مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

تهران- ایرنا- چهره‌هایی در سال گذشته غروب کردند که سال‌ها برای تبلیغ دین و قرآن، شهر به شهر و کشور به کشور به دنبال نشر معارف الهی بودند و خون دل‌ها خوردند تا نظام اسلامی رشد کرده و به بالندگی برسد ولی آیا دوباره شاهد ظهور چنین چهره‌هایی در عرصه دین و سیاست خواهیم بود؟

سال ۱۴۰۱ با تمام فراز و فرودهایش گذشت ولی از دست دادن بزرگانی که برخی از آنان ستون های اخلاق یا دانشمندانی بزرگ در عرصه های گوناگون بودند، شاید به این زودی ها جبران نشود؛ بزرگانی همچون آیت الله ناصری یا فاطمی نیا که شاگردان اخلاق پای منبرها و درس های آنان از زلال معرفت سیراب می شدند و دانشجویان و حوزویان، درس اخلاق برمی گرفتند و با علم و پژوهش درهم می آمیختند. برخی از این شخصیت ها نیز در گمنامی چهره در نقاب خاک کشیدند و کسی هم از رفتنشان آگاه نشد.

شخصیتی کم نظیر در عرصه های مختلف

تصویری که بیشتر مردم از مرحوم آیت الله ری شهری دارند، چهره یک مرد سیاسی و انقلابی است در حالی که تلاش ها و خدمات این عالم مجاهد در حوزه معارف دینی به ویژه حدیث شناسی و روایات بر تلاش های سیاسی غلبه داشته ولی کمتر دیده می شد. مثلا ایجاد موسسه دارالحدیث و تاسیس دانشگاه قرآن و حدیث در قم و همچنین در جوار حرم حضرت عبدالعظیم یکی از خدمات این روحانی انقلابی بود و کسانی که با علوم حدیث آشنایی دارند، بهتر می توانند این خدمات را درک کنند. رهبر معظم نیز در پیام تسلیت خود از مرحوم ری شهری به عنوان شخصیتی کم نظیر در عرصه‌های علمی، اخلاقی، انقلابی، سیاسی و اداری یاد کردند که با اخلاص و صفا همراه بود.

حجت‌ الاسلام محمّد محمّدی نیک ری‌شهری در هفتم آبان ماه ۱۳۲۵ در خانواده‌ای متدین در شهرری دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۳۹ پس از پایان تحصیلات ابتدایی وارد حوزه علمیه شهرری شد و در سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل به قم رفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به گذراندن مدارج تحصیلی و تدریس در حوزه علمیه قم اشتغال داشت و پس از سال‌ها حضور در دروس خارجِ فقه و اصول، به درجه اجتهاد نائل آمد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

وی از ابتدای نهضت اسلامی به‌ویژه در جریانات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به جمع نیروهای انقلاب پیوست و بارها در این مسیر دستگیر، محاکمه، تبعید و زندانی شد و پس ‌از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان به ‌فعالیت‌های اجتماعی ـ سیاسی اشتغال داشت و مسئولیت‌های مختلفی همچون حاکم شرعی دادگاه‌های انقلاب، ریاست دادگاه انقلاب ارتش، دادستانی کل کشور و دادستانی دادگاه ویژه روحانیت را بر عهده گرفت و در ششم شهریور ماه ۱۳۶۳، با کسب آرای اکثریت قاطع نمایندگان مجلس شورای اسلامی به‌عنوان نخستین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.

دبیرکلّی جمعیت دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی و تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، نمایندگی مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگی ولیّ فقیه و سرپرستی حجاج، ریاست مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث و ریاست دانشگاه و پژوهشگاه قرآن و حدیث از دیگر مسئولیت‌های مرحوم ری‌شهری بود. آیت الله ری شهری در آخرین ساعت های نخستین روز سال ۱۴۰۱ در سن ۷۶ سالگی در بیمارستان خاتم الانبیاء (ص) تهران به لقاء الله پیوست.

یادگاری از مرجع بزرگ شیعیان

آیت الله سید مهدی بجنوردی متولد ۱۳۱۳ شمسی در نجف، فرزند ارشد آیت‌الله العظمی میرزا حسن بجنوردی، از مراجع نجف بود که در دوره حکومت پهلوی بعد از یک سفر از ایران ممنوع الخروج شد و در تهران اقامت کرد. مادر وی نیز، نوه آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، مرجع عام شیعیان جهان، بود.

