به گزارش روز یکشنبه ایرنا، تارنمای هیل نوشت: آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به تازگی گفت مشکلی در همکاری آمریکا به موازات چین، برای برقراری صلح در اوکراین وجود ندارد.
وی اظهار داشت به عنوان یک اصل، فکر خوبی است اگر کشورها به ویژه کشورهایی مانند چین که نفوذ بالایی دارند بخواهند نقش مثبتی در صلح داشته باشند.
استفان والت استاد دانشگاه هاروارد و مفسر مسائل بین المللی در مقاله ای در نشریه فارن پالیسی نوشت: اگر آمریکا و چین در میانجی گری در اوکراین همکاری کنند ممکن است راهی برای صلح در این کشور وجود داشته باشد.
هیل نوشت: همکاری آمریکا و چین ممکن است برای هر دو دولت دست نیافتنی به نظر برسد. در حالی که هر کدام از این دوکشور در برقراری صلح در اوکراین نفع می برند، هر دو بدون شک ترجیح می دهند که مستقیماً با دیگری درگیر نشوند. با این حال، اگر واشنگتن و پکن بخواهند امنیت و غرور ملی خود را کنار بگذارند و از بازی سیاسی قدرت دست بردارند، ممکن است در کنار هم بتوانند گامی بزرگ در جهت نجات ده ها هزار نفر و جلوگیری از تخریب بیشتر اوکراین بردارند.
این رسانه افزود: ساده لوحانه است اگر متوجه این موضوع نباشیم که اولین انتخاب سیاستگذاران آمریکایی خارج کردن روس ها از خاک اوکراین است. اما طبق اسناد فاش شده، تحلیلگران اطلاعاتی پنتاگون به این نتیجه رسیدهاند که احتمال پیروزی اوکراین در سال آینده وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد آمریکا دو گزینه دارد که یکی تهیه سلاح برای طولانیتر کردن بن بست جنگ است و دیگری ایجاد فضایی برای جلب موافقت اوکراینیها با توافقاتی که میتواند درگیری را متوقف کند.
بدون شک، سازش هم برای اوکراینیها – و هم روسها - بسیار دشوار خواهد بود، اما یک راهحل توام با مذاکره تقریباً به طور قطع نتیجه بهتری خواهد داشت و اگر دولت آمریکا نقش دوگانه در تجهیز اوکراین و هم به عنوان یک کشور صلح جو بر عهده بگیرد، اوکراینیها چارهای جز گوش دادن نخواهند داشت.
این رسانه با اشاره به نقش میانجی گری چین بین عربستان و آمریکا نوشت: اگر پکن بخواهد نتیجه مشابهی را در اوکراین بدست آورد با استفاده از اعتبار خود به عنوان نیروی صلح طلب، روند صلح به شکل موثری پیشرفت خواهد داشت. اگر این کشور با آمریکا همکاری کند این موفقیت بیشتر خواهد شد.
هیل افزود: بسیار بعید است که روسیه طرح صلح را فقط از طرف آمریکا بپذیرد زیرا آن را دشمن خود می داند و به همین دلیل دخالت چین در این روند مهم است.
والت استاد دانشگاه هاروارد در این زمینه خاطرنشان کرد که سوابق جنگ سرد برای قدرتهای بزرگ - حتی دشمنان – نشان می دهد که وقتی آنها منافع مشترکی با یکدیگر دارند، در ترویج روند صلح همکاری می کنند و به عنوان مثال، به تلاش های گذشته آمریکا و شوروی سابق برای پایان دادن به جنگ بین اسرائیل و همسایگانش اشاره کرد.
این رسانه در پایان آورده است: با گذشت بیش از یک سال از جنگ اوکراین به رویکردهای جدیدی برای پایان دادن به آن نیاز هست. جهان به طور قطع دیگر ظرفیت بیشتری برای ادامه درگیری های بی حاصل ندارد.
برای صلح در اوکراین الزامات عملی و اخلاقی وجود دارد - و چنین الزاماتی همچنین برای آمریکا و چین وجود دارد تا حداکثر تلاش خود را برای دستیابی به آن انجام دهند.
آمریکا و چین می توانند به اختلافات خود فائق آیند؟
اندیشکده نشنال اینترست نیز نوشت: افزایش تنش بین آمریکا و چین تهدیدی برای تقسیم مجدد جهانی است که وحدت و انسجام آن برای رسیدگی به بسیاری از چالش ها و مشکلات، حیاتی خواهد بود.
این رسانه افزود، چین اکنون به یک بازیگر جهانی در صحنه جهانی تبدیل شده است. حضور این کشور در عرصه جهانی دائمی و رو به رشد است. با این حال، آمریکا به طور کامل، قدرت چین و همچنین سامانه چندقطبی روابط بینالملل آن را به حساب نیاورده است.
با این حال چین و آمریکا همچنین روابط به هم وابسته ای دارند. تجارت و سرمایه گذاری دو کشور به نفع رفاه آنها و رونق اقتصاد جهان است. دولت بایدن با حمایت از سیاست های حمایت گرایانه خود به پیروی از دونالد ترامپ رئیس جمهوری سلف خود تجارت با این کشور را محدود کرد و تلاش چین برای استقلال در بخش فناوری زنگ هشدار را برای واشنگتن به صدا در آورده است.
آمریکا باید این موضوع را درک کند که ظهور چین بخشی از توزیع مجدد قدرت جهانی است که با پایان جنگ سرد تحریک شده است. کشورهای نوظهور که از محدودیت های مبارزه آمریکا و شوروی سابق رها شده بودند، شروع به دفاع از منافع ملی خود کرده اند. هند، برزیل، ترکیه، اندونزی و سایر کشورها قصد دارند نظم جهانی تحت تسلط غرب را با سیاست هایی که با اهداف آنها همخوانی دارد، جایگزین کنند.
نشنال اینترست نوشت: افزایش تنش بین آمریکا و چین، جهانی را تهدید میکند که انسجام آن برای رسیدگی به بسیاری از مشکلات، از جمله تغییرات آب و هوایی، ریشه کنی فقر، پیشگیری از بیماری ها و توقف درگیری های نظامی حیاتی خواهد بود.
برای حفظ نظم جهانی باثبات،همکاری آمریکا و چین با قدرت های منطقه اهمیت فزایندهای خواهد داشت و دو کشور باید به طور مسالمت آمیز تضاد در منافع خود را در جهانی که به طور مداوم در حال تغییر است رفع کنند.
نظر شما