به گزارش حوزه سیاست خارجی ایرنا، طی دهه گذشته، کشورهای غنی از نفت حاشیه خلیج فارس از فوتبال به عنوان یک ابزار قدرتمند برای گسترش قدرت نرم، تقویت روابط دیپلماتیک و یک روش جدید برای ملت سازی استفاده کردهاند. در دسامبر ۲۰۱۰، زمانی که «سپ بلاتر»، رئیس سابق فیفا، قطر را به عنوان میزبان جام جهانی فوتبال مردان ۲۰۲۲ معرفی کرد، جهان غافلگیر شد. تصمیم برای سپردن معتبرترین مسابقات فوتبال جهان به یک کشور کوچک در خلیج فارس بلافاصله واکنش شدید جامعه فوتبال، کشورهای دیگری که درخواست میزبانی داده بودند و دشمنان سیاسی قطر در خاورمیانه را برانگیخت.
قطر اولین کشور خلیج فارس نیست که سرمایه گذاری قابل توجهی در ورزش انجام میدهد. امارات متحده عربی، برنامههای خود را برای تنوع دادن به اقتصاد مبتنی بر نفت را از چندین دهه پیش آغاز کرده است. با وجود اینکه نفت بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی این کشور را در دهه ۱۹۹۰ تشکیل می داد، امارات ماهیت محدود ذخایر نفت را درک کرد و آمادهسازیهای اولیه برای عصر پس از منابع هیدروکربن را آغاز و اقتصاد خود را به گردشگری، تجارت و بانکداری متمرکز کرد.
امارات به طور استراتژیک خود را به عنوان یک سرزمین لوکس مورد توجه افراد مشهور برای تعطیلات و خرید قرار داده است. برای این کار از معماری نوآورانه، از جمله بلندترین آسمان خراشها و یکی از بزرگترین مرکز خرید جهان استفاده شده است.
امارات برای درخشش بیشتر به سمت ورزش هم رفت. این کشور میزبان گرانترین مسابقه اسب سواری جهان و رویدادهای معتبری مانند تور گلف پی جی ای، با چهرههای مشهور مانند «تایگر وودز» و مسابقات قهرمانی تنیس دبی، با حضور ستاره هایی مانند «راجر فدرر» و «رافائل نادال»، نیز بود.
امارات و شرکت هواپیمایی دولتی آن به زودی جای خود را در فوتبال اروپا باز کردند. در سال ۲۰۰۴، دبی توانست حق نامگذاری استادیوم جدید آرسنال را به دست آورد و حضور قابل توجهی در فوتبال انگلیس داشت. خطوط هوایی امارات همچنین اسپانسر پیراهن چندین باشگاه بزرگ از جمله آرسنال، چلسی، پاری سن ژرمن، رئال مادرید، بنفیکا و میلان شد.
دبی سپس تلاش بلندپروازانه بعدی خود را اغاز کرد: مناقصه برای خرید باشگاه فوتبال لیورپول یکی از محبوبترین باشگاه های فوتبال جهان. این حرکت به عنوان قوی ترین تلاش تبلیغاتی این کشور تا کنون دیده می شود. با این حال، تلاش برای خرید باشگاه لیورپول به دلیل رقابت شدید میان مدعیان بدست آوردن آن، شکست خورد.
ابوظبی، مرکز قدرت امارات متحده عربی، پیشرفت دبی را از نزدیک زیر نظر داشت. هنگامی که در سال ۲۰۰۸ رکود جهانی اقتصاد رخ داد، ابوظبی با ثروت قابل توجه نفت خود وارد عمل شد و در اگوست ۲۰۰۸ خرید باشگاه فوتبال منچستر سیتی را اعلام کرد. با این حرکت، نام «الاتحاد» شرکت هواپیمایی دولتی ابوظبی، به طور گسترده روی پیراهن و بیلبوردهای باشگاه به چشم می خورد و حتی ورزشگاه منچستر سیتی به اتحاد تغییر نام داد.
قطر نیز مسیر مشابهی را دنبال کرد، میزبان مسابقات بین المللی قهرمانی گلف و تنیس بود و سرمایهگذاری قابل توجهی در لیگ فوتبال خود انجام داد. در سال ۲۰۱۱، قطر با خرید پاری سن ژرمن، یکی از بزرگترین باشگاههای فوتبال فرانسه، اقدام قابل توجهی انجام داد. با این حال، جاه طلبیهای قطر فراتر از تنوع اقتصادی صرف است. برای کشوری با قدرت نظامی محدود در یک منطقه بی ثبات سیاسی، اهمیت قدرت نرم بسیار مهم بود.
قطر قدرت نرم خود را از طریق ترکیبی از عوامل، از جمله اتحاد نظامی خود با ایالات متحده، نفوذ شبکه خبری الجزیره در شکل دادن به روایت خاورمیانه و سرمایه گذاریهای قابل توجهی در ابتکارات ورزشی و کمکها به کشورهای دیگر شکل داد.
با وجود چالش های پیش رو قطر موفق شد از خود یک کشور مترقی و دوستدار غرب به تصویر بکشد که این کار عمدتا از طریق تلاش های شبکه الجزیره و سرمایه گذاری در فوتبال صورت گرفت.
قطر از فوتبال به عنوان وسیلهای برای ترویج هویت ملی متمایز از تصویر کلیشهای موجود که آن را یک کشور بیابانی در خاورمیانه که با گرمای شدید و قوانین بعضا سختگیرانه معرفی میکرد، استفاده کرد.
در ابتدا، قطر به بازیکنان خارجی مناسب برای تیم ملی خود تابعیت داد، حرکتی که فیفا به شدت مخالف آن بود. پس از آن، دوحه یک استراتژی بلند مدت را با راه اندازی اکادمی «اسپایر» استعدادهای فوتبال در مناطق محروم در سطح جهان را شناسایی و با ارائه بورس تحصیلی و ورزشی جذب می کرد. در نهایت به بسیاری از این استعدادها تحت قوانین تازه اصلاح شده، شهروندی اعطا شد و فوتبال به بخشی جدایی ناپذیر از سیاست ملی قطر تبدیل شد. تیم ملی این کشور پیروز جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۱۹ شد و در سال ۲۰۲۲ میزبان یکی از موفق ترین و پربیننده ترین جام جهانی فوتبال در تاریخ بود.
درست زمانی که قطر در عرصه فوتبال خودنمایی میکرد، عربستان سعودی به عنوان بازیگر بعدی در اقتصاد جهانی فوتبال ظاهر شد. سرمایه گذاریهای این کشور در فوتبال باعث شد ستارههایی مانند «کریستیانو رونالدو»، «کریم بنزما» و «نیمار» به باشگاههای لیگ برتر عربستان بپوندند. عربستان سعودی از اوایل سال ۲۰۲۱ بودجه قابل توجهی از صندوق سرمایه گذاری عمومی خود برای پروژه های مربوط به ورزش اختصاص داده است، مانند خرید باشگاه انگلیسی «نیوکاسل یونایتد».
فوتبال یکی از عناصر محوری طرح «چشم انداز ۲۰۳۰» عربستان سعودی است طرحی که هدف آن تنوع بخشیدن به اقتصاد، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و افزایش قدرت نرم و منحرف کردن ذهن ها از مسائل حقوق بشری در این کشور است.
فوتبال در برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس از سرگرمی صرف فراتر رفته و به یک موضوع حاکمیتی تبدیل شده است. یک ابزار قدرتمند برای طرح ریزی قدرت نرم، تقویت روابط دیپلماتیک و تاثیر بر ادراک بینالمللی. همانطور که کشورهای منطقه همچنان به شدت در پدیده جهانی فوتبال سرمایه گذاری می کنند، اهمیت فرهنگی و پیامدهای سیاسی آن همچنان در حال تکامل است.
نظر شما