ابزارهای مورد نیاز برای مثبت‌کردن رشد منفی جمعیت چیست؟

تهران- ایرنا- برخی از جمعیت‌شناسان بر این باورند: برای مثبت ساختن رشد منفی جمعیت، باید یک پیوست فرهنگی، هنری و رسانه‌ای برای همه نهادهای فرهنگ‌ساز وجود داشته باشد که بتواند تغییر نگرش، انگاره‌ها و گزاره‌های فرهنگی را در جامعه ایجاد کند.

نظر بسیاری از جمعیت‌شناسان بر این است که هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی است و از جمله دلایل این امر افزایش امید به زندگی، کاهش مرگ و میر و کاهش باروری است. به طوری که بر اساس گزارش سرشماری نفوس و مسکن آمار ایران در سال ۱۳۹۵، امید به زندگی مردان از ۷۲.۱ در سال ۱۳۹۰ به ۷۲.۵ در سال ۱۳۹۵ و برای زنان از ۷۳.۱ در سال ۱۳۹۰ به ۷۵.۵ در سال ۱۳۹۵ تغییر کرده است.

همچنین این مرکز در سرشماری خود در سال ۱۳۹۵ اعلام کرده تعداد جمعیت سالمندان ۶۵ ساله و بالاتر، ۴ میلیون و ۸۷۱ هزار و ۵۱۸ نفر هستند که همین مرکز در پیش‌بینی‌های جمعیتی خود برآورد کرده است که این تعداد به ترتیب در سال ۱۴۰۵ به ۷ میلیون و ۵۵ هزار نفر، در سال ۱۴۱۰ به ۸ میلیون و ۵۸۶ هزار نفر و در سال ۱۴۱۵ به ۱۰ میلیون و ۴۶۶ هزار نفر برسد.

علاوه بر این دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز در گزارش‌هایی اعلام کرده نرخ رشد جمعیت کشور که در سال ۱۳۶۵ حدود ۳.۹ درصد بود تا پایان سال ۱۴۰۰ به ۰.۶ درصد و کمتر از یک درصد رسیده است. با توجه به این که نرخ رشد جمعیت براساس تعداد زاد و ولدها به تعداد مرگ‌ومیرها اندازه‌گیری می‌شود، کاهش باروری در این زمینه نقش و اهمیت بسیار زیادی دارد و لازم است عواملی که بر نرخ باروری تاثیر می‌گذارند، بیشتر بررسی شوند.

بنا به این اهمیت این موضوع پژوهشگر ایرنا با «صالح قاسمی» پژوهشگر تحولات جمعیت گفت‌وگویی را انجام داد.

چه عواملی سالخودرگی را به یک بحران بزرگ تبدیل کرده است

قاسمی در خصوص سالخوردگی جمعیت می‌گوید: پیش‌بینی‌ها بر این است که تا اوایل سال ۱۴۱۵ نرخ رشد جمعیت ایران به صفر برسد. ضمن اینکه این موضوع تقریبا روی همه ساختارهای کشور به ویژه ساختارهای اقتصادی همچون صندوق‌های بیمه، نظام تولید و تجارت تاثیرات بسیار زیادی خواهد داشت، پیامدهایی در حوه اجتماعی نظیر کاهش خلاقیت و فناوری و تحولات اجتماعی شبیه به انقلاب جنسی و یا انقلاب خانوادگی که در غرب اتفاق افتاده است، نیز به همراه خواهد داشت. لذا پرداختن به ابعاد و پیامدهای کاهش نرخ رشد جمعیت بسیار گسترده است.

وی می‌افزاید: سالخوردگی جمعیت در تمامی دنیا اتفاق افتاده و در حال رخ دادن است، اما در ایران این موضوع، سه ویژگی خاص دارد که در نتیجه سالخوردگی را به یک بحران بزرگ تبدیل می‌کند. نکته اول اینکه کشورهای سالمند کنونی مسیر سالخوردگی جمعیت را در بیش از یک قرن طی کرده‌اند. یعنی حدود ۱۳۰ یا ۱۴۰ سال طول کشیده تا این کشورها از یک کشور جوان به یک کشور سالمند تبدیل شده‌اند، اما در کشور ما این مسیر تقریبا ۳۰ ساله است.کشورهای سالمند کنونی مسیر سالخوردگی جمعیت را در بیش از یک قرن طی کرده‌اند. یعنی حدود ۱۳۰ یا ۱۴۰ سال طول کشیده تا این کشورها از یک کشور جوان به یک کشور سالمند تبدیل شده‌اند، اما در کشور ما این مسیر تقریبا ۳۰ ساله است
در واقع، سرعت سالخوردگی جمعیت در کشور ما بسیار بسیار بالا است و این سرعت سبب خواهد شد نظام‌های برنامه‌ریزی و مدیریتی از این سرعت جا بمانند و قدرت تطبیق با این سرعت را نداشته باشند.

دومین ویژگی سالخوردگی جمعیت این است که برخلاف کشورهای سالمند که پس از توسعه‌یافتگی سالمند شده‌اند، سالمندی جمعیت ایران پیش از توسعه‌یافتگی است. یعنی ما پیش از تبدیل شدن به یک کشور صنعتی با رشد اقتصادی بالا و توسعه‌یافته سالمند خواهیم شد و این چالش‌های سالمندی را چندین برابر می‌کند و سومین ویژگی اینکه بسیاری از کشورهای جهان نظیر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی به شکل منطقه‌ای و دسته جمعی به شکل سالخوردگی رفته‌اند.
در حالیکه ما در منطقه‌مان به تنهایی این مسیر را طی می‌کنیم و زمانی‌ که به یک کشور فوق سالمند در سال ۲۰۵۰ یا ۱۴۳۰ (ه.ش) تبدیل می‌شویم، تنها کشور سالمند منطقه خواهیم بود که در محاصره کشورهای جوان است. این سه ویژگی سبب شده سالخوردگی جمعیت به یک بحران بزرگ تبدیل شود.

طبق گزارش‌رسانه‌ها، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران در اسفند سال گذشته اعلام کرد که تا ۳۰سال آینده از هر ۳ ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود. در حال حاضر ۱۰.۷ درصد جمعیت کشور را سالمندان یا افراد بالای ۶۰ سال تشکیل می دهند که شامل ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در کل کشور می‌شود.

تجارب جهانی و لزوم اتخاذ راهبرد اقتصادی و فرهنگی

قاسمی پیرامون تجارب جهانی حول بحث جمعیت می‌گوید: تجارب جهانی به ما می‌گویند هر کجا دو راهبرد اقتصادی و فرهنگی در کنار هم قرار گرفته‌اند، سیاست‌های جمعیتی جواب داده است. سیاست‌های اقتصادی یعنی اعطای امتیازات و رفع موانع اقتصادی اولیه پیش پای زوج‌های جوان و سیاست‌های فرهنگی یعنی داشتن یک پیوست فرهنگی و رسانه‌ای برای اقناع جامعه برای اصلاح نگرش‌های اجتماعی و فرهنگی. هر دو باید در کنار هم باشد که البته در کشور ما هم بنا است که این اتفاق بیفتد.
قانون جوانی جمعیت در صدد رفع موانع اقتصادی اولیه است. اگرچه حداقلی است و اشکالاتی دارد. اما قانون قابل دفاعی است و ما باید روی این قانون بایستیم و اجرای قانون را مطالبه کنیم تا این امتیازات حداقلی به خانواده ایرانی برسد. اما باید به راهبرد فرهنگی هم توجه کرد و آن این است که یک پیوست فرهنگی، هنری و رسانه‌ای برای همه نهادهای فرهنگ ساز باید وجود داشته باشد که بتواند تغییر نگرش، انگاره‌ها و گزاره‌های فرهنگی را در جامعه ایجاد کند.
 

مثبت ساختن رشد منفی جمعیت چه ابزاری نیاز دارد؟

آمار سقط جنین در آینده روند نزولی خواهد داشت

قاسمی درباره آمارهای مربوط به سقط جنین و تاثیری بر سالمندی جمعیت می‌گوید: آمار سقط در ایران از ۳۷۰ هزار مورد تا ۵۳۰ هزار مورد طی تحقیقات مختلف گزارش شده که هر کدام از این اعداد بسیار بالاست که این رقم بیش از ۳۰ درصد بارداری‌هاست که به هیچ وجه توجیه ندارد. آمار سقط در ایران از ۳۷۰ هزار مورد تا ۵۳۰ هزار مورد طی تحقیقات مختلف گزارش شده که هر کدام از این اعداد بسیار بالاست و این معادل ۴۰ درصد تعداد تولدهای کل کشور است و در نتیجه اصلا توجیه ندارد

در مواردی خلاهای قانونی باعث افزایش آمار سقط شده، در مواردی باورهای اجتماعی و غلط و در مواردی دیگر فرایندهای غلط و استرس‌زایی مانند غربالگری. اما این نکته که سقط جنین در حال افزایش و تصاعدی است را نمی‌پذیرم و قائل بر این هستم که طی دو یا سه سال آینده آمار سقط در ایران کاهش پیدا خواهد کرد و علتش هم ورود سیاست‌گذار در این حوزه هست. همچنین فرهنگ‌سازی و به ویژه فعالیت‌های بسیار جدی مجموعه‌های مردم نهاد در این رابطه که کار تبیین‌گری و روشن‌گری در این راستا را به شکل شایسته‌ای انجام می‌دهند، در حال اجرا است.

جوانی جمعیت و لزوم داشتن یک پیوست فرهنگی

قاسمی در خصوص قانون جوانی جمعیت می‌گوید: قانون جوانی جمعیت با تاخیری حدود ۷ یا ۸ ساله تصویب شد. یعنی ما حود ۷ سال بود که سیاست‌های کلی جمعیت را داشتیم، اما همراهی نکردن دولت تدبیر و امید باعث شد که این سیاست‌ها به قانون تبدیل نشود و در نهایت در سال ۱۴۰۰ تبدیل به قانون شد و اکنون حدود یکسال که لازم‌الاجرا شده است.
در این یکسال که زمان زیادی نیست حدود ۲۰ یا ۲۵ درصد اجرا شده است که شاید برای سال‌های نخست قابل توجیه باشد، اما در سال‌های آینده حتما باید این میزان به بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصد برسد در غیر این صورت با شکست رو به رو می‌شود. البته من قائل هستم که این قانون در این یک یا دو سال، گفتمان جمعیت در کشور را ایجاد کرده است. منظور از گفتمان همراهی همه کسانی که در گفتمان هستند، نیست بلکه گفت و گو حول یک مساله اجتماعی اعم از موافق یا مخالف است. بنابراین به نظر من گفتمان مورد نظر شکل گرفته و در حال حاضر در مرحله اقناع گفتمانی هستیم. از سویی این امر، یک میثاق ملی و قانون مصوب لازم الاجرا است.

وی می‌گوید: به نظرم می‌رسد در کنار اجرای آن، داشتن یک پیوست فرهنگی و رسانه‌ای و داشتن یک عزم جدی در دستگاه‌های نظارتی بر اجرای این قانونی هم راهگشا است تا بدنه میانی مدیریت به خود اجازه ندهد به راحتی از اجرای مواد این قانون استنکاف کند. اگرچه کار را به ویژه در حوزه فرهنگی و رسانه‌ای بسیار سخت و پیچیده می‌بینم، اما امیدوارم با توجه به اینکه خانواده ایرانی یک خانواده فرزند خواه و فرزند دوست است، طی سال‌های آینده روند شاخص‌های کاهش جمعیت را بتوانیم متوقف کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha