رحیم نوروزی در گفت وگو با خبرنگار تئاتر ایرنا اظهارکرد: در این اجرا مفاهیمی چون زایش، میرایی و میل به جاودانگی را نمایش می دهیم. البته نیازی به توضیح این مفاهیم پیش از اجرا نیست. من به خودم قول دادهام که در هیچ رسانهای از جانب خودم حرف نزنم. به ضرورت معرفی اجرا و اطلاع رسانی این مطالب را میگویم.
در این اجرا مفاهیمی چون زایش، میرایی و میل به جاودانگی را نمایش می دهیموی افزود: برای این اجرا نمایشنامه مکتوبی در دست نداریم و این کار با همفکری تمامی اعضای گروه و بر اساس بداههپردازی و هدایت من شکل گرفته است.
نوروزی گفت: در این نمایش چند داستان از صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، گابریل گارسیا مارکز، آنتوان چوخوف، فرانتس کافکا، هاروکی موراکامی و اشعاری از کریستین بوبن داریم. اما هیچ ردی از این ها در نمایش وجود ندارد. در نهایت کاری یکپارچه شده که کسی نمیتواند بگوید مثلاً این قطعه از نمایش برگرفته از داستان سوگواری چخوف است. تلاش ما تقویت وجه دیداری اجرا با کم ترین امکانات صحنهای است.
علاقه عجیب رحیم نوروزی به هنر ژاپن
وی درباره ایده شکلگیری کار گفت: در دزفول ورکشاپی داشتم. در حال برگشت در زیر نور سپیدهدم، درخت خشکیدهای دیدم که آشیانه لک لکی در یک سوم پایین تنه درخت خودنمایی می کرد. دو لک لک در شاخههای بالایی نشسته بودند. تصویر خیلی شبیه نقاشیهای آب مرکب ژاپنی بود. عکسی از این منظره برداشتم که شد تصویر پوستر نمایش.
نوروزی خاطرنشان کرد: من علاقه عجیب و غریبی به فرهنگ و هنر ژاپن، خوشنویسی، نقاشیها و آداب سامورایی دارم. این ها برای من همیشه جذاب است و مرا به شعف وا می دارد.
من علاقه عجیب و غریبی به فرهنگ و هنر ژاپن، خوشنویسی، نقاشیها و آداب سامورایی دارمسرگرمی شبانه من نگاه کردن به نقاشی است
نوروزی همچنین گفت: سرگرمی شبانه من نگاه کردن به نقاشیهای ژاپنی است. مایل بودم پرفورمنسی از پیوند هنرتجسمی، خوشنویسی و نمایش بسازم.
وی خاطرنشان کرد: در این نمایش مفاهیم اسطوره ای مادر، زایش، مرگ و تولد دوباره را میبینیم. زندگی ما با یک نام شروع و با نامی روی سنگ قبر تمام میشود. جز نامی در هستی نیستیم.
تم تنهایی یکی از دردهای ازلی بشر است
وی افزود: درخت برای من نمادی از تنهایی ابدی بر روی زمین است. انگار که آدمی اگر به جمود دچار شود، بهمثابه درختی است که توان جا بجایی و حرکت ندارد. گمان من این است که اگر اختیار زندگی خود را به دست نگیریم، هیچ دخل و تصرفی در حیات و هستی خود نخواهیم داشت و این رود خروشان ما را با خود به ناکجا می برد. تنهایی، جزو دردها و در عین حال جزو نیازهای من است.
نوروزی گفت: انسان در عین حال که نیاز به تنهایی دارد، از تنها ماندن می هراسد. جبر زیستن در اجتماع انسانی ما را به این پانیک (هراس) دردناک دچار کرده است. جبر به دنیا آمدن، در جایی زاده شدن، زیستن با دیگران، کار کردن برای معاش، تقلید از پیشینیان، تلاش برای نوآوری وخلق، اثبات وجود خویشتن و مرگ...امور اجتناب ناپذیر هستی ما هستند. انسان، تنها به دنیا میآید و تنها هم میرود. در حالی که در کنار تمام انسانهایی که پیرامونش حضور دارند زیست میکند. جزیره شدن یک تعبیر اسطورهای است.
رابینسون کروزوئه شدن قانون طبیعت است
رابینسون کروزوئه شدن قانون طبیعت است مابقی اعراض تمدن و مدرنیته است که به طبیعت انسان تحمیل شده است. مساله زبان، خط، واژه و ارتباط کلامی نیز یکی از مضامین اصلی این اجراست که روی صحنه با پرداخت اندکی به هنرهای تجسمی به نمایش در میآید.
نوروزی گفت: برای این نمایش، دنبال سبک، نامگذاری و هیچ چیزی نبودیم. برخی میگفتند تئاتر بیچیز است در حالی که این گونه نیست.
این بازیگر و کارگردان تئاتر گفت: پیرو کسی نیستم و از روی خواندن کتابی و تقلید از کسی نمایشنامهای نوشته نشده است. هر چه هست حاصل جهان زیسته ماست.
به گزارش خبرنگار تئاتر ایرنا، در این نمایش، میلاد صفوی، امیرحسین ادیم، سجاد قربانی، آیدا دولتآبادی، سارا جمال پور، زهره یحیایی و رویا شریفی ایفای نقش میکنند.
نظر شما