سیدمهدی بجنوردی از کودکی تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و در هشت سالگی به دست جدش، سید ابوالحسن اصفهانی معمم شد. مقدمات و سطح را نزد پدر و دیگر اساتید حوزه از جمله شیخ صدرا بادکوبه‌ای بهره برد و پس از آن در درس خارج فقه و اصول مراجع تقلید نجف حضور یافت. دیری نگذشت که همه اساتیدش به اجتهاد او شهادت دادند. وی از ابتدای جوانی، کتاب های مختلف فقهی و اصولی را برای طلاب و فضلای حوزه نجف تدریس کرد و برخی از مراجع معاصر از شاگردان آن دوران وی هستند. بجنوردی در محضر اساتیدی همچون آیات عظام حسین حلی، سید محسن حکیم و سید محمود شاهرودی نیز تلمذ کرده بود.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

بجنوردی در سال ۱۳۴۹ به تهران مهاجرت کرده و ضمن اقامه نماز جماعت، به تدریس و تالیف همت گمارد. درس خارج او در تهران از مشهورترین دروس به‌شمار می‌رفت. وی با بیش از ۶ دهه تدریس سطوح مختلف و خارج، شاگردان بسیاری را تربیت کرد و مجلس درس او پر از عالمان حوزوی و دانشگاهی بود که از جمله شاگردانی که در محضر ایشان تربیت یافتند می توان به علمایی همچون بشیر نجفی، شمس الدین واعظی و عبدالنبی نمازی اشاره کرد. وی در اول اردیبهشت دار فانی را وداع گفت.

استادی با بیانی جذاب و لحنی شیرین

آیت الله سید عبدالله فاطمی‌نیا در سال ۱۳۲۵ در تبریز چشم به جهان گشود. از کودکی تحت تربیت دینی و علمی پدر خود به نام میر اسماعیل که از علمای اهل عرفان بود، قرار گرفت. سپس نزدیک به ۳۰ سال نزد میرزا حسن مصطفوی از شاگردان سید علی قاضی تحصیل کرد. وی همزمان تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال کرد و پس از مصطفوی از محضر علمایی چون علامه طباطبایی، سید محمدحسن الهی طباطبایی (برادر کوچکتر علامه طباطبایی)، محمدتقی آملی، سید رضا بهاءالدینی، محمد تقی بهجت و علامه جعفری در علوم اسلامی و عرفان استفاده کرد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

از وی آثار ارزشمندی در زمینه آگاهی اسلامی و شرح مفاهیم شیعی به جا مانده که از آن جمله می توان به نکته‌ها از گفته‌ها، فرهنگ انتظار: در مورد غیبت امام زمان و مباحث اسلامی دیگر، فرجام عشق: شرحی بر غزل حضرت امام خمینی (ره)، به زبان فارسی و اردو، یک نکته از هزاران در دو جلد شامل فرهنگ انتظار و فرجام عشق، ارمغان غدیر: چهل حدیث از منابع شیعه و سنی، دربارهٔ رویداد غدیر خم، شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره، نغمه عاشقی اشاره کرد.

آیت الله فاطمی نیا پس از یک دوره بیماری طولانی در ۲۶ اردیبهشت دعوت حق را لبیک گفت. رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود درباره این عالم فرزانه فرمود: اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پرفیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن مایه‌ تأسف و اندوه است.

یار امام و سفیر انقلاب

حجت‌الاسلام سید محمود دعایی، سال ۱۳۲۰ در یزد دیده به جهان گشود، پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد حوزه علمیه کرمان شد و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت. او پس از اتمام سطوح اولیه تحصیلی در کرمان به حوزه علمیه قم رفت ، بعد از تکمیل سطوح عالیه در سال ۱۳۴۶ تحت تعقیب رژیم شاه قرار گرفت و مخفیانه به عراق رفت و در آنجا تحصیلات علوم اسلامی را ادامه داد. در این دوران تلاش‌های وسیعی جهت استردادش صورت گرفت که مأموران رژیم گذشته در این زمینه موفق نشدند.

وی از اعضای مجمع روحانیون مبارز، سرپرست مؤسسه اطلاعات از سال ۱۳۵۹ و نماینده شش دوره مجلس شورای اسلامی از ابتدا تا سال ۱۳۸۲ بوده. دعایی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خارج و داخل ایران از فعالان سیاسی بوده و در خلال این مدت به اروپا و کشورهای غرب آسیا همچون سوریه، لبنان، اردن، عربستان، پاکستان و افغانستان سفر کرده است. او یکی از همراهان امام خمینی(ره) در دوران اقامت در شهر نجف بوده و در فاصله سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ نیز سفیر ایران در عراق بود. دعایی در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر را کسب کرد. وی ۱۵ خرداد در بیمارستان درگذشت.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

رهبر انقلاب درباره این عالم انقلابی فرمود: ایشان برخوردار از صفات نیک و پسندیده‌ئی بودند؛ صفا و سلامت نفس، فروتنی و ساده‌زیستی، پاکدستی و قناعت، ارادت عمیق و راسخ به امام بزرگوار و انقلاب و پایداری و وفا در دوستی و رفاقت. گذشته‌ ایشان در عراق و ایران در دوران مبارزات هم فصل مُشبِع دیگری است که موجب رحمت و مغفرت الهی است ان‌شاءالله.

معلم اخلاق با بیان اثرگذار

آیت الله محمّد علی ناصری دولت آبادی مشهور به آیت الله ناصری در سال ۱۳۰۹ ‏هجری شمسی در شهر دولت‌‏آباد برخوار در خانواده‌‏ای مذهبی به دنیا آمد. پدر او حجّت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد باقر ناصری‏ و در شمار عالمان فرهیخته آن دوران بود.

حوزه علمیه حضرت ولی عصر (عج)، حوزه علمیه صاحب الزمان (عج)، حوزه علمیه نرجس خاتون (س)، مرکز دیجیتال حضرت، ولی عصر در دولت آباد و موسسه تحقیقات نجوم اسلامی از جمله مراکز دینی زیر نظر این استاده حوزه بود.

آیت الله ناصری علاوه بر تلاش‌های علمی و دینی و هدایت و راهنمایی مردم طلاب و اهل علم در کارهای خیر نیز مشارکت جدی داشت و از جمله این اقدامات می‌توان به تلا ش برای ایجاد مرکز درمانی حضرت ولی‌عصر(عج)، بخش دیالیز بیمارستان گلدیس شاهین شهر، بخش دیالیز بیمارستان محمد میمه و اورژانس شبانه روزی دولت آباد اشاره کرد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

آب حیات (مجموعه سخنرانی‌درباره امام عصر)، در امتداد نور (مجموعه سخنرانی درباره آیات تاویل شده به حضرت، ولی عصر و آخرالزمان)، رسم بندگی (فرازهایی از خطبه بلند حضرت امیرالمومنین در مورد حالات و خصوصیات اخلاقی متقین) و سخن دوست از تتالیفات و آثار به جا مانده از آیت الله ناصری است. آیت الله ناصری در چهارم شهریور دار فانی را وداع گفت.

حضرت آیت الله خامنه ای درباره این استاد اخلاق فرمود: این عالم بزرگوار و معلّم اخلاق، وظیفه‌ بزرگ تزکیه و نشر معارف اخلاقی اسلام را تکلیف خویش دانسته و با بهره‌‎مندی از خشیت و خضوع دل نورانی خود، بیان اثرگذار و نافذی را در این جهت به کار می‌بردند.

استاد حکیم سینوی

آیت الله سیدحسن سعادت مصطفوی فرزند آیت الله سیدمحمد سعادت مصطفوی در سال ۱۳۱۵ در شهر قائن خراسان جنوبی متولد شد. از ۱۲ سالگی فراگیری علوم دینی را آغاز کرد و در ۲۹ سالگی به اجتهاد و دریافت اجازه اجتهاد از اساتیدش نائل آمد.

وی از محضر اساتید بزرگواری همچون پدر خود، آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی، آیت الله حاج شیخ محمد حسین ثقفی تهرانی، استاد شیخ محمد علی حکیم تشکر شیرازی و آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بهره برد. وی در مجامع علمی به عنوان یک حکیم سینوی شناخته می‌شد و تسلط فراوانی بر اندیشه‌های ابن‌سینا داشت. کلاس‌های درس او همواره مشتاقان فلسفه و حکمت اسلامی از داخل و خارج از دانشگاه را به خود جذب می کرد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

وی علاوه بر تدریس حکمت در دانشگاه امام صادق (ع) و برخی مراکز دانشگاهی، در حوزه‌های علمیه قم مانند مدرسه علمیه دار الشفاء و حوزه های تهران مانند مدرسه علمیه مروی به تدریس اشتغال داشت. این عالم ربانی در ششم شهریور در ۸۶ سالگی به ملکوت اعلی پیوست.

