باستان شناس: حفاری غیرمجاز (گنج یابی) فرهنگ، تاریخ و هویت کشور را تهدید می‌کند

یاسوج - ایرنا- رئیس هیات مدیره جامعه باستان شناسی ایران گفت: با حفاری های قاچاقچیان فرهنگ، تاریخ و هویت کشور نابود می شود زیرا که اشیای تاریخی حاوی اطلاعات مهمی  از فرهنگ و تمدن این سرزمین هستند.

به گزارش ایرنا، با قدم زدن در برخی از تپه های باستانی و گورستان های کهن در استان کهگیلویه و بویراحمد، چاله ها و حفاری های غیرمجاز را مشاهده می کنیم که توسط سوداگران گنج بر جای گذاشتند اگرچه کاوش غیرمجاز سابقه‌ای طولانی دارد ولی این پدیده شوم در سراسر کشور روندی فزآینده به خود گرفته است.

دلربایی دست یابی به گنج افرادی را به صورت بیمارگونه درگیر خود می‌کند که تنها تلف کردن وقت و هدر دادن سرمایه و حتی جان وی و مهمتر از آن تخریب میراث تاریخی را در پی دارد.

پی جوی گنج بیشتر یک آرزوست تا واقعیت، آرزویی که در بسیاری موارد زندگی یک فرد را نابود می‌کند چرا که برخی افراد با توهم یک شبه پولدار شدن در این مسیر قرار می گیرند و قربانی طمع خود می شوند.

کندن یک محوطه باستانی زخم غیرقابل ترمیمی بر پیکره تاریخ این کشور می گذارد چرا که بسیاری از آثار ارزشمند باستانی که هر یک می تواند در دل خود اطلاعات مهمی از فرهنگ، هنر و پیشینه این سرزمین را داشته باشد، توسط این افراد نابلد و سوداگر نابود می شوند.

با وجود برخوردهای انتظامی و قضایی با قاچاقچیان اشیای تاریخی و تلاش‌های صورت گرفته در راستای حفاظت و حراست از میراث فرهنگی، شاهد حفاری‌های غیرقانونی در جاهای مختلف هستیم. باید تدابیری اندیشید تا خسارت به هویت و شناسنامه سرزمین مان کاهش یابد.

از اینرو با "نوروز رجبی" باستان شناس و رئیس هیات مدیره جامعه باستان شناسی ایران، از پیشینه گنج یابی، چرایی و خسارتهای آن به آثار تاریخی و پیشنهادهای لازم گفت و گو کردیم.

باستان شناس: حفاری غیرمجاز (گنج یابی) فرهنگ، تاریخ و هویت کشور را تهدید می‌کند

ایرنا: در تپه ها و مراتع و حتی در برخی از زمین های زراعی کهگیلویه و بویراحمد ، شاهد حفاری هایی هستیم که با هدف گنج یابی انجام شده و این موارد به صورت فراوان دیده می شود علت را چه می دانید و به پیشینه این امر اشاره کنید؟

"نوروز رجبی": گنج یابی در جهان یک پیشینه تاریخی و درازمدتی دارد. مثلاً در هزاره اول پیش از میلاد و دوره بابل نو تا پس از آن در سده های میانی تاریخ اروپا (قرون وسطی) و پس از آن در اروپای دوران روشنگری، تلاش برای بدست آوردن و تصاحب کردن آنچه که از گذشته بجای مانده جریان دارد. به سخنی غارت آثار تاریخی و فرهنگی اصلاً سنتی غربی است و نه شرقی. این اروپاییان بودند که نخست آثار تاریخی و فرهنگی را در سرزمین ها و شهرها و روستاهای خود تاراج کردند و سپس این خوی غارت و تاراج آثار تاریخی را به سرزمین های دیگر بویژه شرقی آوردند.

