۲۶ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۵۷
کد خبرنگار: 1208
کد خبر: 85254253
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

حق با مارکو پولو بود/ «هانگژو» بهشت چین؛ میزبانی برای تمام فصول+فیلم

تهران- ایرنا- نوزدهمین دوره بازی‌های آسیایی به میزبانی هانگژو در کشور چین به پایان رسید و نگاهی به نحوه میزبانی چینی‌ها از این رویداد معتبر قاره کهن، آشکارا بر قدرت چین برای میزبانی از رویدادهایی بزرگ‌تر در مقیاس جهانی همچون المپیک صحه گذاشت.

به گزارش ایرنا، مارکو پولو، جهانگرد ایتالیایی در اواخر قرن ۱۳ میلادی بارها به هانگژو سفر و نقش چشم و گوش «کوبلای خان»، نوه چنگیزخان مغول و امپراطور پکن را بازی می‌کرد. او در سفرنامه خود درباره چین، هانگژو را شگفت‌انگیزترین شهر جهان می‌خواند.

مارکو در وصف هانگژو نوشته «بدون شک اینجا بهترین و شگفت‌انگیزترین شهر جهان است»؛ هانگژو برای مارکو، یادآور ونیز هم بود؛ محاصره‌شده در آب.

بازارهای هانگژو مارکو ۱۵ ساله را به‌وجد می‌آورد؛ مملو از سبزیجات و میوه‌های رنگارنگ؛ گلابی‌های شفاف، هلو، همه نوع گوشت، ماهی‌های تازه‌صیدشده از دریاچه‌های اطراف و بوی ادویه‌جات و البته غذاهایی که به مذاق ایرانی‌های خوش نمی‌آید.

قرن‌ها بعد از سفر مارکو پولو، هانگژوی مدرن میزبانی بزرگ‌ترین رویداد ورزشی آسیا را برعهده گرفت و حق با جهانگرد ایتالیایی بود؛ هانگژو «بهشت» چین است.

در ابتدای سفر به هانگژو پیش از مراسم افتتاحیه نوزدهمین دوره بازی‌های آسیایی، پس از استقرار در محل اقامت، راهی مرکز رسانه‌ایِ به‌شدت مدرن و مجهز به امکانات دیجیتال و مملو از داوطلبانی که با لباس‌ها و حتی قد و قامت یکدست نمای جذابی به محیط پیرامون داده بودند، شدیم. در ادامه یک تور چند ساعته به شهر باستانی «تانگچی» برای خبرنگاران و علاقه‌مندان تدارک دیده شد. مسیر هانگژو تا تانگچی مثل همه مسیرهایی که در طول مسابقات برای حضور در ورزشگاه‌ها طی کرده بودیم، سرسبز و بارانی بود و گهگاه مه داشت.

از ابتدا تا انتهای تور، دو داوطلب که سن‌شان به سختی به ۲۰ سال می‌رسید، یکی به انگلیسی و دیگری به چینی گوشه و کنار شهر را معرفی کردند. دو رقصنده هم با لباس‌های سنتی چینی، یک اجرای زنده داشتند. از پل قدیمی سنگی و دریاچه که پل روی آن ساخته شده بود، عبور کردیم و به بازار غذاهای چینی رسیدیم که متاسفانه تقریبا هیچکس نتوانست بیشتر از چهار یا پنج متر اول را برود و خیلی زود بوی ناخوشایند، همه را به سمت هوای آزاد کشاند. در ادامه هم به تماشای قدیمی‌ترین کارتون چینی نشستیم که چیزی شبیه نمایش سایه عروسکی بود.

خسته بودیم اما شوق دیدن چینِ باستانی سر پا نگه‌مان داشت. بعد از اتمام گشت و گذار در تانگچی و بازگشت به دنیای مدرن و هانگژو، کلید اتاق‌ها را تحویل گرفتیم؛ البته بهتر بگویم، کلید خانه نوساز را تحویل گرفتیم. در محوطه‌ دهکده رسانه‌ای که مملو از آسمان‌خراش‌های سی‌وچند طبقه‌ای بود، برای هر سه نفر از اعضای کاروان خبری، یک آپارتمان نوساز با سه خواب به‌علاوه یک اتاق کار و دو سرویس بهداشتی مجزا فراهم شده بود.

خستگی حدود ۷هزار کیلومتر پرواز و رسیدن به شانگهای و چند ساعت نشستن در اتوبوس و رسیدن به شهر محبوب مارکو پولو، باعث شد خیلی زود به اتاق‌های‌مان بخزیم. روز بعد، مراسم افتتاحیه بود. به دلیل حضور شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین در مراسم افتتاحیه نوزدهمین دوره بازی‌های آسیایی و همچنین رهبران سیاسی و مقامات ارشد ورزش کشورها، فضای هانگژو امنیتی بود، به طوری که تمام خیابان‌های منتهی به ورزشگاه المپیک هانگژو قرنطینه شد و به غیر از نیروهای پلیس و اتوبوس‌های حامل شرکت‌کنندگان قطعی در مراسم، هیچ وسیله نقلیه یا عابر پیاده‌ای در خیابان‌ها وجود نداشت.

از تدابیر امنیتی تمام‌عیار که بگذریم، چین در مراسم افتتاحیه سنگ تمام گذاشت و از تمام عناصر و اِلمان‌های سنتی و تاریخی خود برای رنگ و لعاب بخشیدن به افتتاحیه پرهزینه‌اش بهره برد.

صرف نظر از نتایج و پوشش رقابت‌ نمایندگان ایران در رشته‌های مختلف، مساله‌ای که بیش از هر چیز به چشم می‌آمد و دست کم اعضای کاروان اعزامی ایران به‌تناوب درباره‌اش حرف می‌زدند، سپردن مسئولیت سازماندهی رویدادی با این وسعت و اعتبار به چندین هزار داوطلب کم سن و سال بود! مقامات دولتی و کمیته سازماندهی بازی‌ها، تقریبا از تمام ظرفیت نیروی انسانی هانگژو که حدود ۱۲ میلیون نفر جمعیت دارد، به بهترین شکل ممکن استفاده کردند.

تقریبا فکر همه‌جا را کرده بودند و باتوجه به بارانی بودن شهر در اکثر روزها، در گوشه و کنار دهکده چتر فراهم بود. وقتی با یکی از داوطلب‌ها حرف می‌زدم، گفت که دانستن زبان انگلیسی تا حد نصابی مشخص، یکی از معیارهای اصلی پذیرفته شدن از سوی کمیته سازماندهی بوده است؛ هیچ حقوقی برای‌شان در نظر گرفته نشده است و همه داوطلبان بدون هیچ انتظار و توقع و در کمال اشتیاق، شبانه‌روز در گوشه و کنار دهکده مشغول فعالیت بودند.

در مرکز رسانه‌ای تقریبا تمام امکانات لازم برای خبرنگاران فراهم بود. چاینا تلکام (china telecom) که شرکت مخابراتی چین است، با برپایی یک شعبه در مرکز رسانه‌ای برای خبرنگاران امکانات ارتباطی از جمله سیمکارت با حجم‌های مختلف اینترنت فراهم می‌کرد.

در جایی دیگر، عروسک‌ها و به اصطلاح «مسکات» و سایر نمادهای مرتبط با بازی‌های آسیایی هانگژو برای نمایش و فروش گذاشته شده بود. در بخشی دیگر، یک شعبه برای ارائه خدمات بانکی شامل دستگاه هوشمند تبدیل ارز وجود داشت و نمایندگان بانک ارائه دهنده خدمات در هر لحظه برای کمک به افراد جهت انجام کارهای بانکی حاضر بودند.

در دهکده و همچنین مرکز رسانه‌ای، سالن غذاخوری در نظر گرفته شده بود. صبحانه رایگان بود اما ناهار و شام با پرداخت ۲۰ یوآن و بعد از ساعت ۱۰ شب، ۱۰ یوآن غذای سلف سرویس ارائه می‌کرد که در مقایسه با مواد غذایی عرضه شده، به نظر رایگان می‌آمد.

همچنین در دهکده و در راستای برگزاری بازی‌ها در شهر «بی‌کربن»، دوچرخه‌های زیادی وجود داشت که با ارائه آی.دی کارت قابل استفاده بودند و می‌شد برای گشت زدن در داخل دهکده بزرگ از آن استفاده کرد.

در خیابان‌ها دوچرخه و موتورسوار به وفور دیده می‌شد و موتورها و اتومبیل‌ها همه برقی بودند و بی‌صدا؛ به طوری که گهگاه متوجه عبور موتور یا خودرو از کنارمان نمی‌شدیم.
خطوط مترو شهر ۱۲ میلیون نفری هانگژو متعدد بود و واگن‌ها در مقایسه با متروهای «کلان‌شهر» تهران، عریض بودند و ظرفیت جابجایی تعداد افراد به مراتب بیشتری را داشتند. در داخل واگن‌ها هم تابلویی نصب شده بود که روی آن نوشته شده بود «این واگن امروز ضدعفونی شده است»؛ مسلما دلیل آن هم روشن است.

خیابان‌های دهکده و کل شهر هانگژو به‌اندازه‌ای تمیز بود که به قول یکی از بچه‌ها، «هنوز بعد از یک هفته، کف کتانی‌ام سفید است!» داوطلبی که با او گرم صحبت شده بودم و زبان انگلیسی را خیلی خوب و روان حرف می‌زد، در واکنش به این سوال که چرا تعداد سطل زباله‌های شهر انقدر کم و خیابان‌ها و اماکن عمومی تا این اندازه تمیز است، یک جمله تامل‌برانگیز به زبان آورد؛ «دولت برای ما هزینه زیادی می‌کند و خودمان را مسئول می‌دانیم.»

در مرکز رسانه‌ای اتاقک‌های مخصوص برای استعمال سیگار و صرفا سیگار تعبیه شده است. برای عکاس‌ها هم مرکزی در نظر گرفته شده است تا جهت استفاده از به‌روزترین دوربین‌ها و لنزها برای عکاسی تمام امکانات را در اختیار داشته باشند. هیچ هزینه‌ای اخذ نمی‌شود و عکاس‌ها بدون محدودیت از این مرکز تجهیزات مورد نظر خود را تنها با ارائه کارت شناسایی دریافت می‌کنند.

خلاف چیزی که گفته و شنیده می‌شود، دست کم مردم هانگژو بسیار مهمان‌نواز و عموما خوش‌برخورد هستند و به نظر می‌رسید، چهره‌های غرب آسیا برای‌شان جذابیت دارد. آنها برای گرفتن سلفی تعلل نمی‌کردند اما چون به زبان انگلیسی آشنایی ندارند، برای عکس یادگاری یا با خجالت نزدیک می‌شدند یا با ایما و اشاره.

استفاده از مترو برای همه کسانی که آی.دی کارت داشتند، رایگان بود و اتوبوس‌ها با فواصل زمانی کوتاه و راس ساعت و بدون تاخیر، از مرکز انتقال خبرنگاران به سمت ورزشگاه‌ها حرکت می‌کردند. باز هم نقطه پررنگ مرکز حکل و نقل، حضور بیشمار داوطلبان بود که شاید برای‌ شما هم جالب باشد که، وظیفه برخی از آنها صرفا اشاره با دست به سمت اتوبوس درست بود.

همانطور که گفتم، خیابان‌های هانگژو بی‌نهایت تمیز و عاری از زباله بود؛ مقامات شهرداری این شهر که در تبلیغات میزبان از آن به عنوان شبه‌استان یاد شده است، برای تمیز نگه داشتن خیابان‌ها از ماشین‌های آب‌پاش و فرچه‌های بزرگ متصل به بخش زیرین این ماشین بهره می‌بردند و به رغم بارندگی‌های زیاد در این شهر شرجی، سیستم قابل‌توجه فاضلاب اجازه جمع شدن آب در معابر و خیابان‌ها و در نتیجه مخدوش شدن چهره شهر را نمی‌داد.

بعد از ۱۶ روز برگزاری فشرده بازی‌ها، سرانجام یکشنبه‌شب مراسم اختتامیه نوزدهمین دوره بازی‌های آسیایی به چشمگیری مراسم افتتاحیه برگزار شد و زندگی کنار چینی‌ها در شهر محبوب مارکو پولو به پایان رسید. چین و به طور مشخص هانگژو، با میزبانی از بازی‌های آسیایی، به قول ورزشی‌ها، خود را برای رویدادهای بزرگ‌تر از جمله المپیک گرم کرد و باید گوش‌مان را به شنیدن این خبر عادت بدهیم: «چین میزبان است.»

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha