به گزارش خبرنگار ایرنا، مسیر ۱۱۰ کیلومتری ساری به روستای خاکی و البته پر پیچ و خم مصیبمحله در شرق استان مازندران را در این روزهای زیبای بهاری به همراه کاروان هیات سفرهای شهرستانی به ریاست استاندار مازندران پیش میگیریم و تقریبا بعد از گذشت حدود ۲ ساعت به مقصد میرسیم.
روستای مصیب محله که در بخش مرکزی شهرستان گلوگاه و در دهستان توسکا چشمه واقع است، ۳۰ خانوار جمعیت دارد. روستایی خوش و آب و هواست، مردمانش خوب روی و مهربان و روز و شب در فکر کار کشاورزی و دامپروری هستند و هر چه بگویی و بنویسی، برای این مردان و زنان بی ادعا، کم گفتی و کم نوشتی.
چند دقیقهای از حضورمان در جلوی حسینیه روستا نگذشته بود که خیلی از اهالی روستا با چهرهای صمیمی و روی خوش با گویش محلی پذیرای حضورمان شدند. حسینیه تقریبا در مرکز روستا قرار گرفته است با دیوارهای بتنی و با نمای محدود سنگی، با زبان بی زبانی می گوید که تازه ساز است، اما خانهها اطراف که متعلق به بومیان است، حس کهنگی و فرسودگی را در مقایسه با دهها ویلای لوکسی که آنها را احاطه کرده، در عمق جان هر ناظری می نشاند.
اهالی روستا با پیای پیاده و موتور سوار از هر کوچه پس کوچه، تک رکاب و دو رکاب می آیند و حلقه میزبانی را تنگ تر و گرمتر می کنند. بعد از خوش آمدگویی هرکدام از دردی میگوید؛ دردی که سالهای سال است با مردم خونگرم این روستا خو گرفته و به قول خودشان کارد را به استخوانشان رسانده است. می گویند «اینجا دیگر مصیب محله نیست بلکه مصیبت محله » است.
گلایه اشان فراتر از وضعیت اسفبار بهداشتی و نبود حمام در خانههایشان و یا فقدان سوپرمارکت در محل زندگیشان و همچنین قطعی و آنتن دهی ضعیف تلفن همراه، فرسودگی و ریزشی شدن خانهها، مناسب نبودن جاده دسترسی است. درد دلشان از تبعیض است، تبعیضی که دیوار به دیوار خانه هایشان رخ می نماید. تبعیضی که به قول خودشان به نفع «از ما بهتران» یا همان غیربومیان با پوست و استخوان طی چند دهه اخیر لمس کرده اند.
نیازی به پرسش و کنجکاوی نیست. خودشان خانه های فرسوده و در حال فروریختن خود را با انگشت اشاره نشان می دهند و آن را با ویلاهای لوکس ساخته شده در اطراف روستا مقایسه می کنند. می گویند : مسوولان مجوز بازسازی خانههای فرسوده خودمان را به ما نمی دهند و میگویند ساخت و ساز در داخل و خارج بافت روستا به خاطر اختلاف با منابع طبیعی ممنوع است، اما در فاصله کمتر از فاصله ۵۰۰ متری حسینیه و در مراتع اطراف روستا، اشخاصی با رانت مشغول ساخت و ساز هستند و کسی با آنها کاری ندارد با این که حتی برخی از آنها مجوز ندارند.
قاطبه کوخ نشینان مصیب محله در این حلقه گرم و دوستانه درد مشترک خود را فریاد زدند و از استاندار خواستند از نابودی عرصههای طبیعی اطراف روستا جلوگیری کند چرا که ساخت و سازهای غیر مجاز در منطقه از زمین خواری گذشته و حالا سر از جنگلها درآورده و با از بین بردن میخهای استوار زمین، نفس روستا و روستاییانی را که شغلشان دامپروری و کشاورزی است به شماره انداخته اند.
استاندار هم قبل از ابراز گلایه از سوی مردم منطقه، در بدو ورود به روستا زمانی که چشمش به خانههای فرسوده بومیان و ویلاهای لوکس غیربومیان می افتد، از مسوولان شهرستان جویای چرایی این وضعیت و قرار گرفتن روستا در محاصره ویلاهای لاکچری می شود. دهیار روستا که گویی دل پر دردی بابت مشکلات بومیان و بی توجهی مسوولان شهرستان نسبت به ساخت و سازهای غیرمجاز دارد، در پاسخ به پرسش استاندار بغضش می ترکد و می گوید : متاسفانه سالهای سال است که به عنوان دهیار این مشکل را با بخشدار در میان میگذارم ولی هر بار مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.
ادامه این گزارش را اینجا بخوانید.
نظر شما