الهام فلاح درباره ارتباطی که از راه فعالیت در فضای مجازی با مخاطبانش برقرار کرده و تاثیر آن بر کتاب اسب چوبی، به خبرنگار ایرنا گفت: در طول چند سالی که در فضای مجازی فعالیت میکنم، دردِدل تعداد زیادی از مخاطبان را شنیدم. حتی گاهی حجم درنظرگرفته شده برای پیام کافی نیست و از راههای دیگری پیامهای طولانی میفرستند و سفره دل خود را باز میکنند. به یاد دارم، روزی که درباره واکسن کرونا سوال کرده بودم، فردی نوشت که تحت تعقیب است و نمیتواند واکسن بزند، فکر کردم شوخی میکند، اما او خانمی بود که همسرش از او شکایت کرده و به این دلیل تحت تعقیب بود و نمیتوانست واکسن بزند.
موضوع رمان اسب چوبی شکاف بین مادران و دختران است، مخصوصا دختران دهه ۶۰ و ۷۰ با مادرانشان که متولد دهه ۳۰ و ۴۰ هستند و فاصله فکری زیادی دارند
نویسنده کتاب اسب چوبی با اشاره به اینکه از داستان زندگی هر کدام از مخاطبانش در فضای مجازی میتواند کتابی نوشته شود، ادامه داد: از برآیند داستانها به مجموعهای رسیدم که فکر میکردم در کتاب باید به آنها برسم و آن مساله شکاف بین مادران و دختران است مخصوصا دختران دهه ۶۰ و ۷۰ با مادرانشان که متولد دهه ۳۰ و ۴۰ هستند، فاصله فکری زیادی دارند. مادران انتظار دارند دخترها نسخه بهتر و به روز شده آنها باشند، اما در عین حال مانند خودشان ایثار و از خودگذشتگی نشان دهند؛ تنها تفاوت این باشد که مادران در جنگ و نداری زندگی کردند اما فرزندانشان در شرایط اقتصادی بهتری زندگی کنند.
نویسنده کتاب خونخواهی با تاکید بر اینکه چالشهای زندگی متولدهای دهه ۶۰ و ۷۰ با مادرانشان متفاوت است، ادامه داد: چالشهایی که در روابط امروزی شاهد آن هستیم برای نسل پدرها و مادرها قابل درک نیست. فکر کردم باید کتابی درباره این مساله بنویسم و نهایت ماجرا اسب چوبی شد.
ممکن است مادران از کتاب ناراحت شوند
فلاح درباره فضای کلی رمان اسب چوبی توضیح داد: داستان کلی درباره یک خانم و چالش او با مدرش است. اتفاقی در زندگی او میافتد و فکر میکند که میتواند این اتفاق را دست مایه کند تا به مادرش بفهماند که این سبک زندگی را دوست ندارد و مادر دست از سر او بردارد و به او نگوید که زن خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد. اما کماکان مادرش سپر محکمی است که ایستاده و دختر نمیتواند از او گذر کند. این داستان یک خانم است همچنین همه مسائلی که در فضای مجازی خواندم، در شکلگیری کتاب تاثیر داشتند.
نویسنده کتاب زمستان با طعم آلبالو، رمان جدیدش را سکوی پرش به جهان تخیل اعلام کرد و ادامه داد: شخصیتهایی که در کتاب اسب چوبی وجود دارد، هیچ کدام از افرادی که میشناسم و با من صحبت کردند، نیستند. روح کلی کار درباره اختلاف دو نسل است؛ عدم همزبانی و درک متقابل مادر و دختر روح کلی کار است. اینکه گویی مادر، حرفهای دختر را درک نمیکند.
او ادامه داد: در فضای مجازی بارها شد که انسانها از رنجهای سخن میگفتند، روزها زمان میگذشت و نمیتوانستم از آن رنج فارغ شوم. حتی برخی مخاطبها را ۶ماه تا یکسال دنبال میکردم. و احوال آنها را میپرسیدم. الان که کتاب چاپ شده نگران مادرانی هستم که ممکن است از کتاب ناراحت شوند، زیرا ممکن است فکر کنند که فرزندانشان به آنها میگویند که او را درک نمیکنند.
نگران مادرانی هستم که ممکن است از کتاب ناراحت شوند، زیرا ممکن است فکر کنند که فرزندانشان به آنها میگویند که او را درک نمیکنند
نویسنده کتاب به من نگاه کن با اشاره به یکی از کتابهای فریبا وفی توضیح داد: فریبا وفی کتابی با عنوان در راه ویلا دارد که در آن خیلی عریان درباره رابطه مادر و دخترش مینویسد. داستان این چنین است که دختری با دو کودک خردسال زندگی میکند و همسرش به ماموریت رفته است. اما مادر دختر به این دلیل که دختر تنها است در خانه دختر بیتوته کرده و جایی نمیرود. حتی زمانی که دختر میخواهد به سفر برود مادر او را رها نمیکند و همراه او میرود. این حال بد دختر از اینکه او مادرش است اما میخواهد گاهی مادرش همراهش نباشد و او را تنها بگذارد، مسالهای است که فریبا وفی به شکل عریان نوشته است.
او افزود: کار کردن روی این سوژهها جرات میخواهد زیرا نخستین کسی که ممکن است آزرده شوند نزدیکان هستند.
هنوز الگوی فعالان فضای مجازی را پیدا نکردم
نویسنده کتاب همه دختران دریا که تعداد بالایی دنبال کننده در فضای مجازی دارد، درباره توجه آنها به کتابهایش گفت: وقتی پُستی درباره لیوان چایی میگذارم هفت هزار لایک میخورد؛ اما وقتی خبر کتاب جدید را گذاشتم هزار لایک خورد. چهار سال است که در فضای مجازی فعالیت میکنم اما هنوز نتوانستم الگوی رفتاری انسانهایی را که در این فضا فعال هستند پیدا کنم.
فلاح با طرح این سوال که فعالیت نویسنده در فضای مجازی به ضرر یا به نفع او است؟، ادامه داد: آیا مخاطب عادت میکند که قلم نویسنده را در فضای مجازی به رایگان به دست بیاورد و بخواند یا به خریدن کتاب تشویق میشود؟ هنوز به پاسخ این سوال نرسیدم. وقتی از آنها درباره چرایی نخریدن کتاب میپرسم، پاسخ میدهند که دنبال کتابهای علمی و روانشناسی هستند؛ اما صفحه نویسنده را دنبال میکنند. در مدت چند روزی که از انتشار کتاب میگذشت توانستم حدود ۱۰۰ جلد از کتاب را در فضای مجازی بفروشم. رقم قابل اعتنایی نیست. میگویند مردم روحیه ندارند، گرانی شب عید و مسائل اجتماعی برای مرم روحیه نگذاشته است و شاید بدترین زمانی که میشد کتاب را منتشر کنیم، این روزها بود.
نویسنده کتاب خون مردگی با بیان اینکه تعداد زیادی از همصنفانش از چاپ کتابش حمایت نکردند، توضیح داد: از طرفی رفتار همصنفان من عجیب بود زیرا دو سال است که کتاب فروشی دارم و برای تعداد زیادی از کتابها تیزر و محتوا درست کردم، اما همان افراد عکسالعملی به انتشار کتاب من نشان ندادند.
نظر شما