اولویت تازه دیپلماسی و تأثیر آن بر تحولات منطقه/کدام سیاست مسیر خاورمیانه را تغییر داد؟

تهران-ایرنا- تغییر یک اولویت در تهران، آغازگر مجموعه‌ تحولاتی از ریاض و بیروت تا بغداد و دمشق بود؛ تحولاتی پرشتاب که در صورت تثبیت و تداوم می‌تواند پس از سال‌ها آتشِ آشوب در خاورمیانه را خاموش کرده و فرصتی برای همراهی سرزمین‌ها در مسیر توسعه باشد.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، ۱۳ سال پس از آخرین حضور رئیس‌جمهوری از ایران در سوریه، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی ۱۳ اردیبهشت به دمشق پایتخت این کشور سفر می‌کند تا فصل جدیدی از مناسبات منطقه‌ای با کشوری آغاز شود که ثبات امروز خود را مدیون حضور مستشاری جمهوری اسلامی است. سفری با اهداف کلان سیاسی و البته اقتصادی، تا بخشی از غفلت استفاده از ظرفیت‌های دمشقِ را در سال‌های گذشته جبران کند و نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران، مسیر تازه‌ای را برای نقش‌آفرینی موثر در منطقه پیش گرفته، مسیری که تنها محدود به مستشاری نظامی نیست و رویکرد تازه در همه حوزه‌ها را شامل می‌شود و در این مسیر از ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی و توطئه‌های کاخ سفید هم هراسی ندارد.

پویایی دیپلماسی و میزبانان و مهمانان دولت

تعریف حوزه‌های تازه در روابط با منطقه و جهان از دستورالعمل‌های تعریف شده در سیاست خارجی دولت سیزدهم است و سفر به سوریه هم در همین راستا ارزیابی می‌شود. سفری که به نوعی نقطه عطفی در تحولات منطقه‌ای خواهد بود از آن‌رو که سوریه‌ی پس از جنگ ظرفیت بزرگی برای تهران است تا در بازسازی سوریه و معادلات آن نقش‌آفرین اصلی باشد. رئیس‌جمهور با توجه به اهمیت این موضوع شخصا به دمشق سفر می‌کند تا ضمن پیگیری تفاهمات انجام شده، پیام مهم تهران را هم به منطقه و هم به جهان مخابره کند: جمهوری اسلامی ایران منطقه را جز با کشورهای منطقه شریک نخواهد بود. حضور آیت‌الله رئیسی در دمشق به مفهوم تداوم حمایت ایران از دمشق در دوران پساجنگ است و نیز به این معنا که حمایت ایران در دوران جنگ از دولت قانونی سوریه نتیجه‌بخش بوده و پیروزی مقاومت، مهمترین پیام مستتر در استقبال رسمی بشار اسد از سیدابراهیم رئیسی است.

آیت‌الله رئیسی در حالی فردا مهمان «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه است که سه روز پیش از آن میزبان رئیس‌جمهور عراق بود. «عبدالطیف رشید» برای نخستین‌بار از زمان آغاز مسئولیت به تهران سفر کرد و مورد استقبال رئیس‌جمهور ایران قرار گرفت. سفری در راستای سیاست همسایگی و با انبوهی از موضوعات در حوزه روابط دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی، تا با همتای ایرانی خود آن‌ها را بررسی و چالش‌های موجود را حل‌وفصل کند. ماهیت روابط ایران و عراق، از دیرباز و به سبب اشتراکات مذهبی و تاریخی متفاوت است و همین تفاوت می‌تواند دو کشور را برای بهره‌گیری از ظرفیت سرزمینی یکدیگر مصمم‌تر سازد.