پدر شهید از فقاهت تا سیاست

آیت الله عباسعلی اختری در سال ۱۳۱۸شمسی در سمنان و در خانواده ای روحانی به دنیا آمد. او تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم در زادگاه خود ادامه داد و تحصیلات حوزوی را هم در حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و ۲۰ سال در آن حوزه به تحصیل و تدریس پرداخت.

وی سپس به حوزه علمیه قم رفت و در درس‌های خارج فقه و اصول مراجع قم شرکت کرد و در آن حوزه از محضر آیات غضنفری، سبزواری، فشارکی، مؤمن قمی و محمدعلی گرامی بهره برد. سپس دوباره به مشهد بازگشت و در درس خارج فقه و اصول آیات عظام، میلانی، وحید و فلسفی حاضر شد.

وی پس از مدتی به تهران رفت و از مدرسه دارالفنون مدرک مدرسی دریافت کرد و با آغاز نهضت حضرت امام در خرداد ۱۳۴۲ به این نهضت پیوست و در جریان اعزام روحانیون به خدمت سربازی، همراه مرحوم هاشمی رفسنجانی دستگیر و به خدمت سربازی اعزام شد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

او در سال ۱۳۵۴، با ایراد سخنرانی‌های افشاگرانه در تهران، به مبارزات خود ادامه داد و به خاطر این سخنرانی‌ها، دستگیر و تحت شکنجه و آزار و اذیت ساواک قرار گرفت. پس از آزادی از زندان مبارزات خود را ادامه داد تا اینکه مجدداً در رمضان ۱۳۵۷دستگیر شد و به زندان افتاد، ولی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، و در اثر شتاب گرفتن انقلاب، از زندان آزاد شد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا به سمت ریاست کمیته انقلاب اسلامی شیروان منصوب شد. سپس در سال ۱۳۵۹ عهده دار مدرسه عالی کانون اسلامی اراک شد و با حرکت‌های انحرافی که در آنجا ایجاد شده بود به مبارزه پرداخت. او در ۱۳۶۰، طی حکمی از سوی حضرت امام(ره)، به امامت جمعه شهرستان سمنان منصوب شد.

به دنبال شهادت عبدالمجید دیالمه نماینده مشهد در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، با اصرار شهید بزرگوار حجت الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد، داوطلب نمایندگی مجلس شد و توانست با آرای قابل توجهی به مجلس شورای اسلامی راه یابد. در مجلس، در کمیسیون اقتصادی و دارایی فعالیت کرد و مدتی هم نایب رئیس کمیسیون فوق بود. آیت الله اختری پس از پایان کار مجلس اول، به قضاوت در یکی از شعب دیوان عالی کشور پرداخت. سپس از طرف امام(ره) به عنوان نماینده ایشان در استان سمنان و امام جمعه سمنان منصوب شد. او همزمان با فعالیت های سیاسی به تدریس در دانشگاه های شهید بهشتی و نیز دانشگاه تهران و دیگر فعالیت‌های علمی ـ آموزشی پرداخت.

وی در ۱۳۷۹ به عضویت شورای سیاست گذاری ائمه جمعه سراسر کشور درآمد. در ۱۳۸۰ از امامت جمعه سمنان استعفا کرد و به امامت جمعه شهرری منصوب شد. اختری همچنین در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، داوطلب نمایندگی از حوزه انتخابیه تهران بزرگ بود که توانست به مجلس شورای اسلامی راه یابد. وی در انتخابات میان دوره‌ای خبرگان رهبری(دوره پنجم) که در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد به عضویت خبرگان رهبری در آمد. سمت‌های دیگر وی، نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌های سمنان و نمایندگی ولی فقیه و بنیاد مسکن بود.

رهبر معظم انقلاب در پیامی از این عالم پرتلاش و ابوالشهید به عنوان عالمی پرهیزگار یاد کردند که در همه‌ عرصه‌هائی که حضور داشت از فقاهت تا سیاست و تا ترویج معارف اسلامی، به تلاش و فعالیت مجاهدانه شناخته شده بود. اختری به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در ۸۳ سالگی نهم آبان دارفانی را وداع گفت.

شهید راه وحدت

هفدهم آذر سال گذشته دست نفاق در جنوب کشور بیرون آمد و یکی از مولوی های شاخص منطقه به نام عبدالواحد ریگی امام جمعه اهل سنت مسجد امام حسین(ع) شهرستان خاش را به شهادت رساند. وی از مولوی‌های شاخص منطقه و استان سیستان و بلوچستان بود که از سوی افراد ناشناس ربوده و به شهادت رسید. این مولوی از افرادی بود که در راستای صلح و سازش و دعوت مردم به آرامش نقش موثری داشته است.

حجت الاسلام حمید شهریاری در پیامی به مناسبت شهادت این عالم سرشناس و شاخص اهل سنت نوشت: بار دیگر دستان تفرقه انگیز و دژخیم دشمنان اسلام از آستین عوامل مزدور آن ها بیرون آمد و یکی از روحانیون وحدت گرا، انقلابی و رزمنده دوران دفاع مقدس را در سیستان و بلوچستان به شهادت رساند. وی که از ائمه جمعه مردمی و با نفوذ منطقه خاش بود، همواره در مسیر اتحاد امت اسلامی مجاهدت نمود و علیرغم تهدیدهای مکرر از سوی عوامل استکبار از فعالیت های خیرخواهانه اسلامی باز نایستاد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

شهریاری اضافه کرد: اینجانب شهادت عالم وارسته مولوی عبدالواحد ریگی را به علما و مردم شریف ایران به ویزه استان سیستان و بلوچستان، علی الخصوص مردم متدین شهرستان خاش و سایر مسلمانان تسلیت عرض می کنم. بی شک راه این شهید عزیز توسط رهروان طریق حق و عدالت همچون گذشته ادامه خواهدداشت و اینگونه ترورهای کور و ناجوانمردانه خللی در عزم امت اسلامی برای حرکت به سوی امت واحده ایجاد نخواهد کرد.

مجاهدی در عرصه دین و رسانه

در آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ انتشار خبر درگذشت حجت الاسلام مسعود دیانی شاعر، منتقد، پژوهشگر حوزه دین و اندیشه و همچنین مجری کارشناس برنامه سوره در شبکه چهار سیما پس از تحمل یک دوره بیماری سرطان برای اهالی دین و معرفت و همچنین اهالی رسانه دردناک بود.

دیانی متولد ۱۳۶۰ دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری دین پژوهی بود، سردبیری برنامه‌ ادبی شب روایت و شب‌های هنر و سردبیری مجله‌ ادبی الف‌یا و عضویت در تحریریه‌ ویکی‌شیعه، معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران از سوابق وی بود. دیانی روزنوشت‌های خود از ابتلا به بیماری سرطان و چگونگی درمان این بیماری را در صفحه شخصی خود در فضای مجازی می‌نوشت که آخرین نوشته او مربوط به دو هفته قبل از فوتش بود که پس از آن قدرت نوشتن را از دست داد و دیگر نتوانست بنویسد.

مجاهدان سنگر علم و دین که رخ در نقاب خاک کشیدند

حجت الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در داغ او نوشت: بسیاری از علاقه مندان مسعود دیانی، او را با نوآوری‌هایش در برنامه‌هایی که در آن‌ها حضور داشت، نگاهش به جهانِ طلبگی و دین‌شناسی و نوشته‌های امیدبخش و آموزنده‌اش حتی در روزهای سخت بیماری به یاد می‌آورند؛ ولی شیخ مسعود عزیز برای من شخصیت مجاهد و قدبلند و استواری بود با نگاهی ژرف به پیوندِ ظاهر پیچیده و باطن عمیق هستی، که داشت قدم به قدم برای سرای باقی مهیا می‌شد؛ نگاهی از دل تاریخ و جایی که مولای عالمیان خطاب به تاریخ نگاشت گویی که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست.

این عزیزان رفتند و ما هم روزی باید برویم. بیایید برای شادی روح این بزرگواران و خادمان شریعت محمدی با ذکر صلواتی، یک فاتحه نثار کنیم و از خدا بخواهیم تا آنان را با رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) محشور کند. آمین

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha