به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، پدرام افشار درباره ایده و ساختار محتوایی «مرداب» گفت: ایده اولیه سریال متعلق به آقای افشین صادقی است. ما و آقای افشین صادقی، دیگر نویسنده سریال شروع به بسط دادن این ایده یعنی درگیری میان دو گروه خلافکار کردیم. ما ماهها شخصیتپردازی کردیم و پازلهای داستانیمان را چیدیم. بعد از اینکه اثر تصویب شد، شروع به نگارش قسمتهای سریال کردیم. سریال «مرداب» ترکیبی از ژانرهای معمایی، جنایی، پلیسی و خانوادگی است و مهندسی فیلمنامهاش کار حساسی بود و به همین دلیل ما از زوایای مختلف بازنویسیهای متعدد کردیم.
نویسنده سریال «مرداب» در پاسخ به این سوال که آیا برای این سریال فصل دومی هم درنظر گرفته شده و تعاملتان با ساترا چگونه بوده، توضیح داد: تا این لحظه تصمیمی برای ساخت فصل دوم «مرداب» گرفته نشده است. همیشه اختلافنظر بین تیم سازنده و متولیان صدور مجوز وجود داشته که آن هم بخاطر تفاوت در دیدگاهها بوده است. خدا را شکر ما با ساترا مسئله پیچیده ای نداشتیم و با تعامل و گفتوگو در جلسات شورای صدور مجوز ساترا، پروسه دریافت مجوز پیش رفت.
وی با بیان اینکه اتفاق خوبی که در ساترا افتاده این بوده که در زمان مشخص به صاحب اثر اعلام میکند آیا مجوز اثر صادر شده، نشده یا نیاز به اصلاح دارد، گفت: هرچه بروکراسی (دیوانسالاری) سریعتر پیش برود بهتر است. چون زندگی خیلی از خانوادهها به صنعت شبکه نمایش خانگی وابسته است.
مخاطب دوست دارد رکب بخورد
در ادامه میزگرد عطیه موذن، خبرنگار سینما و تلویزیون با بیان اینکه مخاطب در سریال های نمایش خانگی دوست دارد رکب بخورد و این برایش جذاب است تأکید کرد: در سریال مرداب من کمتر این رکب خوردن را احساس کردم و این نکته را برای سریال یک نقطه ضعف میدانم.
این منتقد سینما و تلویزیون در ادامه از نویسنده سریال «مرداب» پرسید که چرا آنقدر قصههای معمایی کف خیابانی زیاد شده است؟ البته استقبال مخاطبان از «پوست شیر» نشان داد که مخاطبان، قصههای گنگستری را دوست دارند، اما انگار تعداد این سریالها در حال افزایش است.
افشار گفت: هم تمایل سازندگان و هم ذائقه مخاطب و بازار به سمت چنین سریالهایی حرکت میکند. به هر حال، برای مخاطب هم این ژانر جذاب است. ممکن است تا سال آینده با سونامی این ژانر روبهرو شویم. تصورم این است که جای دیگر ژانرها در بازار خالی است.
این نویسنده با بیان اینکه کارهای معمایی هم ساخته شده که مخاطب با آن همراه نشده، افزود: حتی اگر ساختار تکراری پرداخت درستی داشته باشد، هنوز میتواند مخاطب را جذب کند.
تقابل خلافکاران کله گنده و خردهپا
در ادامه این برنامه احسان رحیمزاده، منتقد سینما و تلویزیون درباره ویژگیهای قصه «مرداب» توضیح داد: آنچه در سریال شاهد هستیم و جذاب است، تقابل بین دو گروه از خلافکاران است که یک گروه از آنها کله گنده و دیگری خردهپا هستند. ما کمتر این تقابل را در سریالهای ایرانی شاهد هستیم. «مرداب» میخواهد نشان میدهد که هنوز در خلافکاران خردهپا، در مقایسه با دانهدرشتها مهربانی و صداقت وجود دارد. در مقابل، تمام شخصیتهای خلافکاران حرفهای، تبهکاران ترسناک هستند و جنایتهای عجیبی انجام میدهند.
وی با بیان اینکه تا حدودی شاهد پراکندگی در سریال هستیم، افزود: تا قسمت یازدهم، مشخص نمیشود که شخصیت اصلی داستان و قهرمان کیست و ما باید با چه کسی همراه باشیم؟ از طرفی، من فکر میکنم این سریال تحت تاثیر «پوست شیر» واقع شده است. در «پوست شیر» هم یک شخصیت مرکزی بنام نعیم و یک رویداد مرکزی یعنی ربوده شدن دختر را داشتیم. هر اتفاقی که در «پوست شیر» میافتاد، حول این دو محور بود. اما در «مرداب» این انسجام را نمیبینیم. به نظر من بهرهگیری از چندین قهرمان به انسجام قصه «مرداب» لطمه میزند.
در ادامه هادی مومنی، پژوهشگر با اشاره به اینکه تولید و عرضه سریالهای شبکه نمایش خانگی با رضایتمندی مخاطبان ارتباط مستقیمی دارد، توضیح داد: اگر یک سریال بتواند در همان قسمتهای ابتدایی قلاب را بیندازد و مخاطب را جذب خود کند، میتواند در قسمتهای بعدی شرایط بهتری داشته باشد. از آنجایی در شبکه نمایش خانگی فرآیند مصرف مخاطب متفاوت است و به طور مستقیم هزینه میکند و دست به انتخاب میزند، مخاطب فعلیت دارد، که شاید در تلویزیون این فعالیت وجود نداشته باشد.
این منتقد سینما و تلویزیون افزود: «مرداب» یک سریال معمایی – جنایی است و به نسبت سریالهای چند وقت اخیر به قواعد ژانر وفادار است. ما در سریال با ترکیب قابل قبول بازیگران و ویترینی از چهرههای مختلف مواجه هستیم. ما عموماً نیکنژاد را با آثار طنز میشناسیم. از همکاریاش با آقای لطیفی در سریال «دودکش» گرفته تا کارهایی مانند «ساخت ایران» و «آفتابپرست». این کمدیها عموماً رضایت مخاطب را به دست آورده بودند.
مومنی ادامه داد: به نظرم رگههایی از «مرداب» را در «دوزیست» هم دیده بودیم؛ در هر بخش سیاهی و نکبتی شکل میگرفت که مخاطب فکر میکرد این دیگر آخر سیاهی است. بعد نکبتی دیگر بر سر شخصیت داستان آوار میشد و مدام مخاطب را شوکه میکرد. از آنجایی که «مرداب» از فضای طنازانه میآید، اگر قواعد ژانر درست رعایت نمیشد، ممکن بود به سمت فضای طنز بلغزد. ولی به نسبت تا اینجای کار موفق بوده است.
دومین قسمت از برنامه «کافه نقد» رادیو نمایش با هدف تحلیل و بررسی تولیدات شبکه نمایش خانگی با حضور پدرام افشار، نویسنده سریال «مرداب»، عطیه موذن خبرنگار سینما و تلویزیون، هادی مومنی پژوهشگر و احسان رحیمزاده، منتقد سینما و تلویزیون پنجشنبه ساعت ۱۸:۳۰ روانه آنتن رادیو شد.
نظر شما