به گزارش ایرنا، در بخشی از مقدمه «نهضت در شیراز؛ دایرهالمعارف مصور تاریخ انقلاب اسلامی در شیراز؛ ۱۳۴۲-۱۳۵۷» اینطور میخوانیم: «سال۱۳۸۹ یکی از بچههای محلۀ فلاح تهران، چند روزی بود که با ما در حسینیه هنر، همکاری میکرد. مدام، در هر فرصتی، لیستی از پیشنهادات باربط و بیربط را پشتسرهم و با ریتم تند، ردیف میکرد. یکبار با لحن طلبکارانهای گفت: «بابا، این محلۀ ما (فلاح) چهارهزار شهید داده؛ یک محله در پایین شهر تهران به اندازۀ خیلی از استانها در کشور، شهید دارد. محله ما را باید در شیشه مراقبت کنید. این محله موزه است و ...
شهر بیداستان، بیقهرمان است و شهر بیقهرمان، دیگر جایی برای ماندن نیست؛ ترانزیت است و مسیری برای رفتن و فراموشی. این داستانها هستند که به جغرافیای ما هویت میدهند و این هویت جغرافیاست که مربی و هادی ساکنانش است. از طرفی آدم بیهویت و بیشناسنامه، هر رنگ و بویی را راحتتر میپذیرد. الگوی توسعۀ غربزده اولین کاری که انجام میدهد، از جغرافیای عملیاتش هویتزدایی میکند. ازاینرو هویت و حافظه، هستۀ سخت مقاومت مقابل غربزدگی است.
شهرها با نمادها و استعارههای مفهومی و مکانی خود شکل میگیرند. کرمان بعد از شهادت حاجقاسم سلیمانی استعارۀ شهریاش هرچه بوده تغییر کرده و حالا شخصیت سردارسلیمانی مهمترین نماد شهری کرمان است و طراحی و معماری و مناسبتها و آیینهای شهریاش میتواند و باید حول قصههای فراوان حاجقاسم، دوباره داستانپردازی شود. اما همین امر محتاج گردآوری هزاران هزار قصههای مردمی دربارۀ اوست تا توسعۀ مفهومی و شکلی و تقویم شهری کرمان را جهت دهند که اگر به این مهم توجه نشود تجربۀ توسعه شهری مشهد دوباره تکرار میشود...
انقلاب اسلامی ایران، فراتر از یک جنبش اعتراضی و تغییر سیاسی، از بستر فرهنگی و اجتماعی و با تحول آحاد مردم رخ داد. فلذا حتماً برای روایت خود به «متنِ» گسترده و اجتماعیتری فراتر از متون کلاسیکِ منحصر در افراد، نیاز دارد. شهرها، متونی گسترده و در عین حال لایهلایه و رازآلود هستند که توان ارائۀ قصهها و استعارههای هویتی جامعه را در قالب سنت شفاهی شهری، طراحی و معماری قصهگون، آیینها و مناسبتهای بومی و... دارند. معالاسف تاکنون این ظرفیت در خدمت اندیشۀ آشفتۀ شبهروشنفکران غربگرا بوده است.
ایشان سالهای متمادی، متولی و مسئول طراحی و معماری و قانونگذاری و تولید محتوا برای شهرها بودهاند و از طرفی جریان متعهد انقلابی به این ظرفیت شهرمتنها، خودآگاه نبوده است. از این رو اولین قدم در راه احیای حافظۀ شهرها و دمیدن در کالبدشان، گردآوری و ثبت حماسهها و تحولخواهیها و تحول افراد و جامعه در شهرهاست...
از مسیر دغدغۀ روایت محلۀ فلاح تهران و مسئلۀ تخریب گلزارهای شهدای ایران (در دهه۸۰ و ۹۰) و دهها و صدها نقطۀ جغرافیایی تاریخ انقلاب و دفاع مقدس و نیز جمعآوری خاطرات شفاهی زنان و مردان حماسهساز و افتخارآفرین در روستاها و شهرهای دورافتاده، به این رهنمون شدیم که داستانهای جغرافیای انقلاب و جنگ را ناظر به نقاطشان ثبت و منتشر کنیم. عنوان اولیۀ پروژه شد «اطلس شهرها». در چند شهر، این کار شروع شد. نمونۀ مشابهی نداشت اما آنچه را نداشتیم خوب میشناختیم. مسئله و دغدغۀ ما، بهدستآوردن ماجراها و وقایع مهم، روایت افراد و کنشگران مؤثر و ثبت مکانهای مهم شهرها در بستر نهضت انقلاب اسلامی بود.
نتیجۀ این طرح و عملیات شد «دایرةالمعارف مصوّر انقلاب اسلامی در شهرها و محلات» که مسئلۀ اصلیاش ترمیم حافظۀ حماسی و انقلابی شهرهاست. حافظهای که هم کارکردی جدی در مدیریت و توسعۀ هویتی شهری دارد و هم نقشی جدی در تکثیر آیینها و مناسبتهای بومی و نیز ادبیات تاریخ معاصر ایفا میکند. این محصول در عین بداعت، تلاش دیرهنگامی است که حتماً میطلبد برای باقی شهرها و روستا و محلات ایرانِ انقلابی به سرعت طراحی و تولید شود و از این جهت نمونهای است برای کارهای بهتر و بزرگتر...»
کتاب «نهضت در شیراز» که تحقیق آن برعهده محمدحسین عظیمی، عبدالرسول محمدی، محمدصادق شریفی، مرضیه پاویر، طاهره بشاورز، وحید احمدزاده بوده و تدوین آن توسط محمدحسین عظیمی، محمدجواد رحیمی، سید حامد ترابی و وحید احمدزاده صورت گرفته است، در ۶۹۸ صفحه مصور، قطع رحلی و با قیمت یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاقهمندان میتوانند این کتاب را علاوه بر کتابفروشیها، از سایت یا صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir تهیه کنند.
نظر شما