اما امروزه، عبارت مدیریت پروژه، با توجه به کاربردهای متنوع و نیز تبلیغات گوناگون در فضای مجازی و حقیقی پیرامون آموزش آن، برای خواص و حتی عموم مردم تا حدود زیادی آشنا است. از اینرو، بازشناسی مفهوم و کارکرد مدیریت پروژه به عنوان دانشی حرفهای در خدمت جامعه (علیالخصوص جامعه علمی-صنعتی، فرهنگی و هنری)، امر قابل تاملی است.
مدیریت پروژه یا به تعبیری دقیقتر مدیریت براساس پروژه یا همان مدیریت پروژه محور، رویکرد مدیریتی است که بافت پروژهای دارد. در واقع، این نوع از مدیریت برای پیشبرد یک پروژه با مشخصات و مختصات بخصوصی پیادهسازی میشود. از آنجا که پروژه معمولا کوششی یکتا و موقتی با شروع و پایان مشخص برای دستیابی به عملکرد مطلوب، خروجیهای مناسب و تحویلشدنیهای قابل انتظار (محصول، خدمت و...)، با صرف منابعی خاص و با لحاظ محدودیتهای ویژه از جمله زمانی، هزینهای، کیفیتی، محدودهای، منابعی و غیره است؛ لذا ویژگیهای هر پروژه (در تمامی دورههای کلاسیک و مرسوم فرآیندی: آغازین، برنامهریزی، اجرا، نظارت و کنترل و پایانی) نسبت به پروژه دیگر همواره متفاوت میباشد.
به نوعی، پروژه وسیلهای برای تغییر و رسیدن به خواستهها و مقاصد مدنظر و نیز برآورده کردن انتظارات و درخواستهای ذیاثران (خصوصا ذینفعان کلیدی نظیر مالکان، سهامداران و سرمایهگذاران؛ مخاطبان و مشتریان و نیز تیم پروژه و تیم مدیریت پروژه) است. یعنی، مدیریت پروژه، در مقام مقایسه با مدیریت، چارچوب محور و گذرا و کوتاه مدت است؛ با این حال، عموما در بستر مجموعههای سیستماتیک، پروژهها، طرحها (گروهی از پروژههای هم راستا) و نیز پروتفولیوها یا سبد پروژهها (گروهی از پروژهها و طرحهای هم راستا)، در جهت تحقق چشمانداز سازمانی و برای دستیابی به اهداف کلان و خرد از پیش تعیین شده، انتخاب، طراحی و اجرا میشوند.
برای بهرهگیری از ظرفیتها و ویژگیهای پروژه و در پی آن بکارگیری مدیریت پروژه، اغلب نیاز به داشتن تفکر پروژهای و ذهنیت منظم، طبقهبندیشده و سیستمی است. البته برای هر فرد یا گروهی با توجه به استعداد، تواناییها و داشتهها، امکان بهرهبرداری از دانش، بینش و منش پروژهای، در بسترهای مختلف کاری یا غیرکاری (از جمله فعالیتهای روزمره زندگی) یا حتی عملیاتهای تکراری (مانند خط تولید کارخانهای) وجود دارد. شایان ذکر است که در سطح جامعه، در برخی از بافتهای شغلی، بعضی از بخشهای کسب و کار و پارهای از صنایع کوچک و بزرگ، شرایط و بنمایهی لازم برای پروژهسازی و پروژهای کردن کنشها و کارکردها مهیاتر است.
به طور نمونه، در صنعت ساخت و خاصه بسترگاه کارگاه ساختمانی، با عنایت به ماهیت و خصوصیات آن، پروژه به راحتی تعریف، برنامهریزی و اجرا میشود. با این وجود، در حال حاضر، علاوه بر قلمروهای سخت دانشی و داراییهای ملموس، در سایر حوزهها نظیر فرهنگ و هنر هم مدیریت پروژه به صورت جدی وارد شده است. به عنوان مثال، فیلمسازی، اجرای نمایش، برپایی نمایشگاه نقاشی، برگزاری کنسرت موسیقی و غیره، هر کدام یک پروژهی حرفهای هستند که باید طبق برنامه از پیش تهیه شده مدیریت و تکمیل گردند.
به طور کلی، پیشبرد فعالیتهای مختلف، امور گوناگون و کارهای متنوع در قالب پروژه، میتواند راه رسیدن به سرمنزل مقصود را تدقیق و تسهیل کند و نهایتا، مسیر موفقیت را هموار کند. به سخنی، در جریان مشغلههای روزانه، اقدامات و رویدادهای جورواجور مخصوصا از نوع غیرقابل پیشبینی و گاها ناگوار، ممکن است مشکلات و بحرانهای متعددی بوجود آید. در این رهگذر، پروژه این پتانسیل را دارد تا کمک کند عملها و روندها، بهصورت هدفمند و برنامهمند و کنترلمند، در موقعیتها و حالتهای گوناگون، خردمندانه و تابآورانه مدیریت شوند؛ و از منظری استراتژیک حتی چالشها و تهدیدها، هنرمندانه به فرصتها تبدیل شوند.
در این یادداشت کوتاه سعی شد، به طور خیلی خلاصه، کلی و مقدماتی و البته به زبان نسبتا ساده مبحث مدیریت پروژه و اهمیت آن برای افراد در سطوح مختلف جامعه، بهویژه جامعه علمی و فرهنگی و هنری، یادآوری و برجسته گردد.
نظر شما