در ایران از دوره قاجار هست که تلاش برای کندن تپه های تاریخی و گورستان های باستانی و غارت آثار تاریخی آغاز می شود. به ویژه آنچه که تحت عنوان «گنج یابی» از آن یاد می شود و پیشتر «تیله کنی» و طلایابی بکار می بردند، یا به وسیله تجار و ثروتمندانی که عموما یهودی بودند رایج شد یا کسانی که عامل یا گماشته یا فرستاده نظامی و سیاسی کشورهای غربی بویژه انگلیس و فرانسه بودند در ایران اینکار را انجام می دادند. بدبختانه به سبب ناآگاهی، گاهی در داخل سیاستمداران، نظامیان و افرادی که دستی در قدرت داشتند، آنها را همراهی می کردند. بیشترین همراهی برای غارت آثار تاریخی در دوره قاجار درست از سوی دربار و خود شاه و اطرافیانش انجام می شد و به آن هم افتخار می کردند. یعنی این مهم را اینگونه که امروز بد و ناشایست هست، نمی شمردند.

کندوکاو و حتی کاوش های باستان شناسی در ایران در محوطه هایی چون ری (چشمه علی)، تخت جمشید، شوش، هگمتانه (همدان) و ... اینگونه آغاز شد.

از این روی پیشینه کاوش های و حفاری های غیرمجاز در ایران و جهان یک سابقه درازمدتی دارد. با این وجود غرب اهمیت آثار تاریخی را فهم کرد و دست از این نادرستی و کج فهمی و نادانی برداشت و ما چنین نکردیم. آنها پاسداشت و ارج گذاشتن به آثار تاریخی را با آموزش دادن نهادینه کردند و ما چنین نکردیم. آنها اجازه ندادند شرایط بد اقتصادی بر مردم شان چنان فشاری بیاورد که به دنبال تاراج آثار تاریخی باشند و ما هم آموزش ندادیم و هم مردممان را روز به روز فقیرتر و فقیرتر کردیم تا از نداری سراغ هر شایعه و دروغی بروند. این جامعه پر است از شایعات و دروغ هایی در خصوص گنج یابی و عتیقه خری.

ایرنا: اینها که اشاره کردید به صورت رسمی و مجاز بودند یا به صورت شخصی یا برای نهادی انجام می دادند؟

"نوروز رجبی": در آن هنگام چیزی به نام «مجاز» و «غیرمجاز» معنا نداشت. اصلا این مهم طرح نبود. نه به فکرشان رسیده بود و نه موضوعیت داشت. به این سبب که نه تشکیلات میراث فرهنگی و دانشگاهی برای پژوهش و حفاظت از آثار تاریخی وجود داشت و نه قوانینی وضع کرده بودند تا این مسایل را پوشش دهد.

افرادی که ثروت یا قدرت داشتند یا کنجکاوی شان گل کرده بود با داشتن آثار قدیمی فخرفروشی می کردند و فیس و افاده نجیب زادگی می کردند و این اشیا را گردآوری می کردند. یا حتی این اشیا را که گاهی ارثیه خانوادگی بود به مکان های مذهبی چون کلیسا پیشکش می کردند. این پیشکش ها بخشی از ثروت کلیسا بود. یعنی آثار تاریخی بخشی از دارایی کلیسا بود. این در اسلام و مساجد یعنی در شرق رایج نبود. البته این جای خوشوقتی و خوشحالی دارد زیرا اگر چنین نبود، معلوم نبود که چه بلایی بر سر آثار تاریخی می آمد.

مجاز بودن و نبودن، محصول دنیای تازه هست. محصول شکل گیری کشورها و ملت هاست. محصول قوانین تازه و پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است. بیش از همه محصول قدرت گرفتن طبقه متوسط در جامعه غربی است. جامعه متوسط هست که در پی دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی و علمی و سیاسی است.

در دنیای تازه بود که ما آثار تاریخی را و ارزش آنها را فهم کردیم و گفتیم کاوش های که در پی پاسخگویی به پرسش های علمی و فرهنگی است، کاوش هایی که بوسیله آدم های متخصص و دانشگاهی انجام می شود، کاوش های که با مجوز مراکز و تشکیلات رسمی کشورها انجام می شود، کاوش های که گزارش آنها منتشر می شود و همگان از نتایج آنها آگاه می شوند، مجاز هستند و در غیر این صورت مجاز نیستند. فهم همین مجاز بودن و نبودن باز هم محصول دنیای غرب است. در آنجا بود که نخستین بار تشکیلات اداری و پژوهشی در این باره راه افتاد و قوانین وضع شد.

زادگاه و توجه به آثار باستانی و میراث فرهنگی ریشه در غرب دارد و محصول غرب است

توجه به میراث فرهنگی و باستان شناسی، زاده و آفریده غرب است و ما ایرانیان و دیگر ملل شرقی همچون مصری ها، هندی ها و پاکستانی های و عراقی ها و ترک ها اینها را از اروپا وارد و فهم کردیم، آنگونه که امروزه از فناوری استفاده می کنیم. فناوری امروز جهان محصول ما نیست بلکه از غرب گرفتیم. از غرب وارد کردیم و آموختیم. صنعت چاپ محصول غرب است. توجه به میراث فرهنگی را نیز از آنها یاد گرفتیم. امروزه نگاه کشورهای غربی به کاوش های و حفاری های باستان شناسی جنبه علمی و پژوهشی و آموزشی دارد. در کنار جنبه های علمی و آموزشی سود مالی و اقتصادی هم از آن می برند. ما چنین نکردیم. ما صاحب میراث فرهنگی و تاریخی هستیم اما فهم آن را از غرب آموختیم آن هم به شکل وارداتی. فهم درست نکردیم. گرته برداری کردیم. درست مثل رانندگی مان.

با نبود آموزش های عمومی، فهم نادرست نسبت به آثار تاریخی و نبود تشکیلاتی که به خوبی اهمیت آثار تاریخی را به مردم یادآوری و آموزش بدهد و همینطور قوانین نامناسب و ناکارآمد در کنار فقر اقتصادی و فرهنگی سبب شده که در کشور ما و دیگر کشورهای شرقی کاوش آثار تاریخی به شکل غیرمجاز ادامه پیدا کند، اگر چه این مختص کشور ما نیست. هرچه کشوری به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فقیرتر باشد، غارت آثار تاریخی در آن شدیدتر است. در عراق، سوریه، افغانستان و خیلی از کشورهای دیگر همین شرایط است.

کشور مصر در یک زمانی توجه به آثار تاریخی را به مردم گوشزد می کند و اقدام به آموزش عمومی می کند، قوانین مناسبی را وضع می کند. رفاه اقتصادی ایجاد می کند در نتیجه آن روندی که برای تخریب آثار تاریخی در کشور ما وجود دارد در کشور مصر دیده نمی شود.

ایرنا: به کشورهای خارجی اشاره کردید برخی به کشورهای اروپایی چون انگلستان و یا حتی مصر اشاره می کنند که خرید و فروش را در این کشورها مجاز کردند اصلا صحت دارد؟

"نوروز رجبی": در کشور های توسعه یافته هم آموزش عمومی خوبی شکل گرفته و هم نهادهای نظارتی به صورت جدی نظارت و پیگیری می کنند. یعنی میراث فرهنگی برای آنها مهم است بنابراین در آنجا میراث فرهنگی قربانی توسعه نمی شود و برای احداث تاسیسات زیربنایی آثار تاریخی را قربانی نمی کنند آنچه که متاسفانه در کشور ما رخ می دهد.

آموزش عمومی خوبی صورت می گیرد و مردم آگاه هستند و وقتی به آثار تاریخی برخورد کردند تشکیلات میراث فرهنگی را خبردار می کنند و آنها با سرمایه گذاری، کاوش های باستان شناسی و مطالعات لازم چالش میان آن پدیده را با میراث فرهنگی مدیریت کرده و بخوبی حل می کنند در حالی که در کشور ما اینگونه نیست.

یکی از بدترین قوانینی که از نظر باستان شناسان خطرات مهمی برای آثار باستانی دارد در مجلس طرح شده است.

به گزارش ایرنا، طرحی به امضای ۴۶ نماینده مجلس با عنوان «استفاده بهینه از اشیاء باستانی و گنج‌ها» در اردیبهشت سالجاری اعلام وصول شد که از اهداف این طرح «تبدیل شدن ایران به هاب [کانون] منطقه‌ای خرید و فروش آثار باستانی و ورود ارز به کشور» عنوان شده است. همچنین، پیشتر طرح موسوم به «استفاده بهینه از اشیا باستانی و گنج‌ها» در سال ۱۳۸۹ از سوی رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، با همین ویژگی ها ارائه شده بود و او قصد داشت در جزایر کیش و قشم بازار خرید و فروش اشیای تاریخی راه‌اندازی کند که در آن زمان، این طرح به دلیل «شدت مخالفت‌ها و تعارض قانونی متوقف و از مدار رسیدگی خارج شد». مگر می شود در مجلس قانون گذاری کشور چنین بازی صورت گیرد. این بازی پشتوانه ای دارد و بی سبب چنین طرح ناپخته ای طرح نمی شود. پشت آن سوداگران و گروه های نشسته اند. خب آنها هم همین مشکل را دارند. اصلاً میراث فرهنگی را نمی فهمند. برایشان مهم نیست. هیچ نماینده فرهیخته و فهمیده ای که دنیای امروز را فهم کرده باشد، که کشورش را و تاریخ و فرهنگش را دوست داشته باشد، که اهمیت میراث فرهنگی را در ساحت و سیمای علمی و فرهنگی اش بشناسد چنین طرح را دنبال نمی کند. آنها تنها به وجه مادی میراث می نگرند. فقط سود و ثروت.باستان شناس: حفاری غیرمجاز (گنج یابی) فرهنگ، تاریخ و هویت کشور را تهدید می‌کند

کشوری مثل فرانسه از غارت آثار تاریخی کشورهایی چون؛ مصر، عراق، ایران، هند، پاکستان و ... موزه "لوور" را ساخت و سهم این موزه در اقتصاد آن کشور چه مقدار است؟

در کشورهایی که مثال زدید گرچه بازار خرید و فروش عتیقه هست اما نخست، آموزش همگانی صورت گرفت. دوم سطح رفاه عمومی بالاست و کسی برای به دست آوردن نان شب زن و بچه اش و برای مخارج زندگی، به تخریب آثار تاریخی روی نمی آورد که اگر چنین کند با او برخورد خواهند کرد. ضمن اینکه در آن انگلیسی که گفتید، آثار تاریخی کشور انگلیس بده و بستان نمی شوند. آثار تاریخی کشور ما هست که بده و بستان می شوند. آثار تاریخی دیگر کشورها بده و بستان می شوند.

کشوری مثل فرانسه از غارت آثار تاریخی کشورهایی چون؛ مصر، عراق، ایران، هند، پاکستان و ... موزه "لوور" را ساخت و سهم این موزه در اقتصاد آن کشور چه مقدار است؟ بخش عمده ای از درآمد شهر پاریس از همین موزه لوور است. در انگلیس، «موزه بریتانیا» همین جایگاه را دارد. آن هم با مواد فرهنگی دیگر کشورها پر شده است. آن هم شهرتی جهانی دارد. آن هم روزانه با همین خرید و فروش ها انبارهای و مخازنش را پر می کند.

تازه کشورهای غربی کمی تغییر رفتار دادند و کشورهای عربی دارند جای آنها را می گیرند. بزودی بجای موزه لوور و بریتانیا موزه های دبی و دوحه نامبردار می شوند. آثار این موزه ها از کجا می رود؟ از ایران، از عراق، از سوریه و افغانستان. از کشورهایی که جنگ است. از کشورهایی که مدیریت میراث فرهنگی درستی ندارند. از کشورهایی که مردم و برخی از مدیرانشان در خواب غفلت هستند. اینها برای ما باستان شناسان درد است و درد کمی هم نیست.

ایرنا: با این اوصاف و توضیحات شما گنج‌یابی تبدیل به یک بیماری ملی شده است چه پیامدها و تبعاتی برای مردم ما به خصوص استان دارد؟

"نوروز رجبی": تبعات را با ذکر مصداقی بیان می کنم اگر فردی بخواهد وارد کشوری شود و کارت هویتی و شناسایی نداشته باشد آیا به او خدمات می دهند و اصلا او را به شمار آدمی زاد می آورند؟

در دنیای امروز باید برای خودمان از یک هویت و جایگاهی برخوردار باشیم. جایگاه من خانه و خانواده من است. کشور من است. فرهنگ من است. جایگاه من نام و نشان من است. این جایگاه می تواند اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... باشد.

بنا به قول برخی از فرهنگ شناسان تبیین و تحلیل و حتی کنترل مسایل مختلف جوامع از درگاه امور فرهنگی قابل بررسی و پیشبرد است و کشوری که بتواند بدرستی امور فرهنگی خود را مدیریت کند دیگر حوزه ها را هم بخوبی می تواند مدیریت کند. ما بقیه مسایل مان را نمیتوانیم بخوبی مدیریت کنیم چون امور فرهنگی مان را نمیتوانیم بخوبی مدیریت کنیم. فرهنگ اساس امور است. زیربناست. لازم است نوع نگاه ما با مسایل در کشور نخست فرهنگی باشد. کشورها پیشرفته و موفق چنین کردند و راه درستی است. ما اگر این راه را برویم موفق هستیم که تاکنون نرفته ایم و با شرایط کنونی دشوار ببینیم ما به این راه بیاییم.

تا نگاه ما به فرهنگ، به میراث فرهنگی، صرفاً اقتصادی و ابزارگرایانه است اتفاق بهتری رخ نخواهد داد و جامعه با آسیب ها و پیامدهای فروانی مواجه می شود. بد به حال جامعه ای که امور فرهنگی اش را سودگرایانه و مادی گرایانه بنگرد. در آن ساحت فرهنگ تنها بازیچه هست. بازیچه تشنگان ثروت و قدرت.

توجه و اهمیت به سنت و تاریخ (آثار باستانی) این کشور، از آرمان های انقلاب اسلامی است

ذکر این نکته لازم است که از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی "بازگشت به خویشتن" بود یعنی نه وابسته به غرب و نه شرق هستیم بلکه باید استقلال خودمان را داشته باشیم و روی پای خودمان بایستیم. خب این روی پای خود ایستادن باید دارای پشتوانه ای باشد یا نه. باید سنت کشورداری و روش کشورداری را از جایی آموخته باشید یا نه؟ باید بتوانی خودت را در جهان امروز معرفی کنی یا نه و نسبت خودت را با دیگران تعریف و تعیین کنی یا نه؟ این از کجا می آید؟ از کجا باید بیاید؟ چگونه باید بیاید؟

مگر نباید از دل همین سنت های تاریخی و فرهنگی بیاید. مگر نباید از همین میراث فرهنگی تغذیه شود؟ میراث فرهنگی هم که فقط تپه های تاریخی و بافت های شهری نیستند. در کنار همین بافت های شهری و محوطه های باستانی چون تخت جمشید، چغازنبیل، شوش، شهر سوخته، مسجد گوهرشاد، نقش جهان، مولوی و حافظ هم هست. سعدی و خوارزمی و خیام هم هست. صفوی و صفاری و ساسانی و هخامنشی هم هست. کوروش و داریوش و اردشیر و خسرو و امیر اسماعیل سامانی و شاه اسماعیل صفوی هم هست. نوروز و چهارشنبه سوری هم بخشی از میراث فرهنگی ما هستند. تار و سه تار و سنتور و دف هم بخشی از میراث فرهنگی ما هستند.باستان شناس: حفاری غیرمجاز (گنج یابی) فرهنگ، تاریخ و هویت کشور را تهدید می‌کند

سنت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ما کاریز (قنات) است

از دل همین سنت کشورداری کهن ایرانیان هست که باید بتوانی استقلال خودت را تعریف کنی و تازه راه توسعه پایدار هم از دل همین سنت هاست. غرب اگر توسعه یافت مبتنی بر سنت های فرهنگی، اجتماعی، طبیعی و زیستی خودش پیش رفت. سنت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ما کاریز (قنات) است. همین کاریزی است که شیوه درست مصرف آب را در بیابان به تو می آموزد و ما بجای اینکه آن را فهم کنیم، خلاف آن عمل میکنیم و سد میسازیم. آب را از زیر زمین به روی زمین می آوریم و نمی فهمیم که آب و آفتاب دشمن هم اند. یعنی فهم زیست بوم شناختی نداریم. به ریشه کردن گونه های جانوری و گیاهی می پردازیم و فراموش کردیم که مادرِ ما، همین زمین است. تا میتوانیم بر آن فشار می آوریم و ستم می کنیم.

میخواهم بگویم یکی از مشکلات کنونی کشور ما همین تعریف و تعیین نکردن نسبت هاست.شرایط کنونی میراث فرهنگی و ستم هایی که بر میراث فرهنگی و تمدنی کشور می رود، خود گویای روشنی موضوع است.

بهرحال آثار تاریخی از این اهمیت ویژه برخوردار هستند و آینده ما را می سازند. میگویند که آینده بریده از گذشته نیست و درست است. برخی تلاش دارند توجه به گذشته را به گذشته گرایی و واپس گرایی یا توسعه ستیزی و رویگردانی از آینده تعریف کنند، حال آنکه این اصلاً درست نیست. بی تدبیری در اداره و توجه به آثار تاریخی سبب شد که حتی این آثار تاریخی هم متهم شوند و مورد کینه باشند.

نگاه کشورهای توسعه یافته به ایران نگاه تاریخی است و بسیاری از فرزندان غرب شیفته فرهیختگی، دانایی و توانایی مردمان ایران شدند

ببینید نگاه جهان به ما نگاه تاریخی و فرهنگی است. نگاه کشورهای توسعه یافته به ایران نگاه تاریخی و فرهنگی است. ما خود از این غافل هستیم و این را درک نکردیم. بسیاری از فرزندان غرب شیفته فرهیختگی، دانایی و توانایی ایرانیان شدند.

قالب ایران فرهنگی فراتر از قالب ایران سیاسی امروز است

این میراث فرهنگی بزرگترین و مهمترین سرمایه ما در دنیای جدید است. ایران امروز قالب سیاسی کوچکی دارد اما قالب ایران فرهنگی فراتر از قالب سیاسی امروز است. کشورهایی مثل تاجیکستان، افغانستان، بخشهایی از پاکستان، ترکیه، آذربایجان و عراق همه در قالب ایران فرهنگی معنا پیدا می کنند.

عناصر کلیدی ایران فرهنگی، همین نوروز است. زبان فارسی است. همین سنت های مشترک فرهنگی، اجتماعی است. همین احترام به ملت ها و سنت های محلی و بومی است. همین صلح خواهی و همزیستی است. همین شادی خواهی و شاعرانگی است.

ایرنا: به نبود نهادسازی کافی و توجه و حساسیت لازم به غارت آثار تاریخی و از طرفی به ناقص بودن قوانین اشاره کردید به نظر می‌رسد خلا قانونی در برخورد با قاچاقچیان و حتی تبلیغ تجهیزات گنج یابی باشد در این خصوص توضیح دهید و پیشنهاد خود را ارائه کنید؟

"نوروز رجبی": اشاره شد بخشی از این ضعف ناشی از تشکیلات میراث فرهنگی و وزارتخانه آن است. بخشی به نهادهای قانونگذار بر می گردد و قوانینی که سازگار نیستند، ناکارآمدند و یا اصلاً تدوین نشدند. بخشی به نهادهای انتظامی و امنیتی مربوط است.

البته ما قانونی برای ممنوعیت فعالیت قاچاقچیان آثار تاریخی همچون فلزیاب ها را داریم اما اجرا نمی شود. تشکیلات متولی میراث فرهنگی آن را بخوبی دنبال نمی کنند. نهادهای نظامی و امنیتی همکاری کافی ندارند.

ما در کشورمان بیش از اینکه ضعف قانون باشد ضعف اجرا و نظارت داریم و ضعف های قانونی ما بسیار اندک هستند

ما در کشورمان بیش از اینکه ضعف قانون باشد ضعف اجرا و نظارت داریم و ضعف های قانونی ما بسیار اندک هستند. اگر همین قوانین امروزی را بدرستی اجرا کنند و نظارت کافی باشد بخش عمده ای از مشکلات وجود نخواهد داشت بنابراین قانون مبارزه با فلزیاب تصویب شد ولی بدرستی اجرا نمی شود.

آشکارا در کشور ما تبلیغ فلزیاب یا آموزش گنج یابی را می بینیم. چه در فضای حقیقی و چه فضای مجازی. چرا برخورد نمی شود؟ صفحات فراوانی در فضای مجازی تبلیغ اینکار را می کنند. تبلیغ و آموزش تخریب آثار تاریخی را با شیادی و فریبکاری انجام میدهند. آموزش و تبلیغ آنها بیشتر دروغ و فریبکاری و کلاهبرداری است. چون اراده جدی برای برخورد با اینها وجود ندارد روز به روز فریه تر و بزرگتر می شوند. واقعاً بستر و زمینه مناسبی برای برخورد با آنها در کشور ما وجود ندارد .

ایرنا: در همین تبلیغات گنج یابی که در فضای مجازی وجود دارد افرادی بنام "استاد" برای صحت سنجی و تاریخ نگاری اشیا تاریخی مشخص و معرفی می کنند اینها چه افرادی هستند و پیشنهاد شما در خصوص این افراد چیست؟

"نوروز رجبی": اینها کسانی هستند که به صورت تجربی با این موضوع ها برخورد کردند نه به شکل دانشگاهی و علمی (آکادمیک) و در نبود نهادهای نظارتی، نبود نهادهای چابک اجرا کننده قوانین، این افراد نشر و نمو می کنند و قدرتمند می شوند البته به صورت شبکه ای عمل می کنند.

وزارتخانه میراث بخشی برای کنترل و رصد فضای مجازی که بر ضد میراث فرهنگی کشور فعالیت می کند، تعریف نکردند و ندارند

واقعاً بروید ببینید نهادهای مسئول چقدر دنبال کردند یا همین موارد برخورد شود؟ اصلاً وزارتخانه میراث بخشی برای کنترل و رصد فضای مجازی که بر ضد میراث فرهنگی کشور فعالیت می کند، تعریف نکردند و ندارند. این روند درست و قابلی نیست. تاسف آور است.

قاچاق آثار تاریخی به صورت شبکه ای است که به موزه های بریتانیا و لوور فرانسه مرتبط هستند

قاچاق اشیای تاریخی پدیده ای جهانی است اما خب نباید در کشور ما که صاحب ریشه تمدنی و تاریخی است باشد. نباید سیستم و نظام سیاسی حاکم اجازه چنین فعالیتی را بدهد. ناگفته نماند قاچاق آثار تاریخی از کشور ما به خارج به صورت شبکه ای انجام می شود. یعنی گروه و گروه های در این زمینه دخالت دارند. پشتوانه واقعی این شبکه ها در خارج از کشورها همین موزه های بزرگ هستند.

باستان شناس: حفاری غیرمجاز (گنج یابی) فرهنگ، تاریخ و هویت کشور را تهدید می‌کند

ایرنا: به عنوان سرپرست کاوش با مجوز میراث فرهنگی در ده‌ها کاوش باستان‌شناسی مشارکت کردید ایا تاکنون طلایی یافتید و چطور افرادی شیادی به دنبال فریب مردم هستند و گنج یابی را پیشه خود کردند؟

"نوروز رجبی": شخصا تجربیات کاوش های باستان شناسی در استان های فارس، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، خوزستان و خراسان را دارم اعم از کاوش های باستان شناسی، مطالعات میدانی و تالیفات کم و بیش که در کنار اینها فعالیت های آموزشی و کارشناسی پرونده های حقوقی قوه قضاییه را دارم.

گنج فقط جام ساسانی، هخامنشی یا ستون تخت و جمشید نیست بلکه آن چاله زباله محوطه باستانی خودش گنج است

پاسخ را با اشاره به مثالی ارایه می کنم از نظر من باستان شناس، گنج فقط جام ساسانی، هخامنشی یا ستون تخت جمشید نیست بلکه آن چاله زباله محوطه باستانی خودش گنج و ثروت است به این صورت که روستاییان مواد دور ریز سفره غذا و خوراک روزانه خود را در حیاط و پیشوان خانه هایشان دور می ریختند. تشکیلات شهرداری نبود که این مواد دورریز را گردآوری کند و به مکانی منتقل کند. لازم هم نبود. این مواد دور ریز عموماً خوراک پرندگان و حیوانات خانگی درون خانه چون سک و گربه بود. سگ و گربه استخوانها را می خوردند. مرغ و مرغابی و بوقلمون هم مانده دیگر مواد غذایی چون اضافه نان و نخود و عدس و ... را میخوردند. بخشی از این مواد غذایی کنار اجاق انباشت می شد. دست آخر، چاله ای به قطر و ژرفای حدود یک متر در گوشه ای از حیاط خانه خود می کندند و هر چند روزی (هفته ای/ ماهی) یکبار این حیاط خانه بوسیله بانوی خانه جارو می شد و در این چاله انباشت می شد. خاکستر اجاق خانه هم در همین چاله انباشت می شد. سوال اینجاست این چاله زباله حاوی چه چیزی بودند؟

برای من باستان شناس این چاله زباله همان گنج است زیرا اطلاعات فرهنگی و زیستی و محیطی در اختیارم قرار می دهد. روش های گوناگونی برای بررسی این خاکسترها و چاله های زباله وجود دارد. در یک روش مواد درشت این چاله را از مواد ریز جدا می کنیم. در گامی دیگر به روش شناورسازی، خاکستر و مواد درون آن در آب رها و حل می شوند. پوسته غلات و حبوبات چون پوسته هسته انگور یا لوبیا و نخود از بین نمی روند و بر روی آب شناور می شوند. متخصصان باستان گیاه شناس، آنها را مطالعه و پژوهش می کنند و ما را متوجه رژیم گیاهی و جانوری و خوراکی گذشته مثلاً پنج هزار سال پیش، ده هزار سال پیش می کنند. اینکه چه اندازه گیاه خوار یا گوشت خوار بودند. اگر گوشت خوار بودند بیشتر حیوان اهلی استفاده می کردند یا حیوان وحشی. غلاتی که استفاده می کردند گندمشان اهلی بود یا وحشی یا دو شیاره بود یا چهار شیاره. یا شرایط اقلیمی را می فهمیم. یا گونه های جانوری و گیاهی را متوجه می شویم و با امروز برابر می کنیم و متوجه تغییرات در زیست و حیات می شویم.

از نظر ما مینای دندان برجای مانده یک فرد تمام اطلاعات هویتی (اعم از سن، جنس، بیماری ها، رژیم غذایی و...) در آن نهفته است بنابراین گنج ها فقط اشیا نیستند بلکه همین چاله های زباله و نمونه های گورهای استخوانی، بزرگترین گنج و مهمترین منبع اطلاعاتی برای باستان شناسان هستند.

تپه ها و آثار تاریخی شناسنامه یک ملت هستند چرا که این تپه ها تاریخ تنظیم شده توسط شاهان نیست بلکه واقعیت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه است

اگر تاکید بر حفظ تپه های باستانی ، گورهای باستانی و آثار تاریخی داریم بدلیل اینکه حاوی اطلاعات گذشته هستند این تپه ها و آثار تاریخی شناسنامه یک ملت هستند

ما معتقد هستیم تخت جمشید را داریوش ساخت. تیسفون را خسرو انوشیروان ساخت و بله تاریخ را حاکمان می نویسند و تاریخ رسمی را متناسب با میل خودشان می نویسند اما تپه های باستانی آن تاریخی نیست که شاهان مطابق با میل خودشان نوشتند بلکه واقعیت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه است که در اختیار ما است و اگر قرار است درک و شناختی دقیق از گذشته داشته باشیم باید تپه های باستانی و گورهای باستانی را حفظ و نگهداری کنیم چرا که این تپه ها و آثار تاریخی شناسنامه یک ملت هستند.

ایرنا: به سوابق کارشناس حقوقی پرونده های قضایی خود اشاره کردید، آیا تاکنون پرونده کاوش غیرمجاز را کارشناسی کرده ای و چه کشفیاتی داشتید از این پرونده ها؟

"نوروز رجبی": در استان هایی که برشمردم به صورت فراوان با این پرونده ها مواجه شدم در این پرونده ها، عموما افرادی هستند که ناآگاه هستند و به سبب فهم ناقص فرهنگی و آموزش های نادرستی که دیدند قربانی شایعات و دروغ هایی فراوانی در جامعه شدند و از طرفی به سبب خلا نهادهای قانونی و نظارتی، این افراد گور و تپه باستانی را خراب می کنند و عموما این افراد به چیزی که فکر می کنند نمی رسند.

خیالبافی هایی وجود دارد "فلان سنگ شکل گاو دارد"، " فلان سنگ شکل شیر یا علامتی روی آن حک شده است" به طلسم و جادو و جنبل دچار می شوند" اگر این مکان مشخص را پنج متر جلو بروید و ۱۰ متر عقب بروید و ۶ متر به راست بروید به فلان چیز دست می یابید" اینها همان خرافاتی هستند که به صورت فراوان در دل جامعه ما نهفته است و چون آگاهی بخشی و آموزش عمومی نیست این روند تشدید می شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha