از اواخر قرن نوزدهم، خودرو با هدف حمل و نقل زمینی اختراع شد و صنعت خودرو به دلیل کارایی ملموس، به سرعت مورد توجه قرار گرفت. بهطوری که، تولید سالانه آن از ۲۰ هزار دستگاه در سال ۱۹۰۰ به ۹۸.۱ میلیون دستگاه در سالهای اخیر رسید. افزایش خودروها و افزایش جادهها باعث شد، پدیدهای به نام ترافیک- مجموعه عبور و مرور وسایل نقلیه و اشخاص در راهها - در زندگی انسانها به وجود آید.
همزمان با رشد و گسترش ترافیک، سوانح ترافیکی نیز پدیدار شدند و به تدریج به یکی از مسائل اجتماعی مهم در سراسر جهان تبدیل شدند. بر حسب مستندات، هر ۵۰ ثانیه یک تصادف مرگبار در جهان اتفاق میافتد.
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۸، سوانح ترافیکی، سالانه باعث مرگ ۳۵.۱ میلیون نفر و مصدومیت ۵۰ میلیون نفر میشوند که اولین عامل مرگ و میر در گروههای سنی ۵ تا ۲۹ سال و هشتمین عامل عمده مرگ و میر در تمام گروههای سنی، محسوب میشوند.
در ایران هم تلفات ناشی از تصادفات، یک مساله حاد اجتماعی است به گونهای که رتبه اول مرگ و میر غیرطبیعی را دارا است (۱). به علاوه، در نتیجه تصادفات و سوانح ترافیکی، سالانه ۳۰۰ هزار نفر مجروح و ۱۷ هزار نفر کشته میشوند.
در همین رابطه «حمید صداقت» و همکاران نویسندگان گزارشی با عنوان «رابطه شاخصهای توسعه اقتصادی -اجتماعی و تلفات ناشی از تصادفات ترافیکی» در ایران هستند که در فصلنامه علمی «راهور»، شماره ۴۳ هستند که در زمستان ۱۴۰۱ منتشر شده است.
نویسندگان در این پژوهش علمی یکی از عوامل تصادفات ایران یعنی شاخصهای توسعه اقتصادی و اجتماعی را -که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده- مورد بررسی قرار دادهاند که مهمترین نتایج این پژوهش در گزارش پیشرو قابل مطالعه است.
در دوره بلندمدت با افزایش شاخصهای نرخ تورم، نرخ مشارکت نیروی کار، نرخ اشتراک تلفن همراه و بالا رفتن سرانه تولید ناخالص داخلی، تلفات ناشی از تصادفات افزایش داشته، اما با افزایش تعداد پایگاههای اورژانس از تلفات تصادفات کاسته شده است
تلفات ناشی از تصادفات یک مساله اجتماعی است
این پژوهش از نوع کمی- طولی است که به روش سری زمانی انجام شده و رابطه متغیرها را در دوره ۱۳۹۹-۱۳۷۰ مورد نظر قرار داده است. دادههای مورد نیاز این پژوهش از مرکز آمار ایران، سازمان پزشکی قانونی و بانک جهانی، جمعآوری شدهاند.
تلفات ناشی از تصادفات ترافیکی در چند دهه اخیر از مسایل اجتماعی مهم کشور بوده و اگرچه این پدیده مورد تحقیقات گسترده قرار گرفته اما به ندرت به صورت طولی و برحسب شاخصهای اقتصادی اجتماعی کلان مد نظر بوده است.
هدف اصلی این پژوهش بررسی تلفات ناشی از تصادفات ترافیکی برحسب شاخصهای اقتصادی اجتماعی، اشتراک تلفن همراه، نرخ تورم، نرخ مشارکت نیروی کار، نرخ باسوادی، رشد جمعیت شهری، سرانه تولید ناخالص داخلی و تعداد پایگاههای اورژانس کشور بوده است.
به استناد یافتههای محققان، در دوره بلندمدت با افزایش شاخصهای نرخ تورم، نرخ مشارکت نیروی کار، نرخ اشتراک تلفن همراه و بالا رفتن سرانه تولید ناخالص داخلی، تلفات ناشی از تصادفات افزایش داشته، اما با افزایش تعداد پایگاههای اورژانس از تلفات تصادفات کاسته شده است. به علاوه، نرخ با سوادی رابطه معناداری با تلفات تصادفات ندارد.
به هر تقدیر باید در نظر داشت که سوانح ترافیکی، ناشی از چهار عامل «انسان»، «محیط»، «وسیله نقلیه» و «جاده» است که در تعامل با یکدیگر، عوامل خطر را میسازند. بنابراین اتخاذ یک رویکرد جامع به سوانح ترافیکی، مستلزم توجه به ریزفاکتورهایی است که برخی از آنها باعث افزایش شمار تصادفات میشوند، برخی شدت سانحه را افزایش میدهند و برخی مربوط به رفتارهای انسانها میشوند.
یافتههای تحقیق چه میگویند؟
یافتههای این تحقیق نشان میدهند که نرخ اشتراک تلفن همراه به صورت بدون وقفه و با وقفههای یکساله، و دوساله؛ نرخ تورم با وقفه یکساله و دوساله؛ نرخ جمعیت شهری بدون وقفه و با وقفه یکساله؛ مشارکت نیروی کار بدون وقفه و با وقفه یکساله؛ نرخ باسوادی با وقفه دوساله؛ تولید ناخالص داخلی بدون وقفه؛ و تعداد پایگاههای اورژانس بدون وقفه، بر تلفات تصادفات تاثیر معنادار دارند.
با افزایش نرخ تورم، تلفات تصادفات افزایش یافته است بر اساس یافتههای پژوهش با افزایش نرخ تورم، تلفات تصادفات افزایش یافته است. به لحاظ نظری، هم برخی پژوهشگران معتقدند، با کاهش یا افت شاخصهای توسعه همچون بالا رفتن نرخ تورم آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد.
در جوامع جدید ارزشها عموماً بر موفقیت مادی تاکید میکنند درحالی که اکثر گروههای محروم فرصت محدودی جهت رسیدن به موفقیت دارند، در چنین وضعیتی فشار زیادی بر افراد وارد میشود. بنابراین، آسیبهای اجتماعی محصول نابرابری اقتصادی و فقدان فرصتهای برابر برای پیشرفت است.
مکانیسمهای متفاوتی احتمالاً با تاثیرات متضاد، ممکن است روابط بین توسعه اقتصادی اجتماعی و ایمنی جادهها را توضیح دهد. بهطور طبیعی، انتظار این است که با افزایش نرخ تورم، آسیبهای اجتماعی افزایش یابد و اکثر شواهد موجود نیز با این فرضیه مطابقت دارد زیرا افزایش نرخ بیکاری و تورم، پریشانی روانشناختی را افزایش میدهد و آسیبهای اجتماعی را افزایش میدهد سایر پژوهشهای انجام شده نیز نشان میدهند، فقر، درآمد پایین، تورم، بیکاری، و زندگی در محلات فقیرنشین باعث افزایش تصادفات جادهای میشوند.
دلیل آن نیز این است که کسانی که درآمد پایین دارند و فقیر هستند، نوع وسیله نقلیهای که در اختیار دارند و میزان ساعات کاری که با استفاده از ماشین برای تهیه مخارج زندگی میکنند، زیاد است و همین امر خطر تصادفات را افزایش میدهد. با فرض ثابت بودن دستمزدها، افزایش تورم منجر به کاهش قدرت خرید افراد و افزایش هزینه زندگی آنها میشود. در چنین وضعی، افراد قادر به حفظ استاندارد زندگی خود در سطحی همانند قبل از افزایش تورم نیستند، این امر توان افراد در تامین هزینههای لازم برای کسب رضایت در تامین سلامت و بهداشت را کاهش میدهد.
کسانی که درآمد پایین دارند و فقیر هستند، نوع وسیله نقلیهای که در اختیار دارند و میزان ساعات کاری که با استفاده از ماشین برای تهیه مخارج زندگی میکنند، زیاد است و همین امر خطر تصادفات را افزایش میدهد با کاهش درآمد ممکن است وسایل نقلیه جدید کمتری خریداری شود و وسایل نقلیه قدیمیتر مدت بیشتری در حال استفاده بمانند. ممکن است هزینه کمتری برای تعمیر و نگهداری خودرو یا ویژگیهای ایمنی در وسایل نقلیه صرف شود. همچنین دولتها ممکن است کمتر در مهندسی ایمنی راه سرمایهگذاری کنند.
در این تحقیق همچنین رابطه مثبت و معناداری میان تعداد اشتراکهای تلفن همراه و تلفات تصادفات وجود دارد و طی آن، با افزایش شمار مشترکان تلفن همراه میزان تلفات تصادفات افزوده شده است.
علاوه بر آن مشخص شده که رابطه منفی و معناداری بین تعداد پایگاههای اورژانس کشور و تلفات ناشی تصادفات وجود دارد. بدین ترتیب که با افزایش تعداد پایگاههای اورژانس کشور از میزان تلفات تصادفات کاسته شده است.
بسیاری از پژوهشگران بر این عقیده هستند که اولین ساعت پس از وقوع حادثه که از آن به عنوان ساعت طلایی نام برده میشود، بیشترین اثر را در حفظ جان آسیبدیدگان دارد، بنابراین هرچه، زمان حادثه تا آغاز ارائه خدمات پزشکی کوتاهتر شود شانس زنده ماندن به نحو بارزی افزایش مییابد. زمان طلایی شامل چندین فاصله زمانی از جمله اطلاعرسانی از بروز حادثه، فاصله فعال شدن سیستم اورژانس، فاصله پاسخ، فاصله حضور در صحنه حادثه و فاصله حمل مصدومین است.
این پژوهش در پایان پیشنهادات مهمی را هم برای کاهش تصادفات و تلفات جادهای در ایران ارایه داده و تاکید کرده که پیوند شاخصهای کلان اقتصادی اجتماعی کشور با نرخ تلفات تصادفات ترافیکی به طور خاص در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای دستگاههای متولی ترافیک کشور قرار گرفته و سازوکارهای این پیوند، از زوایای گوناگون و تخصصهای مختلف، واکاوی شود.
به علاوه، پیشنهاد شده، پژوهشهایی از این نوع، با لحاظ کردن سایر متغیرهای اقتصادی اجتماعی سطح کلان و نیز دورههای متفاوت زمانی مورد نظر قرار گیرند تا از این رهگذر به رفع یا تسکین یکی از آسیبهای مهم اجتماعی کشور یعنی تلفات ناشی از تصادفات ترافیکی، کمک شود.
منابع:
ستاد مبارزه با مواد مخدر (۱۳۹۲). گزارشهای سالیانه، ستاده مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری
نظر شما