۱۲ آذر ۱۴۰۲، ۹:۴۳
کد خبر: 85306980
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

الگوی زن در عرصه جهانی‌شدن

۱۲ آذر ۱۴۰۲، ۹:۴۳
کد خبر: 85306980
مریم حکمت I پژوهشگر و نویسنده حوزه زنان
الگوی زن در عرصه جهانی‌شدن

تهران- ایرنا- در این طوفان تاریکی‌ها وتلاش‌های بی حد و مرز برای گمراهی انسان‌ها و سودجویی‌های دنیایی، به کدامین آیین می‌توان تکیه کرد و کدامین الگوست که زن را تنها برای معصومیت و لطافت روح و راز اصلی آفرینشش می‌ستاید و راهنمایی می‌کند؟

برای اینکه یک زن در جهان امروز از نظر شخصیت فردی و اجتماعی مورد قبول همه نوع تفکرو اندیشه‌ای باشد، نیاز به پیروی از چه اصولی دارد؟ کدام معیارها و ویژگی‌هاست که می تواند همواره راه سعادت و کمال را پیش روی زنان قرار دهد و او رابه سرمنزل واقعی برساند؟

قرآن کریم می فرماید «هو الّذی خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها؛ او کسی است که شما را از جان واحد آفرید و جفتش را از آن قرار داد» (سوره اعراف، آیه ۱۸۹) جمله و جعل منها زوجها به ویژه با تقدیم کلمه «منها» خود گویای این حقیقت است که از منظر قرآنی زن و مرد دارای یک ریشه و اصلند که همان انسانیت است و مذکر و مؤنت بودن، مسأله‌ای فرعی است.

زن نمونه کسی است که با برخورداری کامل از دانش مفید و هدایت گر، اندیشه و تعقّل، معنویت و اخلاق و خداشناسی، ادب خانوادگی و اجتماعی و توانایی‌های جسمی و روحی، بتواند همسری شایسته برای شوهر و مادری خوب و وظیفه شناس برای فرزندان بوده و با حفظ شؤونات و ویژگی های زن با شخصیت، در بیرون خانه نقشی را که اجتماع بر عهده او گذاشته، به درستی و امانت ایفا کند و بدیهی است آنچه برشمردیم مراتب و درجات بسیار زیاد داشته و دامنه‌ای بس وسیع دارد و هر زنی در آنچه گفتیم قوی‌تر باشد، جنبه نمونه بودن او هم برجسته‌تر و درخشنده‌تر خواهد بود.

اما اگر معرفی زن نمونه، به لحاظ مصداقی و عینی آن باشد، خالی از دشواری نیست. زیرا چنین کاری مستلزم این است که شخص معرفی کننده به خوبی به اوصاف و سجایای اخلاقی و ملکات نفسانی شخص معرفی شده و نیز دیگرانی که باید در مقایسه با آنان، این کار صورت پذیرد و میزان قوت و ضعف هر یک از آن‌ها واقف باشد تا بتواند قضاوتی درست و منطبق با واقع داشته باشد و این به خاطر این است که ما با چنین کاری به دنبال آن هستیم که شخص معینی را به عنوان نمونه انسانی به سایر مردم نشان دهیم تا آنان او را الگو و مقتدای خود قرار داده و با دلی راحت به سوی همانندسازی خویش با او حرکت و اقدام کنند.

همه می‌دانیم چنین کاری بسیار سخت و پیچیده و نسبت به مراحل و مراتبی از آن برای انسان‌های عادی غیرممکن است و هر چه دامنه علم، فرهنگ، تعقّل و آداب انسانی بین اقشار مختلف جامعه به لحاظ کمیّت و کیفیّت گسترش یابد، این کار با دشواری بیشتری روبه‌روست. زیرا بر اثر گسترش معرفت‌ها، افراد انسانی به لحاظ مکارم و درجات کمالی به هم نزدیک‌تر شده و فاصله بین مراتب آنان کمتر می‌شود و در این اوضاع انگشت تعیین روی فردی خاص به عنوان نمونه انسانی گذاشتن، کاری است در نهایت اشکال.

در اینجا دو نکته اساسی برای ما روشن می‌شود. اول آنکه معلوم می‌شود شناخت و معرفی مصداق و نمونه جامع و کامل انسانی جز از سوی آفریدگار انسان و کسی‌که به هدایت و الهام از او سخن می‌گوید ممکن نیست. زیرا تنها اوست که می‌داند چه آفریده و به تمامی مراتب و کمالات و شایستگی‌های افراد بشر واقف است و بهترین و برجسته‌ترین آن‌ها را که لایق حمل رسالت و عهد الهی‌اند می‌شناسد. و این نکته‌ای بسیار مهم است که اساس اعتقاد ما شیعیان را تشکیل می‌دهد.

قرآن کریم می‌فرماید «الا یعلم من خلق و هو الّلطیف الخبیر؛ آیا خدا به آفریده خود آگاه نیست؟ او آگاه و به دقایق و ظرایف امور و اشخاص مطلع است» (سوره ملک، آیه ۱۴) به کارگیری کلمه «لطیف» که آگاهی به لطایف و خفیّات کارها و مردمان است و از ویژگی‌های علم الهی است، در این آیه شایان توجه است. در جای دیگر می‌فرماید «اللّه أعلم حیث یجعل رسالته؛ خدا بهتر می‌داند رسالت و عهد خود را به چه کسی بسپارد» (سوره انعام، آیه ۱۲۴) و دیگر آنکه معلوم شد هر چه دامنه علم و فرهنگ بشر توسعه و رشد یابد، نیاز انسان به نمونه‌های برتر و معصوم الهی که دارای مقام‌هایی دست نیافتنی برای بشر عادی است، زیادتر و محسوس‌تر می‌شود و به تدریج الگوهای معمولی کمرنگ شده و کارآیی خود را از دست می‌دهند.

در این هیاهوی رنگ‌ها که هر مکتبی به رونق خود و ازدیاد طرفدارانش می‌اندیشد و در این طوفان تاریکی‌ها وتلاش‌های بی حد و مرز برای گمراهی انسان‌ها و سودجویی‌های دنیایی، به کدامین آیین می‌توان تکیه کرد و کدامین الگوست که زن را تنها برای معصومیت و لطافت روح و راز اصلی آفرینشش می‌ستاید و راهنمایی می‌کند؟ به راحتی و به وضوح می‌توان دریافت که زن امروز برای رسیدن به مطالبات فطری و امروزی اش و برای آرامش خاطر و نجات از چنگال بد سگالان روزگار ما تنها با اعتماد و پیروی از الگویی که اسلام معرفی کرده، می تواند به آرمان های واقعی یک زن موفق و سعادتمند دست یابد؛ الگویی که گذشت زمان و اعصار و قرون بر آن گرد کهنگی ننشاند و دگرگونی و رشد مدنیت و فرهنگ آن را مندرس و از کارافتاده نکند.

آن الگوی یگانه و بی نظیر زنان کسی نیست جز بانوی عترت و طهارت، حضرت صدیقه طاهره (س) که گرچه در زمان خاصی می زیسته ولی با توجه به عنایت ویژه ای که خداوند به آن حضرت و سایر معصومان (ع) داشته، اوضاع و مناسبات زمان، کوچکترین تأثیری در ساخت و تکوین شخصیت آنان نداشته است بلکه تمامی ابعاد وجودی آنان با آیات قرآنی شکل گرفته و مصدر همه افکار و احساسات و آداب آنها وحی الهی است و کتاب خدا در همه هستی آنها نفوذ یافته و با پوست و استخوانشان عجین گشته است؛ آن گونه که اگر قرآن کریم بخواهد به صورت انسانی درآید در چهره حضرت زهرا(س) نمایان می شود.

حضرت زهرا سلام(س) از چنان مقامی برخوردار است و پهنه وجودش آن اندازه وسیع و گسترده است که تا دامنه قیامت نیز اسوه زنان است و احدی از زنان را با او در هیچ دورانی یارای هماوردی نیست. هدایت های قرآنی گرچه در تمامی قرون، یکنواخت و مساوی است ولی بهره ای که مردم هر عصر از هدایت های آن می برند با زمان دیگر فرق دارد، به یقیین هر چه دامنه فرهنگ و دانش و فهم بشر کامل شود و توسعه یابد، میزان استفاده و بهره مندی او از قرآن کریم بیشتر خواهد شد. تربیت یافتگان و وجودهای نورگرفته از قرآن، همچون خود آن کتاب آسمانی، در هر زمان و هر دوره ای مقتدا، نمونه و روشنگر راه قافله بشری به سوی خوبی ها و کمالات هستند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha