به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، «علی خضریان» عصر امروز(دوشنبه) در نشست مشارکت شهروندان در انتخابات و چالشهای آن با اشاره به موانع حضور پرشور در انتخابات با اشاره به نگاه امام خمینی(ره) به مردمسالاری دینی و ایمان به مردم افزود: ایجاد یک نظم سیاسی جدید در ایران بر مبنای جمهوری اسلامی در زمانی مطرح شد که با هژمونی حضرت امام حتی اگر به شعار حکومت اسلامی نیز تبدیل میشد، بعید بود با مخالفت اجتماعی مواجه شود. این مسأله از این لحاظ اهمیت دارد که بدانیم طرح مردمسالاری دینی در ایران از سوی امام خمینی(ره) بر مبنای باور و اعتقاد قلبی ایشان به مردم بوده است.
خضریان خاطر نشان کرد: لذا وقتی در مورد مردمسالاری دینی صحبت میکنیم، یعنی قائل به این هستیم که ایمان به مردم در نظام جمهوری اسلامی نهادینه شده است.
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری موضوع احراز صلاحیت را یکی از مسایل مهم جهت افزایش مشارکت خواند و گفت: البته باید بپذیریم که احراز صلاحیت به تنهایی زمینه افزایش مشارکت را فراهم نمیکند. همانطور که در دومین دوره انتخابات شورای شهر تهران با توجه به اینکه احرار صلاحیت نامزدها بر عهده نمایندگان مجلس ششم که حتی اعضای نهضت آزادی را نیز تأیید صلاحیت کرده بودند و برگزاری انتخابات نیز بر عهده دولت اصلاحات بود، اما شاهد پایینترین میزان مشارکت سیاسی با نرخ ۱۳ درصد بودیم که پایینترین میزان مشارکت در انتخابات پس از انقلاب بوده است. البته احراز صلاحیت یکی از پارامترهای مهم مشارکت محسوب میشود.
خضریان در ادامه مشارکت سیاسی را به سه سطح حکومت، نخبگان و مردم تقسیمبندی کرد و گفت: از آنجایی که احزاب و فعالان سیاسی هم بخشی از نخبگان هستند و در این سطح تعریف میشوند، چه بهتر در این جلسه به جای طرح مطالبی که قدمی در جهت افزایش مشارکت ایجاد نمیکند، درباره آسیب شناسی و نقد نخبگان در موضوع مشارکت صحبت کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در موضوع نخبگان موضوع مسئولیت پذیری نخبگان دارای اهمیت است، افزود: بد کارکردی، کج کارکردی، کم کارکردی و بی کارکردی نخبگان در زمان پذیرش موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات بعدی کشور میشود. ما عموم مشکلاتمان در کشور از بی کارکردی و کم کارکردی نخبگان در زمان مسئولیت است. این مسئولیت پذیری نخبگان در حوزه کارکردی میتواند میزان مشارکت را افزایش دهد.
وی با بیان اینکه وقتی فردی از یک جریان سیاسی به عنوان شهردار تهران انتخاب میشود که همسرش را میکشد و نخبگان و جریان سیاسی حامی وی به جای اینکه از حقوق آن زن دفاع کنند، به دلیل گرایشات سیاسی قاتل، جایگاه آن زن مقتول را در حد پرستو تنزل میدهند، خوب مشخص است ضمن اینکه جامعه ادعای آن نخبگان در دفاع از حقوق زنان را باور نمیکند، معتقدم عدم مسئولیت پذیری نخبگان نسبت به این موضوع میتواند در مشارکت سیاسی تاثیرگذار باشد و اقبال یک و نیم میلیونی را به چند ده هزار نفر کاهش دهد. اینها همهاش دلیلش اقدامات حکومت نیست.
خضریان اضافه کرد: معتقدم کلید مشارکت مردم، اعتماد عمومی است. عدم مسئولیت پذیری، اعتماد عمومی را زیر سؤال میبرد و پایین آمدن اعتماد عمومی، مشارکت را کاهش میدهد. یکی از کار ویژههای نخبگان و احزاب، بازسازی روزآروز بین حکومت و خودشان و همچنین خودشان و حکومت است. و یکی از کار ویژههای دیگر میانجیگری میان مردم و حکومت است.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون اصل نود مجلس با انتقاد از رفتار برخی احزاب سیاسی گفت: برخلاف این کارویژه برخی فعالان سیاسی و احزاب با یک خوانش رادیکال از مردم به حکومت و از حکومت به مردم مانع اعتماد عمومی میشوند. به طوریکه مدام از مردم پیش حکومت و از حکومت پیش مردم بدگویی میکنند. به طور مثال یک اقدام فردی از یک طبقه خاص را که در یک کنسرت بروز میکند به کل جامعه تعمیم میدهند و این همه مردم را که مومنانه در جامعه زیست میکنند و در مجامع مذهبی حضور دارند، نادیده میگیرند و تلاش میکنند جامعه را پیش چشم حکومت خراب کنند. و از طرف دیگر یک عمل خطای یکی از کارگزاران و مسئولان نظام را بدون پرداختن به این همه خدمتگزاران مردم، به کل سیستم تعمیم میدهند تا در نهایت مردم را به کل حکومت بدبین کنند.
خضریان اظهار کرد: همینها وقتی یک راهپیمایی بزرگی در روز عید غدیر برگزار میشود که بر مبنای شادی اجتماعی است، میبینید به آن نمیپردازند و وقتی هم که میپردازند تلاش میکنند با حاشیهسازی پیرامون آن، مانع دیده شدن اصل آن شوند. در حالیکه میتوانستند حتی این راهپیمایی را به نفع خودشان مصادره کنند و بگویند ما شادی اجتماعی را دنبال کردیم و این حاصل کار ما بود. ببینید میشود شادی را در جامعه بر مبنای دین گسترش داد. این موضع باعث میشد تا هم خودشان در جامعه به دلیل اقبال اجتماعی از آن مراسم وزن پیدا کنند و هم میان حکومت و جامعه و خودشان، اعتماد را افزایش دهند.
این فعال سیاسی گفت: کسانی که میخواهند در قانون باشند نه بر قانون، در قدرت باشند نه بر قدرت، ما به ازای قدرتی که حکومت به آنها با اعطای منصب عطا میکند و یا از بودجه عمومی بهرهمند میشوند، وظیفهشان این است که اعتماد میان مردم و حکومت را افزایش و ترمیم کنند. این شدنی نیست که در عین بهرهمندی نخبگان و احزاب از مواهب حکومت، توأمان علیه آن اقدام کنند.
خضریان تلاش جمعی گروههای سیاسی و نخبگان برای نفی سیاستورزی رفاقتی و فامیلی را از دیگر عوامل مؤثر در افزایش مشارکت خواند و گفت: مردم از ما میپرسند که مکانیزم گزینش نخبگان در احزاب به چه شکلی است؟ در دولتها به چه شکلی است؟ مرامنامه شایستگی و معرفی افراد به مردم از سوی گروههای سیاسی براساس شاخصها برای انتخابات کجاست؟ باید شرایطی را ایجاد کنیم تا مردم با توجه به شایستگی نامزدها، افراد را انتخاب کنند. اینکه فردی که یک کارشناس ساده بوده چطور در دولت سابق وزیر ارتباطات میشود؟ آیا نسبت خویشاوندی او با آقای واعظی دلیل آن بوده یا شایستگیهای ایشان دلیل این ارتقا بوده است؟ یا فردی با مدرک حقوق و سابقه کار مسئول حراست که اتفاقاً در همان منصب هم یا متخلف بوده و یا ناکاربلد، به یکباره مدیریت یکی از پتروشیمیهای بزرگ را به دست میآورد، آیا براساس شایستگی بوده است و یا ارتباطات با فلان مسئول دولتی در نهاد ریاست جمهوری باعث این منصب شده است؟
سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی افزود: مردم توزیع مناصب و توزیع منافع را میبینند. در دولتهای مختلف هم دیدند. باید از خودمان بپرسیم چرا مردم در چنین شرایطی باید به لیستی که از سوی احزاب و نخبگان برای مشارکت مردم در انتخابات معرفی میشود، اعتماد کنند و رأی بدهند؟
وی افزود: این در حالی است که مشی رهبر انقلاب در نفی نزدیکان و خویشان خودشان برای حضور در مناصب را همه میدانیم. در دولتهای مختلف برای فرزندان و نزدیکان ایشان پیشنهادات مختلفی برای مناصب مطرح شده است، اما رهبری مانع شدند. این سیره و مشی سیاسی ایشان باید مورد توجه گروههای سیاسی و نخبگان قرار گیرد و این روش را در پیش بگیرند.
خضریان با بیان اینکه اصلاح چرخه گردش نخبگان در کشور یکی از راهکارهای افزایش مشارکت است، گفت: خوب است همه ما به جای نگاه کردن به این طرف و آن طرف و ایراد گرفتن به دیگران، سرمان را پایین بیاوریم و به این هیکل و اندامی که تحت عنوان احزاب ساخته شده نگاه کنیم و از خود بپرسیم چرا مردم باید به دعوت ما و برای پیروزی هر یک از ما پای صندوقهای رأی بیایند؟
نماینده مردم تهران در مجلس در بخشی دیگر از سخنان خود با انتقاد از اتهامات شهاب طباطبایی، گفت: بنده اینجا حاضر هستم و شما به جای اینکه مواضع خودتان را بیان کنید، اقدام به طرح اتهامات بیپایه میزنید. این ضمن اینکه ثابت میکند حرف و ایده رو به جلویی برای اداره کشور ندارید، نشان دهنده گرفتار شدن شما در یک بیماری سیاسی ماندن در گذشته است. به طوریکه همچنان جامعه را در دوگانه چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطلب میبینید.
خضریان ادامه داد: از سال ۱۳۸۴ به بعد دوگانههای سیاسی در عرصه انتخابات با حضور همزمان آقایان احمدی نژاد، قالیباف، لاریجانی، ولایتی، توکلی، رضایی و حتی هاشمی رفسنجانی که پیشتر تحت عنوان اصولگرایان یا جناح راست از آنها یاد میشد و همچنین آقایان کروبی، مهرعلیزاده و معین که تحت عنوان جناح چپ یا اصلاحطلبان از ایشان یاد میشد، نشان دهنده این واقعیت اجتماعی است که دیگر تحلیل دوگانه در صحنه سیاسی کشور مثل سابق نخواهد بود و فضا به گونهای شده است که مردم بین لاریجانی و ولایتی، احمدی نژاد و قالیباف، معین و کروبی تفاوتهایی میدیدند و اینگونه نبود که اگر به طور مثال کروبی از عرصه رقابتها خارج میشد، رأی او لزوماً به سبد معین ریخته شود.
وی اضافه کرد: این واقعیت آنجایی نمایان شد که وقتی کروبی در انتخابات سوم شد، در مرحله دوم با اضافه شدن رأی او به سبد آقای احمدینژاد که دوم شده بود، او را در مرحله دوم بر هاشمی رفسنجانی غلبه داد. یا به طور مثال در انتخابات سال ۱۳۹۲ و در حالی که معاون اول دولت اصلاحات احراز صلاحیت شده بود و در صحنه رقابت سیاسی حضور داشت، با ورود آقای خاتمی به نفع آقای روحانی که سابقه عضویت در جامعه روحانیت مبارز یا همان راست سیاسی را داشته است، به دلیل طرح ایده بستن با کدخدا کنار میرود. این حکایت از تغییر دوگانههای گذشته و پذیرش آن توسط گروههای سیاسی دارد.
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری گفت: اساساً آنچه امروز شاهد هستیم نوعی تکثر سیاسی است و اینکه آقای طباطبایی دبیرکل حزبی تحت عنوان ندای ایرانیان میباشد و در احزاب اصلاحطلبی همچون جبهه مشارکت، حزب کارگزاران که پیشتر وجود داشتهاند، فعالیت نمیکنند، خود مؤید این تکثر سیاسی است و نشان میدهد با یکدیگر فرق میکنند.حال چطور در گفتار با نادیده گرفتن این تکثر سیاسی انتقادات به دیگرانی که ارتباطی با جبهه پایداری ندارند را به این جریان نسبت میدهند؟!
خضریان در ادامه با انتقاد از فعال شدن روندهای غیر مردمسالار علیه روندهای مردمسالار، ادامه داد: سیاست پدرخواندهای به جای سیاست حزبی باعث شده تا تکثر سیاسی که واقعی است نادیده انگاشته شود و این خود دلیل دیگری بر کاهش مشارکت سیاسی است. وقتی یک جمع محدود قرار است با اسم رمز شرایط حساس کنونی به جای همه نخبگان و احزاب با تفاوت دیدگاههای طبیعی که نشأت گرفته از بخشی از جامعه است، تصمیم بگیرند حتماً امکان تحقق مطالبات اجتماعی را ندارد و انگیزههای جامعه برای حمایت از آن نیز کاهش مییابد.
خضریان گفت: ضمن اینکه در طول ادوار مختلف افراد ناکارآمد و یا فاسد و یا قاتل توسط همین پدرخواندهها معرفی و برای رسیدن به قدرت حمایت شدند. چرا پس از اینکه دچار لغزش و خطا شدند، کسی پاسخگو نیست؟ چرا پس از وقایع آبان ۹۸ فردی مثل آقای خاتمی نمیآید پاسخ بدهد؟ مگر دولت وقت با تکرار ایشان سر کار نیامده بود؟ در حالی که پاسخگویی از اصول مردمسالاری است. چرا کسی نمیآید توضیح بدهد؟ و فرد مذکور را در داخل همان ساختار حذف کنند تا مردم مجدداً برای رأی دادن اعتماد کنند.
نظر شما