به گزارش ایرنا، محمد رحمانی نویسنده کتاب «من اعتراف می کنم»، با استفاده از اسناد و منابع متعدد مربوط به سازمان مجاهدین خلق، اعترافات وحید افراخته را که از افراد کلیدی و از اصلیترین و مؤثرترین اعضای شاخۀ نظامی این سازمان به حساب میآمد، روایت کرده است.
اعترافات افراخته که در مردادماه ۱۳۵۴ توسط ساواک دستگیر شد، به لحاظ کمی و کیفی بیمانند است و میتوان ادعا کرد بعد از ضربۀ شهریور ۱۳۵۰ ساواک، بزرگترین ضربه به نیروهای سازمان مجاهدین خلق، به واسطۀ اعترافات او وارد شده است.
به این ترتیب، بیشک با دقت در اعترافات این عضو موثر مجاهدین خلق بسیاری از مسائل این سازمان، پیش و بعد از افراخته، قابل فهمتر خواهد شد.
در بخشی از این کتاب آمده است: وحید افراخته بعد از مدت کوتاهی نهتنها از درون میشکند و اعتراف میکند، بلکه به همکاری همهجانبهای با رژیم دست میزند به نحوی که حتی در قامت بازجوی ساواک نیز ظاهر میشود.
او برای شکستن روحیۀ مبارزان و ایجاد اختلاف بین آنها جزوههای متعددی از جمله «ریشههای آنارشیسم و تروریسم» را نوشت، در مصاحبۀ تلویزیونی شرکت کرد که هرگز پخش نشد، برای جذب آیتالله طالقانی طرح عملیات روانی تدوین کرد تا در فرایند مبارزه شکاف ایجاد کند و با تکیه بر حافظۀ بینظیرش، بیش از دهها نیروی سازمان مجاهدین خلق را از عضو و سمپات گرفته تا اقوام و دوستان غیرسازمانی با اشاره به تمامی جزئیات لو داد تا بعد از ضربۀ بزرگ شهریور ۱۳۵۰، بزرگترین ضربه بر پیکر سازمان مجاهدین خلق و در اصل فرایند کلی مبارزۀ مسلحانه با رژیم پهلوی، وارد شود.
افراخته که تا لحظۀ شلیک گلوله باز هم میگفت چیزهای جدیدی را به یاد آوردم و درخواست داشت به او فرصت دوباره داده شود، با وجود ارتباط عاطفیاش با مأموران کمیتۀ مشترک ضدخرابکاری، در نهایت اعدام شد.
این کتاب که در ۹۶۰ صفحه به ناگفتههای خواندنی از سازمان مجاهدین خلق پرداخته، از سوی انتشارات ایران و در فاصله کوتاهی به چاپ سوم رسید و با توجه به اینکه اعترافات گسترده افراخته فراتر از اطلاعات صرفاً امنیتی و شرح عملیاتها و تاکتیکهای چریکی است و شامل طیف گستردهای از تحلیلهای متنوع در حوزه جامعهشناختی گروههای معتقد به مبارزه مسلحانه میشود؛ میتوان گفت این اعترافات برای پژوهشگران حوزه تاریخ، علوم سیاسی، جامعهشناسی و حتی روانشناسان خواندنی و راهگشا است.
نظر شما