شهروندان مشتاق هستند وقتی بی اختیار به گیاهان، درختان، نمادهای شهری می نگرند ، سبزی و زیبایی این فضاها موجب آرامششان شود. چرا که بر اساس نظریات روانشناسان، فضاهای الهامبخش و آرامشبخش میتوانند به تخلیه انرژی منفی و افزایش آرامش افراد کمک کنند.
اما فضای سبز شهری گاه میتواند خستهکننده و تکراری بنظر رسد. زمانیکه در فصول مختلف سال تنها سردیسها و دیگر نمادها از یک محیط به محیط دیگر انتقال مییابند وگاها تناسبی با منطقه و محیط ندارند، زمانیکه فضای سبز بی هیچ خلاقیت و ایدهپردازی نو و بدون تغییر به گل و گیاههای همیشگی زینت مییابد، نمیتوان انتظار داشت که این فضاسازی وجد آور، آرامبخش و آلامدهنده روح و روان باشد.
متاسفانه برخی فضاهای سبز و نمادها (المانهای )کلانشهر شیراز هیچ توجهی را به خود جلب نمیکنند. گردشگری را نمیبینی که دوربین خود را به دست بگیرد و با وجد از اثر هنری هنرمندان مجسمهساز یا فضای سبز طراحی شده منحصر بفرد عکس یادگاری بگیرد.
در حالیکه آثار فاخر، همواره محرک ذهن بوده و اثر ماندگاری را در یاد و خاطره افراد ایجاد میکنند. آثاری که گویای استقلال، شخصیت و هویت ویژه ای بوده و هستند و حال، به سمت کمرنگ شدن هویت خود حرکت می کنند.
توجه ناکافی پدیدآورندگان فضاهای سبز و عناصر شهری به مفهوم زیبایی در کنار رواج روحیه سوداگری در بسیاری از فعالیت های شهری از جمله ساخت و سازها موجب بروز و تشدید این مسأله می گردد.
بررسیهای رسمی نشان داده که نماد( المان ) دروازه قرآن؛ بیشترین امتیاز و المان میدان دانشجو (فلکه عَلَم)؛ کمترین امتیاز کسب شده از جانب گردشگران و شهروندان شیرازی را به خود اختصاص دادهاند و از نظر آنان، مهمترین مؤلفه های اثرگذار بر هویت کالبدی المانهای شهری؛طراحی، فرم و معماری، تاریخی بودن و بومی بودن(زمینهگرایی) است.
همچنین مهمترین اثرات فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیستمحیطی آنها میباشد که باید در ساخت آن به عواملی همچون حجم فیزیکی شهر (ساختمانها، خیابانها و جادهها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و بهداشتی) توجه شودتا بتواند به عنوان فضای سبزی فعال، بازدهی زیستمحیطی موثر و مستمری داشته باشد. این در حالی است که علاوه بر کمبود فضای سبز و متناسب در سطح این شهر، توزیع فضای سبز در مناطق ۱۰گانه نیز به صورت عادلانه صورت نگرفته است.
مجید رحیمی رئیس دانشکده هنر و معماری شیراز معتقد است: تلاشها در زمینه رمزگشایی نشانههای شهری کم بوده است.
به گفته وی رمزگشایی عوامل تشکیلدهندهی هویت شهری چون ادراک زیباشناختی، غرور شهری، عصاره و هویت شهر، خوانایی شهری و مهمتر از همه آرایههای شهری در دل مفهوم شهری شیراز گمشده است.
وی این ترکیب نامنجسم و ناخوانای معماری و هنر را مربوط به دوره کنونی ندانست و اشاره کرد: این اتفاق مربوط به برههای میشود که ساختار یکپارچه جامعه شهری در کشور تغییر یافت و با شکلگیری بلوکها موجب گسیختگی محلات شد و نشانههای شهری، هویت خود را از دست دادند. در حالیکه اگر نشانههای زیستمحیطی و ابعاد فرهنگی تغییر یابند و المانها و فضاهای شهری رمزگشایی شوند، این ضعف از بین خواهد رفت.
رحیمی با مهم خواندن دقت در نشانههای شهری بر حسب نمادها و آثار تاریخی و عناوین خیابانها و محلات که همگی قصههای تاریخ کهن این دیار فرهنگی را بازگو میکنند، برای باور است که در وهله نخست باید در نوع ساخت و نصب المانها و زیباسازی، هویت محلات و فضای شهری مدنظر قرار گیرد. افزون بر این، در بعد فضاشناسی باید به جنبه لذت و سرگرمی شهروندان و گردشگران بها داده شود تا زندگی راحتتر و کیفیت و غرور شهری بالاتری ایجاد شود.
مهمترین توصیه این استاد و متخصص شهرسازی به مسئولان و متولیان امور شهری شیراز این است که در ساخت المانها و زیباسازی فضا و منظر شهری شیراز ناهمخوانی نمادها از میان برداشته شود و رمزگشایی فضاها و نمادها به صورت حرفهای انجام گردد.
وی پیشنهاد داد: برای تلفیق فضاسازی شهری و مردمشناسی و نیز معرفی هویت تاریخی بافت شهری از همکاری متخصصین حرفهای، روانشناسان زبده، تاریخشناسان و فرهنگشناسان مشهوربهرهگیری شود و برای کاهش هزینه از اعمال سلیقه فردی و کپی برداری از مدلهای شهرهای دیگر در سطوح ملی یا بینالمللی پرهیز شود چون المانهای هر شهر معرف و ملاک پیشینه و فرهنگ آن شهر هستندو ممکن است تجانسی با سایر شهرها نداشته باشند.
رحیمی معتقد است که در شیراز به عنوان مهد تمدنی عظیم مفاخر بسیاری زیستهاند و آثار فراوانی از گذشتگان وجود دارد که میتوانند زینتبخش المانی و فضاسازی و رمزگشای هویت شهریمان باشند و این ظرفیتهای بالقوه نباید نادیده انگاشته شوند.
مریم کشاورز * فعال رسانه ای در فارس
نظر شما