موضوعی که آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی هم در دیدار با عبدالطیف به آن اشاره کرد و گفت که «روابط دو کشور مثل روابط معمول سایر کشورها نیست، این روابط راهبردی است». راهبردی بودن این روابط اما از کجا مشخص است؟ از حجم تبادلات ۱۰ میلیاردی که امکان ارتقای آن به رقمی بالاتر هم وجود دارد، از پیمان‌های امنیتی تهران-بغداد، از منافع مشترک در حوزه نفت و انرژی، از اهمیت تأمین امنیت در مرزها و دشمنان مشترک مردم دو کشور. هم ایران و هم عراق به خوبی از اهمیت حسن همجواری آگاهند و در این سفر هم تلاش شد تا بار دیگر بر خطوط قرمز ایران در مرزها و منطقه تأکید شود. خطوط قرمزی که از شیطنت‌های روی داده در منطقه اقلیم کردستان عراق تا حقابه ایران در مرزها گسترده است.

اولویت تازه دیپلماسی و تأثیر آن بر تحولات منطقه/کدام سیاست مسیر خاورمیانه را تغییر داد؟

امنیت در عراق، گرچه هنوز ثباتی فراگیر در این کشور ایجاد نکرده اما وجود همین میزان هم مدیون حمایت‌های ایران به ویژه در مبارزه با داعش است و تمام تکاپوی ایران در رابطه به کشورهای همسایه خود، تشریح و تبیین این گزاره مهم است که امنیت در خاورمیانه اگر از سوی کشورهای منطقه و درون‌زا نباشد چندان دوام نخواهد داشت و می‌تواند حتی به ضدخود و ناامنی تبدیل شود.

همزمان با حضور عبدالطیف رشید رئیس‌جمهور عراق در تهران، حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه ایران هم در بیروت پایتخت لبنان بود تا مواضع جمهوری اسلامی را به طور ویژه در دو موضوع مهم کنونی اعلام کند: روند سیاسی داخلی در لبنان و تازه‌ترین تحولات در جبهه مقاومت. تهران برخلاف بسیاری از تحلیل‌های رسانه‌ای مبنی بر دخالت در تکمیل فرآیند سیاسی و انتخاب رئیس‌جمهور در لبنان، این مهم را در اختیار و شایستگی احزاب و جریان‌های سیاسی داخل لبنان می‌داند و در این سفر هم امیرعبداللهیان بارها تکرار کرد که از هر گزینه‌ای که حمایت و ائتلاف گروه‌های و احزاب سیاسی لبنان را داشته باشد، حمایت خواهد کرد.

این موضع علنی در حالی است که برخی دخالت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در فرایند انتخاب رئیس‌جمهور در این کشور، در عمل این اتفاق را به یک معضل و گره‌ کوری تبدیل کرده و شرایط پیچیده سیاسی، اقتصادی و معیشتی برای مردم لبنان به وجود آورده است. هر اندازه انتخاب رئیس‌جمهور در بیروت تسریع شود امیدها برای بهره‌گیری لبنانی‌ها از امکانات ابتدایی زندگی بیشتر می‌شود و این مهم از اصلی‌ترین اهداف جمهوری اسلامی است.

تحولات جبهه مقاومت با برخی زیاده‌خواهی‌ها و اقدامات رژیم صهیونیستی نیازمند بررسی بود که امیرعبداللهیان در دیدار با سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله و زیاد نخاله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین آنها را مورد بحث قرار داد و با حضور در منطقه مارون‌الراس و تپه مشرف بر سرزمین‌های اشغالی در نقطه صفر مرزی لبنان و فلسطین، بار دیگر به رژیم صهیونیستی عمق استراتژیک خود را یادآور شد.

امیرعبداللهیان پیش از بیروت، مهمان سران سلطنت عمان در مسقط بود و به گفته خودش از تازه‌ترین ابتکارات میانجیگرانه عمان در پرونده‌های مختلف میان ایران و آمریکا آگاه شد. عمان به عنوان سرزمینی صاحب نفت و انرژی می‌تواند ظرفیت بزرگی برای بازارهای محصولات و دانش ایرانی باشد و از این رو نیازها به تعاملات دو جانبه برای به نتیجه رساندن تبادلات تجاری و اقتصادی بیش از پیش احساس می‌شود. سفر روز چهارشنبه رئیس‌جمهور به سوریه هم بخش دیگر این پازل است که با انجام آن می‌توان تا حدود زیادی به پایان مناقشات در منطقه امیدوار بود.

چرخش دیپلماسی در دولت سیزدهم و نتایج آن

صفحه تازه‌ای در خاورمیانه و منطقه باز شده است؛ این تعبیر مقامات تهران از رویدادهای چند ماه اخیر است. رویدادهایی که با خبر غافلگیرکننده دیدار «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران با «مساعد بن‌محمد العیبان» مشاور امنیت ملی عربستان سعودی در نیمه اسفند سال گذشته آغاز شد و اکنون در حال تبدیل شدن به روندی در منطقه است تا کشورهای این جغرافیا از جهان پس از سال‌ها هیاهوی خارجی، صدای یکدیگر را بشنوند. نشانه‌ها حکایت از آن دارد که این روند از همان بهار ۱۴۰۰ آغاز شد؛ زمانی که آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی در میدان رقابت‌های انتخاباتی، از اولویت سیاست همسایگی در دولت محتمل خود سخن گفت و زمانی که برنده انتخابات و رئیس‌جمهور ایران شد این سیاست را به اولویت برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات وزارت امور خارجه تبدیل کرد. اولویت روابط با غرب به اولویت روابط با منطقه و همسایگان تغییر یافت و این مهم به حسین امیرعبداللهیان سپرده شد که از کارکشته‌ترین دیپلمات‌های ایران در حوزه همسایگان و آسیا بود.

این تغییر اولویت در تهران از سوی همسایگان هم مورد استقبال قرار گرفت و نخستین و مهمترین نشانه آن به نتیجه رسیدن ۵ دور گفت‌وگوی میان ایران و عربستان با میانجیگری چین بود. تنش‌زدایی از روابط تهران و ریاض شروعِ مجموعه‌ای از اتفاقات در منطقه بود. اتفاقاتی که با همراهی جمهوری اسلامی ایران بازگشت سوریه به جمع دیگر کشورهای عرب را تسهیل می‌کند، انتخاب رئیس‌جمهور و تکمیل فرآیند سیاسی در لبنان تسریع وچالش‌های میان ایران با برخی از کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس با صورتبندی درست موضوع در مسیر حل قرار دارد. میانجیگری ایران و روسیه در چالش مرزی ترکیه و سوریه هم می‌تواند آرامش را به این مناطق بازگرداند و با این تحولات می‌توان امیدوار بود که کشورهای منطقه به ویژه سرزمین‌های مسلمان با عبور از چالش‌های میان خود به نقشه‌ای معقول و منطقی درباره معضلات تروریسم در منطقه، بحران‌های افغانستان و سودان و نیز بلندپروازی‌های رژیم صهیونیستی هم بپردازند و در پی تامین امنیت خود به همراهی یکدیگر باشند.

تغییر اولویت در روابط با جهان از سوی تهران و استقبال همسایگان از این تغییر، به کابوس تازه‌ای در تل‌آویو تبدیل شد و همه رشته‌های رژیم صهیونیستی را در کشاندن کشورهای منطقه به زمین بازی خود با ایران ناکام ماند، حتی اگر در پروپاگاندای رسانه‌ای افتتاح سفارت در پایتخت یکی از کشورهای همسایه ایران را به یافتن عمق استراتژیک جدید تعریف کرده و از آن برای خود برگ برنده بسازد.

تمرکز بر رابطه با همسایگان، ظرفیت آن‌ها را برای خنثی‌سازی تحریم‌ها و گشودن راهی تازه برای تنفس اقتصادی، در اختیار ایران قرار می‌دهد و نمونه ملموس آن افزایش محسوس تبادلات تجاری با کشورهای همسایه است. تداوم این سیاست با حفظ اصول عزت، حکمت و مصلحت پویای دیپلماتیک ایران در منطقه را نشان می‌دهد و بی‌تاثیری تمام ادعاها و تلاش‌های غرب برای انزوای تهران و ایران هراسی.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha