۲۷ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۳۴
کد خبرنگار: 5333
کد خبر: 85292532
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

کتاب برای ارائه مفاهیم عالی هنر جلوتر از سینما است

تهران- ایرنا- منتقد سینما و فعال رسانه ‏ای گفت: کتاب از فیلم بسیار بهتر است. در کتاب قدرت قلم نویسنده به مراتب فراتر از توان تصویرگری کارگردان است.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نمایش و نقد و بررسی فیلم «دفترچه خاطرات» در سالن قلم مرکز همایش ‏های بین‌‏المللی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

پس از نمایش فیلم دفترچه خاطرات، حمیدرضا قادری پزشک، منتقد سینما و فعال رسانه ‏ای به تحلیل و بررسی این فیلم پرداخت.
 
قادری با بیان اینکه دفترچه خاطرات فیلمی عامه پسند است که هواداران بسیاری در میان تماشاگران عادی دارد، گفت: این فیلم در میان فیلم‏ های تاریخ ‏ساز جهان، جایگاهی ندارد و فاصله معناداری میان محبوبیت این فیلم در بین تماشاگران عادی، یعنی اصلی‏ترین سرمایه ‏های هر کار فرهنگی و هنری، و افرادی که تاریخ سینما را می ‏نویسند، وجود دارد.

این فعال رسانه ‏ای طرح این پرسش که علت این فاصله آیا نازل بودن سلیقه تماشاگران عادی است و یا تفرعن و غرور ناشی از علم‏زدگی منتقدین سینما، این فاصله را خطای هیچ‏کدام از این دو طیف ندانست و گفت: اساسا فیلم ‏هایی از این جنس که به موضوع «عشق» می‏پردازد، معمولا مورد اقبال همه است. از سویی منتقدین هم خطا نمی‏کنند چون آنها خود را متعهد به چیزی به نام هنر می‏دانند. هنر، به معنای یک فعالیت انسانی معنادار که باید بر روی احساس مخاطب کار کند و لحظه‏ای مخاطب را از دنیای درون خود بیرون بکشد و او را در همه ابعاد بالا ببرد. از این منظر فیلم دفترچه خاطرات، مصرف‏ کننده‏ سطحیِ تمام ملاک ‏های سینمایی و ادبی است و از دید منتقدین در یک سطح بالاتر می‏توان فیلم‏هایی دید که که با مفهوم عشق و فقدان ساخته شده‏ اند و اثرات بهتری دارند.

وی به بیان پیشینه فیلم و کارگردان آن پرداخت و گفت: فیلم از کتابی با همین نام ساخته شده؛ کتابی که در سال ۱۹۹۶ توسط یک آمریکایی از طبقه کارگر، ظرف مدت شش ماه نوشته شد و تا دو سال پرفروش‏ترین کتاب آمریکا بود. نویسنده‏ ای که به دهه ‏ای از امریکا علاقه‏ مند است که یک معصومیت از دید آنها در امریکا وجود داشت: خانواده‏ ها پرجمعیت بودند، هسته مرکزی خانواده‏ ها پدر و مادر بودند، کلیسا رونق داشته، طبقه کارگر تلاش بسیار زیادی می‏کرده، امریکا به دلیل رها کردن اروپا از شر نازی‏ها برتری اخلاقی داشته و موسیقی و سینما و فضای کلی کشور حول طبیعت بوده. در واقع دهه ‏ای شبیه دهه ۶۰ ما ایرانی‏ها. شش سال بعد هم یعنی در سال ۲۰۰۴ فیلم این کتاب ساخته می‏شود.

قادری گفت: کارگردان این فیلم بخشی از زندگی شخصی خود را به تصویر کشیده است و خانم پیری که در نقش الی بازی می‏کند و در انتهای فیلم می‏میرد، در واقع مادر واقعی کارگردان فیلم است و هنوز در قید حیات است. پدر کارگردان نیز، یکی از بزرگترین کارگردانان مهاجر هالیود است و آلبوم عکسی که در انتهای فیلم توسط دوک ورق زده می‏شود، در واقع آلبوم خانوادگی کارگردان فیلم است.  
 
کتاب در بیان مفاهیم عالی هنر از فیلم جلوتر است

در ادامه قادری به مقایسه متن و تصویر پرداخت و گفت: کتاب از فیلم بسیار بهتر است. در کتاب قدرت قلم نویسنده به مراتب فراتر از توان تصویرگری کارگردان است. یک زمانی سینما سیاه و سفید بود. کارگردانی که فیلم سیاه و سفید می‏ساخت، انسان‏های اطرافش را رنگی می‏دید. لذا باید فاصل بین رنگ آدم‏ها و فیلم سیاه و سفید را با خلاقیت و البته به سختی پر می‏کرد. به عنوان مثال برای به تصویر کشیدن عشق در نگاه اول، کارگردان، فیلمبردار و نورپرداز باید برای دنیای سیاه و سفید، از بازیگری خوش چهره و خوش اندام استفاده کنند و تلاش کنند عشق را به تصویر بکشند.

کلمه قادر به تصویر کشیدن پرسپکتیو نیست

قادری با اذعان به اینکه گاهی تصویر قدرت بالاتری از ادبیات دارد و در برخی سکانس‏ها این تصویر است که از کتاب جلو افتاده، گفت: هر فرم هنری یک روزی به بن‏بست ذاتی خود می‏رسد و هنر بعدی از آن بن‏بست کار خود را شروع می‏کند. به عنوان مثال یک زمان نقاشی‏های رئال مانند نقاشی‏های کمال‏الملک با جزئیات کامل کشیده می‏شد. اما با آمدن دوربین عکاسی و ثبت جزئیات، نیاز به نقاشی رئال فروکش کرد و اگر فردی نقاشی رئال می‏کشید، صرفا برای نشان دادن قدرت هنری خود بود. اینجاست که منتقدین هنر می‏گویند ما در هر فرم هنری باید به دنبال روح هنر باشیم.

این منتقد سینما و فعال رسانه‏ ای معتقد است هر فرم هنری یک سری محدودیت‏ها و یکسری امکانات دارد و ادبیات به عنوان یکی از قدیمی‏ترین جلوه ‏های هنر، با تمام وسعت و گستردگی خود، اما یک نقطه بن‏بست دارد که سینما از آن محدودیت، کار خود را شروع می‏کند: در سینما نمایی داریم به نام لانگ شات که همزمان چندین مفهوم در آن دیده می‏شود. این کار با کلمات قابل به تصویر کشیدن نیست. و یا پرسپکتیو در قاب سینمایی بسیار معنا دارد. هیچ داستان ‏نویس بزرگی از داستایوفسکی تا جمالزاده، نمی‏تواند با کلمه پرسپکتیو در بیاورد. چون پرسپکتیو یک مسئله تصویری است و قابل مشاهده است و کلمه این قابلیت را ندارد.

در پایان قادری برگزاری نمایش و نقد فیلم در کتابخانه ملی را بسیار خلاقانه توصیف کرد و اظهار امیدواری کرد که برگزاری برنامه نقد فیلم ‏های اقتباسی و صحبت پیرامون کتاب‏های آن، در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران استمرار داشته باشد.
 

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha