به صدا درآمدن سوت پایان جنگ یعنی شکست آمریکا و رژیم صهیونیستی

تهران- ایرنا- کارشناس مسائل بین الملل گفت: استراتژی آمریکا اکنون از این ستون به آن ستون پریدن است که بر اساس آن تلاش دارند با موکول کردن مسائل به آینده به دنبال دستاوردی برای خود و رژیم صهیونیستی باشند.

عابد اکبری در گفت و گو با خبرنگار سیاست خارجی ایرنا در ارزیابی خود از وتوی آتش‌بس از سوی آمریکا گفت: در حال حاضر به صدا درآوردن پایان سوت جنگ به این معنا است که باید تحلیلی از برندگان و بازندگان تحولات اخیر داشته باشیم.

وی ادامه داد: اکنون تقریبا در خود آمریکا و تحلیلگران نزدیک به کاخ سفید نیز اذعان دارند که اگر الان سوت پایان جنگ به صدا درآید رژیم صهیونیستی و بزرگترین حامی او یعنی آمریکا بازنده بزرگ جنگ خواهند بود.

این کارشناس مسائل بین الملل افزود: بنابراین منطق آمریکایی‌ها و صهیونیستی حکم می‌کند که اکنون سوت پایان جنگ به صدا در نیاید زیرا رژیم صهیونیستی و متحدین آمریکایی آنها تلاش زیادی انجام دادند که روایت‌سازی کنند از اینکه رژیم صهیونیستی ضربه اول و محکمی که دریافت کرد را با ضربه محکم‌تری پاسخ‌ خواهد داد؛ حتی استفاده از تعابیری مانند مشت آهنین و شمشیر آهنین برای این است که نشان دهند که دست بالا را دارند و در پاسخ به ضربه‌ای که خورده‌اند می‌توانند پاسخ محکم‌تری را بزنند.

اکبری خاطرنشان کرد: اکنون تقریباً ۸ هفته از عملیات طوفان الاقصی و آن اتفاق بزرگ می‌گذرد و رژیم صهیونیستی علیرغم همه تلاش‌هایی که انجام داده و جنایت‌هایی که مرتکب شده نتوانسته پاسخ درخوری به عملیات طوفان‌الاقصی و آن حادثه بزرگ در ۷ اکتبر بدهد. بنابراین به نظر می‌رسد تلاش‌های آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها برای جلوگیری از صلح پایدار به این منظور است که آنها به شکلی می‌خواهند این اعلان شکست را به تاخیر بیندازند و با فرسایشی شدن این ماجرا، اذهان عمومی را از شکست بزرگی که متوجه آنها شده است دور کنند.

تاکتیک آمریکایی برای فراری دادن اسرائیل از شکست بزرگ

وی درخصوص تصمیم آمریکایی‌ها جهت زمان خریدن برای رژیم صهیونیستی علی رغم عدم دستیابی به موفقیت در دوماه اخیر گفت: این استراتژی از این ستون به آن ستون پریدن است که تلاش دارند با موکول کردن مسائل به آینده به دنبال دستاوردی برای خود باشند. امید آنها در این آینده مبهم این است که یا ارزش خبری این ماجرا پایین‌تر بیاید و یا با فرسایشی شدن آن توجه افکار عمومی جهان به این موضوع به‌تدریج کم شود و به این شکل بتوانند شکست خود را در اذهان تخفیف بدهند و تصویری که امروز جهان از شکست خیلی واضح و شفاف آنها می‌بیند آرام آرام مبهم‌تر طرح شود و اینگونه بتوانند شکست را در ذهن افکار عمومی تخفیف بدهند.

اکبری ادامه داد: در غیر اینصورت اگر تا الان توانایی غلبه و پیروزی و پاسخ بزرگی را از جانب صهیونیست‌ها داشتند در این دو ماه انجام می‌دادند و اینکه تا الان کاری انجام نداده‌اند به این دلیل است که نمی‌توانستند انجام دهند نه اینکه زمان مناسبی را در اختیار نداشتند.

کارشناس مسائل بین الملل در ارزیابی خود از رای ممتنع انگلیس و رای مثبت سایر کشورهای اروپایی اظهار کرد: پیامد بزرگ عملیات طوفان‌الاقصی در اروپا این بود که شکاف‌های درون اروپایی را خیلی برجسته کرد و نگرانی عمیقی را در میان سران اروپایی نسبت به اینکه این‌ها چقدر شکننده هستند ایجاد کرده است.

وی تاکید کرد: در روزهای اول بعد از طوفان‌الاقصی تقریباً همه رهبران اروپایی خیلی محکم پشت رژیم صهیونیستی بودند و حمله حماس را محکوم می‌کردند و حتی اجازه راهپیمایی‌های اعتراضی را نیز نمی‌دادند و کسانی که معترض بودند و تجمع کرده و خواهان صلح و دفاع از حقوق ملت فلسطین بودند حتی با آبپاش و گاز اشک‌آور سرکوب شدند. اما به مرور دیدیم که هم حجم این اعتراضات گسترده‌تر شد و هم شکاف‌هایی را در میان رهبران اروپایی و هم میان کشورهای مختلف و هم میان گروه‌های سیاسی در کشورهای مختلف اروپایی خود را نشان داد.

عابد اکبری در پایان تصریح کرد: موضع‌گیری اخیر اروپایی‌ها تطبیق حداقلی مواضع رهبران اروپایی با خواست عمومی مردم در اروپا است وگرنه بسیاری از رهبران اروپایی کماکان وابستگی‌های فکری، سیاسی و مالی زیادی با صهیونیست‌ها دارند و در جرگه حامیان اصلی رژیم صهیونیستی تعریف می‌شوند اما لاجرم کارگزاران اروپایی برای بقا و یا حفظ اتحاد شکننده خودشان با یکدیگر، چنین مواضعی را اتخاذ می‌کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha