چرایی افت تشکل‌های دانشجویی/دانشگاه مطلوب دولت سیزدهم،‌دانشگاه بانشاط است+فیلم

تهران- ایرنا- معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم افت تشکل‌های دانشجویی را ناشی از دلایل مختلف؛ مانند سیاست‌های کلی دولت‌ها، رواج فرهنگ فردگرایی و فضای کلی جامعه می‌داند و می‌گوید: دانشگاه مطلوب دولت سیزدهم از جهت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهی است که همه مجموعه‌های دانشجویی با هر سلیقه‌ای در آن امکان فعالیت دارند.

معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجموعه‌ای از ماموریت‌های مهم وزارتخانه را برعهده دارد که اصلی‌ترین آن سیاست گذاری ذیل اهداف کلان و در ادامه برنامه‌ریزی، نظارت و حمایت از برنامه‌های مختلف در حوزه فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی، علمی است که گاه دایره فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی به فعالیت‌های سیاسی دانشجویان در دانشگاه‌ها در قالب تشکل‌های سیاسی هم نزدیک می‌شود. توجه به شاخص‌های فرهنگی‌ و اجتماعی دانشگاه‌ها؛ از جمله سرمایه اجتماعی دانشگاهیان اعتماد، انسجام، امنیت، رضایت‌مندی، احساس تعلق و غیره جزء طرح‌ها و برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی دانشگاه‌هاست.

اما از مجموعه فعالیت‌ها و جشنواره‌های مختلفی که این معاونت برگزار یا از برگزاری آن حمایت می‌کند مانند جشنواره حرکت، جشنواره سراسری نشریات دانشجویی، جشنواره رویش، جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی و جشنواره سراسری و ملی قرآن و عترت دانشجویان، بیش و پیش از همه فعالیت تشکل‌های دانشجویی برای دانشجویان و همه آنانی که روزی سروکاری با دانشگاه داشته‌اند برجسته و پررنگ است.

شاید به دلیل اینکه تشکل‌های دانشجویی صدای بلند دانشگاه بودند که طی دهه‌های مختلف و دست‌کم تا دهه ۹۰ از درون یک جامعه نخبگانی با مردم سخن می‌گفتند و با آنها در بحبوحه‌ها همراه بودند و گاهی هم راه‌های نرفته را به آنها نشان می‌داند. اما چرا این صدا طی یک دهه اخیر ساکت شده و به درون خود رفته یا اگر نشده در مناسبات کلی اجتماع کمتر به گوش می‌رسد؟ آیا فعالیت‌های فرهنگی در دانشگاه‌ها کاهش یافته است؟ یا دانشگاه‌ها به سمت سیاسی‌زدایی می‌روند؟

آیا وارد وضعیتی مشابه با ابتدای دهه ۷۰ شده‌ایم؟، رهبر معظم انقلاب در دیداری با دانش‌آموزان در این زمینه فرمودند: «بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دست هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند».

خبرگزاری جمهوری اسلامی به مناسبت ۲۲ مردادماه روز تشکل‌ها و مشارکت‌های اجتماعی میزبان عبدالحسین کلانتری معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود، وی تحصیلات خود را با رشته مهندسی آغاز کرد، با جامعه‌شناسی ادامه داد و امروز دانشیار دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران است.

گفت‌وگوی تفصیلی ایرنا با کلانتری با بحث نظری در مورد فعالیت تشکل‌های دانشجویی در ایران و جهان آغاز شد و به این سوال رسید که توقع دولت سیزدهم از دانشگاه‌ها در حوزه فرهنگی و اجتماعی چیست؟ اولویت‌های اجرایی این معاونت، بودجه فرهنگی دانشگاه‌ها، آیین‌نامه اعتراضات و بخشنامه حجاب در دانشگاه‌ها، رویدادهای پاییز ۱۴۰۱ و موضع‌گیری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نسبت به آنها سرفصل‌های دیگر گفت‌وگو با کلانتری است که در بخش‌های بعدی منتشر خواهد شد. بخش اول این گفت‌وگو را می‌خوانید.

کلانتری در این مصاحبه ضمن بیان تاریخچه‌ای از فعالیت‌های دانشجویی معتقد است: افت این فعالیت‌ها فقط شامل ایران نمی‌شود، ناشی از عوامل متعددی از جمله سیاست‌های کلان دولت‌ها، تغییر فضای کلی جامعه پس از دفاع مقدس و تسلط فلسفه فردگرایی است. اما دانشگاه مطلوب برای دولت سیزدهم دانشگاهی مسوول، اخلاقی، پویا و بانشاط از حیث فرهنگی و اجتماعی و سیاسی است که در چهارچوب قانون تمام مجموعه‌های دانشجویی با هر سلیقه‌ای امکان فعالیت دارند و البته در مقابل این آزادی فعالیت خود مسوول هستند.

چرایی افول تشکل‌های دانشجویی/مجموعه‌های دانشگاهی با هر سلیقه‌ای امکان فعالیت دارند+فیلم

با توجه به روند فعالیت تشکل‌های دانشجویی و افول آن از ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی، سیاست‌گذاری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در این زمینه چیست و دانشگاه مطلوب این معاونت از جهت فعالیت‌های فرهنگی واجتماعی کدام است؟

جامعه و دانشگاه نسبت وثیقی با هم داشته و تحولات و تلاطم‌های جامعه در هر دوره تاریخی تاثیر مستقیم بر دانشگاه دارد. بررسی تاریخ جنبش دانشجویی در ایران و غرب این نسبت را بیشتر نشان می‌دهد، تغییر سیاست‌های کلان اقتصادی، فرهنگی و تحولات عمیق در جامعه غرب به صورت مستقیم تاثیر بر جنبش دانشجویی داشت. بعد از جنگ جهانی دوم که سیاست‌های اقتصادی جدیدی در دستور کار قرار گرفت، جنبش‌های جدیدی در فرانسه و آلمان با رویکردهای تازه‌ای شکل گرفت و در فضای فکری و ایدئولژیک غرب هم نظرورزی ها تغییر کرد. جریان‌های چپ نو و پسامدرن شکل گرفت که تاثیر زیادی بر مکاتب ادبی و فکری داشت. افرادی چون هربرت مارکوزه (جامعه‌شناس، ۱۸۹۸ تا ۱۹۷۹)، برآمده از این تغییرات و موثر بر این جنبش‌های دانشجویی بودند.

چرخشی از مفاهیم طبقه و کارگران به معنای کلاسیک به کارگران جدید و آوانگارد صورت گرفت و جنبش دانشجویی از همه این تحولات متاثر شد که تاثیر این تحولات را در فضای جنبش دانشجویی ایران نیز می‌بینیم. قشر دانشجو در آن زمان تازه در ایران شکل گرفته بود، دانشجویانی که برای تحصیل خارج از کشور رفته بودند و سپس دانشجویانی که در معدود دانشگاه‌های تازه تاسیس درس می خواندند، فعالیت‌های خود را تازه شروع کرده بودند. دوره‌ بعد از جنگ های جهانی که شرق و غرب از حیث نظری و نظامی مقابل هم قرار گرفته بودند و البته بیشتر تمایل‌های نظری دانشجویان به سمت چپ بود. جریان اسلامی هم به‌تدریج شکل گرفت و شخصیت حضرت امام (ره) در شکل‌گیری آن موثر بود و چهره‌هایی مانند دکتر علی شریعتی (۱۳۱۲ تا ۱۳۵۶) نیز در این امر سهم بسزایی داشتند. بنابراین آمد و شد بین دانشگاه و جامعه همیشه وجود داشت؛ نه دانشگاه فعال مایشا و پیشران بلامنازع تحولات جامعه بود و نه کاملا منفعل. دانشگاه دماسنج جامعه بود.

انقلاب اسلامی تحول بزرگی در ایران بود که بسیاری مناسبات جهانی را دگرگون و عرصه‌های فکری را جابه‌جا کرد و تاثیر مستقیمی بر جنبش‌های دانشجویی داشت و لایه مذهبی و اسلامی جنبش دانشجویی را تقویت کرد. اگر در آن مقطع سه جریان عمده اسلامی، لیبرال و چپ شناسایی کنیم، انقلاب اسلامی جریان اسلامی را به‌شدت تقویت و هویت و افق جدیدی خلق کرد و احساس هویت و عزت نفس به آنها داد، طوری که ادراک تمدنی جدیدی متفاوت از افق لیبرالیستی و مارکسیستی یافتند. امام (ره) نقش فوق العاده‌ای در این زمینه داشتند. از یک طرف به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک و از طرف دیگر شخصیتی که مبانی او افق‌های جدیدی از حیث نظری برای جنبش دانشجویی باز کردند.

این تحولات بعد از انقلاب امتداد یافت. نقش جنبش‌های دانشجویی در هشت سال دفاع مقدس، در بخش‌های مختلف بی‌نظیر بود. نقش جنبش دانشجویی در بحث تامین نیروی انسانی، پشتیبانی و تاسیس نهادهای جدید انقلاب قابل توجه بود. البته بخشی از بدنه دانشگاهی همراه انقلاب نبود و انقلاب فرهنگی جهت همراه کردن این بدنه صورت گرفت؛ اما جنبش دانشجویی همراهی بیشتری نسبت به آرمان‌های انقلاب داشت.

سیاست‌های تعدیل دولت سازندگی، فضای دانشجویی را تغییر داد

بعد از پایان دفاع مقدس، سیاست‌های تعدیل در دوره سازندگی تغییرات جدیدی را در فضای دانشجویی شکل داد. یکی از سرخط‌های این تغییرات سیاسی دولت سازندگی، یعنی عادی‌سازی روابط با بلوک غرب، بسیاری از فعالیت‌ها در عرصه دانشجویی را محدود کرد؛ جنبش دانشجویی دهه اول انقلاب درگیر مسایل بین‌الملل بود و خود و انقلاب اسلامی را در راستای صحبت‌های امام خمینی (ره) در باب صدور انقلاب موظف می‌دانست وارد این عرصه تعاملی شود. جریان‌ دانشجویی در ایران تبدیل به قطبی برای جریان‌های دانشجویی آزادی‌خواه، ضداستعمار و ضداستکبار در سراسر جهان شده بود و بسیاری از برنامه‌ها در این مقطع بر این مبنا بود.

اما دولت سازندگی اجازه فعالیت در فضای بین‌الملل را به تدریج از جریان‌های دانشجویی گرفت و جریان‌های خط امام (ره) بیشترین نزاع و رویارویی را با دولت سازندگی در این موضوع داشتند. زیرا تحلیل می‌کردند عادی‌سازی روابط با بلوک غرب به عادی‌سازی روابط با آمریکا و انگلیس تسری می‌یابد.

دولت سازندگی سیاست اقتصادی باز داشت و بنا بود مدل‌های تعریف‌شده و جاافتاده بانک جهانی در ایران پس از جنگ در آن اجرا شود. این هم یکی دیگر از دلایل رویایی جریان‌های دانشجویی با دولت بود. مخالفت جدی جریان دانشجویی و جریان خط امام (ره) با دولت مرحوم آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی بخاطر نگرانی از تکثیر اسلام امریکایی در ایران بود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در این مقطع به‌تدریج انتقادهایی از برخی سیاست‌های دولت وقت را علنی کردند و جریان دانشجویی این بیانات و مطالبات را امتداد داد. مساله دیگری هم توسط دولت سازندگی مطرح شد که حساسیت‌های زیادی را برانگیخت، این بود که انقلاب و جنگ پایان یافته و در این دوره باید کشور ساخته شود، کارکرد دانشگاه هم صرفا تولید علم است. دانشگاه نباید وارد فعالیت سیاسی شود و دانشجو باید خوب درس بخواند و وارد فضای اقتصاد و کار شود. در این مقطع بود که حضرت آیت الله خامنه ای آن جمله تاریخی را فرمودند که «خدا لعنت کند دست‌هایی که نمی‌خواهند دانشجوی ما سیاسی باشد». با این موضع جنبش دانشجویی وارد مقطع جدیدی شد.

چرایی افول تشکل‌های دانشجویی/مجموعه‌های دانشگاهی با هر سلیقه‌ای امکان فعالیت دارند+فیلم

جنبش‌ دانشجویی در دوره اول اصلاحات مطلوب و در دوره دوم مغضوب

دولت بعدی دولت اصلاحات بود. در دوره اول اصلاحات، فعالیت‌ سیاسی دانشجویان ترغیب می‌شد و اساسا دولت اصلاحات بیش از هر چیز مدیون فعالیت فراگیر فعالیت آنها بود، ولی دوره دوم چنین نبود. با طرح بحث عبور از رئیس‌جمهور وقت و انتقاداتی که دانشجویان به دولت اصلاحات وارد کردند، برخی رهبران نظری اصلاحات با بخش مهمی از جنبش دانشجویی فاصله گرفتند و تاکید داشتند دانشجویان مبنای نظری نداشته و باید به تقویت مبانی نظری خود بپردازند، حرفی که از نظر بنده اصلا غلط نبود، اما سوال این بود چرا حالا باید چنین موضوعاتی را مطرح کرد؟

این تحولات در دوره ها و دولت‌ها و سال‌های بعد ادامه یافت و مقارن با آن تحولاتی نیز در دانشگاه‌ها و جنبش دانشجویی و مجموعه های دانشجویی رخ داد. دهه اول، دهه تشکل‌ها بود، اما با تغییر شرایط جامعه و شکل‌گیری تحولات و نوآوری‌ها و فناوری‌های جدید کانون‌های فرهنگی و هنری و انجمن‌های علمی نیز به جمع مجموعه های دانشجویی اضافه شدند. امروز که با هم گفت و گو می کنیم، متناسب با توسعه زیست‌بوم فناوری‌های جدید و اقتصاد دانش بنیان و شکل‌گیری پارک‌های علم و فناوری انجمن‌های علمی دانشجویی وارد عرصه فناوری شده و هسته های فناور دانشجویی در دانشگاه‌ها شکل گرفتند و با نسل دوم انجمن‌های علمی، یعنی انجمن‌های علمی فناوری دانشجویی مواجه هستیم.

خلاصه اینکه با تحول جامعه و دولت و کلیت جهان، شاهد تحولاتی در آرایش و ترکیب مجموعه‌های دانشجویی دانشگاه بودیم. تاثیر و تاثرات متقابل ایران و جهان نیز کاملا محسوس است. این تاثیر و تاثرات هرچه به ابتدای انقلاب برگردیم، کمتر و هر چه جلوتر بیاییم بیشتر است، زیرا گسترس فضای مجازی و فناوری‌های جدید بی‌زمانی و بی مکانی را رقم زده‌، جهان کوچک و درهم تنبیده شده و سرنوشت انسان‌ها به هم گره خورده، فضای جنبش دانشجویی هم از این احوال متاثر شده است. در خود غرب هم جنبش دانشجویی محوریت خود را در تحولات بزرگ جهانی از دست داده است.

سیاست‌های کلان دولت‌ها، تغییر فضای پساجنگ و توسعه فردگرایی

در ایران بخشی از این تحولات ناشی از سیاست‌های کلان دولت‌ها بود و هر کدام سیاست‌های خاصی را داشتند. سیاست‌های دولت‌های مستقر در مواجهه با جریان‌های دانشجویی مهم بود. عامل دیگر، تغییر فضای پساجنگ بوده است. در ایران نیز مانند غرب نسل پساجنگی تفاوت‌هایی را با نسل جنگ داشت. نسل پساجنگی وارد دانشگاه شد. این نسل فضای انقلاب، دهه ۶۰ و جنگ را تجربه نکرده است. سیاست‌های دولت‌ پس از جنگ نیز، سیاست‌های تعدیل و افزایش قدرت بازار، کاهش قدرت دولت و جامعه بود.

این سیاست‌ها سبک زندگی را تغییر داد. فردگرایی و منفعت‌گرایی افزایش یافت که این دو آفت فعالیت‌های داوطلبانه هستند. در حالی که کل جریان‌ و فعالیت دانشجویی بر اساس فعالیت داوطلبانه جمعی و غیرمنفعت گرایانه شکل می‌گیرد. طبیعتا ورود این نسل پساجنگی به دانشگاه بر جریان‌های دانشجویی هم اثر داشت.

سیطره منطق بازار بر دانشگاه هم موثر بود و منطق و پویایی های آن را متاثر کرد. سیاست‌های تعدیل در همه دولت‌های بعد از جنگ بسط بازار و کوچک شدن دولت و اجتماع بود؛ این یعنی دانشگاه‌ها باید خوداتکا بوده و درآمد داشته باشند. یکی از نمودهای این سیاست دانشجوهای شبانه و پولی بود که در دولت سازندگی مطرح شد و جنبش دانشجویی با آن مخالفت کرد، ولی انجام شد. نتیجه چنین سیاست‌هایی سیطره بیشتر اقتصاد بر نهاد علم بود. اساسا منطق بازار افزایش سود و ابزار تبادل آن پول است، اما منطق دانشگاه علم و کشف حقیقت و ابزار آن گفت وگو است. وقتی منطق بازار بر دانشگاه سیطره می‌یابد، عملا مناسبات دانشگاه را مختل می کند.

چرایی افول تشکل‌های دانشجویی/مجموعه‌های دانشگاهی با هر سلیقه‌ای امکان فعالیت دارند+فیلم

دولت سیزدهم و دانشگاه

تصویر دولت سیزدهم از دانشگاه مطلوب از جهت فعالیت‌ها و پویایی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چیست؟

تصویر دولت سیزدهم از دانشگاه مطلوب قطعا تک‌بعدی نیست و تمام ساحات انسانی را دربرمی‌گیرد. چون هدف و غایت دانشگاه انسان سازی است، بنابراین، تمام ابعاد علمی، فناوری، مهارتی، آموزشی، پژوهشی و فرهنگی و اجتماعی را دربرمی گیرد و این تصویر و اولویت‌های مرتبط به صورت خاص در سند تحول دولت منعکس شده است. اما متناسب با حوزه ماموریتی ما در زمینه فرهنگی و اجتماعی، برای این معاونت دانشگاه مطلوب دانشگاهی مسوول، اخلاقی، پویا و بانشاط از حیث فرهنگی و اجتماعی و سیاسی است که در آن فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی، هنری و سیاسی رونق داشته و در چهارچوب قانون تمام مجموعه های دانشجویی با هر سلیقه ای امکان فعالیت دارند و البته درمقابل این آزادی فعالیت خود مسئول هستند و دانشگاه نیز باید فضا را برای این فعالیت‌های قانونمدار مهیا سازد.

به علاوه، از نظر ما علاوه بر دانشجویان، سایر بازیگران، یعنی اساتید و یاوران علمی را نیز باید در زیست بوم فرهنگی و اجتماعی دانشگاه دید و متناسب با این ظرفیت‌ها نیز سیاست گذاری و برنامه ریزی داشت که ما در این دوره سعی کردیم این ظرفیت‌ها را در حد بضاعت لحاظ و فعال کنیم. دوره های مختلف توانمندسازی و هماهنگ سازی برای کارشناسان کانون‌ها، کارشناسان تشکل‌ها، کارشناسان نشریات، کارشناسان کرسی های آزاداندیشی و دیگر کارشناسان فرهنگی، همچنین دوره های هم افزایی و هماهنگی مدیران فرهنگی دانشگاه‌ها برای رونق فعالیت فرهنگی و اجتماعی در همین مسیر انجام شد. به علاوه، در جهت ارتقای ویژگی مهم شاگردپروری طرح منش استادی نیز در غریب به اتفاق دانشگاه ها برای اساتید، بالاخص اساتید جدید استخدام برگزار شده است، زیرا معتقدیم همه این بازیگران در تعالی فرهنگی دانشگاه سهم و نقش و مسئولیت دارند.

اساسا، یکی از واژگان کلیدی در سند تحول دولت در حوزه آموزش عالی، افزایش مسوولیت اجتماعی است که هم شامل افراد می شود و هم مجموعه های دانشجویی و هم کلیت دانشگاه. به همین علت هم رئیس جمهور، وزارت علوم را مکلف به آیین نامه مسوولیت اجتماعی دانشگاه‌ها کرده که پیش نویس آن تهیه شده است و در طرحی دیگر پیش نویس ابعاد، مولفه ها و شاخص های مسوولیت اجتماعی نیز احصا شده است.

لذا ما امر فرهنگی را به هیچ وجه امری پیوستی و حاشیه‌ای نمی دانیم و این تفکر را کاملا غلط می دانیم. به همین علت هم در بحث بودجه و هم در بحث ساختار پیگیری‌های مجدانه ای داشتیم که فرهنگ را از حاشیه به متن بیاوریم. به علاوه، تصویب آیین نامه های سرآمدی فرهنگی، پایه تشویقی فرهنگی و افزایش سهم فعالیت های فرهنگی در انتخاب استاد نمونه و دانشجوی نمونه را پیگیری کردیم و بسیاری از آنها عملیاتی و اجرایی شد.

این موضوع چنان اهمیتی داشت که رتبه بندی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه‌ها را در کنار رتبه بندی علمی و پژوهشی در دستور کار قرار دادیم که دستاوردهای خوبی داشت. زیرا دانشگاه فقط محل تولید علم نیست و افرادی نیست که یک‌بعدی رشد کرده‌اند. دانشگاه مطلوب در ادبیات امام (ره) و رهبری، دانشگاهی است که منتقد، مسوولیت‌پذیری و آگاه را به جامعه تحویل می‌دهد. رتبه بندی فرهنگی و اجتماعی خواست سند اسلامی دانشگاه بوده است متاسفانه تحقق نیافت و اگر هم انجام شده موردی و غیرمنضبط بوده است.

در این دوره مبتنی بر آن تجربیات و با اتکا به ظرفیت های فناورانه جدید، این کار را دقیق و مستمر انجام می دهیم. رئیس جمهور هم در بازدید ستادی از وزارت علوم (آذر ۱۴۰۱) بر این موضوع تاکید داشت و حتی تصریح کرد این رتبه بندی‌ها مانند رتبه بندی‌های علمی باید علنی شود و در دسترس همگان باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha